بحث:آیا جن علم غیب دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'باقی' به 'باقی'
جز (جایگزینی متن - ':{{متن قرآن' به ': {{متن قرآن') |
جز (جایگزینی متن - 'باقی' به 'باقی') |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
*[[علم غیب]] بالذات تنها برای [[خداوند]] است اما به برخی از [[بندگان]] خود نیز [[علم غیب]] را آموخته است چنانچه در [[قرآن]] آمده است:<ref>سوره جن، آیۀ ۲۶ ـ ۲۷</ref> «[[خداوند]] دانای [[غیب]] است و [[غیب]] خود را بر هیچ کس [[آشکار]] نمیسازد، مگر بر [[پیامبری]] که از او [[خشنود]] باشد». در مورد اجنه باید گفت، قابلیتهای موجود در [[جن]]، این تصور را در ذهن [[انسانها]] ایجاد میکند، که این موجودات از [[عالم غیب]] [[آگاه]] اند،<ref>ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با [[دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت]]، وبگاه تبیان</ref> اما بر اساس [[آیات قرآن]]، اجنّه نمیتوانند از [[غیب]] خبر دهند و خبرهایی که از [[آینده]] میدهند به این صورت است که در صورت نبودن [[مانع]] به [[آسمانها]] رفته و اخباری را از [[ملائکه]] میشنوند و [[بعد از ظهور]] [[اسلام]] هم همین راهها بر آنان به طور کامل بسته شد و هر کدام از ایشان که برای خبرگیری به [[آسمان]] بروند با شهاب نابود میشوند.<ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، آگاهی سوم یا علم غیب، ج ۷، ص ۲۲۸ ـ ۲۴۲</ref> باید دانست پاسخهای درست جنیان در برخی اوقات ناشی از [[علم غیب]] آنان نیست، بلکه به [[دلیل]] آن است که اجنه به راحتی طی طریق میکنند و از همنوعان خود خبر میآورند. بنابراین [[علم غیب]] برای [[جن]] منتفی است.<ref>ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با [[دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت]]، وبگاه تبیان </ref> | *[[علم غیب]] بالذات تنها برای [[خداوند]] است اما به برخی از [[بندگان]] خود نیز [[علم غیب]] را آموخته است چنانچه در [[قرآن]] آمده است:<ref>سوره جن، آیۀ ۲۶ ـ ۲۷</ref> «[[خداوند]] دانای [[غیب]] است و [[غیب]] خود را بر هیچ کس [[آشکار]] نمیسازد، مگر بر [[پیامبری]] که از او [[خشنود]] باشد». در مورد اجنه باید گفت، قابلیتهای موجود در [[جن]]، این تصور را در ذهن [[انسانها]] ایجاد میکند، که این موجودات از [[عالم غیب]] [[آگاه]] اند،<ref>ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با [[دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت]]، وبگاه تبیان</ref> اما بر اساس [[آیات قرآن]]، اجنّه نمیتوانند از [[غیب]] خبر دهند و خبرهایی که از [[آینده]] میدهند به این صورت است که در صورت نبودن [[مانع]] به [[آسمانها]] رفته و اخباری را از [[ملائکه]] میشنوند و [[بعد از ظهور]] [[اسلام]] هم همین راهها بر آنان به طور کامل بسته شد و هر کدام از ایشان که برای خبرگیری به [[آسمان]] بروند با شهاب نابود میشوند.<ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، آگاهی سوم یا علم غیب، ج ۷، ص ۲۲۸ ـ ۲۴۲</ref> باید دانست پاسخهای درست جنیان در برخی اوقات ناشی از [[علم غیب]] آنان نیست، بلکه به [[دلیل]] آن است که اجنه به راحتی طی طریق میکنند و از همنوعان خود خبر میآورند. بنابراین [[علم غیب]] برای [[جن]] منتفی است.<ref>ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با [[دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت]]، وبگاه تبیان </ref> | ||
==[[دلیل]] [[قرآنی]] بر عدم [[علم غیب]] اجنّه== | ==[[دلیل]] [[قرآنی]] بر عدم [[علم غیب]] اجنّه== | ||
