انسان در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت'
(←منابع) |
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت') |
||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
*{{متن قرآن|وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا}}<ref>«و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشتهایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کردهایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی دادهایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریدهایم، نیک برتری بخشیدهایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.</ref> و به [[راستی]] ما [[فرزندان آدم]] را گرامی داشتیم. و او را در خشکی و دریا به حرکت در آوردیم و به آنها از روزیهای [[پاکیزه]] بخشیدیم و بر بسیاری از آفریدههای خود [[برتری]] دادیم. نکته: در این [[آیه]] چند نکته بیان شده است: ۱) این [[کرامت]] از آن [[فرزندان آدم]] است و شامل همه آنان میشود. قید [[مؤمن]]، [[مسلمان]]، حتی انسان را نمیآورد. ۲) برای این موجود گرامی داشته شده، امکانات، وسائل، [[فرصت]] حرکت و جابجایی و [[رزق]] [[پاکیزه]] بخشیده است. ۳) به جز گرامی داشتن، بر بسیاری از آفریدهها [[برتری]] داده است که نشان میدهد [[کرامت]] به جز [[برتری]] است. | *{{متن قرآن|وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا}}<ref>«و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشتهایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کردهایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی دادهایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریدهایم، نیک برتری بخشیدهایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.</ref> و به [[راستی]] ما [[فرزندان آدم]] را گرامی داشتیم. و او را در خشکی و دریا به حرکت در آوردیم و به آنها از روزیهای [[پاکیزه]] بخشیدیم و بر بسیاری از آفریدههای خود [[برتری]] دادیم. نکته: در این [[آیه]] چند نکته بیان شده است: ۱) این [[کرامت]] از آن [[فرزندان آدم]] است و شامل همه آنان میشود. قید [[مؤمن]]، [[مسلمان]]، حتی انسان را نمیآورد. ۲) برای این موجود گرامی داشته شده، امکانات، وسائل، [[فرصت]] حرکت و جابجایی و [[رزق]] [[پاکیزه]] بخشیده است. ۳) به جز گرامی داشتن، بر بسیاری از آفریدهها [[برتری]] داده است که نشان میدهد [[کرامت]] به جز [[برتری]] است. | ||
*{{متن قرآن|مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ}}<ref>«به همین روی بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هرکس تنی را- جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است و هر که آن را زنده بدارد چنان است که همه مردم را زنده داشته است؛ و بیگمان پیامبران ما برای آنان برهانها (ی روشن)» سوره مائده، آیه ۳۲.</ref> | *{{متن قرآن|مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ}}<ref>«به همین روی بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هرکس تنی را- جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است و هر که آن را زنده بدارد چنان است که همه مردم را زنده داشته است؛ و بیگمان پیامبران ما برای آنان برهانها (ی روشن)» سوره مائده، آیه ۳۲.</ref> | ||
*'''نکته''' از نظر [[قرآن]]، انسان دارای آن چنان ارزشی است که حیات یک انسان مساوی با حیات همه [[انسانها]]، و [[مرگ]] او مساوی است با [[مرگ]] همه [[انسانها]]. اگر کسی انسانی را بدون [[دلیل]] بکشد گویی که [[انسانها]] را کشته است و اگر فردی را زنده کند، گویی همه [[انسانها]] را زنده کرده است: {{متن قرآن|مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا}}<ref>«به همین روی بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هرکس تنی را- جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است و هر که آن را زنده بدارد چنان است که همه مردم را زنده داشته است؛ و بیگمان پیامبران ما برای آنان برهانها (ی روشن)» سوره مائده، آیه ۳۲.</ref>. از دیدگاه [[قرآن]] حیات انسان مهم است، از این رو کیفیت مهم است، حیات یک انسان و به خطر افتادن [[جان]] یک انسان آن چنان اهمیت دارد که گوشزد میکند: حیات یک انسان برابر حیات همه [[انسانها]] و [[مرگ]] او برابر با [[مرگ]] همه [[انسانها]] میباشد. چون [[انسانیت]] حقیقتی است که در همه [[انسانها]] مشترک است و اگر فردی را بدون جهت بکشد، آن [[حقیقت]] مشترک را از بین برده و [[انسانیت]] را لگدکوب و بیارزش کرده است، هر چند [[جان]] یک انسان بوده است از سوی دیگر میتوان گفت در [[فرهنگ قرآن]]، چون انسان [[مظهر]] [[اسامی]] [[خداوند]] و [[روح]] و [[خلیفه خداوند]] و مسجود [[ملائکه]] است، کشتن یک انسان بیگناه، اهانت به [[مقام]] شامخ ربوبی و اهانت به [[آفریدگار]] هستی است که با عظمتترین آفریدهایش نابوده شده است.. نمونهای دیگر از [[حق حیات]] [[معنوی]] [[نهی]] و [[مذمت]] و [[ستم]] کردن، [[تهمت]] زدن، [[افشاگری]] کردن است. {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«بیگمان کسانی که دوست دارند درباره مؤمنان، (تهمت) کار زشت شایع شود عذابی دردناک در این جهان و در جهان واپسین خواهند داشت و خداوند میداند و شما نمیدانید» سوره نور، آیه ۱۹.