|
|
خط ۱۷: |
خط ۱۷: |
|
| |
|
| ==[[تبیین]] حیات طیب== | | ==[[تبیین]] حیات طیب== |
| [[مفسران]] [[اختلاف]] دارند که "حیات طیب" در دنیاست یا [[برزخ]] یا آخرت:<ref>زادالمسیر، ج ۴، ص ۴۸۸ ـ ۴۸۹.</ref> بیشتر آنان با استناد به اینکه در آیه {{متن قرآن|مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«کسانی از مرد و زن که کار شایستهای کنند؛ و مؤمن باشند، بیگمان آنان را با زندگانی پاکیزهای زنده میداریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام میدادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۷.</ref> جمله {{متن قرآن|فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً}} در قبال جمله {{متن قرآن|لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}} است ـ که مربوط به آخرت است <ref>الکشاف، ج ۲، ص ۶۳۳؛ المیزان، ج ۱۵، ص ۹۶؛ فتح القدیر، ج ۳، ص ۱۹۳.</ref> "حیات طیب" را در دنیا دانسته و تفسیرهای مختلفی برای آن یاد کردهاند؛ از جمله [[صبر]] بر [[فقر]] و [[فاقه]]،<ref>منهج الصادقین، ج ۵، ص ۲۲۵.</ref> [[قناعت]] <ref>الدرالمنثور، ج ۴، ص ۲۴۴ - ۲۴۵.</ref> ـ چنانکه در روایتی از [[امام علی]]{{ع}} نیز به آن [[تفسیر]] شده است <ref>جامعالبیان، ج ۱۴، ص ۱۱۵؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۱، ص ۱۹۸؛ ج ۱۹، ص ۵۵؛ شرح نهج البلاغه، عبده، ج ۱، ص ۷۱۲.</ref> ـ و [[رضا]] به [[قضای الهی]]: {{متن قرآن|أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ}}<ref>«آیا آنان بخشایش پروردگارت را تقسیم میکنند؟ ماییم که توشه زندگی آنان را در زندگانی این جهان میانشان تقسیم کردهایم و برخی از آنان را بر دیگری به پایههایی برتری دادهایم تا برخی، برخی دیگر را به کار گیرند و بخشایش پروردگارت از آنچه آنان فراهم میآورند» سوره زخرف، آیه ۳۲.</ref> ـ چنانکه از [[پیامبر]]{{صل}} [[روایت]] شده است <ref>مجمعالبیان، ج ۶، ص ۵۹۳.</ref> ـ که مایه [[شرح صدر]] میگردد <ref>حاشیة قونوی، ج ۱۱، ص ۳۷۷.</ref> و به جهت [[انتظار]] [[پاداش]] بزرگ [[آخرتی]] <ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۳۴۱.</ref> [[زندگی]] همراه [[سختی]] را گوارا میسازد؛ برخلاف [[حرص]] و ترسِ از دست دادن [[نعمت]] که زندگیِ همراه [[گشایش]] را تلخ میکند،<ref>تفسیر ثعلبی، ج ۶، ص ۴۰؛ زادالمسیر، ج ۴، ص ۴۸۸؛ منهج الصادقین، ج ۵، ص ۲۲۵.</ref> [[روزی حلال]] که عقابی در پی ندارد،<ref> بحرالمدید، ج ۳، ص ۲۵؛ الفرقان، ج ۱۵، ص ۳۲۶.</ref> روزی روزانه،<ref>الفرقان، ج ۲۲، ص ۳۸۰.</ref> [[سعادت]]،<ref> التحریر والتنویر، ج ۱۴، ص ۱۴۲.</ref> [[توفیق]] [[طاعت]]،<ref>روح المعانی، ج ۲۵، ص ۹۶؛ روح البیان، ج ۸، ص ۳۴۷.</ref> شیرینی طاعت،<ref>کنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۷۵.</ref> [[عافیت]]،<ref>نوادر المعجزات، ص ۲۰.</ref> فرجام [[نیکو]]،<ref> مشکاة الانوار، ص ۱۷۲.</ref> [[توانگری]].<ref>سرّالاسراء، ج ۱، ص ۱۸.</ref> برخی با رویکردی [[اجتماعی]]، [[حیات طیب]] را به جامعهای قرین باآرامش، [[امنیت]]، [[رفاه]]، [[صلح]]، [[دوستی]]، [[تعاون]] و مفاهیم سازنده [[انسانی]] تفسیر کردهاند.<ref>ثواب الاعمال، ص ۱۲۰؛ مکارم الاخلاق، ص ۳۶۵.</ref>
| |
|
| |
