پرش به محتوا

رابطه انتظار با ایمان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان'
جز (جایگزینی متن - 'کف' به 'کف')
جز (جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان')
خط ۲۳: خط ۲۳:


اگر نیاز [[مردم]] به [[امام]] {{ع}} و دلسوزی و شفقت ایشان نسبت به آنها نبود، [[ائمه]] {{عم}} باب سخن گفتن را هم با [[مردم]] نمی‌گشودند. انگیزه ایشان برای [[معاشرت]] با خلق، چیزی جز نگرانی از وضعیت آنها و رسیدگی به حالشان نیست. [[شک]] در [[اعتقادات]] و سستی در [[ایمان]] یکی از مهمترین اسباب نگرانی و ناراحتی [[امام زمان]] {{ع}} در این روزگار است. در [[نامه]] دیگری که خود ایشان برای "[[محمد بن هلال کرخی]]" مرقوم فرمودند، چنین آورده‌اند: {{متن حدیث|"یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ قَدْ آذَانَا جُهَلَاءُ الشِّیعَةِ وَ حُمَقَاؤُهُمْ وَ مَنْ دِینُهُ جَنَاحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْه"}}<ref>«ای [[محمد بن علی]]، نادان‌ها و کم خردان [[شیعه]] و کسانی که یک بال پشه بر [[دین]] آنها ترجیح دارد، باعث رنجش خاطر ما شده‌اند» احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۹.</ref>. بال پشه کنایه از کوچکی و بی‌ارزش بودن یک چیز است. کسانی که بال پشه بر دینشان ترجیح دارد، کسانی هستند که به خاطر چیزهای پست و بی‌ارزش حاضر می‌شوند از [[اعتقادات]] صحیح خود دست بردارند و [[ایمان]] خود را به منفعت‌های جزئی و پست بفروشند. اینها افراد سست [[اعتقادی]] هستند که به [[دلیل]] عدم [[تفقه]] در [[دین]] و سطحی بودن ایمانشان، به راحتی از [[اصول اعتقادی]] خویش دست برداشته، به انواع [[انحرافات]] کشیده می‌شوند. این گونه افراد نوعاً چوب [[نادانی]] و حماقت خود را می‌خورند و معمولاً سوء [[نیت]] ندارند، ولی به خاطر کم خردی، [[فریب]] افراد مغرض و [[منحرف]] را می‌خورند و از گوهر [[دین‌داری]] اصیل محروم می‌شوند. اینها باعث رنجش خاطر و اذیت و [[آزار]] [[قلب]] [[مقدس]] و [[پاک]] [[امام زمان]] {{ع}} می‌شوند و [[دل]] ایشان برای تک تک این افراد به درد می‌آید. حال باید پرسید آیا در طول این مدت طولانی [[غیبت]]، کم بوده‌اند کسانی که این گونه اسباب اذیت و [[آزار]] [[امام]] رئوف خود را فراهم آورده‌اند؟! آیا [[فکر]] کرده‌ایم که این [[قلب]] [[پاک]] تاکنون چه مقدار برای این مصیبتها به درد آمده است و [[تحمل]] آلام چقدر برایش سنگین و سخت بوده است؟!
