پرش به محتوا

ابوطلحه انصاری در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸: خط ۸:


==مقدمه==
==مقدمه==
[[ابوطلحه]]، از تیره [[بنی‌نجّار]] و همسرش [[ام‌سلیم|ام‌سُلَیم]] [[مادر]] [[انس‌ بن ‌مالک]] است.<ref>المعارف، ص‌۲۷۱.</ref> وی در بیعتِ [[عقبه دوم]] حضور یافت و به [[اسلام]] گروید و از نقیبان <ref> الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۸۳؛ تهذیب الکمال، ج‌۱۰، ص‌۷۵.</ref>شد و پس از [[هجرت]]، [[پیامبر]] او را با [[ارقم]] <ref>الطبقات، ج۳، ص۳۸۳.</ref> و به [[نقلی]] [[ابوعبیده]] [[برادر]] کرد.<ref>اسدالغابه، ج‌۲، ص‌۳۶۱.</ref> ابوطلحه، از تیراندازان زبردست بود. در [[بدر]] حضور یافت<ref>جمهرة انساب‌العرب، ص‌۳۴۷.</ref> و در [[اُحُد]] پیشاپیش [[رسول خدا]] تیر می‌انداخت. او صدای مهیبی داشت؛ ازاین‌رو پیامبر درباره‌اش فرمود: نهیب ابوطلحه بر [[دشمن]]، از نیروی ۱۰۰ مرد بهتر‌است.<ref>الاستیعاب ، ج‌۴، ص‌۲۶۱؛ المغازی، ج‌۱، ص۲۴۲‌ـ‌۲۴۳؛ الطبقات، ج۳، ص۳۸۳‌ـ‌۳۸۴.</ref> به گفته خودش، در [[جنگ خیبر]] دوشادوش [[رسول‌خدا]] بوده<ref>الطبقات، ج۳، ص‌۳۸۵.</ref> و در [[غزوه حنین]] ۲۰ نفر از [[مشرکان]] را از پای در آورده و وسایلشان را از آنِ خود ساخته است.<ref>المعارف،ص۲۷۱؛ الطبقات، ج۳، ص۳۸۴؛ الاستیعاب، ج۴، ص۲۶۱.</ref> گفته‌اند: روزی ابوطلحه با [[مشاهده]] آثار [[گرسنگی]] در پیامبر، برای ایشان غذایی تهیه کرد و [[حضرت]] را به آن فراخواند. پیامبر نیز با دست [[مبارک]] خود آن غذای اندک را میان [[اصحاب]] قسمت کرد و همه [[سیر]] شدند.<ref> صحیح البخاری، ج‌۴، ص‌۲۰۶‌ـ‌۲۰۷؛ صحیح مسلم، ج‌۷، ص۱۶۱.</ref> به نقلی، او پس از [[نزول آیه]] {{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بی‌گمان خداوند آن را می‌داند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.</ref> نخلستان آبادی را که روبه‌روی [[مسجد]] [[مدینه]] داشت، به پیامبر واگذاشت و به پیش‌نهاد حضرت، آن را برای خویشانش [[وقف]] کرد.<ref>صحیح البخاری، ج‌۳، ص‌۲۵۸؛ روض‌الجنان، ج‌۴، ص‌۴۲۷.</ref> وی از ‌جمله [[راویان حدیث پیامبر]] است.<ref>تهذیب‌الکمال، ج‌۱۰، ص‌۷۵.</ref> براساس نقلی، پیامبر در واپسین روزهای [[عمر]] خود، به ابوطلحه فرمود تا سلامش را به [[قوم]] خود برساند و سپس آنان را به [[عفاف]] و [[استقامت]] ستود.<ref> اسدالغابه، ج‌۲، ص‌۳۶۱.</ref> [[قبر پیامبر]]{{صل}} را ابوطلحه آماده ساخت.