| در مقابل نظر مشهور، برخی حیات طیب را در [[آخرت]] و تنها [[زندگی در بهشت]] میدانند،<ref>الکافی، ج ۴، ص ۴۶۴؛ اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۱۷۱؛ ج ۲، ص ۵۴، ۹۸، ۱۰۹، ۱۱۱، ۱۷۹؛ المصباح، ص ۵۹۹.</ref> زیرا فقط [[حیات]] بهشتی آمیخته به [[مرگ]]، [[فقر]]، [[مرض]] و هیچگونه سختیای نیست:<ref> روح المعانی، ج ۱۴، ص ۳۳۴؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۳۴۳.</ref> {{متن قرآن|وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر میدانستند زندگانی این جهان جز سرگرمی و بازیچهای نیست و بیگمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.</ref><ref> اضواء البیان، ج ۲، ص ۴۴۰ و ۴۴۱.</ref>، از این رو برخی در [[آیات]] {{متن قرآن|ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَى}}<ref>«سپس نه در آن میمیرد و نه زنده میماند،» سوره اعلی، آیه ۱۳.</ref>.<ref>تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۶۷۰؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲۶۹؛ تفسیر المعین، ج ۳، ص ۱۶۶۷.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَى}}<ref>«چنین است که هر کس نزد پروردگارش گناهکار بیاید بیگمان دوزخ او راست که در آن نه میمیرد و نه زندگی میکند» سوره طه، آیه ۷۴.</ref> جمله {{متن قرآن|لَا يَحْيَى}} را بر [[نفی]] برخورداری [[گنهکاران]] در [[جهنم]] از "[[حیات طیب]]" حمل کردهاند<ref>بیان المعانی، ج ۲، ص ۲۱۱؛ مجمعالبحرین، ج ۴، ص ۳۵۶، "نفی".</ref>.
| |
|
| |
| در دیدگاهی دیگر، "حیات طیب" به زندگانی در [[قبر]] و [[برزخ]] [[تفسیر]] شده است.<ref>زادالمسیر، ج ۴، ص ۴۸۹؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۵۹۳.</ref>مستند آن، روایتی است که قبر را [[باغی]] از بستانهای بهشتی یا گودالی از گودالهای [[آتش]] میشناساند؛<ref> روح المعانی، ج ۱۴، ص ۳۳۴.</ref> یا بدین جهت است که جمله "ولَنَجزِینَّهُم اَجرَهُم بِاَحسَنِ ما کانوا یعمَلون" را در [[آیه]]{{متن قرآن|مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«کسانی از مرد و زن که کار شایستهای کنند؛ و مؤمن باشند، بیگمان آنان را با زندگانی پاکیزهای زنده میداریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام میدادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۷.</ref> درباره [[بهشت آخرت]] دانستهاند.<ref> المیزان، ج ۱۲، ص ۳۴۳.</ref> شاید سخن کسانی که حیات طیب را [[حیات]] [[آخرتی]] و سرای باقی و دائمی بهشتی میدانند، صحیحتر باشد؛<ref> مخزن العرفان، ج ۷، ص ۲۳۸.</ref> ولی چون از یکسو باید امکان برخورداری از آن از پیش فراهم شود: {{متن قرآن|يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِ}}<ref>«میگوید: کاش برای (این) زندگیم (توشهای) پیش میفرستادم» سوره فجر، آیه ۲۴.</ref> ـ زیرا [[دنیا]] مزرعه [[آخرت]] است:{{متن قرآن|وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى}}<ref>«و اینکه آدمی را چیزی جز آنچه (برای آن) کوشیده است نخواهد بود» سوره نجم، آیه ۳۹.</ref>.<ref> الفرقان، ج ۱۴، ص ۴۷۵.</ref>ـ و از سوی دیگر، حیات طیب در آیه {{متن قرآن|مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«کسانی از مرد و زن که کار شایستهای کنند؛ و مؤمن باشند، بیگمان آنان را با زندگانی پاکیزهای زنده میداریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام میدادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۷.