بر فرض اینکه امام حسن عسکری فرزندی داشته آیا میتوان باور کرد کودکی پنج ساله به مقام ولایت و امامت منصوب گردد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بر فرض اینکه امام حسن عسکری فرزندی داشته آیا میتوان باور کرد کودکی پنج ساله به مقام ولایت و امامت منصوب گردد؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۵۱
، ۲۱ دسامبر ۲۰۲۰جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (added Category:پرسشهای مربوط به امامت امام مهدی using HotCat) |
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«در این رخداد آنچه برای [[مردم]]، از همه شگفتآورتر بود، این بود که با کودکی پنج ساله روبهرو بودند که میگفت [[جانشین امام عسکری]] {{ع}} است. همانگونه که یاد شد، پیش از آن، با هدایتهای پیوسته [[پیامبر]] و [[امامان]] [[نور]] {{عم}} [[شیعه]] به این نکته باور پیدا کرده بود که [[خداوند متعال]]، از طریق [[آخرین پیامبر]] خود، [[مقام امامت]] و [[ولایت]] را به سبب قابلیتهای ذاتی به افرادی خاص عطا فرموده و فقط از طرف او است که برای [[جامعه امام]] [[نصب]] میشود. نیز این که این قابلیت، هیچ ارتباطی به کمی یا زیادی سن ندارد. | ::::::«در این رخداد آنچه برای [[مردم]]، از همه شگفتآورتر بود، این بود که با کودکی پنج ساله روبهرو بودند که میگفت [[جانشین امام عسکری]] {{ع}} است. همانگونه که یاد شد، پیش از آن، با هدایتهای پیوسته [[پیامبر]] و [[امامان]] [[نور]] {{عم}} [[شیعه]] به این نکته باور پیدا کرده بود که [[خداوند متعال]]، از طریق [[آخرین پیامبر]] خود، [[مقام امامت]] و [[ولایت]] را به سبب قابلیتهای ذاتی به افرادی خاص عطا فرموده و فقط از طرف او است که برای [[جامعه امام]] [[نصب]] میشود. نیز این که این قابلیت، هیچ ارتباطی به کمی یا زیادی سن ندارد. | ||
::::::جالب این که اینگونه [[پیشوایی]]، پیش از آن، هم بین [[امامان]] {{عم}} و هم در زنجیره [[پیامبران]] {{عم}} دارای سابقه بود. یکی از دانشوران معاصر، [[امامت]] در سنین کم را پدیدهای واقعی دانسته، چنین [[استدلال]] کرده است: ... امامی که در کودکی به [[پیشوایی]] روحی و [[فکری]] [[مردم]] رسیده، و [[مسلمانان]] حتی در کشاکش آنهمه موج ویرانگر، باز خویشتن خویش را به [[پیروی]] و [[دوستی]] او گماشتند، به طور مسلم باید از [[دانش]] و [[آگاهی]] و گستردگی دید و [[دانا]] بودن به [[فقه]] و [[تفسیر]] و [[عقاید]]، بهرهای | ::::::جالب این که اینگونه [[پیشوایی]]، پیش از آن، هم بین [[امامان]] {{عم}} و هم در زنجیره [[پیامبران]] {{عم}} دارای سابقه بود. یکی از دانشوران معاصر، [[امامت]] در سنین کم را پدیدهای واقعی دانسته، چنین [[استدلال]] کرده است: ... امامی که در کودکی به [[پیشوایی]] روحی و [[فکری]] [[مردم]] رسیده، و [[مسلمانان]] حتی در کشاکش آنهمه موج ویرانگر، باز خویشتن خویش را به [[پیروی]] و [[دوستی]] او گماشتند، به طور مسلم باید از [[دانش]] و [[آگاهی]] و گستردگی دید و [[دانا]] بودن به [[فقه]] و [[تفسیر]] و [[عقاید]]، بهرهای آشکار و چشمگیر داشته باشد؛ چون در غیر این صورت نمیتوانسته [[مردم]] را به [[پیروی]] از خویش وادارد... | ||
::::::به فرض محال که [[مردم]] نتوانستند [[حقیقت]] و واقعیت امر را دریابند، دستگاه [[خلافت]] و نیروی [[حاکم]] که آن همه [[دشمنی]] علنی با [[امام]] داشته، چرا برنخاسته و پرده از رخسار [[حقیقت]] نینداخته است؟ اگر [[امام]] خردسال، از [[دانش]] و سطح [[تفکر]] عالی برخوردار نبود، خلفای معاصر، خیلی خوب میتوانستند جنجال به پا کنند؛ اما [[سکوت]] آنها و [[سکوت]] [[تاریخ]]، [[گواه]] است که [[امامت]] در سنین کم، پدیدهای حقیقی بوده است، نه ساختگی<ref>صدر، سید محمدباقر، جستوجو و گفتوگو پیرامون امام مهدی {{ع}}، ص ۴۷- ۴۸.</ref>. | ::::::به فرض محال که [[مردم]] نتوانستند [[حقیقت]] و واقعیت امر را دریابند، دستگاه [[خلافت]] و نیروی [[حاکم]] که آن همه [[دشمنی]] علنی با [[امام]] داشته، چرا برنخاسته و پرده از رخسار [[حقیقت]] نینداخته است؟ اگر [[امام]] خردسال، از [[دانش]] و سطح [[تفکر]] عالی برخوردار نبود، خلفای معاصر، خیلی خوب میتوانستند جنجال به پا کنند؛ اما [[سکوت]] آنها و [[سکوت]] [[تاریخ]]، [[گواه]] است که [[امامت]] در سنین کم، پدیدهای حقیقی بوده است، نه ساختگی<ref>صدر، سید محمدباقر، جستوجو و گفتوگو پیرامون امام مهدی {{ع}}، ص ۴۷- ۴۸.</ref>. | ||
