بنی شیبه: تفاوت میان نسخهها
←دوران خلفای چهارگانه
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
==دوران خلفای چهارگانه== | ==دوران خلفای چهارگانه== | ||
بنی شیبه پس از رسیدن به مقام کلیدداری کعبه بیشتر مورد [[تکریم]] خلفا بودند. | بنی شیبه پس از رسیدن به مقام کلیدداری کعبه بیشتر مورد [[تکریم]] خلفا بودند. | ||
برپایه گزارشی، شیبه در دوران [[خلافت]] [[عمر بن خطاب]] به وی که میخواست اشیای گرانبهای کعبه را تقسیم کند، سفارش کرد تا با عمل به [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[ابوبکر]] از این [[اقدام]] سر باز زند و [[عمر]] این سفارش را پذیرفت.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۴۵؛ تاریخ دمشق، ج۲۳، ص۲۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۴۴۰؛ التاریخ القویم، ج۲، ص۴۷۰.</ref> | برپایه گزارشی، شیبه در دوران [[خلافت]] [[عمر بن خطاب]] به وی که میخواست اشیای گرانبهای کعبه را تقسیم کند، سفارش کرد تا با عمل به [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[ابوبکر]] از این [[اقدام]] سر باز زند و [[عمر]] این سفارش را پذیرفت.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۴۵؛ تاریخ دمشق، ج۲۳، ص۲۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۴۴۰؛ التاریخ القویم، ج۲، ص۴۷۰.</ref> | ||
در دوران [[خلافت عثمان]]، به پردهداری شیبه تصریح نشده است؛ در گسترش [[مسجدالحرام]] در دوران خلافت عثمان کسانی که نزدیک مسجدالحرام [[خانه]] داشتند و گویا بنی شیبه هم در میانشان بودند، درباره خرید [[خانهها]] به [[خلیفه]] [[اعتراض]] کردند که به زندانی شدنشان انجامید و سرانجام ماجرا با [[میانجیگری]] [[عبدالله بن خالد بن اسید]] پایان یافت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۴-۱۶۵؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۲۵۱؛ اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۶۹.</ref> | |||
[[شیبة بن عثمان]] در [[روزگار]] [[علی]]{{ع}} مدتی کوتاه از سوی [[بسر بن ارطاة]] که از سوی [[معاویه]] برای [[سرکوب]] [[شیعیان]] [[مکه]] و [[مدینه]]<ref>الغارات، ج۲، ص۵۰۸.</ref> مأمور شده بود، پس از گریختن [[قثم بن عباس]]، [[کارگزار امام علی]]{{ع}}، [[امیر]] مکه شد.<ref>الغارات، ج۲، ص۶۰۸؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۲۱۱؛ الفتوح، ج۴، ص۲۳۶.</ref> | [[شیبة بن عثمان]] در [[روزگار]] [[علی]]{{ع}} مدتی کوتاه از سوی [[بسر بن ارطاة]] که از سوی [[معاویه]] برای [[سرکوب]] [[شیعیان]] [[مکه]] و [[مدینه]]<ref>الغارات، ج۲، ص۵۰۸.</ref> مأمور شده بود، پس از گریختن [[قثم بن عباس]]، [[کارگزار امام علی]]{{ع}}، [[امیر]] مکه شد.<ref>الغارات، ج۲، ص۶۰۸؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۲۱۱؛ الفتوح، ج۴، ص۲۳۶.</ref> | ||