پرش به محتوا

دعوت به دین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ایشان' به 'ایشان'
جز (جایگزینی متن - 'کف' به 'کف')
جز (جایگزینی متن - 'ایشان' به 'ایشان')
خط ۱۸: خط ۱۸:
*در [[سال دهم هجری]] گروهی از [[مسیحیان]] [[نجران]] ـ که شمارشان به ۶۰ تن می‌رسید ـ به [[مدینه]] آمدند و پس از گفت و گوهای طولانی با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} همچنان بر [[درستی]] آموزه‌های [[مسیحی]] همچون [[الوهیت]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} [[اصرار]] ورزیدند<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۷، ص‌۱۶۵‌ـ‌۱۶۶.</ref>. سرانجام [[آیه]] معروف [[مباهله]] به این گفت و گوها پایان داد و راه دیگری فرا روی [[مسیحیان]] نهاد: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«از آن پس كه به آگاهى رسيده ‏اى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> [[پیام]] [[آیه]] برای [[عالمان]] [[مسیحی]] ـ با توجّه به آگاهیشان از [[تاریخ]] [[انبیا]] ـ این بود که دو گروه با [[تضرّع]] خدای خود را بخوانند و از او بخواهند تا [[دروغگویان]] را به [[لعن]] و [[عذاب]] خویش گرفتار سازد. فردای آن روز [[پیامبر خدا]] در حالی که دست [[حسن]]{{ع}} را به کف و [[حسین]]{{ع}} را در آغوش گرفته بود و [[علی]]{{ع}} و [[فاطمه]]{{س}} او را [[همراهی]] می‌کردند، قدم به میدان [[مباهله]] نهاد و [[رعب]] و هراسی بر [[دل]] [[مسیحیان]] افکند. [[اسقف]] [[نجران]] با دیدن این صحنه به [[یاران]] خود گفت: چهره‌هایی را می‌بینم که اگر از [[خدا]] بخواهند کوهی را از میان بردارد، چنان خواهد کرد<ref>الکشاف، ج‌۱، ص‌۳۶۸‌ـ‌۳۶۹؛ مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۶۲؛ التفسیر الکبیر، ج‌۸‌، ص‌۸۵‌.</ref>. بدین ترتیب، [[مسیحیان]] از [[مباهله]] سر‌باز زده، به پرداختن [[جزیه]] تن دادند<ref>ر.ک. یوسفیان، حسن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۳.</ref>.
*در [[سال دهم هجری]] گروهی از [[مسیحیان]] [[نجران]] ـ که شمارشان به ۶۰ تن می‌رسید ـ به [[مدینه]] آمدند و پس از گفت و گوهای طولانی با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} همچنان بر [[درستی]] آموزه‌های [[مسیحی]] همچون [[الوهیت]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} [[اصرار]] ورزیدند<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۷، ص‌۱۶۵‌ـ‌۱۶۶.</ref>. سرانجام [[آیه]] معروف [[مباهله]] به این گفت و گوها پایان داد و راه دیگری فرا روی [[مسیحیان]] نهاد: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«از آن پس كه به آگاهى رسيده ‏اى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> [[پیام]] [[آیه]] برای [[عالمان]] [[مسیحی]] ـ با توجّه به آگاهیشان از [[تاریخ]] [[انبیا]] ـ این بود که دو گروه با [[تضرّع]] خدای خود را بخوانند و از او بخواهند تا [[دروغگویان]] را به [[لعن]] و [[عذاب]] خویش گرفتار سازد. فردای آن روز [[پیامبر خدا]] در حالی که دست [[حسن]]{{ع}} را به کف و [[حسین]]{{ع}} را در آغوش گرفته بود و [[علی]]{{ع}} و [[فاطمه]]{{س}} او را [[همراهی]] می‌کردند، قدم به میدان [[مباهله]] نهاد و [[رعب]] و هراسی بر [[دل]] [[مسیحیان]] افکند. [[اسقف]] [[نجران]] با دیدن این صحنه به [[یاران]] خود گفت: چهره‌هایی را می‌بینم که اگر از [[خدا]] بخواهند کوهی را از میان بردارد، چنان خواهد کرد<ref>الکشاف، ج‌۱، ص‌۳۶۸‌ـ‌۳۶۹؛ مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۶۲؛ التفسیر الکبیر، ج‌۸‌، ص‌۸۵‌.</ref>. بدین ترتیب، [[مسیحیان]] از [[مباهله]] سر‌باز زده، به پرداختن [[جزیه]] تن دادند<ref>ر.ک. یوسفیان، حسن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۳.</ref>.