اگر نیاز [[مردم]] به [[امام]] {{ع}} و دلسوزی و شفقت ایشان نسبت به آنها نبود، [[ائمه]] {{عم}} باب سخن گفتن را هم با [[مردم]] نمی‌گشودند. انگیزه ایشان برای [[معاشرت]] با خلق، چیزی جز نگرانی از وضعیت آنها و رسیدگی به حالشان نیست. [[شک]] در [[اعتقادات]] و سستی در [[ایمان]] یکی از مهمترین اسباب نگرانی و ناراحتی [[امام زمان]] {{ع}} در این روزگار است. در [[نامه]] دیگری که خود ایشان برای "[[محمد بن هلال کرخی]]" مرقوم فرمودند، چنین آورده‌اند: {{متن حدیث|"یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ قَدْ آذَانَا جُهَلَاءُ الشِّیعَةِ وَ حُمَقَاؤُهُمْ وَ مَنْ دِینُهُ جَنَاحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْه"}}<ref>«ای [[محمد بن علی]]، نادان‌ها و کم خردان [[شیعه]] و کسانی که یک بال پشه بر [[دین]] آنها ترجیح دارد، باعث رنجش خاطر ما شده‌اند» احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۹.</ref>. بال پشه کنایه از کوچکی و بی‌ارزش بودن یک چیز است. کسانی که بال پشه بر دینشان ترجیح دارد، کسانی هستند که به خاطر چیزهای پست و بی‌ارزش حاضر می‌شوند از [[اعتقادات]] صحیح خود دست بردارند و [[ایمان]] خود را به منفعت‌های جزئی و پست بفروشند. اینها افراد سست [[اعتقادی]] هستند که به [[دلیل]] عدم [[تفقه]] در [[دین]] و سطحی بودن ایمانشان، به راحتی از [[اصول اعتقادی]] خویش دست برداشته، به انواع [[انحرافات]] کشیده می‌شوند. این گونه افراد نوعاً چوب [[نادانی]] و حماقت خود را می‌خورند و معمولاً سوء [[نیت]] ندارند، ولی به خاطر کم خردی، [[فریب]] افراد مغرض و [[منحرف]] را می‌خورند و از گوهر [[دین‌داری]] اصیل محروم می‌شوند. اینها باعث رنجش خاطر و اذیت و [[آزار]] [[قلب]] [[مقدس]] و [[پاک]] [[امام زمان]] {{ع}} می‌شوند و [[دل]] ایشان برای تک تک این افراد به درد می‌آید. حال باید پرسید آیا در طول این مدت طولانی [[غیبت]]، کم بوده‌اند کسانی که این گونه اسباب اذیت و [[آزار]] [[امام]] رئوف خود را فراهم آورده‌اند؟! آیا [[فکر]] کرده‌ایم که این [[قلب]] [[پاک]] تاکنون چه مقدار برای این مصیبتها به درد آمده است و [[تحمل]] آلام چقدر برایش سنگین و سخت بوده است؟!
اینک به نمونه دیگری از ارتباط عمیق میان [[امام]] {{ع}} و امتش توجه کنید. [[امام هشتم]] {{ع}} می‌فرمایند: {{متن حدیث|"مَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ شیعتنا بِمَرَضِ الَّا مرضنا لمرضه وَ لَا یغتم الَّا اغتممنا لغمه وَ لَا یفرح الَّا فَرِحْنَا لِفَرَحِهِ وَ لَا یغیب عَنَّا أَحَدُ مِنْ شیعتنا این کان فی شَرْقِ الارض وَ غَرْبِهَا وَ مَنْ ترک مِنْ شیعتنا دیناً فَهُوَ علینا"}}<ref>«هیچ یک از [[شیعیان]] ما [[بیمار]] نمی‌شوند مگر آن که ما هم به سبب بیماری او، [[بیمار]] می‌شویم. و غمگین نمی‌شود مگر آن که به خاطر [[غم]] او ما هم غمگین می‌شویم. و شاد نمی‌گردد مگر آن که به شادی او ما هم شادمان می‌گردیم. و هیچ یک از [[شیعیان]] ما هر جا که باشد – در شرق و غرب [[زمین]] – از ما [[پنهان]] نیست. و اگر یکی از آنها پس از مرگش بدهکار باشد، [[دین]] او بر عهده ماست!» فضائل الاشهر الثلاثة، کتاب فضائل شهر رمضان، ص ۱۰۵، ح ۹۵.</ref>.
اینک به نمونه دیگری از ارتباط عمیق میان [[امام]] {{ع}} و امتش توجه کنید. [[امام هشتم]] {{ع}} می‌فرمایند: {{متن حدیث|"مَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ شیعتنا بِمَرَضِ الَّا مرضنا لمرضه وَ لَا یغتم الَّا اغتممنا لغمه وَ لَا یفرح الَّا فَرِحْنَا لِفَرَحِهِ وَ لَا یغیب عَنَّا أَحَدُ مِنْ شیعتنا این کان فی شَرْقِ الارض وَ غَرْبِهَا وَ مَنْ ترک مِنْ شیعتنا دیناً فَهُوَ علینا"}}<ref>«هیچ یک از [[شیعیان]] ما [[بیمار]] نمی‌شوند مگر آن که ما هم به سبب بیماری او، [[بیمار]] می‌شویم. و غمگین نمی‌شود مگر آن که به خاطر [[غم]] او ما هم غمگین می‌شویم. و شاد نمی‌گردد مگر آن که به شادی او ما هم شادمان می‌گردیم. و هیچ یک از [[شیعیان]] ما هر جا که باشد – در شرق و غرب [[زمین]] – از ما پنهان نیست. و اگر یکی از آنها پس از مرگش بدهکار باشد، [[دین]] او بر عهده ماست!» فضائل الاشهر الثلاثة، کتاب فضائل شهر رمضان، ص ۱۰۵، ح ۹۵.</ref>.


