بایستههای ظهور: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع') |
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
*ازاینرو، برای اینکه در حوزه [[معرفتی]]، ذهن [[مردم]] دچار [[انحراف]] [[سطحینگری]] در [[امامشناسی]] نگردد و [[امام]]{{ع}} را با مقیاسهای متعارف در مورد یک [[رهبر]] [[سیاسی]] و زعیم [[حکومتی]]، نسنجند، میباید با نگرش [[کلامی]] به این موضوع بنگرند یعنی میباید توجهات و نگاهها به سمت [[شئون]] [[تکوینی]] و [[جایگاه]] ولائی [[امام]]{{ع}} در [[عالم هستی]]، معطوف گردد زیرا [[شئون]] [[تشریعی]] و [[موقعیت]] [[رهبری دینی]] و [[سیاسی]] [[امام]]{{ع}}، امری اعتباری برخواسته از [[شئون]] [[حقیقی]] و [[تکوینی]] [[مقام امامت]] است. | *ازاینرو، برای اینکه در حوزه [[معرفتی]]، ذهن [[مردم]] دچار [[انحراف]] [[سطحینگری]] در [[امامشناسی]] نگردد و [[امام]]{{ع}} را با مقیاسهای متعارف در مورد یک [[رهبر]] [[سیاسی]] و زعیم [[حکومتی]]، نسنجند، میباید با نگرش [[کلامی]] به این موضوع بنگرند یعنی میباید توجهات و نگاهها به سمت [[شئون]] [[تکوینی]] و [[جایگاه]] ولائی [[امام]]{{ع}} در [[عالم هستی]]، معطوف گردد زیرا [[شئون]] [[تشریعی]] و [[موقعیت]] [[رهبری دینی]] و [[سیاسی]] [[امام]]{{ع}}، امری اعتباری برخواسته از [[شئون]] [[حقیقی]] و [[تکوینی]] [[مقام امامت]] است. | ||
*با چنین نگاهی، معلوم میشود که [[امام عصر]]{{ع}} ضمن اینکه یک [[رهبر الهی]] و زعیم [[دینی]] [[سیاسی]] است، [[فرمانروا]] و [[زمامدار]] عالم [[تکوین]] نیز هست. او هم [[ولی نعمت]] و واسطه فیوضات [[الهی]] و [[برکات]] زمینی و آسمانی است و هم مایه تداوم حیات و بقاء [[عالم هستی]] است {{متن حدیث|الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ الْمُرْجَى الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ}}<ref>آن [[امام]] قائمی که [[امیدها]] و چشمها در [[انتظار]] آمدن او دوخته شده است، کسی که به [[برکت]] وجود او [[جهان هستی]] باقی و برقرار مانده است؛ مفاتح الجنان، ص۱۴۰ «دعای عدیله».</ref>. | *با چنین نگاهی، معلوم میشود که [[امام عصر]]{{ع}} ضمن اینکه یک [[رهبر الهی]] و زعیم [[دینی]] [[سیاسی]] است، [[فرمانروا]] و [[زمامدار]] عالم [[تکوین]] نیز هست. او هم [[ولی نعمت]] و واسطه فیوضات [[الهی]] و [[برکات]] زمینی و آسمانی است و هم مایه تداوم حیات و بقاء [[عالم هستی]] است {{متن حدیث|الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ الْمُرْجَى الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ}}<ref>آن [[امام]] قائمی که [[امیدها]] و چشمها در [[انتظار]] آمدن او دوخته شده است، کسی که به [[برکت]] وجود او [[جهان هستی]] باقی و برقرار مانده است؛ مفاتح الجنان، ص۱۴۰ «دعای عدیله».</ref>. | ||
*با این نگرش [[معرفتی]]، زمینه برای طرح سایر مباحث [[امامت و مهدویت]]، هموار میگردد آنگاه تفاوت جوهری [[امامت]] [[شیعی]] با [[خلافت]] و [[سلطنت]] [[سنی]]، | *با این نگرش [[معرفتی]]، زمینه برای طرح سایر مباحث [[امامت و مهدویت]]، هموار میگردد آنگاه تفاوت جوهری [[امامت]] [[شیعی]] با [[خلافت]] و [[سلطنت]] [[سنی]]، آشکار و برملا گردیده و برای هر [[انسان]] منصف و اهل [[فکری]]، روشن میشود که ویژگی "[[عصمت]]"، اولین شرط [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} محسوب میگردد. این حداقل [[معرفت]]، با نگرش [[کلامی]] [[شیعی]]، قابل حصول است. | ||
