پرش به محتوا

اعجاز علمی قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - '{{یادآوری پانویس}}' به '')
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
خط ۱۴: خط ۱۴:
* هرچند [[قرآن]] یک کتاب [[علوم طبیعی]] یا طب، [[روانشناسی]] و [[علوم]] ریاضی نیست، بلکه [[قرآن]] [[کتاب هدایت]] و انسان‌سازی است، و آنچه را در این راه ضروری باشد فروگذار نمی‌کند، ولی [[قرآن]] گاه برای رسیدن به این [[هدف]] اشاراتی به پاره‌ای از مسائل [[علوم طبیعی]] و [[اسرار]] [[آفرینش]] و شگفتی‌های [[جهان هستی]] دارد؛ مخصوصاً در بحث‌های [[توحیدی]]، پرده از روی اسراری از [[جهان آفرینش]] برداشته، و مسائلی را فاش کرده که در آن عصر و در آن محیط، برای [[دانشمندان]] هم ناشناخته بود. این‌گونه بیانات [[قرآن]]، مجموعه‌ای را تشکیل می‌دهد که آن را "[[معجزات]] [[علمی]] [[قرآن]]" می‌نامند.<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
* هرچند [[قرآن]] یک کتاب [[علوم طبیعی]] یا طب، [[روانشناسی]] و [[علوم]] ریاضی نیست، بلکه [[قرآن]] [[کتاب هدایت]] و انسان‌سازی است، و آنچه را در این راه ضروری باشد فروگذار نمی‌کند، ولی [[قرآن]] گاه برای رسیدن به این [[هدف]] اشاراتی به پاره‌ای از مسائل [[علوم طبیعی]] و [[اسرار]] [[آفرینش]] و شگفتی‌های [[جهان هستی]] دارد؛ مخصوصاً در بحث‌های [[توحیدی]]، پرده از روی اسراری از [[جهان آفرینش]] برداشته، و مسائلی را فاش کرده که در آن عصر و در آن محیط، برای [[دانشمندان]] هم ناشناخته بود. این‌گونه بیانات [[قرآن]]، مجموعه‌ای را تشکیل می‌دهد که آن را "[[معجزات]] [[علمی]] [[قرآن]]" می‌نامند.<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.


*مقصود از [[اعجاز علمی]] آن است که [[قرآن]] در روزگاری که [[جهل]] و [[نادانی]] بر سرتاسر عالم گسترده بود از آموزه‌هایی درباره [[جهان‌شناسی]]، کیهان‌شناسی و [[انسان‌شناسی]] سخن به میان آورده که نه‌تنها د ر دوران [[نزول]] بلکه تا هزار سال پس از آن برای [[مردم]] ناشناخته بوده است. بخشی از این آموزه‌ها در سایه تلاش‌های گسترده و تحقیقات [[تجربی]] وسیع [[اندیشمندان]] از دوران رنسانس تاکنون برای [[مردم]] شناخته شد و شماری دیگر از این آموزه‌های [[علمی]] در [[آینده]] برای جهانیان [[آشکار]] خواهد شد. انعکاس چنین آموزه‌هایی آن‌هم از زبان [[پیامبری]] که به [[مکتب]] نرفت و خط ننوشت، از جمله [[دلایل]] [[آشکار]] بر [[اعجاز قرآن]] و آسمانی بودن این [[کتاب آسمانی]] است. [[اعجاز علمی]] را باید ناظر به مسائلی دانست که: در آنها باید از متخصصین دیگر [[استمداد]] کرد و آنها در این زمینه‌ها بحث‌هایی کرده‌اند. البته می‌دانید ککه [[قرآن]] این جو مسائل را به مناسبت مسائل دیگر می‌آورد. [[قرآن]] در باب [[طبیعت]] و به‌اصطلاح در طبیعیات مسائلی آورده است، درباره باد، [[باران]]، [[زمین]]، [[آسمان]]، حیوان و... البته در این قسمت [[مفسرین]] قدیم وجدید کم‌وبیش بحث کرده بودند ولی علمای [[جدید]] از وقتی‌که [[علوم طبیعی]] [[پیشرفت]] خوب و نمایانی کرده است بیشتر در مسائل [[قرآن]] وقت صرف کرده‌اند. در [[تفسیر]] طنطاوی بیشتر کوشش این است که طبیعیات [[قرآن]] را با توجه به طبیعیات [[جدید]] روشن کند و ثابت نماید که آنچه [[قرآن]] در این زمینه‌ها گفته است با آنچه [[علم]] به‌تدریج [[کشف]] می‌کند منطبق است یا لااقل منطبق‌تر است. لااقل همان منطبق‌تر بودنش هم خودش [[دلیل]] است بر این مطلب<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبوت ۱(کتاب)|نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۵۴۸ و ۵۴۹.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص ۵۹.</ref>.