<ref> تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۱۴؛ اسدالغابه، ج‌۲، ص‌۳۶۱.</ref> وی در [[زمان]] [[رسول خدا]] بسیار [[روزه]] می‌گرفت و پس از او تا آخر [[عمر]]، جز در [[سفر]] و [[عید فطر]] و قربان روزه بود.<ref>الطبقات، ج۳، ص‌۳۸۴.</ref> صاحب قاموس‌الرجال به علت گفتار و [[رفتاری]] که در [[خلافت عمر]] از او سرزده، [[روایات]] او را [[ضعیف]] می‌شمارد.<ref>قاموس الرجال، ج‌۴، ص‌۵۵۲‌ـ‌۵۵۳.</ref> به گفته [[ابن ‌ابی‌الحدید]] عمر در واپسین ساعات عمرش با [[تعیین]] شورایی ۶ نفره مرکب از [[علی]]{{ع}}، [[عثمان]]، [[طلحه]]، [[زبیر]]، [[سعد ‌بن ابی‌وقاص]] و [[عبدالرحمن‌ بن عوف]]، به [[ابوطلحه]] [[فرمان]] داد با [[همراهی]] ۵۰ مرد مسلح این ۶ نفر را در خانه‌ای جمع کند و سه [[روز]] به آنها مهلت دهد تا یکی را از میان خودشان به عنوان [[خلیفه]] [[انتخاب]] کنند و چنانچه ۴ نفر از آنان یا سه نفر که [[عبدالرحمن]] در میان آنها باشد بر امری اتفاق و دیگران [[مخالفت]] کردند گردن [[مخالفان]] را بزند؛ همچنین اگر پس از سه روز، آنان امر [[خلافت]] را تعیین نکردند، آنان را گردن بزند.<ref>شرح نهج البلاغه، ج‌۱، ص‌۱۴۶.</ref> ابوطلحه نیز‌ سوگند یاد‌کرد بیش از سه روز به آنان مهلت‌ ندهد.<ref>قاموس الرجال، ج‌۴، ص‌۵۵۲.</ref> برخی وفاتش را سال ۳۴ [[هجری]] در ۷۰ سالگی در [[مدینه]] دانسته و گفته‌اند: [[عثمان ‌بن‌ عفان]] بر جنازه‌اش [[نماز]] خوانده؛<ref>الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۸۵؛ المعارف، ص‌۲۷۱.</ref> امّا [[اهل]] [[بصره]] معتقدند که در سفری دریایی در کشتی مرده و پس از ۷ روز بدون آنکه جسدش [[تغییر]] کند، در جزیره‌ای مدفون شده است.<ref>الطبقات، ج۳، ص‌۳۸۵؛ تهذیب‌الکمال، ج۱۰، ص‌۷۶.</ref> [[وفات]] او را سال‌های ۳۲، ۳۳ و ۵۱ نیز گفته‌اند.<ref>اسدالغابه، ج‌۲، ص‌۳۶۲.</ref> به [[نقلی]]، [[ابوزرعه دمشقی]]، وفات او را در [[شام]] دانسته است <ref>تهذیب‌الکمال، ج۱۰، ص‌۷۶.</ref>.<ref>[[محمد خراسانی|اخراسانی، محمد]]، [[ابوطلحه انصاری - خراسانی (مقاله)|مقاله «ابوطلحه انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