*در زمان [[حضرت سلیمان]] بعضی از [[مردم]] [[فکر]] میکردند اجنّه [[علم غیب]] دارند، [[حضرت سلیمان]] از [[خدا]] خواست که [[مرگ]] او را از جنیان [[پنهان]] دارد تا [[مردم]] بدانند جنیان [[عالم به غیب]] نیستند. یکی از روزها آن [[حضرت]] در کاخ بلور بر عصای خود تکیه زده بود و به تماشای مناظر عمارتهای [[کشور]] پهناور خود مشغول بود. [[ملک]] الموت آمد و او را در همان حال [[قبض روح]] کرد. جسد [[حضرت سلیمان]] مدتها به همان حال | *در زمان [[حضرت سلیمان]] بعضی از [[مردم]] [[فکر]] میکردند اجنّه [[علم غیب]] دارند، [[حضرت سلیمان]] از [[خدا]] خواست که [[مرگ]] او را از جنیان [[پنهان]] دارد تا [[مردم]] بدانند جنیان [[عالم به غیب]] نیستند. یکی از روزها آن [[حضرت]] در کاخ بلور بر عصای خود تکیه زده بود و به تماشای مناظر عمارتهای [[کشور]] پهناور خود مشغول بود. [[ملک]] الموت آمد و او را در همان حال [[قبض روح]] کرد. جسد [[حضرت سلیمان]] مدتها به همان حال باقی ماند. [[سپاهیان]] و [[کارگزاران]] جنّی [[گمان]] میکردند او زنده است و به آنان مینگرد. وقتی موریانهها به [[دستور خداوند]] [[متعال]] عصای آن [[حضرت]] را خوردند و او بر [[زمین]] افتاد در این صورت همۀ [[مردم]] فهمیدند، جنّیان [[علم غیب]] ندارند. [[خداوند]] در این باره میفرماید: {{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلاَّ دَابَّةُ الأَرْضِ تَأْكُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ}}<ref>«و چون مرگ او را مقرّر داشتیم جز موریانه آنان را به مرگ وی رهنمون نشد که عصایش را میخورد و چون به رو درافتاد پریان دریافتند که اگر غیب میدانستند در آن رنج خوارکننده نمیماندند» سوره سبأ، آیه ۱۴.</ref> <ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، آگاهی سوم یا علم غیب، ج ۷، ص ۲۲۸ ـ ۲۴۲؛ جوادی آملی، تسنیم، ج ۱۶، ص ۴۲۷؛ ج۱۳ ص ۳۲۵؛ مهری، مرتضی، مقاله آگاهیهای غیبی، ماهنامه پاسدار اسلام، ش ۱۵۵؛ رضایی اصفهانی، محمد علی، تفسیر قرآن مهر، ج ۱۷، ص ۴۰</ref> دو معنا در واژۀ تَبیَّنت محتمل است: یا به معنای [[آشکار]] شدن است، یا به معنای دانستن. اگر مقصود معنای اول باشد یعنی بعد از افتادن [[سلیمان]]{{ع}}، [[انسانها]] فهمیدند، جنیان [[علم غیب]] ندارند. ولی اگر مقصود معنای دوم باشد، یعنی جنیان از [[مرگ]] [[سلیمان]] [[آگاه]] نبودند و فهمیدند [[علم غیب]] ندارند، وگرنه زودتر از کارهای سخت و مجازات فرار میکردند.<ref>ر.ک. رضایی اصفهانی، محمد علی، تفسیر قرآن مهر، ج ۱۷، ص۴۰</ref> از [[آیه]] معلوم میشود جنها تصور میکردند از [[غیب]] [[جهان]] [[آگاه]] هستند اما [[خداوند]] صحنه ایی را به وجود آورد تا آنها بفهمند [[علم غیب]] ندارند. جنیان راههای دستیابی به [[غیب]] را میدانستند نه اینکه خودشان [[علم غیب]] داشته باشند و آن راهها هم بعد از [[اسلام]] بسته شد.<ref>ر.ک. مهری، مرتضی، مقاله آگاهیهای غیبی، ماهنامه پاسدار اسلام، ش ۱۵۵</ref> | ||
*[[آیات]] دیگری<ref>سوره نمل، آیات ۳۸ ـ ۴۰</ref> نیز وجود دارند که دلالت بر عاجز بودن اجنه از [[علم غیب]] دارد.<ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، آگاهی سوم یا علم غیب، ج ۷، ص ۲۲۸ ـ ۲۴۲؛ ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با [[دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت]]، وبگاه پرسمان</ref> | *[[آیات]] دیگری<ref>سوره نمل، آیات ۳۸ ـ ۴۰</ref> نیز وجود دارند که دلالت بر عاجز بودن اجنه از [[علم غیب]] دارد.<ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، آگاهی سوم یا علم غیب، ج ۷، ص ۲۲۸ ـ ۲۴۲؛ ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با [[دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت]]، وبگاه پرسمان</ref> | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