*مقصود از [[اعجاز علمی]] آن است که [[قرآن]] در روزگاری که [[جهل]] و [[نادانی]] بر سرتاسر عالم گسترده بود از آموزه‌هایی درباره [[جهان‌شناسی]]، کیهان‌شناسی و [[انسان‌شناسی]] سخن به میان آورده که نه‌تنها د ر دوران [[نزول]] بلکه تا هزار سال پس از آن برای [[مردم]] ناشناخته بوده است. بخشی از این آموزه‌ها در سایه تلاش‌های گسترده و تحقیقات [[تجربی]] وسیع [[اندیشمندان]] از دوران رنسانس تاکنون برای [[مردم]] شناخته شد و شماری دیگر از این آموزه‌های [[علمی]] در [[آینده]] برای جهانیان آشکار خواهد شد. انعکاس چنین آموزه‌هایی آن‌هم از زبان [[پیامبری]] که به [[مکتب]] نرفت و خط ننوشت، از جمله [[دلایل]] آشکار بر [[اعجاز قرآن]] و آسمانی بودن این [[کتاب آسمانی]] است. [[اعجاز علمی]] را باید ناظر به مسائلی دانست که: در آنها باید از متخصصین دیگر [[استمداد]] کرد و آنها در این زمینه‌ها بحث‌هایی کرده‌اند. البته می‌دانید ککه [[قرآن]] این جو مسائل را به مناسبت مسائل دیگر می‌آورد. [[قرآن]] در باب [[طبیعت]] و به‌اصطلاح در طبیعیات مسائلی آورده است، درباره باد، [[باران]]، [[زمین]]، [[آسمان]]، حیوان و... البته در این قسمت [[مفسرین]] قدیم وجدید کم‌وبیش بحث کرده بودند ولی علمای [[جدید]] از وقتی‌که [[علوم طبیعی]] [[پیشرفت]] خوب و نمایانی کرده است بیشتر در مسائل [[قرآن]] وقت صرف کرده‌اند. در [[تفسیر]] طنطاوی بیشتر کوشش این است که طبیعیات [[قرآن]] را با توجه به طبیعیات [[جدید]] روشن کند و ثابت نماید که آنچه [[قرآن]] در این زمینه‌ها گفته است با آنچه [[علم]] به‌تدریج [[کشف]] می‌کند منطبق است یا لااقل منطبق‌تر است. لااقل همان منطبق‌تر بودنش هم خودش [[دلیل]] است بر این مطلب<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبوت ۱(کتاب)|نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۵۴۸ و ۵۴۹.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص ۵۹.</ref>.