*در پرتو چنین [[معرفتی]]، [[انسان]] همواره [[نورانیت]] را در خود احساس میکند چون خود را به ریسمان [[هدایت]] "[[حبل الله]]" گره زده است و رشته ارتباطش را با [[خدا]]، [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام عصر]]{{ع}} [[استوار]] میبیند. دغدغه اصلی و درخواست مهم او نیز، حفظ و تداوم این پیوند است لذا پیوسته از [[خدا]] میخواهد که این پیوند را ناگستنی گرداند و نجوای دائمی او این است که: "خدایا خودت، خودت را برایم بشناسان که اگر خودت را بر ما نشناسانی پیامبرت را نخواهم [[شناخت]]. خدایا پیامبرت را برایم بشناسان وگرنه حجتت را نخواهیم [[شناخت]]. خدایا حجتت را بر من بشناسان که اگر حجتت را بر من نشناسانی، دینم را رها خواهیم کرد و [[گمراه]] خواهم شد"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي}}؛ الغیبه نعمانی، ص۱۷۰؛ المصباح المتهجد، ص۴۱۲؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۷؛ ج ۵۳، ص۱۸۷.</ref>. این دعایی است که [[امام صادق]]{{ع}} آن را برای [[منتظران ظهور]] در [[عصر غیبت]] توصیه نموده است. | *در پرتو چنین [[معرفتی]]، [[انسان]] همواره [[نورانیت]] را در خود احساس میکند چون خود را به ریسمان [[هدایت]] "[[حبل الله]]" گره زده است و رشته ارتباطش را با [[خدا]]، [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام عصر]]{{ع}} [[استوار]] میبیند. دغدغه اصلی و درخواست مهم او نیز، حفظ و تداوم این پیوند است لذا پیوسته از [[خدا]] میخواهد که این پیوند را ناگستنی گرداند و نجوای دائمی او این است که: "خدایا خودت، خودت را برایم بشناسان که اگر خودت را بر ما نشناسانی پیامبرت را نخواهم [[شناخت]]. خدایا پیامبرت را برایم بشناسان وگرنه حجتت را نخواهیم [[شناخت]]. خدایا حجتت را بر من بشناسان که اگر حجتت را بر من نشناسانی، دینم را رها خواهیم کرد و [[گمراه]] خواهم شد"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي}}؛ الغیبه نعمانی، ص۱۷۰؛ المصباح المتهجد، ص۴۱۲؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۷؛ ج ۵۳، ص۱۸۷.</ref>. این دعایی است که [[امام صادق]]{{ع}} آن را برای [[منتظران ظهور]] در [[عصر غیبت]] توصیه نموده است. | ||
*در این سه خواسته اساسی [[معرفتی]]، تمرکز اصلی [[انسان منتظر]]، بر خواسته سوم؛ یعنی [[معرفت امام عصر]]{{ع}} است زیرا رشته [[دیانت]] و [[هدایت]] [[انسان]]، در گرو [[معرفت]] [[حجت]] عصراست و آن دو [[معرفت]] قبلی نیز، در [[معرفت]] [[حجت]]، نهفته است با اینکه از نظر رتبه [[معرفت]] [[توحید]] و [[نبوت]]، مقدم بر [[معرفت]] [[امامت]] و ریشه آن است. | *در این سه خواسته اساسی [[معرفتی]]، تمرکز اصلی [[انسان منتظر]]، بر خواسته سوم؛ یعنی [[معرفت امام عصر]]{{ع}} است زیرا رشته [[دیانت]] و [[هدایت]] [[انسان]]، در گرو [[معرفت]] [[حجت]] عصراست و آن دو [[معرفت]] قبلی نیز، در [[معرفت]] [[حجت]]، نهفته است با اینکه از نظر رتبه [[معرفت]] [[توحید]] و [[نبوت]]، مقدم بر [[معرفت]] [[امامت]] و ریشه آن است. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