[[غم]] و غصه‌های [[امت]]، [[امام]] {{ع}} را غمناک می‌سازد. آن [[قدر]] این ارتباط روحی از جانب [[امام]] {{ع}} نسبت به [[شیعیان]] قوی است که ایشان در بیماری آنها [[بیمار]] می‌شوند. چنان [[احساس مسئولیت]] [[حضرت]] نسبت به دوستانشان شدید است که بدهی آنها را بر عهده خودشان می‌دانند. آیا هم دردی و وابستگی بین [[انسان‌ها]] از این عمیق‌تر فرض می‌شود؟! از [[حدیث شریف]] به صراحت استفاده می‌شود که حال و روز [[شیعه]] در هر کجا که باشد، از چشمان امامش [[پنهان]] نیست. بنابراین هر چند شخص [[امام]] {{ع}} در هنگام [[غیبت]] از دیدگان [[شیعه]] [[پنهان]] است، ولی این پنهانی مانع [[آگاهی]] و اطلاع [[امام]] {{ع}} از وضعیت [[شیعیان]] نمی‌شود. لذا [[حضرت]] در هر جای [[زمین]] که تشریف داشته باشند، بر جریان زندگی همه [[مردم]] نظارت دارند و نسبت به [[مؤمنان]] [[احساس مسئولیت]] خاصی می‌کنند که باعث می‌شود غم‌های آنها حضرتش را غمگین سازد.  
[[غم]] و غصه‌های [[امت]]، [[امام]] {{ع}} را غمناک می‌سازد. آن [[قدر]] این ارتباط روحی از جانب [[امام]] {{ع}} نسبت به [[شیعیان]] قوی است که ایشان در بیماری آنها [[بیمار]] می‌شوند. چنان [[احساس مسئولیت]] [[حضرت]] نسبت به دوستانشان شدید است که بدهی آنها را بر عهده خودشان می‌دانند. آیا هم دردی و وابستگی بین [[انسان‌ها]] از این عمیق‌تر فرض می‌شود؟! از [[حدیث شریف]] به صراحت استفاده می‌شود که حال و روز [[شیعه]] در هر کجا که باشد، از چشمان امامش پنهان نیست. بنابراین هر چند شخص [[امام]] {{ع}} در هنگام [[غیبت]] از دیدگان [[شیعه]] پنهان است، ولی این پنهانی مانع [[آگاهی]] و اطلاع [[امام]] {{ع}} از وضعیت [[شیعیان]] نمی‌شود. لذا [[حضرت]] در هر جای [[زمین]] که تشریف داشته باشند، بر جریان زندگی همه [[مردم]] نظارت دارند و نسبت به [[مؤمنان]] [[احساس مسئولیت]] خاصی می‌کنند که باعث می‌شود غم‌های آنها حضرتش را غمگین سازد.  