</ref> پشت سر افراد [[بدگویی]] کردن و به اصطلاح [[قرآن]] [[غیبت]] است {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از بسیاری از گمانها دوری کنید که برخی از گمانها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست میدارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند میدارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبهپذیری» سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref>[[آیات]] [[نهی]] از [[ستمگری]] و [[مذمت]] [[ستمکاران]] آن چنان بسیار است <ref>فانی، کامران، فرهنگ موضوعی قرآن مجید: ۲۶</ref> و دارای ابعاد زیادی است و ناظر به هر گونه [[ستمگری]] و ضایع کردن [[حقوق]] انسان و از آن جمله [[حقوق]] [[معنوی]] است. تمام این نکات در توصیف [[جایگاه]] انسان و [[دفاع]] از [[حریم]]، موضع [[پیامبر]] را بیان میکند و [[جهانبینی]] و | *'''نکته''' از نظر [[قرآن]]، انسان دارای آن چنان ارزشی است که حیات یک انسان مساوی با حیات همه [[انسانها]]، و [[مرگ]] او مساوی است با [[مرگ]] همه [[انسانها]]. اگر کسی انسانی را بدون [[دلیل]] بکشد گویی که [[انسانها]] را کشته است و اگر فردی را زنده کند، گویی همه [[انسانها]] را زنده کرده است: {{متن قرآن|مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا}}<ref>«به همین روی بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هرکس تنی را- جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است و هر که آن را زنده بدارد چنان است که همه مردم را زنده داشته است؛ و بیگمان پیامبران ما برای آنان برهانها (ی روشن)» سوره مائده، آیه ۳۲.</ref>. از دیدگاه [[قرآن]] حیات انسان مهم است، از این رو کیفیت مهم است، حیات یک انسان و به خطر افتادن [[جان]] یک انسان آن چنان اهمیت دارد که گوشزد میکند: حیات یک انسان برابر حیات همه [[انسانها]] و [[مرگ]] او برابر با [[مرگ]] همه [[انسانها]] میباشد. چون [[انسانیت]] حقیقتی است که در همه [[انسانها]] مشترک است و اگر فردی را بدون جهت بکشد، آن [[حقیقت]] مشترک را از بین برده و [[انسانیت]] را لگدکوب و بیارزش کرده است، هر چند [[جان]] یک انسان بوده است از سوی دیگر میتوان گفت در [[فرهنگ قرآن]]، چون انسان [[مظهر]] [[اسامی]] [[خداوند]] و [[روح]] و [[خلیفه خداوند]] و مسجود [[ملائکه]] است، کشتن یک انسان بیگناه، اهانت به [[مقام]] شامخ ربوبی و اهانت به [[آفریدگار]] هستی است که با عظمتترین آفریدهایش نابوده شده است.. نمونهای دیگر از [[حق حیات]] [[معنوی]] [[نهی]] و [[مذمت]] و [[ستم]] کردن، [[تهمت]] زدن، [[افشاگری]] کردن است. {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«بیگمان کسانی که دوست دارند درباره مؤمنان، (تهمت) کار زشت شایع شود عذابی دردناک در این جهان و در جهان واپسین خواهند داشت و خداوند میداند و شما نمیدانید» سوره نور، آیه ۱۹.</ref> پشت سر افراد [[بدگویی]] کردن و به اصطلاح [[قرآن]] [[غیبت]] است {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از بسیاری از گمانها دوری کنید که برخی از گمانها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست میدارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند میدارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبهپذیری» سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref>[[آیات]] [[نهی]] از [[ستمگری]] و [[مذمت]] [[ستمکاران]] آن چنان بسیار است <ref>فانی، کامران، فرهنگ موضوعی قرآن مجید: ۲۶</ref> و دارای ابعاد زیادی است و ناظر به هر گونه [[ستمگری]] و ضایع کردن [[حقوق]] انسان و از آن جمله [[حقوق]] [[معنوی]] است. تمام این نکات در توصیف [[جایگاه]] انسان و [[دفاع]] از [[حریم]]، موضع [[پیامبر]] را بیان میکند و [[جهانبینی]] و موقعیت و [[مقام]] انسان را در آموزه [[وحی]] به صورت غیبی ترسیم میکند و نشان میدهد که تفاوت او با سایر موجودات، از جماد، بنات، حیوانات و حتی موجودات عرشی با همه مسائلی که انسان دارد و [[آفریدگار]] [[جهان]] از آن با خبر است، چقدر است و نشان از چیز دیگری میدهد، گویی [[خداوند]] انسان را با همین واقعیتهای موجودش پذیرفته و بر اساس آن [[پیامبران]] را فرستاده و از آنها با [[حق]] [[انتخاب]]، توقعاتی را بیان کرده است<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۹۲.</ref>. | ||
==بشر بودن پیامبر در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم== | ==بشر بودن پیامبر در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم== |