==برخی از نمونه‌های [[علمی]] مطرح شده در [[قرآن]]==
==برخی از نمونه‌های [[علمی]] مطرح شده در [[قرآن]]==
# [[قانون]] [[جاذبه]]: [[قرآن مجید]] بیش از هزار سال قبل از [[کشف]] [[قانون]] [[جاذبه]] توسط نیوتون، این واقعیت را بیان کرده بود: {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا }}<ref> خدا آن کس است که آسمآنها (کرات آسمانی) را با ستون‌های نامرئی برافراشت؛ سوره رعد آیه:۲.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>. در [[حدیثی]] که ذیل همین [[آیه]] از [[امام رضا|امام علی بن موسی الرضا]]{{ع}} [[نقل]] شده چنین می‌خوانیم: "آیا [[خدا]] نمی‌گوید بدون ستونی که آن را [[مشاهده]] کنید؟ [[راوی]] می‌گوید: عرض کردم، آری، فرمود: بنابراین ستونی وجود دارد اما شما آن را نمی‌بینید"<ref>{{عربی|" أَ لَيْسَ‏ يَقُولُ‏ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها قُلْتُ بَلَى فَقَالَ فَثَمَّ عَمَدٌ وَ لَكِنْ لَا تَرَوْنَهَا‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ تفسیر قمی، ج۲، ص۳۲۸.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>. آیا تعبیری روشن‌تر و ساده‌تر در افق [[ادبیات]] [[عربی]] برای بیان نیروی [[جاذبه]] در سطح توده [[مردم]] از "ستون نامرئی" پیدا می‌شود؟<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
# [[قانون]] [[جاذبه]]: [[قرآن مجید]] بیش از هزار سال قبل از [[کشف]] [[قانون]] [[جاذبه]] توسط نیوتون، این واقعیت را بیان کرده بود: {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا }}<ref> خدا آن کس است که آسمآنها (کرات آسمانی) را با ستون‌های نامرئی برافراشت؛ سوره رعد آیه:۲.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>. در [[حدیثی]] که ذیل همین [[آیه]] از [[امام رضا|امام علی بن موسی الرضا]]{{ع}} [[نقل]] شده چنین می‌خوانیم: "آیا [[خدا]] نمی‌گوید بدون ستونی که آن را [[مشاهده]] کنید؟ [[راوی]] می‌گوید: عرض کردم، آری، فرمود: بنابراین ستونی وجود دارد اما شما آن را نمی‌بینید"<ref>{{عربی|" أَ لَيْسَ‏ يَقُولُ‏ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها قُلْتُ بَلَى فَقَالَ فَثَمَّ عَمَدٌ وَ لَكِنْ لَا تَرَوْنَهَا‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ تفسیر قمی، ج۲، ص۳۲۸.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>. آیا تعبیری روشن‌تر و ساده‌تر در افق [[ادبیات]] [[عربی]] برای بیان نیروی [[جاذبه]] در سطح توده [[مردم]] از "ستون نامرئی" پیدا می‌شود؟<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
# [[کشف]] حرکت [[زمین]] به دور خود و [[خورشید]]: معروف است اولین کسی که حرکت [[زمین]] را به دور خود [[کشف]] کرد، گالیله ایتالیایی بود که تقریباً چهار قرن قبل می‌زیست، و تا پیش از آن [[دانشمندان]] [[جهان]] نسبت به هیئت بطلمیوس و فرضیه آن [[وفادار]] بودند که می‌گفت: [[زمین]] مرکز [[جهان]] است و تمام کرات دیگر به دور آن می‌چرخند. ولی هنگامی‌که به [[آیات قرآن]] مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم در [[قرآن]]، حرکت [[زمین]] به‌روشنی آمده است: {{متن قرآن|وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ}}<ref> کوه‌ها را می‌بینی و چنین می‌پنداری که آنها ساکن و جآمدند در حالی که همچون ابر در حرکت می‌باشند، این آفرینش خداوندی است که هر چیزی را از روی اسلوب صحیح ساخته، او به اعمالی که شما انجام می‌دهید آگاه است؛ سوره نمل آیه:۸۸.