بحث:ایمان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==ایمان در فرهنگ مطهر== | |||
ایمان، [[واقعیت]] و حقیقتی است مربوط به [[روح انسان]] نه مربوط به [[بدن انسان]]، نه مربوط به پیشانی [[انسان]] که آثار [[سجده]] داشته باشد یا نداشته باشد، و نه مربوط به [[زبان]] انسان که متذکّر [[خدا]] باشد یا نباشد. بلکه به ریشه این امور که عبارت است از یک حالت [[قلبی]] و [[فکری]] و [[اعتقادی]] مربوط است<ref>گفتارهای معنوی، ص۲۰۰؛ مجموعه آثار، ج۳، ص۱۳۸.</ref>. در [[سوره مطففین]] میفرماید: {{متن قرآن|كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ}}<ref>«آری، بیگمان آنان در آن روز از پروردگارشان باز داشته خواهند بود» سوره مطففین، آیه ۱۵.</ref> رهاشان کن! اینها در آن [[روز]]، از خدای خود در پرده و حجابند؛ اینها در [[دنیا]] باید پرده [[غفلت]] را از جلوی چشمشان عقب بزنند و ببینند. معنای ایمان این است: ای انسان، تو در این دنیا آمدهای که چشم تو در همین دنیا آن را ببیند، گوش تو در همین دنیا آن [[دنیا]] را بشنود<ref>پاسخ استاد به نقد کتاب مسئله حجاب، ص۱۶۵.</ref>. ایمان یعنی [[شناخت]] مبدأ [[جهان]]. شناخت جریان جهان، شناخت [[نظام]] جهان و شناخت اینکه جهان به چه نقطهای بر میگردد<ref>انسان کامل، ص۱۵۰.</ref>. | |||
اگر ایمان جبری در کار باشد همه [[مردم]] میآیند ایمان میآورند ولی آن دیگر ایمان نیست. ایمان آن است که مردم از روی [[حقیقت]] و [[اختیار]] [[[گرایش]] پیدا کنند] و الا (تعبیر خود [[امیرالمؤمنین]] است) [[خدا]] میتواند حیوانات را مسخّر اینها قرار بدهد. ایمان آن [[ایمانی]] است که هیچ نوع جبری در کار نباشد. [[معجزه]] و [[کرامت]] هم در حدّ اینکه [[دلیل]] باشد [[[اعمال]] میشود]<ref>سیری در سیره نبوی، ص۱۰۶.</ref>. | |||
[[طبیعت]] شخصی [[انسان]] برعکس [[حکم]] میکند که برای جلب [[لذت]] و [[منفعت]] شخصی [[دروغ]] بگوید و [[خیانت]] و دزدی کند، از [[فداکاری]] و [[انصاف]] و [[عدالت]] تن باز زند، [[جامه]] [[تقوا]] و [[طهارت]] و [[عفت]] را بیالاید تا به کام رسد. اینجاست که انسان خود را در برابر یک [[سلسله]] تصمیمات بزرگ میبیند در جهت [[مخالف]] طبیعت و منفعت خودش، و محال است که بدون نقطه اتکائی که [[روح]] او را به این [[فضایل]] [[راضی]] سازد بتواند از عهده برآید. این نقطه اتکاء همان است که ایمان نامیده میشود، همان رکن اول از چهار رکن [[سعادت بشر]] است که [[قرآن مجید]] ذکر کرده است<ref>حکمتها و اندرزها، ص۲۵.</ref>. گرایشهای والا و [[معنوی]] و فوق حیوانی انسان آنگاه که پایه و زیربنایی [[اعتقادی]] و [[فکری]] پیدا کند نام ایمان به خود میگیرد<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۲۴.</ref>. ایمان آن است که انسان در مقابل چیزی که راست است [[تسلیم]] و رام باشد<ref>آشنایی با قرآن، جلد سوم، ص۳۷.</ref>. | |||
ایمان یعنی [[اعتقاد]] و گرایش، ایمان یعنی مجذوب شدن به یک [[فکر]] و [[پذیرفتن]] یک فکر. مجذوب شدن به یک فکر دو رکن دارد یک رکنش جنبۀ [[علمی]] مطلب است، که فکر و [[عقل انسان]] بپذیرد، یک رکن دیگر جنبه احساساتی آن است که [[دل انسان]] گرایش داشته باشد<ref>جهاد، ص۴۸.</ref>. | |||
ایمان پیوند ادراکی با [[حقیقت]] است<ref>تکامل اجتماعی انسان، ص۱۶۰.</ref>. ایمان یعنی [[تسلیم]]، یعنی خداآگاهی مقرون به [[گرایش]] و تسلیم در پیشگاه [[حق]]<ref>فلسفه اخلاق، ص۲۴۵-۲۴۶.</ref> | |||
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']] | |||