::::::البته پیش از آن که در مسیر [[هدایت]] [[جامعه]]، نوبت به [[پیشوایی]] [[جانشینان]] آخرین فرستاده الهی برسد، [[خداوند متعال]]، پیامبرانی را در کودکی به [[مقام نبوت]] مفتخر ساخته بود؛ بدین قرار: | ::::::البته پیش از آن که در مسیر [[هدایت]] [[جامعه]]، نوبت به [[پیشوایی]] [[جانشینان]] آخرین فرستاده الهی برسد، [[خداوند متعال]]، پیامبرانی را در کودکی به [[مقام نبوت]] مفتخر ساخته بود؛ بدین قرار: | ||
:::::*'''[[پیامبری]] [[حضرت عیسی]] {{ع}} از هنگام ولادت''': از میان [[پیامبران اولوالعزم]]، یگانه [[پیامبری]] که از هنگام ولادت، به [[نبوت]] خویش به طور | :::::*'''[[پیامبری]] [[حضرت عیسی]] {{ع}} از هنگام ولادت''': از میان [[پیامبران اولوالعزم]]، یگانه [[پیامبری]] که از هنگام ولادت، به [[نبوت]] خویش به طور آشکار تصریح کرده، [[حضرت]] [[عیسی بن مریم]] {{س}} است. | ||
::::::[[خداوند]] در [[آیات قرآن]]، در بخشی از داستان [[حضرت مسیح]] {{ع}} از زبان [[پیامبر]] خود در پاسخ منکران چنین میفرماید: {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا}}<ref>«(نوزاد) گفت: بیگمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۳۰.</ref>. | ::::::[[خداوند]] در [[آیات قرآن]]، در بخشی از داستان [[حضرت مسیح]] {{ع}} از زبان [[پیامبر]] خود در پاسخ منکران چنین میفرماید: {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا}}<ref>«(نوزاد) گفت: بیگمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۳۰.</ref>. | ||
::::::[[یزید]] کناسی میگوید: از [[امام باقر]] {{ع}} پرسیدم: "آیا [[عیسی بن مریم]] {{عم}}، هنگامی که در گهواره سخن گفت، [[حجت خدا]] بر اهل زمان خود بود؟" [[حضرت]] فرمود: "او آن زمان [[پیغمبر]] و [[حجت]] غیر مرسل [[خدا]] بود [یعنی در آن زمان، [[مأمور]] به [[تبلیغ]] و [[دعوت]] نبود]. مگر نمیشنوی گفته خود او را که میگوید: "من [[بنده]] خدایم. [[خدا]] به من کتاب داده و [[پیغمبر]] ساخته و هر جا باشم پربرکتم قرار داده و تا زنده باشم، مرا به [[نماز]] و [[زکات]] سفارش کرده است". عرض کردم: "در آن زمان و در همان حالی که در گهواره بود، [[حجت خدا]] بود بر [[زکریا]]؟". فرمود: "... چون [[عیسی]] هفت ساله شد و [[خدای تعالی]] به او [[وحی]] فرستاد، از [[نبوت]] و [[رسالت]] خود سخن گفت و بر یحیی و همه [[مردم]] [[حجت]] شد..."<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱، باب حالات الأئمة {{عم}} فی السن.</ref>. | ::::::[[یزید]] کناسی میگوید: از [[امام باقر]] {{ع}} پرسیدم: "آیا [[عیسی بن مریم]] {{عم}}، هنگامی که در گهواره سخن گفت، [[حجت خدا]] بر اهل زمان خود بود؟" [[حضرت]] فرمود: "او آن زمان [[پیغمبر]] و [[حجت]] غیر مرسل [[خدا]] بود [یعنی در آن زمان، [[مأمور]] به [[تبلیغ]] و [[دعوت]] نبود]. مگر نمیشنوی گفته خود او را که میگوید: "من [[بنده]] خدایم. [[خدا]] به من کتاب داده و [[پیغمبر]] ساخته و هر جا باشم پربرکتم قرار داده و تا زنده باشم، مرا به [[نماز]] و [[زکات]] سفارش کرده است". عرض کردم: "در آن زمان و در همان حالی که در گهواره بود، [[حجت خدا]] بود بر [[زکریا]]؟". فرمود: "... چون [[عیسی]] هفت ساله شد و [[خدای تعالی]] به او [[وحی]] فرستاد، از [[نبوت]] و [[رسالت]] خود سخن گفت و بر یحیی و همه [[مردم]] [[حجت]] شد..."<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱، باب حالات الأئمة {{عم}} فی السن.</ref>. |