===[[سطحینگری]]=== | ===[[سطحینگری]]=== | ||
*سطحینگری و عوامگرایی در طرح مسائل [[مهدویت]]، عامل مخربی است که [[اندیشه مهدویت]] و [[انتظار]] را از محتوای اصیل و سازنده آن تهی نموده و اذهان عمومی را از توجه به مفاهیم و اهداف متعالی [[اندیشه]] [[انتظار]]، بازمیدارد و به سمت خرافهگرایی، [[کجاندیشی]] و [[انحراف]]، سوق میدهد. | *سطحینگری و عوامگرایی در طرح مسائل [[مهدویت]]، عامل مخربی است که [[اندیشه مهدویت]] و [[انتظار]] را از محتوای اصیل و سازنده آن تهی نموده و اذهان عمومی را از توجه به مفاهیم و اهداف متعالی [[اندیشه]] [[انتظار]]، بازمیدارد و به سمت خرافهگرایی، [[کجاندیشی]] و [[انحراف]]، سوق میدهد. | ||
*[[تفکر]] خرافهگرایی معمولاً در میان طیف افراد [[کمسواد]] و سطحی که [[درک]] و کشش ذهنیشان از تحلیل مفاهیم عمیق و سازندهای [[اندیشه مهدویت]] عاجزاند، بیشتر زمینه رشد پیدا میکند. برخی در قالب مداحیهای بیمحتوا، برخی دیگر با ریاضتکشیهای بیوجه و گروهی دیگر در قالب کتابهای داستانی و جمعآوری نقلیات رطب و یابس از رؤیاها و [[نقل]] ملاقاتهای ضعیف، با رهنمون روشهای خاصی نظیر: ختمگیری، چلهنشینی، اذکار و اوراد و... برای حصول [[ملاقات]] و [[تشرف]] به حضور [[حضرت]]، موجب رونق دادن بازار داستان سرایی و [[نقل]] [[تشرفات]] و رؤیاها میشوند. غافل از اینکه موضوع [[تشرف]] به محضر [[حضرت]] یک امری روشمند نیست تا کسی با [[خواندن]] فلان [[دعا]] و یا ورد خاصی با فرمول معینی، حتما به [[حضور امام]]{{ع}} شرفیاب شوند. در حالی که براساس [[توقیع شریف]] [[حضرت]] به آخرین [[نائب]] خاصاش ([[علی بن محمد سمری]])، بنا نیست در [[زمان غیبت کبری]]، [[امام]]{{ع}} با کسی و یا کسانی در حال مراوده و رفت و آمد | *[[تفکر]] خرافهگرایی معمولاً در میان طیف افراد [[کمسواد]] و سطحی که [[درک]] و کشش ذهنیشان از تحلیل مفاهیم عمیق و سازندهای [[اندیشه مهدویت]] عاجزاند، بیشتر زمینه رشد پیدا میکند. برخی در قالب مداحیهای بیمحتوا، برخی دیگر با ریاضتکشیهای بیوجه و گروهی دیگر در قالب کتابهای داستانی و جمعآوری نقلیات رطب و یابس از رؤیاها و [[نقل]] ملاقاتهای ضعیف، با رهنمون روشهای خاصی نظیر: ختمگیری، چلهنشینی، اذکار و اوراد و... برای حصول [[ملاقات]] و [[تشرف]] به حضور [[حضرت]]، موجب رونق دادن بازار داستان سرایی و [[نقل]] [[تشرفات]] و رؤیاها میشوند. غافل از اینکه موضوع [[تشرف]] به محضر [[حضرت]] یک امری روشمند نیست تا کسی با [[خواندن]] فلان [[دعا]] و یا ورد خاصی با فرمول معینی، حتما به [[حضور امام]]{{ع}} شرفیاب شوند. در حالی که براساس [[توقیع شریف]] [[حضرت]] به آخرین [[نائب]] خاصاش ([[علی بن محمد سمری]])، بنا نیست در [[زمان غیبت کبری]]، [[امام]]{{ع}} با کسی و یا کسانی در حال مراوده و رفت و آمد آشکار باشد و یا دفتر [[ملاقات]] خصوصی برای کسی داشته باشد. | ||