</ref> به دنیا یا آخرت [[مقید]] نشده است، میتوان گفت مراد از آن، [[حیات معنوی]] [[قلب]] و سریره [[انسان]]<ref> مخزن العرفان، ج ۷، ص ۲۳۸.</ref> و [[زندگی حقیقی]] و نوری است که حیاتی نو و جدا از زندگانی [[دنیایی]] طبیعی و همگانی است <ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۳۴۱.</ref> و به مراتب، بالاتر و ارزشمندتر از آن است:<ref>المیزان، ج ۹، ص ۴۵.</ref> {{متن قرآن|فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ}}<ref>«در جایگاهی راستین نزد فرمانفرمایی توانمند» سوره قمر، آیه ۵۵.</ref>.<ref>مخزن العرفان، ج ۷، ص ۲۳۸.</ref> چون حیات یاد شده با تجرّد انسان از موادّ بدنی و درآمدن وی در سلک مجردات به دست میآید <ref>تفسیر ابن عربی، ج ۱، ص ۶۹۰.</ref>{{متن قرآن|الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ}}<ref>«پلید زنان برای پلید مردان و پلید مردان برای پلید زنانند و پاک زنان، برای پاک مردان و پاک مردان برای پاک زنانند، آنان از آنچه (شایعه سازان) میگویند برکنارند، آنان آمرزش و روزی ارجمندی دارند» سوره نور، آیه ۲۶.</ref><ref>الفتوحات المکیه، ج ۴، ص ۱۲۳؛ رحمة من الرحمن، ج ۲، ص ۵۰۴ ـ ۵۰۵.</ref> و از [[دنیا]] میآغازد و تا [[برزخ]] و [[قیامت]] کبرا پایسته است و در آنجا کاملتر ظاهر میشود،<ref> الفرقان، ج ۱۴، ص ۴۷۵؛ المیزان، ج ۹، ص ۴۵.</ref> همیشگی است و مرگی پس از آن [[تصور]] نمیشود،<ref>تفسیر ابن عربی، ج ۱، ص ۶۹۰؛ مخزن العرفان، ج ۷، ص ۲۳۸.</ref> هرچند به ظاهر چنین [[انسانی]] کشته شود: {{متن قرآن|وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ}}<ref>«و کسانی را که در راه خداوند کشته میشوند مرده نخوانید که زندهاند امّا شما درنمییابید» سوره بقره، آیه ۱۵۴.</ref><ref> المیزان، ج ۲، ص ۱۸۷.</ref>؛ برخلاف [[زندگی]] طبیعی که با [[حیات طیب]] سنجیدنی نیست و در جنب آن [[حیات]] شمرده نمیشود: {{متن قرآن|أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و آیا (داستان) آن کس که (به دل) مرده بود و زندهاش کردیم و برای او فروغی پدید آوردیم که با آن در میان مردم راه میرود، چون داستان کسی است در تیرگیها که از آنها بیرون آمدنی نیست؟ بدینگونه آنچه کافران میکردند، در نظرشان آراسته شده است» سوره انعام، آیه ۱۲۲.</ref>.<ref> الفرقان، ج ۱۴، ص ۴۷۵ ـ ۴۷۷؛ مبدأ و معاد، ص ۳۹۸.</ref>، بلکه [[مرگ]] تدریجی است و در آن بافتهای [[بدن]] همواره میان مرگ و حیاتاند.<ref> مخزن العرفان، ج ۷، ص ۲۳۸.</ref> مراد از حیات طیب این نیست که همان حیات [[دنیایی]] و همگانی در اصل [[پایدار]] مانده و تنها صفت آن از خبیث به [[طیب]] [[تغییر]] یابد، وگرنه باید در [[آیه]] {{متن قرآن|مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«کسانی از مرد و زن که کار شایستهای کنند؛ و مؤمن باشند، بیگمان آنان را با زندگانی پاکیزهای زنده میداریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام میدادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۷.</ref> به جای {{متن قرآن|فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً}} تعبیر "فلنطیبن حیوته" به کار میرفت،<ref> المیزان، ج ۱۲، ص ۳۴۲.</ref> بلکه حیات طیب، زندگی جداگانه و نوی است که به حیات پیشین پیوسته است و تفاوت آن با حیات قبلی و مشترک از [[جایگاه]] برترِ آن برمیخیزد، از اینرو بهرهمند از [[نعمت]] حیات طیب عینا همان شخصی است که پیشتر تنها نعمت حیات عمومی داشته و اکنون به زندگانی بالاتری دست یافته است.