*بر اساس [[آیات قرآن]]، اجنّه نمیتوانند از [[غیب]] خبر دهند و خبرهایی که از [[آینده]] میدهند به این صورت است که در صورت نبودن [[مانع]] به [[آسمانها]] رفته و اخباری را از [[ملائکه]] میشنوند و [[بعد از ظهور]] [[اسلام]] راههای [[آسمان]] نیز بر آنان به طور کامل بسته شد و هر کدام از ایشان که برای خبرگیری به [[آسمان]] میروند با شهاب نابود میشوند. به خاطر مشاهدۀ همین مطلب بود که عدهای از ایشان تحقیق کردند و به [[پیامبر]] [[ایمان]] آوردند.<ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، آگاهی سوم یا علم غیب، ج۷، ص ۲۲۸ ـ ۲۴۲</ref> باید دانست پاسخهای درست جنیان در برخی اوقات ناشی از [[علم غیب]] آنان نیست، بلکه به خاطر آن است که اجنه به راحتی طی طریق میکنند و از همنوعان خود خبر میآورند، بنابراین [[علم غیب]] برای [[جن]] منتفی است.<ref>ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با [[دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت]]، وبگاه تبیان</ref> | *بر اساس [[آیات قرآن]]، اجنّه نمیتوانند از [[غیب]] خبر دهند و خبرهایی که از [[آینده]] میدهند به این صورت است که در صورت نبودن [[مانع]] به [[آسمانها]] رفته و اخباری را از [[ملائکه]] میشنوند و [[بعد از ظهور]] [[اسلام]] راههای [[آسمان]] نیز بر آنان به طور کامل بسته شد و هر کدام از ایشان که برای خبرگیری به [[آسمان]] میروند با شهاب نابود میشوند. به خاطر مشاهدۀ همین مطلب بود که عدهای از ایشان تحقیق کردند و به [[پیامبر]] [[ایمان]] آوردند.<ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، آگاهی سوم یا علم غیب، ج۷، ص ۲۲۸ ـ ۲۴۲</ref> باید دانست پاسخهای درست جنیان در برخی اوقات ناشی از [[علم غیب]] آنان نیست، بلکه به خاطر آن است که اجنه به راحتی طی طریق میکنند و از همنوعان خود خبر میآورند، بنابراین [[علم غیب]] برای [[جن]] منتفی است.<ref>ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با [[دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت]]، وبگاه تبیان</ref> | ||
==[[دلیل]] [[قرآنی]] بر عدم [[علم غیب]] اجنّه== | ==[[دلیل]] [[قرآنی]] بر عدم [[علم غیب]] اجنّه== | ||
*در زمان [[حضرت سلیمان]] بعضی از [[مردم]] [[فکر]] میکردند اجنّه [[علم غیب]] دارند. بنابراین [[حضرت سلیمان]] از [[خدا]] خواست [[مرگ]] او را از جنیان [[پنهان]] دارد تا [[مردم]] بدانند جنیان [[عالم به غیب]] نیستند. یکی از روزها آن [[حضرت]] در کاخ بلور بر عصای خود تکیه زده بود و به تماشای مناظر عمارتهای [[کشور]] پهناور خود مشغول بود. [[ملک]] الموت آمد و او را در همان حال [[قبض روح]] کرد. جسد [[حضرت سلیمان]] مدتها به همان حال | *در زمان [[حضرت سلیمان]] بعضی از [[مردم]] [[فکر]] میکردند اجنّه [[علم غیب]] دارند. بنابراین [[حضرت سلیمان]] از [[خدا]] خواست [[مرگ]] او را از جنیان [[پنهان]] دارد تا [[مردم]] بدانند جنیان [[عالم به غیب]] نیستند. یکی از روزها آن [[حضرت]] در کاخ بلور بر عصای خود تکیه زده بود و به تماشای مناظر عمارتهای [[کشور]] پهناور خود مشغول بود. [[ملک]] الموت آمد و او را در همان حال [[قبض روح]] کرد. جسد [[حضرت سلیمان]] مدتها به همان حال باقی ماند. [[سپاهیان]] و [[کارگزاران]] جنّی [[گمان]] میکردند او زنده است و به آنان مینگرد. وقتی موریانهها به [[دستور خداوند]] [[متعال]] عصای آن [[حضرت]] را خوردند و او بر [[زمین]] افتاد در این صورت همۀ [[مردم]] فهمیدند جنّیان [[علم غیب]] ندارند. [[خداوند]] در این باره میفرماید: {{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلاَّ دَابَّةُ الأَرْضِ تَأْكُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ}}<ref>«و چون مرگ او را مقرّر داشتیم جز موریانه آنان را به مرگ وی رهنمون نشد که عصایش را میخورد و چون به رو درافتاد پریان دریافتند که اگر غیب میدانستند در آن رنج خوارکننده نمیماندند» سوره سبأ، آیه ۱۴.