*آنچه موجب رونق بازار نقلیات و حکایاتنویسی شده است، عوامگرایی، برخورد سلیقهای و درآمدهای [[مالی]] اینگونه کتابها است که به خاطر جنبه داستانی بودن آن، در میان قشر عوام، پرفروش و پرمخاطب نیز هست. برخی از این نقلیات به حدی خفیف و بیاساس است که با اندک تأملی، رنگ و بوی [[ریا]] و [[تظاهر]] و دور از واقعیت داشتن آن، به خوبی مشهود است. | *آنچه موجب رونق بازار نقلیات و حکایاتنویسی شده است، عوامگرایی، برخورد سلیقهای و درآمدهای [[مالی]] اینگونه کتابها است که به خاطر جنبه داستانی بودن آن، در میان قشر عوام، پرفروش و پرمخاطب نیز هست. برخی از این نقلیات به حدی خفیف و بیاساس است که با اندک تأملی، رنگ و بوی [[ریا]] و [[تظاهر]] و دور از واقعیت داشتن آن، به خوبی مشهود است. | ||
*بدون [[شک]]، شیوع بیرویه اینگونه [[افکار]] [[سست]] و مضحک در اذهان عوام، موجب وهن [[اعتقادات]] [[مردم]] و [[غفلت]] از جنبههای سازنده و محتوای اصیل [[اندیشه مهدویت]]، خواهند بود و تبعات زیانباری را بدنبال خوهند داشت. | *بدون [[شک]]، شیوع بیرویه اینگونه [[افکار]] [[سست]] و مضحک در اذهان عوام، موجب وهن [[اعتقادات]] [[مردم]] و [[غفلت]] از جنبههای سازنده و محتوای اصیل [[اندیشه مهدویت]]، خواهند بود و تبعات زیانباری را بدنبال خوهند داشت. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
==[[ثبات]] قدم در شدائد و امتحانات== | ==[[ثبات]] قدم در شدائد و امتحانات== | ||
*[[منتظر]] باید [[استحکام]] [[ایمان]] و [[ثبات]] قدم داشته باشد تا در برابر حوادث و [[مصیبتها]] از کوره در نرود و بتواند این [[رسالت]] سنگین را به دوش بگیرد. این [[استحکام]] و پختگی نیز، ازمعرفت، و [[آگاهی]] از وسعت توانائی و ظرفیت وجودی خویش، نشأت میگیرد به همین جهت مهمترین [[دعا]] و خواسته [[انسان منتظر]] از [[خداوند]]، طلب [[معرفت]] و فزونی [[شناخت امام]] و [[حجت]] حاضر است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ...}}. خدایا! خودت را به من بشناسان و [[ثبات]] قدم را میخواهد: {{متن حدیث|ثَبِّتْنِي عَلَى دِينِكَ}}. کمتوقعی و [[صبر]] را میخواهد: {{متن حدیث|صَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ}}. [[منتظر]] باید از چنان روحیهای برخودار باشد که همراه [[رنجها]] و [[سختیها]]، راحتیها را داشته باشد؛ زیرا که در [[زمان غیبت]]، [[مردم]] مورد سختترین امتحانات قرار میگیرند و زیر و رو میشوند. | *[[منتظر]] باید [[استحکام]] [[ایمان]] و [[ثبات]] قدم داشته باشد تا در برابر حوادث و [[مصیبتها]] از کوره در نرود و بتواند این [[رسالت]] سنگین را به دوش بگیرد. این [[استحکام]] و پختگی نیز، ازمعرفت، و [[آگاهی]] از وسعت توانائی و ظرفیت وجودی خویش، نشأت میگیرد به همین جهت مهمترین [[دعا]] و خواسته [[انسان منتظر]] از [[خداوند]]، طلب [[معرفت]] و فزونی [[شناخت امام]] و [[حجت]] حاضر است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ...}}. خدایا! خودت را به من بشناسان و [[ثبات]] قدم را میخواهد: {{متن حدیث|ثَبِّتْنِي عَلَى دِينِكَ}}. کمتوقعی و [[صبر]] را میخواهد: {{متن حدیث|صَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ}}. [[منتظر]] باید از چنان روحیهای برخودار باشد که همراه [[رنجها]] و [[سختیها]]، راحتیها را داشته باشد؛ زیرا که در [[زمان غیبت]]، [[مردم]] مورد سختترین امتحانات قرار میگیرند و زیر و رو میشوند. | ||