<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۳۴۳.</ref> بر اساس این نظر، بسیاری از سخنان در [[تفسیر]] حیات طیب را میتوان آثار آن به شمار آورد؛ مانند قانع بودن [[انسان]] به روزی الهیاش،<ref>الفرقان، ج ۱۴، ص ۴۷۴.</ref> چنانکه در [[روایات]] [[حیات طیب]] به آن [[تفسیر]] شده است.<ref>نورالثقلین، ج ۳، ص ۸۳ ـ ۸۴؛ الامالی، ص ۲۷۵؛ المستدرک، ج ۲، ص ۳۸۸.</ref> برخی [[مفسران]] با نادیده انگاشتن این مطلب، مفهوم [[حیات طیب]] را گسترده پنداشته و تفسیر آن را به مانند [[قناعت]]، از قبیل بیان مصداقِ روشن آن [[گمان]] کردهاند.<ref>نمونه، ج ۱۱، ص ۳۹۵.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]، [[حیات طیبه (مقاله)|مقاله "حیات طیبه"]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>
| |
|
| |
|
| ==حیات طیب در گرو [[ایمان]] و [[عمل صالح]] و الغای جنسیت== | | ==حیات طیب در گرو [[ایمان]] و [[عمل صالح]] و الغای جنسیت== |
| [[عمل به دستورات]] [[اسلام]]، [[انسان]] را به حیات طیب میرساند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی میبخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی میشود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده میشوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>.<ref>المیزان، ج ۹، ص ۴۵.</ref>، چنانکه [[سرپیچی]] از آنها سبب [[محرومیت]] از آن و نابودی است: {{متن قرآن|إِذْ أَنْتُمْ بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيَا وَهُمْ بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوَى وَالرَّكْبُ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَلَوْ تَوَاعَدْتُمْ لَاخْتَلَفْتُمْ فِي الْمِيعَادِ وَلَكِنْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَيَحْيَى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ وَإِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که شما بر کناره نزدیکتر (مدینه) بودید و آنان بر کناره دورتر و آن کاروان (تجاری قریش) پایینتر از شما بودند و اگر با هم وعده (ی کارزار) میگذاشتید در آن خلاف میکردید امّا خداوند بر آن بود تا کار انجام یافتنی را به پایان رساند تا هر کس که نابود میشود از روی برهانی باشد و هر کس زنده میماند (نیز) با برهانی؛ و بیگمان خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه ۴۲.</ref> [[نعمت]] حیات طیب بهره کسانی میگردد که دارای اعمالِ [[زمینهساز]] آن باشند؛ یعنی کارشان [[خالص]] و از هر گونه [[عیب]] و نقصی [[پاک]] باشد.<ref> الفرقان، ج ۱۴، ص ۴۷۴؛ مخزن العرفان، ج ۷، ص ۲۳۸.</ref>
| |
|
| |
| [[خدا]] در [[آیه]] {{متن قرآن|مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«کسانی از مرد و زن که کار شایستهای کنند؛ و مؤمن باشند، بیگمان آنان را با زندگانی پاکیزهای زنده میداریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام میدادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۷.</ref> به مردان و زنانی که عمل صالح انجام دهند، [[وعده]] میدهد که به آنان حیات طیب میبخشد و [[عمل]]ایشان را نیکوتر از آن [[پاداش]] میدهد، اگر ایمان داشته و [[توحید]] را [[باور]] و به [[راستگویی]] [[پیامبران]] [[اقرار]] کنند،<ref> مجمع البیان، ج ۶، ص ۵۹۳.