*درباره این [[آیه]] و رویداد پس از [[نزول]] آن نکاتی درخور توجه است:
*درباره این [[آیه]] و رویداد پس از [[نزول]] آن نکاتی درخور توجه است:
#برخی، عناوین به [[کار]] رفته در [[آیه]] را بی‌ارتباط با [[اهل‌بیت]] می‌شمارند و در این مسئله، [[راویان]] [[اهل سنت]] را به [[پیروی]] کورکورانه از [[شیعیان]] متهم می‌سازند<ref>تفسیر المنار، ج‌۳، ص‌۳۲۲.</ref>. برخی دیگر پا را فراتر نهاده و بی‌مهابا اعلام می‌کنند در [[صحاح سته]] و [[مسند]] و مُوطّأ خبری از این [[احادیث]] نیست<ref>جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۴۰۹.</ref>. این در حالی است که به [[نقل]] بسیاری از [[محدّثان]] بزرگ [[اهل سنت]]، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پس از [[نزول]] [[آیه مباهله]]، [[علی]]{{ع}}، [[فاطمه]]{{س}}، [[حسن]]{{ع}} و [[حسین]]{{ع}} را نزد خود خواند و همچون موارد مشابه دیگر جمله {{متن حدیث|اللَّهُمَ‏ هَؤُلَاءِ أَهْلُ‏ بَیْتِی‏‏‏‏‏}}<ref>مسند احمد، ج‌۱، ص‌۳۰۱‌ـ‌۳۰۲؛ صحیح مسلم، سنوسی ج‌۸‌، ص‌۲۳۰؛ سنن الترمذی، ج‌۴، ص‌۲۹۳.</ref> را به یادگار گذاشت. آوازه این [[شأن نزول]] به گونه‌ای است که سعد‌ بن ابی وقاص در [[پاسخ]] این [[پرسش]] [[معاویه]] که چرا از [[ناسزاگویی]] به [[ابوتراب]] خود داری می‌کنی؟ بر سه ویژگی آن [[حضرت]] تأکید می‌ورزد و یکی از آنها را منزلتی می‌داند که [[آیه مباهله]] برای [[ایشان]] به ارمغان آورده است<ref>صحیح مسلم، سنوسی، ج‌۸‌، ص‌۲۲۸‌ـ‌۲۳۰؛ تاریخ دمشق، ج‌۴۲، ص‌۱۱۱‌ـ‌۱۱۲.</ref>. بر همین اساس، بسیاری از [[مفسران]] بزرگ اهل‌ [[سنت]]، [[آیه]] مزبور را [[دلیل]] بر [[نبوت]] [[پیامبر]]{{صل}} و نیز قوی‌ترین [[دلیل]] بر [[فضیلت]] [[اهل‌بیت]] آن [[حضرت]] دانسته‌اند<ref>ر.ک. یوسفیان، حسن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۳</ref>.
#برخی، عناوین به [[کار]] رفته در [[آیه]] را بی‌ارتباط با [[اهل‌بیت]] می‌شمارند و در این مسئله، [[راویان]] [[اهل سنت]] را به [[پیروی]] کورکورانه از [[شیعیان]] متهم می‌سازند<ref>تفسیر المنار، ج‌۳، ص‌۳۲۲.</ref>. برخی دیگر پا را فراتر نهاده و بی‌مهابا اعلام می‌کنند در [[صحاح سته]] و [[مسند]] و مُوطّأ خبری از این [[احادیث]] نیست<ref>جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۴۰۹.</ref>. این در حالی است که به [[نقل]] بسیاری از [[محدّثان]] بزرگ [[اهل سنت]]، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پس از [[نزول]] [[آیه مباهله]]، [[علی]]{{ع}}، [[فاطمه]]{{س}}، [[حسن]]{{ع}} و [[حسین]]{{ع}} را نزد خود خواند و همچون موارد مشابه دیگر جمله {{متن حدیث|اللَّهُمَ‏ هَؤُلَاءِ أَهْلُ‏ بَیْتِی‏‏‏‏‏}}<ref>مسند احمد، ج‌۱، ص‌۳۰۱‌ـ‌۳۰۲؛ صحیح مسلم، سنوسی ج‌۸‌، ص‌۲۳۰؛ سنن الترمذی، ج‌۴، ص‌۲۹۳.</ref> را به یادگار گذاشت. آوازه این [[شأن نزول]] به گونه‌ای است که سعد‌ بن ابی وقاص در [[پاسخ]] این [[پرسش]] [[معاویه]] که چرا از [[ناسزاگویی]] به [[ابوتراب]] خود داری می‌کنی؟ بر سه ویژگی آن [[حضرت]] تأکید می‌ورزد و یکی از آنها را منزلتی می‌داند که [[آیه مباهله]] برای ایشان به ارمغان آورده است<ref>صحیح مسلم، سنوسی، ج‌۸‌، ص‌۲۲۸‌ـ‌۲۳۰؛ تاریخ دمشق، ج‌۴۲، ص‌۱۱۱‌ـ‌۱۱۲.</ref>. بر همین اساس، بسیاری از [[مفسران]] بزرگ اهل‌ [[سنت]]، [[آیه]] مزبور را [[دلیل]] بر [[نبوت]] [[پیامبر]]{{صل}} و نیز قوی‌ترین [[دلیل]] بر [[فضیلت]] [[اهل‌بیت]] آن [[حضرت]] دانسته‌اند<ref>ر.ک. یوسفیان، حسن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۳</ref>.
#با کنار هم نهادن [[آیه مباهله]] و روایاتی که به [[تفسیر]] آن پرداخته است چنین به دست می‌آید که اولاً [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}}[[پسران]] [[رسول]] خدایند و بر خلاف [[پندار]] [[دوران جاهلیت]] [[نوادگان]] دختری را نیز می‌توان [[فرزند]] به شمار آورد<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۸، ص‌۸۶.</ref>. ثانیاً [[فاطمه]] [[زهرا]]{{س}} سرآمد همه زنانی است که به گونه‌ای به [[پیامبر]] منسوب‌اند<ref>مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۷۶۳‌ـ‌۷۶۴؛ المیزان، ج‌۳، ص‌۲۲۵.</ref>. ثالثاً مقصود از ﴿أَنفُسَنَا﴾ نه خود [[پیامبر]]{{صل}}، بلکه علی‌ بن ابی‌ [[طالب]]{{ع}} است، زیرا آدمی‌همواره دیگری را به کاری فرا می‌خواند و [[دعوت]] از خود تعبیر پسندیده‌ای نیست<ref>سلسله مؤلفات، ج‌۲، ص‌۳۸، «الفصول المختاره»؛ مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۶۴؛ التفسیر الکبیر، ج‌۸‌، ص‌۸۶‌.</ref>. از [[آیه مباهله]] می‌توان نتیجه گرفت [[علی]]{{ع}} پس از [[رسول خدا]]{{صل}} سرآمد همه [[مردمان]] است و همچون [[ایشان]] بر [[پیامبران پیشین]] [[برتری]] دارد<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۸‌، ص‌۸۶‌.</ref>.<ref>ر.ک. یوسفیان، حسن،  دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۴</ref>
#با کنار هم نهادن [[آیه مباهله]] و روایاتی که به [[تفسیر]] آن پرداخته است چنین به دست می‌آید که اولاً [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}}[[پسران]] [[رسول]] خدایند و بر خلاف [[پندار]] [[دوران جاهلیت]] [[نوادگان]] دختری را نیز می‌توان [[فرزند]] به شمار آورد<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۸، ص‌۸۶.</ref>. ثانیاً [[فاطمه]] [[زهرا]]{{س}} سرآمد همه زنانی است که به گونه‌ای به [[پیامبر]] منسوب‌اند<ref>مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۷۶۳‌ـ‌۷۶۴؛ المیزان، ج‌۳، ص‌۲۲۵.</ref>. ثالثاً مقصود از ﴿أَنفُسَنَا﴾ نه خود [[پیامبر]]{{صل}}، بلکه علی‌ بن ابی‌ [[طالب]]{{ع}} است، زیرا آدمی‌همواره دیگری را به کاری فرا می‌خواند و [[دعوت]] از خود تعبیر پسندیده‌ای نیست<ref>سلسله مؤلفات، ج‌۲، ص‌۳۸، «الفصول المختاره»؛ مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۶۴؛ التفسیر الکبیر، ج‌۸‌، ص‌۸۶‌.</ref>. از [[آیه مباهله]] می‌توان نتیجه گرفت [[علی]]{{ع}} پس از [[رسول خدا]]{{صل}} سرآمد همه [[مردمان]] است و همچون ایشان بر [[پیامبران پیشین]] [[برتری]] دارد<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۸‌، ص‌۸۶‌.</ref>.<ref>ر.ک. یوسفیان، حسن،  دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۴</ref>
#فراخوانی نزدیک‌ترین کسان [[پیامبر]] برای [[مباهله]] نه تنها بیانگر [[اطمینان]] [[رسول خدا]]{{صل}} به [[حقانیت]] خویش، بلکه همچنین نشان آن است که همه افراد [[اهل‌بیت]] در [[دعوت به دین حق]] و [[مباهله]] بر [[سر]] آن، شریک‌اند<ref>المیزان، ج‌۳، ص‌۲۲۴‌ـ‌۲۲۷.</ref>.<ref>ر.ک. دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۴.</ref>
#فراخوانی نزدیک‌ترین کسان [[پیامبر]] برای [[مباهله]] نه تنها بیانگر [[اطمینان]] [[رسول خدا]]{{صل}} به [[حقانیت]] خویش، بلکه همچنین نشان آن است که همه افراد [[اهل‌بیت]] در [[دعوت به دین حق]] و [[مباهله]] بر [[سر]] آن، شریک‌اند<ref>المیزان، ج‌۳، ص‌۲۲۴‌ـ‌۲۲۷.</ref>.<ref>ر.ک. دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۴.</ref>


۲۱۸٬۲۱۵

ویرایش