سلم: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'قوت' به 'قوت'
(←مقدمه) |
جز (جایگزینی متن - 'قوت' به 'قوت') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
در [[سوره]] [[محمّد]] که [[سوره]] [[قتال]] نیز نام گرفته است<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۶، ص۳۲۷۸.</ref> و مطلع آن با امر به [[جهاد]] علیه [[کفار]] و [[مشرکان]] آغاز شده است، میفرماید: {{متن قرآن|فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً}}<ref>«پس هرگاه با کافران (حربی) روبهرو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید ، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا میخواست از آنان انتقام میگر» سوره محمد، آیه ۴.</ref>؛ لذا هر دو [[آیه شریفه]] در کنار [[آیات جهاد]] وارد شدهاند و اینگونه نیست که [[سوره]] [[انفال]] در زمان [[ضعف]] [[مسلمانان]]، [[صلح]] و [[مسالمت]] جویی را تجویز کرده و [[سوره]] [[محمد]] در دوره [[اقتدار]] [[مسلمانان]] بوده و برای [[جنگ]] و [[جهاد]] نازل شده و [[صلح]] و مسالمتجویی [[نفی]] شده باشد؛ چنان که برخی پنداشتهاند<ref>وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۰، ص۶۲ (نقل از: ابنکثیر و ابنعربی).</ref>. | در [[سوره]] [[محمّد]] که [[سوره]] [[قتال]] نیز نام گرفته است<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۶، ص۳۲۷۸.</ref> و مطلع آن با امر به [[جهاد]] علیه [[کفار]] و [[مشرکان]] آغاز شده است، میفرماید: {{متن قرآن|فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً}}<ref>«پس هرگاه با کافران (حربی) روبهرو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید ، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا میخواست از آنان انتقام میگر» سوره محمد، آیه ۴.</ref>؛ لذا هر دو [[آیه شریفه]] در کنار [[آیات جهاد]] وارد شدهاند و اینگونه نیست که [[سوره]] [[انفال]] در زمان [[ضعف]] [[مسلمانان]]، [[صلح]] و [[مسالمت]] جویی را تجویز کرده و [[سوره]] [[محمد]] در دوره [[اقتدار]] [[مسلمانان]] بوده و برای [[جنگ]] و [[جهاد]] نازل شده و [[صلح]] و مسالمتجویی [[نفی]] شده باشد؛ چنان که برخی پنداشتهاند<ref>وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۰، ص۶۲ (نقل از: ابنکثیر و ابنعربی).</ref>. | ||
به نظر میرسد، با توجه به خطاب و [[شان نزول]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. مخاطب [[آیه]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[مؤمنان]] بوده و در کنار [[آیات جهاد]] و [[تحریض]] [[مؤمنان]] بر [[جنگ]] و [[آمادگی]] [[جنگی]]، این قاعده و اصل نیز بنیان نهاده شده است که اگر از طرف [[مشرکان]] پیشنهاد [[صلح]] ارائه شد {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ}}، در عین | به نظر میرسد، با توجه به خطاب و [[شان نزول]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. مخاطب [[آیه]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[مؤمنان]] بوده و در کنار [[آیات جهاد]] و [[تحریض]] [[مؤمنان]] بر [[جنگ]] و [[آمادگی]] [[جنگی]]، این قاعده و اصل نیز بنیان نهاده شده است که اگر از طرف [[مشرکان]] پیشنهاد [[صلح]] ارائه شد {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ}}، در عین قوت و [[آمادگی]] کامل رزمی، [[صلح]] را بپذیرید {{متن قرآن|فَاجْنَحْ لَهَا}}؛ لذا [[آیه شریفه]]، متضمن این رکن اصلی است که بعد از [[آمادگی]] [[جنگی]] کامل به [[امر الهی]] {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ}} اگر پیشنهاد [[صلح]] از سوی [[کفار]] و [[مشرکان]] بود، آن را بپذیرید؛ چنانکه [[سیره رسول خدا]]{{صل}} در هر [[جنگی]] چنین بود که آغازگر [[جنگ]] نبودند و تا [[تعدی]] و [[تجاوز]] یا [[نقض عهد]] و [[خیانت]] از سوی [[کفار]] یا [[یهود]] و... بر [[مسلمانان]] روا نمیشد، [[پیامبر]]{{صل}} [[جنگ]] را آغاز نمیکردند. | ||