</ref> <ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، آگاهی سوم یا علم غیب، ج ۷، ص ۲۲۸ ـ ۲۴۲؛ جوادی آملی، تسنیم، ج ۱۶،ص ۴۲۷؛ ج ۱۳ ص ۳۲۵؛ مهری، مرتضی، مقاله آگاهیهای غیبی، ماهنامه پاسدار اسلام، ش ۱۵۵؛ رضایی اصفهانی، محمد علی، تفسیر قرآن مهر، ج ۱۷، ص ۴۰</ref> دو معنا در واژۀ تَبیَّنت محتمل است: یا به معنای [[آشکار]] شدن است، یا به معنای دانستن. اگر مقصود معنای اول باشد یعنی بعد از افتادن [[سلیمان]] [[انسانها]] فهمیدند، جنیان [[علم غیب]] ندارند. ولی اگر مقصود معنای دوم باشد، یعنی جنیان از [[مرگ]] [[سلیمان]] [[آگاه]] نبودند و فهمیدند [[علم غیب]] ندارند، وگرنه زودتر از کارهای سخت و مجازات فرار میکردند.<ref>ر.ک. رضایی اصفهانی، محمد علی، تفسیر قرآن مهر، ج ۱۷، ص ۴۰</ref> | ||
*در آیۀ دیگر راه به دست آوردن [[اخبار]] [[غیب]] توسط اجنّه به نحوی بیان شده است: {{متن قرآن|وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا}}<ref>«و اینکه ما آسمان را وارسیدیم و آن را پر از نگهبانان توانمند و شهابها یافتیم و اینکه ما در نشستنگاههایی از آن برای شنیدن مینشستیم اما اکنون هر کس گوش فرا دارد شهابی را در کمین خود مییابد» سوره جن، آیه 8 9</ref> <ref>ر.ک. جوادی آملی، تسنیم، ج ۵، ص ۷۰۴؛ مهری، مرتضی، مقاله آگاهیهای غیبی، ماهنامه پاسدار اسلام، ش ۱۵۵</ref> بر اساس این [[آیه]]، اجنّه نمیتوانند از [[غیب]] خبر دهند و بعضی از خبرها را که میآورند از خودشان نیست.<ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، آگاهی سوم یا علم غیب، ج ۷، ص ۲۲۸ ـ ۲۴۲</ref> | *در آیۀ دیگر راه به دست آوردن [[اخبار]] [[غیب]] توسط اجنّه به نحوی بیان شده است: {{متن قرآن|وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا}}<ref>«و اینکه ما آسمان را وارسیدیم و آن را پر از نگهبانان توانمند و شهابها یافتیم و اینکه ما در نشستنگاههایی از آن برای شنیدن مینشستیم اما اکنون هر کس گوش فرا دارد شهابی را در کمین خود مییابد» سوره جن، آیه 8 9</ref> <ref>ر.ک. جوادی آملی، تسنیم، ج ۵، ص ۷۰۴؛ مهری، مرتضی، مقاله آگاهیهای غیبی، ماهنامه پاسدار اسلام، ش ۱۵۵</ref> بر اساس این [[آیه]]، اجنّه نمیتوانند از [[غیب]] خبر دهند و بعضی از خبرها را که میآورند از خودشان نیست.<ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، آگاهی سوم یا علم غیب، ج ۷، ص ۲۲۸ ـ ۲۴۲</ref> | ||
*[[آیات]] دیگری نیز وجود دارند که دلالت بر عاجز بودن [[علم غیب]] اجنّه دارند:<ref>سوره نمل، آیات ۳۸ ـ ۴۰</ref> «[[حضرت سلیمان]] گفت:ای بزرگان! کدام یک از شما [[تخت بلقیس]] را برای من میآورد پیش از آن که به حال [[تسلیم]] نزد من آیند؟ عفریتی از جنّ گفت: من آن را نزد تو میآورم پیش از آن که از مجلست برخیزی و من نسبت به این امر، توانا و امینم. اما کسی که [[دانشی از کتاب]] داشت گفت: پیش از آن که چشم بر هم زدنی، آن را نزد تو خواهم آورد؛...».<ref>ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با [[دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت]]، وبگاه پرسمان </ref> | *[[آیات]] دیگری نیز وجود دارند که دلالت بر عاجز بودن [[علم غیب]] اجنّه دارند:<ref>سوره نمل، آیات ۳۸ ـ ۴۰</ref> «[[حضرت سلیمان]] گفت:ای بزرگان! کدام یک از شما [[تخت بلقیس]] را برای من میآورد پیش از آن که به حال [[تسلیم]] نزد من آیند؟ عفریتی از جنّ گفت: من آن را نزد تو میآورم پیش از آن که از مجلست برخیزی و من نسبت به این امر، توانا و امینم. اما کسی که [[دانشی از کتاب]] داشت گفت: پیش از آن که چشم بر هم زدنی، آن را نزد تو خواهم آورد؛...».<ref>ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با [[دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت]]، وبگاه پرسمان </ref> |