</ref>. [[آیه]] فوق با صراحت از حرکت کوه‌ها سخن می‌گوید در حالی که ما همه آنها را ساکن می‌پنداریم، و [[تشبیه]] حرکت آن به حرت ابرها، هم اشاره به سرعت است و هم [[نرمش]] و [[آرامش]] و بی سروصدا بودن و اگر می‌بینیم به جای حرکت [[زمین]] تعبیر به حرکت کوه‌ها می‌کند برای این است که [[عظمت]] مطلب [[آشکار]] شود؛ زیرا مسلم است کوه‌ها بدون زمین‌های اطراف خود حرکتی ندارند و حرکت آنها عین حرکت [[زمین]] است. اکنون [[فکر]] کنید در عصر و زمانی که تمام محافل [[علمی]] [[جهان]] و [[مردم]] عادی نظریه سکون [[زمین]] و حرکت [[خورشید]] و تمامی کواکب [[آسمان]] را به دور آن به رسمیت شناخته بودند، خبر دادن از حرکت [[زمین]] با این صراحت یک [[معجزه]] [[علمی]] محسوب نمی‌شود؟ آن‌هم از [[ناحیه]] کسی که مطلقاً درسی نخوانده، و اصولاً از محیطی برخاسته که در آنجا [[نظام]] [[آموزشی]] وجود نداشته و ازنظر [[علم]] و [[فرهنگ]] از عقب‌افتاده‌ترین محیط‌ها محسوب می‌شده است. شایان توجه است که [[تطبیق]] برخی [[آیات قرآن کریم]] با پاره‌ای از دستاوردهای [[علوم]] بشری به معنای [[تأیید]] همه نظریه‌های [[علمی]] نیست؛ زیرا این نظریه‌ها ممکن است در فرآیند [[رشد]] [[علمی]] دستخوش [[تغییر]] یا [[تکامل]] شوند. بنابراین به [[دلیل]] عدم [[کفایت]] نظریه‌های [[علوم]] بشری، نمی‌توان به [[تبیین]] [[آیات قرآن]] بر اساس این نظریه‌ها پرداخت. بایسته است [[دانشمندان]] [[مسلمان]] با [[پژوهش]] دقیق در مضامین [[قرآن کریم]]، به‌صورت مستقل در [[کشف]] دانش‌های نهفته در این [[کتاب آسمانی]] تلاش کنند<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
# [[کشف]] حرکت [[زمین]] به دور خود و [[خورشید]]: معروف است اولین کسی که حرکت [[زمین]] را به دور خود [[کشف]] کرد، گالیله ایتالیایی بود که تقریباً چهار قرن قبل می‌زیست، و تا پیش از آن [[دانشمندان]] [[جهان]] نسبت به هیئت بطلمیوس و فرضیه آن [[وفادار]] بودند که می‌گفت: [[زمین]] مرکز [[جهان]] است و تمام کرات دیگر به دور آن می‌چرخند. ولی هنگامی‌که به [[آیات قرآن]] مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم در [[قرآن]]، حرکت [[زمین]] به‌روشنی آمده است: {{متن قرآن|وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ}}<ref> کوه‌ها را می‌بینی و چنین می‌پنداری که آنها ساکن و جآمدند در حالی که همچون ابر در حرکت می‌باشند، این آفرینش خداوندی است که هر چیزی را از روی اسلوب صحیح ساخته، او به اعمالی که شما انجام می‌دهید آگاه است؛ سوره نمل آیه:۸۸.</ref>. [[آیه]] فوق با صراحت از حرکت کوه‌ها سخن می‌گوید در حالی که ما همه آنها را ساکن می‌پنداریم، و [[تشبیه]] حرکت آن به حرت ابرها، هم اشاره به سرعت است و هم [[نرمش]] و [[آرامش]] و بی سروصدا بودن و اگر می‌بینیم به جای حرکت [[زمین]] تعبیر به حرکت کوه‌ها می‌کند برای این است که [[عظمت]] مطلب آشکار شود؛ زیرا مسلم است کوه‌ها بدون زمین‌های اطراف خود حرکتی ندارند و حرکت آنها عین حرکت [[زمین]] است. اکنون [[فکر]] کنید در عصر و زمانی که تمام محافل [[علمی]] [[جهان]] و [[مردم]] عادی نظریه سکون [[زمین]] و حرکت [[خورشید]] و تمامی کواکب [[آسمان]] را به دور آن به رسمیت شناخته بودند، خبر دادن از حرکت [[زمین]] با این صراحت یک [[معجزه]] [[علمی]] محسوب نمی‌شود؟ آن‌هم از [[ناحیه]] کسی که مطلقاً درسی نخوانده، و اصولاً از محیطی برخاسته که در آنجا [[نظام]] [[آموزشی]] وجود نداشته و ازنظر [[علم]] و [[فرهنگ]] از عقب‌افتاده‌ترین محیط‌ها محسوب می‌شده است. شایان توجه است که [[تطبیق]] برخی [[آیات قرآن کریم]] با پاره‌ای از دستاوردهای [[علوم]] بشری به معنای [[تأیید]] همه نظریه‌های [[علمی]] نیست؛ زیرا این نظریه‌ها ممکن است در فرآیند [[رشد]] [[علمی]] دستخوش [[تغییر]] یا [[تکامل]] شوند. بنابراین به [[دلیل]] عدم [[کفایت]] نظریه‌های [[علوم]] بشری، نمی‌توان به [[تبیین]] [[آیات قرآن]] بر اساس این نظریه‌ها پرداخت. بایسته است [[دانشمندان]] [[مسلمان]] با [[پژوهش]] دقیق در مضامین [[قرآن کریم]]، به‌صورت مستقل در [[کشف]] دانش‌های نهفته در این [[کتاب آسمانی]] تلاش کنند<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
#کروی بودن [[زمین]]: {{متن قرآن|وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ}}<ref> و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر کردیم؛ سوره اعراف، آیه:۱۳۷.