امّا در [[سوره]] [[محمد]] [[شأن نزول]] و خطاب توبیخیِ [[آیات]] آن، متوجه [[منافقان]] و سُست ایمانان است که از [[جنگ]] و درگیری با [[کفار]] و [[مشرکان]] به [[دلیل]] [[ترس از مرگ]]، [[خویشاوندی]] با [[مشرکان]] [[مکّه]] یا [[منافع]] مادی و [[مصالح]] شخصی [[کراهت]] داشتند و ضمن [[تضعیف]] [[روحیه]] [[مسلمانان]] با شایعه پردازی و افشای [[اسرار]] [[مسلمانان]]، [[دعوت]] به [[صلح]] و [[مسالمت]] میکردند. [[خداوند]] چنین صلحی را [[نفی]] کرده و به [[منافقان]] و سُست عنصران هشدار داده است که [[اسرار]] پشت پرده آنان را افشا خواهد کرد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الأَمْرِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ}}<ref>«بیگمان، شیطان (کفر را) در چشم آنان که به گذشته خود- پس از آنکه رهنمود برایشان روشن شد- بازگشتند، آراست و به آنان میدان داد این از آن روست که آنان به کسانی که فرو فرستادههای خداوند را نمیپسندیدند، میگفتند: در برخی کارها از شما فرمان خواهیم برد و خداوند پنهانکاری آنان را میداند» سوره محمد، آیه ۲۵-۲۶.</ref>؛ بنابراین در [[آیه]] {{متن قرآن|فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ}}<ref>«پس، سستی نکنید و (دشمنان را) به سازش فرا مخوانید در حالی که شما برترید و خداوند با شماست و هرگز از (پاداش) کردارهایتان نمیکاهد» سوره محمد، آیه ۳۵.</ref> اولاً پیشنهاد دهنده [[صلح]] [[مسلمانان]] [[سُست عنصر]] و [[منافقان]] هستند؛ در حالی که [[مشرکان]] و [[کفار]] در موضع [[نقض عهد]] و [[جنگ]] هستند؛ ثانیاً خطاب توبیخی به جهادگریزان و [[منافقان]] است، نه [[مؤمنان]] و [[پیامبر]]{{صل}}. حاصل اینکه [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. [[منسوخ]] نشده و در میان [[آیات جهاد]]، به عنوان اصل عملی اولیه برای [[مسلمانان]] معتبر است، با شرایطی که برخی در [[قرآن کریم]] و بخشی در [[احادیث]] و [[روایات]] بدان اشاره شده است.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۳۴۶-۳۴۹.</ref> | امّا در [[سوره]] [[محمد]] [[شأن نزول]] و خطاب توبیخیِ [[آیات]] آن، متوجه [[منافقان]] و سُست ایمانان است که از [[جنگ]] و درگیری با [[کفار]] و [[مشرکان]] به [[دلیل]] [[ترس از مرگ]]، [[خویشاوندی]] با [[مشرکان]] [[مکّه]] یا [[منافع]] مادی و [[مصالح]] شخصی [[کراهت]] داشتند و ضمن [[تضعیف]] [[روحیه]] [[مسلمانان]] با شایعه پردازی و افشای [[اسرار]] [[مسلمانان]]، [[دعوت]] به [[صلح]] و [[مسالمت]] میکردند. [[خداوند]] چنین صلحی را [[نفی]] کرده و به [[منافقان]] و سُست عنصران هشدار داده است که [[اسرار]] پشت پرده آنان را افشا خواهد کرد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الأَمْرِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ}}<ref>«بیگمان، شیطان (کفر را) در چشم آنان که به گذشته خود- پس از آنکه رهنمود برایشان روشن شد- بازگشتند، آراست و به آنان میدان داد این از آن روست که آنان به کسانی که فرو فرستادههای خداوند را نمیپسندیدند، میگفتند: در برخی کارها از شما فرمان خواهیم برد و خداوند پنهانکاری آنان را میداند» سوره محمد، آیه ۲۵-۲۶.</ref>؛ بنابراین در [[آیه]] {{متن قرآن|فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ}}<ref>«پس، سستی نکنید و (دشمنان را) به سازش فرا مخوانید در حالی که شما برترید و خداوند با شماست و هرگز از (پاداش) کردارهایتان نمیکاهد» سوره محمد، آیه ۳۵.</ref> اولاً پیشنهاد دهنده [[صلح]] [[مسلمانان]] [[سُست عنصر]] و [[منافقان]] هستند؛ در حالی که [[مشرکان]] و [[کفار]] در موضع [[نقض عهد]] و [[جنگ]] هستند؛ ثانیاً خطاب توبیخی به جهادگریزان و [[منافقان]] است، نه [[مؤمنان]] و [[پیامبر]]{{صل}}. حاصل اینکه [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. [[منسوخ]] نشده و در میان [[آیات جهاد]]، به عنوان اصل عملی اولیه برای [[مسلمانان]] معتبر است، با شرایطی که برخی در [[قرآن کریم]] و بخشی در [[احادیث]] و [[روایات]] بدان اشاره شده است.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۳۴۶-۳۴۹.</ref> |