*[[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "این امر تحقق نخواهد یافت مگر بعد از [[یأس]] و [[ناامیدی]] از دیگران"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَأْتِيكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَيَّزُوا}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۱۱.</ref>، نه به [[خدا]] [[سوگند]]، امر [[ظهور]] به وقوع نخواهند پیوست تا زمانی که در اثر ابتلائات شدید، ماهیت افراد، | *[[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "این امر تحقق نخواهد یافت مگر بعد از [[یأس]] و [[ناامیدی]] از دیگران"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَأْتِيكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَيَّزُوا}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۱۱.</ref>، نه به [[خدا]] [[سوگند]]، امر [[ظهور]] به وقوع نخواهند پیوست تا زمانی که در اثر ابتلائات شدید، ماهیت افراد، آشکار نشود و صفبندیها مشخص نگردد. [[امام رضا]]{{ع}} در این مورد میفرماید: "[[ظهور]] زمانی رخ خواهد داد که [[مردم]] از دیگر راهها، [[ناامید]] شوند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا يَجِيءُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۱۰؛ میزان الحکمه، ج۱، ص ۱۸۳.</ref>. | ||
*وقتی یکی از [[یاران امام]] [[باقر]]{{ع}} از [[حضرت]] سؤال میکند: یابن [[رسول الله]] [[فرج]] شما کی حاصل میشود؟ [[امام]] در پاسخ میفرماید: "هیهات [[فرج]] ما نرسد تا [[غربال]] شوید، باز هم [[غربال]] شوید و باز هم [[غربال]] شوید تا اینکه کدرها برود و صافیها بماند"<ref>{{متن حدیث|هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَا يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى يَذْهَبَ الْكَدِرُ وَ يَبْقَى الصَّفْوُ}}؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۳.</ref>. | *وقتی یکی از [[یاران امام]] [[باقر]]{{ع}} از [[حضرت]] سؤال میکند: یابن [[رسول الله]] [[فرج]] شما کی حاصل میشود؟ [[امام]] در پاسخ میفرماید: "هیهات [[فرج]] ما نرسد تا [[غربال]] شوید، باز هم [[غربال]] شوید و باز هم [[غربال]] شوید تا اینکه کدرها برود و صافیها بماند"<ref>{{متن حدیث|هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَا يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى يَذْهَبَ الْكَدِرُ وَ يَبْقَى الصَّفْوُ}}؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۳.</ref>. | ||
*در جای دیگر [[حضرت]] میفرماید: "هیهات از آنچه آرزوی آن را در [[دل]] میپرورانید! بخدا [[سوگند]] بدانچه چشم دوختهاید نخواهید رسید مگر اینکه همگی در [[غربال]] [[امتحان]] تکان [[سختی]] بخورید و در این [[امتحان]] آزموده شوید تا صف خوبان از بدان و ثابت قدمان از مدعیان، جدا گردد. بخدا [[سوگند]] این [[آرزو]] عملی نخواهند شد مگر بعد از [[یأس]] و [[ناامیدی]] و تا زمانی که افراد [[شقی]]، شقاوتش را و افراد اهل [[سعادت]]، [[لیاقت]] و صلاحیتش را | *در جای دیگر [[حضرت]] میفرماید: "هیهات از آنچه آرزوی آن را در [[دل]] میپرورانید! بخدا [[سوگند]] بدانچه چشم دوختهاید نخواهید رسید مگر اینکه همگی در [[غربال]] [[امتحان]] تکان [[سختی]] بخورید و در این [[امتحان]] آزموده شوید تا صف خوبان از بدان و ثابت قدمان از مدعیان، جدا گردد. بخدا [[سوگند]] این [[آرزو]] عملی نخواهند شد مگر بعد از [[یأس]] و [[ناامیدی]] و تا زمانی که افراد [[شقی]]، شقاوتش را و افراد اهل [[سعادت]]، [[لیاقت]] و صلاحیتش را آشکار سازد"<ref>{{متن حدیث|هَيْهَاتَ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُغَرْبَلُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَحَّصُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا لَا وَ اللَّهِ مَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى يَشْقَى مَنْ يَشْقَى وَ يَسْعَدَ مَنْ يَسْعَدُ}}؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۶؛ بحار الانوار، ج۵، ص۲۲۰.</ref>. | ||
*در بعضی از نقلها به جای {{متن حدیث|تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ}} تعبیر {{متن حدیث|تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْنَاقَكُمْ}}<ref>الغیبه نعمانی، ص۲۱۷.</ref> آمده است یعنی گردن کشیدن و با [[حرص]] و ولع در پی چیزی بودن و این تعبیر حاکی از شدت تقاضای [[مردم]] برای رسیدن به این آرزوی بزرگ است. در هر دو صورت، [[کلام]] [[امام باقر]]{{ع}} بیانگر این [[حقیقت]] است که این آرزوی بزرگ، بدون هزینه قابل دسترسی نخواهند بود بلکه به پختگی و [[استقامت]] نیاز دارد و این پختگی و [[استقامت]]، امری است لازم که باید در [[دوران انتظار]] حاصل شود زیرا [[انتظار]] [[ظهور حضرت حجت]]{{ع}} بدون چنین پختگی و [[عزم]] عمومی در مهیاسازی [[زمینههای ظهور]]، فریادی است بیپاسخ و [[خداوند]] این [[نعمت]] بزرگ را، بدون هزینههای سنگین و [[امتحانات سخت]]، به [[جامعه بشری]] هدیه نخواهند کرد. | *در بعضی از نقلها به جای {{متن حدیث|تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ}} تعبیر {{متن حدیث|تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْنَاقَكُمْ}}<ref>الغیبه نعمانی، ص۲۱۷.</ref> آمده است یعنی گردن کشیدن و با [[حرص]] و ولع در پی چیزی بودن و این تعبیر حاکی از شدت تقاضای [[مردم]] برای رسیدن به این آرزوی بزرگ است. در هر دو صورت، [[کلام]] [[امام باقر]]{{ع}} بیانگر این [[حقیقت]] است که این آرزوی بزرگ، بدون هزینه قابل دسترسی نخواهند بود بلکه به پختگی و [[استقامت]] نیاز دارد و این پختگی و [[استقامت]]، امری است لازم که باید در [[دوران انتظار]] حاصل شود زیرا [[انتظار]] [[ظهور حضرت حجت]]{{ع}} بدون چنین پختگی و [[عزم]] عمومی در مهیاسازی [[زمینههای ظهور]]، فریادی است بیپاسخ و [[خداوند]] این [[نعمت]] بزرگ را، بدون هزینههای سنگین و [[امتحانات سخت]]، به [[جامعه بشری]] هدیه نخواهند کرد. | ||
*نکته قابل توجه و تکاندهنده در این [[روایت]] این است که در این [[غربال]]، کثرت ریزشها به حدی است که اندکاند تعداد کسانی که در این جریان خود را حفظ کنند و از شدت این [[غربال]]، سقوط ننمایند. | *نکته قابل توجه و تکاندهنده در این [[روایت]] این است که در این [[غربال]]، کثرت ریزشها به حدی است که اندکاند تعداد کسانی که در این جریان خود را حفظ کنند و از شدت این [[غربال]]، سقوط ننمایند. |