</ref> اگر [[زمین]] مسطح باشد، تنها یک [[مشرق]] و یک [[مغرب]] خواهد داشت و تنها در صورت کروی بودن، هر نقطه از [[زمین]]، نسبت به نقاط غربی، [[مشرق]] است و نسبت به مناطق شرقی آن، [[مغرب]] خواهد بود <ref>ر.ک. [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]، [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|آموزش کلام اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۸-۱۰۹.</ref>.
#کروی بودن [[زمین]]: {{متن قرآن|وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ}}<ref> و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر کردیم؛ سوره اعراف، آیه:۱۳۷.</ref> اگر [[زمین]] مسطح باشد، تنها یک [[مشرق]] و یک [[مغرب]] خواهد داشت و تنها در صورت کروی بودن، هر نقطه از [[زمین]]، نسبت به نقاط غربی، [[مشرق]] است و نسبت به مناطق شرقی آن، [[مغرب]] خواهد بود <ref>ر.ک. [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]، [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|آموزش کلام اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۸-۱۰۹.</ref>.
#حرکت [[ستارگان]] و سیارگان در مدارهای خود{{متن قرآن|لا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ}}<ref> نه در خور خورشید است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد و هر یک در سپهری شناورند؛ سوره یس، آیه:۴۰.</ref>. همچنین [[قرآن]]، اشاراتی به متحرک بودن [[زمین]] دارد. از جمله در [[سوره]] {{متن قرآن|الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلا وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّى}}<ref> همان که زمین را برای شما گاهواره‌ای گردانید و در آن برایتان راه‌هایی گشود و از آسمان آبی فرو فرستاد که با آن از گیاهان رنگ‌رنگ گونه‌ها برآوردیم؛ سوره طه، آیه:۵۳.</ref><ref>ر.ک. [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]، [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|آموزش کلام اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۹-۱۱۰.</ref>، [[زمین]] به گهواره [[تشبیه]] شده است<ref>ر.ک. [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]، [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|آموزش کلام اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۸-۱۰۹.</ref>.
#حرکت [[ستارگان]] و سیارگان در مدارهای خود{{متن قرآن|لا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ}}<ref> نه در خور خورشید است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد و هر یک در سپهری شناورند؛ سوره یس، آیه:۴۰.</ref>. همچنین [[قرآن]]، اشاراتی به متحرک بودن [[زمین]] دارد. از جمله در [[سوره]] {{متن قرآن|الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلا وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّى}}<ref> همان که زمین را برای شما گاهواره‌ای گردانید و در آن برایتان راه‌هایی گشود و از آسمان آبی فرو فرستاد که با آن از گیاهان رنگ‌رنگ گونه‌ها برآوردیم؛ سوره طه، آیه:۵۳.</ref><ref>ر.ک. [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]، [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|آموزش کلام اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۹-۱۱۰.</ref>، [[زمین]] به گهواره [[تشبیه]] شده است<ref>ر.ک. [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]، [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|آموزش کلام اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۸-۱۰۹.</ref>.
۲۱۸٬۴۶۵

ویرایش