</ref> زیرا عمل [[بیایمان]]، حبط گشته و اثری ندارد: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی دادهاند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه میشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref><ref> المیزان، ج ۱۲، ص ۳۴۱؛ منهج الصادقین، ج ۵، ص ۲۲۵.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«آنان کسانی هستند که در رستخیز جز آتش (دوزخ) نخواهند داشت و آنچه در آن کردهاند نابود و آنچه انجام میدادهاند تباه است» سوره هود، آیه ۱۶.</ref>، بنابراین در [[پذیرش]] ایمان و نتیجه عمل صالح از دیدگاه [[قرآن]] میان [[زن]] و مرد تفاوتی نیست، در حالی که بسیاری از [[بتپرستان]] و [[اهل کتاب]] [[زنان]] را از بیشتر مزایای [[دینی]] [[محروم]] دانسته و برای آنان نسبت به مردان [[جایگاه]] [[پستی]] [[معتقد]] بودند و آن را هرگز تغییرپذیر نمیدانستند.<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۳۴۱؛ الفرقان، ج ۴، ص ۴۷۴.</ref> به گفته برخی، تقدیم عمل صالح بر [[ایمان]] در [[آیه]] یاد شده، اشاره است که [[هدف]] نهایی از ایمان، عمل است، چنانکه [[علم]] و ایمان نیز ابزار عملاند.<ref> الفرقان، ج ۱۴، ص ۴۷۶.</ref> برپایه احتمالی، نکره بودن {{متن قرآن|صَالِحًا}} در آیه {{متن قرآن|مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«کسانی از مرد و زن که کار شایستهای کنند؛ و مؤمن باشند، بیگمان آنان را با زندگانی پاکیزهای زنده میداریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام میدادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۷.</ref> برای تفخیم است و بر اساس آن، [[وعده]] [[حیات طیب]] به کسانی است که [[عمل صالح]] [[بزرگی]] انجام دهند و آن، جز [[پذیرش ولایت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} نیست، زیرا در پرتو آن، هر عملی [[ارزش واقعی]] مییابد.<ref>بیان السعاده، ج ۲، ص ۴۲۵.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]، [[حیات طیبه (مقاله)|مقاله "حیات طیبه"]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>
| |
|
| |
|
| ==آثار حیات طیب== | | ==آثار حیات طیب== |
| [[حیات]] در [[انسان]] منشأ علم و [[قدرت]] است؛<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۵۱.</ref> ولی حیات طیب مایه علم و قدرت ویژهای برای او میشود. بهرهمند از حیات طیب، دارای علمِ سودمند و ایمان در [[قلب]] وی [[ثابت]] میگردد: {{متن قرآن|لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«گروهی را نمییابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>.<ref> المیزان، ج ۱۲، ص ۳۴۲؛ الفرقان، ج ۱۴، ص ۴۷۵.</ref> و برپایه [[احادیث]]، دارای [[روح ایمان]] <ref>مخزن العرفان، ج ۷، ص ۲۳۹.</ref> و در پرتو [[انوار]] [[هدایت]] آن، در زمینه [[اعتقاد]] و عمل، به [[حق]] رهنمون میگردد: {{متن قرآن|أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و آیا (داستان) آن کس که (به دل) مرده بود و زندهاش کردیم و برای او فروغی پدید آوردیم که با آن در میان مردم راه میرود، چون داستان کسی است در تیرگیها که از آنها بیرون آمدنی نیست؟ بدینگونه آنچه کافران میکردند، در نظرشان آراسته شده است» سوره انعام، آیه ۱۲۲.