به هر حال، غرض از ذکر این موارد، توجه کردن عمیق‌تر به این [[حقیقت]] است که یکی از مهم‌ترین ابعاد گرفتاری‌های شخص [[امام]] عصر {{ع}} در این زمان به مشکلات و رنج‌ها و گرفتاری‌های [[شیعیان]] ایشام مربوط می‌شود. البته چون [[امام]] {{ع}} مظهر [[قدرت الهی]] هستند، "می‌توانند" یک یک [[دوستان]] خود را از گرفتاری‌هایشان خارج کنند و با [[عنایت خاص]] خود، آنها را از رنج‌ها و مشکلاتشان رهایی بخشند، اما باید توجه داشت که ایشان از این [[قدرت]] خدایی فقط در مواردی که [[مرضی]] [[پروردگار]] است، استفاده می‌برند. از طرف دیگر بنای [[خداوند متعال]] بر این بوده و هست که [[شیعیان]] را با بلاها و مصیبت‌ها در همه اعصار و خصوصاً در [[زمان غیبت]] [[امام]] {{ع}} بیازماید. لذا [[ائمه]] {{عم}} از اظهار [[قدرت]] خویش جز در مواردی خاص و محدود – براساس حکمت‌های خاص – خودداری می‌کردند و حتی در مواردی که خودشان به شدت گرفتار می‌شدند – مانند زندان‌های سخت و همراه با [[شکنجه]] [[حضرت موسی بن جعفر]] {{ع}} با مصائب و شداید روزعاشورای [[امام حسین]] {{ع}} برای حفظ [[سنت]] "[[امتحان]]" الهی و حکمت‌های یگری که ما نمی‌دانیم، نوعاً [[قدرت]] خود را ابراز نمی‌کردند و جز در موارد استثنایی، روال عادی زندگی را برای [[مردم]] تغییر نمی‌دادند. تنها زمانی که [[خداوند]] اجازه چنین قدرتی را به طور کامل به [[امام]] {{ع}} می‌دهد، وقتی است که دیگر فرصت امتحانات به سر می‌آید و وقت [[پاداش]] [[مؤمنان]] و [[کیفر]] [[کافران]] "در [[دنیا]]" فرا می‌رسد. این زمان همان عصر [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} است که [[خداوند]] به ایشان [[اذن]] می‌دهد تا [[مؤمنان]] را از همه گرفتاری‌هایشان خلاصی بخشند و [[کافران]] معاند را به سزای [[ظلم‌ها]] و جنایات خود برسانند.  
به هر حال، غرض از ذکر این موارد، توجه کردن عمیق‌تر به این [[حقیقت]] است که یکی از مهم‌ترین ابعاد گرفتاری‌های شخص [[امام]] عصر {{ع}} در این زمان به مشکلات و رنج‌ها و گرفتاری‌های [[شیعیان]] ایشام مربوط می‌شود. البته چون [[امام]] {{ع}} مظهر [[قدرت الهی]] هستند، "می‌توانند" یک یک [[دوستان]] خود را از گرفتاری‌هایشان خارج کنند و با [[عنایت خاص]] خود، آنها را از رنج‌ها و مشکلاتشان رهایی بخشند، اما باید توجه داشت که ایشان از این [[قدرت]] خدایی فقط در مواردی که [[مرضی]] [[پروردگار]] است، استفاده می‌برند. از طرف دیگر بنای [[خداوند متعال]] بر این بوده و هست که [[شیعیان]] را با بلاها و مصیبت‌ها در همه اعصار و خصوصاً در [[زمان غیبت]] [[امام]] {{ع}} بیازماید. لذا [[ائمه]] {{عم}} از اظهار [[قدرت]] خویش جز در مواردی خاص و محدود – براساس حکمت‌های خاص – خودداری می‌کردند و حتی در مواردی که خودشان به شدت گرفتار می‌شدند – مانند زندان‌های سخت و همراه با [[شکنجه]] [[حضرت موسی بن جعفر]] {{ع}} با مصائب و شداید روزعاشورای [[امام حسین]] {{ع}} برای حفظ [[سنت]] "[[امتحان]]" الهی و حکمت‌های یگری که ما نمی‌دانیم، نوعاً [[قدرت]] خود را ابراز نمی‌کردند و جز در موارد استثنایی، روال عادی زندگی را برای [[مردم]] تغییر نمی‌دادند. تنها زمانی که [[خداوند]] اجازه چنین قدرتی را به طور کامل به [[امام]] {{ع}} می‌دهد، وقتی است که دیگر فرصت امتحانات به سر می‌آید و وقت [[پاداش]] [[مؤمنان]] و [[کیفر]] [[کافران]] "در [[دنیا]]" فرا می‌رسد. این زمان همان عصر [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} است که [[خداوند]] به ایشان [[اذن]] می‌دهد تا [[مؤمنان]] را از همه گرفتاری‌هایشان خلاصی بخشند و [[کافران]] معاند را به سزای [[ظلم‌ها]] و جنایات خود برسانند.  


۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش