سهل بن سعد ساعدی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←سهل و شورای شش نفره
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
#[[زبیر بن عوام]]؛ | #[[زبیر بن عوام]]؛ | ||
#[[طلحة بن عبید الله]] | #[[طلحة بن عبید الله]] | ||
#[[سعد بن | #[[سعد بن ابی وقاص]] و به [[صهیب]] گفت با مردم [[نماز]] بخواند تا هنگامی که این شش نفر به یکی [[راضی]] شوند و [[ابو طلحه انصاری]] ([[زید بن سهل]]) را بر این کار گماشت و گفت: اگر چهار نفر نظری داشتند و دو نفر، [[مخالف]] بودند آن دو نفر را گردن بزن و اگر سه نفر توافق کردند و سه نفر [[مخالفت]] نمودند، سه نفری را که [[عبدالرحمان]] در میانشان نیست، گردن بزن و اگر سه روز گذشت و بر کسی توافق حاصل نکردند، همه ایشان را گردن بزن. هنگام تشکیل [[شورا]] [[ابوطلحه]] هر از چند گاهی میگفت: [[شتاب]] کنید، شتاب کنید که وقت تنگ شده و مدت رو به اتمام است<ref>تاریخ الیعقوبی، یعقوبی (ترجمه: آیتی)، ج۲، ص۵۰-۴۹.</ref>. | ||
[[ابن ابی الحدید]] به [[نقل]] از [[شعبی]] در شورا و به نقل از جوهری در کتاب [[سقیفه]]، به نقل از [[سهل]] چنین آورده است که سهل نقل میکند: روزی که [[علی بن ابیطالب]] از نزد [[عمر بن خطاب]] باز میگشت، من پشت سر و [[عباس بن عبدالمطلب]] در کنار او [[راه]] میرفتیم. شنیدم [[امام علی]]{{ع}} به [[عباس]] میفرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]، [[خلافت]] ما از دست رفت". عباس گفت: از کجا دانستی؟ | [[ابن ابی الحدید]] به [[نقل]] از [[شعبی]] در شورا و به نقل از جوهری در کتاب [[سقیفه]]، به نقل از [[سهل]] چنین آورده است که سهل نقل میکند: روزی که [[علی بن ابیطالب]] از نزد [[عمر بن خطاب]] باز میگشت، من پشت سر و [[عباس بن عبدالمطلب]] در کنار او [[راه]] میرفتیم. شنیدم [[امام علی]]{{ع}} به [[عباس]] میفرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]، [[خلافت]] ما از دست رفت". عباس گفت: از کجا دانستی؟ |