</ref>، چنانکه از [[موهبت]] قدرت بر [[احیای حق]] و [[نابودی باطل]] بهرهمند میشود: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَانْتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و بیگمان پیش از تو پیامبرانی به سوی قوم آنان فرستادیم که برای آنها برهانها (ی روشن) آوردند و ما از گناهکاران انتقام گرفتیم و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۳۴۲.</ref> دارنده حیات طیب، به حقیقتِ اشیاء [[راه]] یافته و حق و باطلِ آنها را از یکدیگر [[شناسایی]] کرده و به [[پایداری]] حق و زوالپذیر بودن [[باطل]] پی میبرد، ازاینرو فریفته [[دنیا]] نگشته و از [[شیطان]] [[فریب]] نمیخورد و گرفتار دسیسههای [[نفسانی]] نمیگردد، بلکه با تمام وجود به [[پروردگار]] خویش رو آورده و [[تدبیر امور]] خود را به وی واگذار میکند و در مسیر حیاتِ [[پاک]] و [[جاودانه]] خویش، جز [[زیبایی]] نمیبیند و [[زشتی]] را تنها در [[نافرمانی خدا]] میداند.<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۳۴۲.</ref>
| |
|
| |
| [[امام صادق]]{{ع}} نیز حیات طیب را به [[معرفت خدا]] [[تفسیر]] فرموده و برخی از [[عارفان]]، آن را به فارغ شدن [[بنده]] از [[تدبیر]] کار خویش و واگذاری آن به [[خدا]] یا حالت [[بینیازی]] بنده از [[خلق]] و نیازش به [[پروردگار]] تعریف کردهاند.<ref>فتح القدیر، ج ۳، ص ۱۹۳.</ref> چنین [[انسانی]] با [[مشاهده]] تجلیات [[الهی]] <ref>تفسیر ابن عربی، ج ۱، ص ۶۹۰.</ref> همیشه در کمال، [[سرور]]، [[قدرت]] و [[نعمت]] [[غرق]] است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«بیگمان (از) مؤمنان و یهودیان و صابئان و مسیحیان، کسانی که به خداوند و روز بازپسین ایمان آورند و کار شایسته کنند، نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره مائده، آیه ۶۹.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۳۴۲.</ref> و [[ناملایمات]] [[دنیا]] او را نمیآزارند،<ref>الفتوحات المکیه، ج ۴، ص ۱۲۴؛ رحمة من الرحمن، ج ۲، ص ۵۰۵؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۳۳۵.</ref> زیرا [[بهشت]] پیش از موعد در دنیا به وی مژده داده شده است: {{متن قرآن|لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست. هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست، این است که رستگاری سترگ است» سوره یونس، آیه ۶۴.</ref><ref>رحمة من الرحمن، ج ۲، ص ۵۰۵.</ref> و او به تحقق [[وعدههای الهی]] [[ایمان]] دارد. سرانجامِ کارش درآمدن به بهشت و بهرهمندی از روزیِ بیحساب در آنجاست: {{متن قرآن|يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ}}<ref>«ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بیگمان از خطاکاران بودهای» سوره یوسف، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن|مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«کسانی که گناهی کنند جز همانند آن کیفر نمیبینند و کسانی که کاری شایسته بجای آورند و مؤمن باشند چه مرد چه زن به بهشت درمیآیند؛ در آن بیحساب (و شمار) روزی داده میشوند» سوره غافر، آیه ۴۰. الفرقان، ج ۱۴، ص ۴۷۷.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]، [[حیات طیبه (مقاله)|مقاله "حیات طیبه"]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>
| |
|
| |
|
| ==منابع== | | ==منابع== |