==نویسنده: آقای ظرافتی== | ==نویسنده: آقای ظرافتی== | ||
'''ایمان''' به معنای [[تصدیق]] تنها یا همراه با [[التزام عملی]] به اموری غیبی، مانند [[خدا]] و [[آخرت]] است<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/5/13.htm دایره المعارف قرآن کریم؛ ج۵، ص ۱۸۹]</ref>. ایمان، از مفاهیم کانونی [[ادیان الهی]] از جمله [[اسلام]] میباشد که نقش تعیین کنندهای در [[سعادت انسان]] دارد<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/98 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۹۸.]</ref>. در اصطلاح [[دینی]]، [[عقیده]] قلبی و اعتراف زبانی به [[خداوند]]، [[پیامبران]] و [[نبوت]]، [[معاد]] و کلاً [[دین]] آسمانی و آنچه از سوی [[خداوند]] آمده و [[بیان]] شده است، مانند [[قرآن]]، [[وحی]]، [[معجزات]] [[پیامبران]]، [[بهشت و جهنم]]، [[صراط]]، [[حسابرسی]] [[قیامت]]، وجود [[فرشتگان]] و [[کتب آسمانی]]. به [[صاحب]] چنین ایمانی "[[مؤمن]]" گفته میشود. کسی که این [[باورها]] را نداشته باشد و [[انکار]] کند، [[کافر]] است. کسی که به ظاهر ادّعای ایمان کند، ولی در [[دل]] [[عقیده]] نداشته باشد، [[منافق]] است. [[ایمان به خدا]] و [[غیب]] و ماورای مادّه، مایه [[نجات]] [[انسان]] است و موجب میشود افراد در [[زندگی]] به [[حق]] و [[عدالت]] و [[نیکوکاری]] پایبند باشند و از نظر روحی نیز احساس [[آرامش]] کنند. ایمان نیز درجاتی دارد و ایمان بعضی عمیقتر و کاملتر از دیگران است. ایمانی پذیرفته است که [[مؤمن]] را به عمل وادارد. از این رو در [[قرآن]] پیوسته "ایمان" را در کنار "[[عمل صالح]]" میآورد تا [[پیوستگی]] آن دو را نشان دهد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۴۰.</ref>. | '''ایمان''' به معنای [[تصدیق]] تنها یا همراه با [[التزام عملی]] به اموری غیبی، مانند [[خدا]] و [[آخرت]] است<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/5/13.htm دایره المعارف قرآن کریم؛ ج۵، ص ۱۸۹]</ref>. ایمان، از مفاهیم کانونی [[ادیان الهی]] از جمله [[اسلام]] میباشد که نقش تعیین کنندهای در [[سعادت انسان]] دارد<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/98 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۹۸.]</ref>. در اصطلاح [[دینی]]، [[عقیده]] قلبی و اعتراف زبانی به [[خداوند]]، [[پیامبران]] و [[نبوت]]، [[معاد]] و کلاً [[دین]] آسمانی و آنچه از سوی [[خداوند]] آمده و [[بیان]] شده است، مانند [[قرآن]]، [[وحی]]، [[معجزات]] [[پیامبران]]، [[بهشت و جهنم]]، [[صراط]]، [[حسابرسی]] [[قیامت]]، وجود [[فرشتگان]] و [[کتب آسمانی]]. به [[صاحب]] چنین ایمانی "[[مؤمن]]" گفته میشود. کسی که این [[باورها]] را نداشته باشد و [[انکار]] کند، [[کافر]] است. کسی که به ظاهر ادّعای ایمان کند، ولی در [[دل]] [[عقیده]] نداشته باشد، [[منافق]] است. [[ایمان به خدا]] و [[غیب]] و ماورای مادّه، مایه [[نجات]] [[انسان]] است و موجب میشود افراد در [[زندگی]] به [[حق]] و [[عدالت]] و [[نیکوکاری]] پایبند باشند و از نظر روحی نیز احساس [[آرامش]] کنند. ایمان نیز درجاتی دارد و ایمان بعضی عمیقتر و کاملتر از دیگران است. ایمانی پذیرفته است که [[مؤمن]] را به عمل وادارد. از این رو در [[قرآن]] پیوسته "ایمان" را در کنار "[[عمل صالح]]" میآورد تا [[پیوستگی]] آن دو را نشان دهد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۴۰.</ref>. |