[[ابوطلحه]]، از تیره [[بنی‌نجّار]] و همسرش [[ام‌سلیم|ام‌سُلَیم]] [[مادر]] [[انس‌ بن ‌مالک]] است.<ref>المعارف، ص‌۲۷۱.</ref> وی در بیعتِ [[عقبه دوم]] حضور یافت و به [[اسلام]] گروید و از نقیبان <ref> الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۸۳؛ تهذیب الکمال، ج‌۱۰، ص‌۷۵.</ref>شد و پس از [[هجرت]]، [[پیامبر]] او را با [[ارقم]] <ref>الطبقات، ج۳، ص۳۸۳.</ref> و به [[نقلی]] [[ابوعبیده]] [[برادر]] کرد.<ref>اسدالغابه، ج‌۲، ص‌۳۶۱.</ref> ابوطلحه، از تیراندازان زبردست بود. در [[بدر]] حضور یافت<ref>جمهرة انساب‌العرب، ص‌۳۴۷.</ref> و در [[اُحُد]] پیشاپیش [[رسول خدا]] تیر می‌انداخت. او صدای مهیبی داشت؛ ازاین‌رو پیامبر درباره‌اش فرمود: نهیب ابوطلحه بر [[دشمن]]، از نیروی ۱۰۰ مرد بهتر‌است.<ref>الاستیعاب ، ج‌۴، ص‌۲۶۱؛ المغازی، ج‌۱، ص۲۴۲‌ـ‌۲۴۳؛ الطبقات، ج۳، ص۳۸۳‌ـ‌۳۸۴.</ref> به گفته خودش، در [[جنگ خیبر]] دوشادوش [[رسول‌خدا]] بوده<ref>الطبقات، ج۳، ص‌۳۸۵.</ref> و در [[غزوه حنین]] ۲۰ نفر از [[مشرکان]] را از پای در آورده و وسایلشان را از آنِ خود ساخته است.<ref>المعارف،ص۲۷۱؛ الطبقات، ج۳، ص۳۸۴؛ الاستیعاب، ج۴، ص۲۶۱.</ref> گفته‌اند: روزی ابوطلحه با [[مشاهده]] آثار [[گرسنگی]] در پیامبر، برای ایشان غذایی تهیه کرد و [[حضرت]] را به آن فراخواند. پیامبر نیز با دست [[مبارک]] خود آن غذای اندک را میان [[اصحاب]] قسمت کرد و همه [[سیر]] شدند.<ref> صحیح البخاری، ج‌۴، ص‌۲۰۶‌ـ‌۲۰۷؛ صحیح مسلم، ج‌۷، ص۱۶۱.</ref> به نقلی، او پس از [[نزول آیه]] {{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بی‌گمان خداوند آن را می‌داند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.</ref> نخلستان آبادی را که روبه‌روی [[مسجد]] [[مدینه]] داشت، به پیامبر واگذاشت و به پیش‌نهاد حضرت، آن را برای خویشانش [[وقف]] کرد.<ref>صحیح البخاری، ج‌۳، ص‌۲۵۸؛ روض‌الجنان، ج‌۴، ص‌۴۲۷.</ref> وی از ‌جمله [[راویان حدیث پیامبر]] است.<ref>تهذیب‌الکمال، ج‌۱۰، ص‌۷۵.</ref> براساس نقلی، پیامبر در واپسین روزهای [[عمر]] خود، به ابوطلحه فرمود تا سلامش را به [[قوم]] خود برساند و سپس آنان را به [[عفاف]] و [[استقامت]] ستود.<ref> اسدالغابه، ج‌۲، ص‌۳۶۱.</ref> [[قبر پیامبر]]{{صل}} را ابوطلحه آماده ساخت.<ref> تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۱۴؛ اسدالغابه، ج‌۲، ص‌۳۶۱.</ref> وی در [[زمان]] [[رسول خدا]] بسیار [[روزه]] می‌گرفت و پس از او تا آخر [[عمر]]، جز در [[سفر]] و [[عید فطر]] و قربان روزه بود.<ref>الطبقات، ج۳، ص‌۳۸۴.</ref> صاحب قاموس‌الرجال به علت گفتار و [[رفتاری]] که در [[خلافت عمر]] از او سرزده، [[روایات]] او را [[ضعیف]] می‌شمارد.<ref>قاموس الرجال، ج‌۴، ص‌۵۵۲‌ـ‌۵۵۳.</ref> به گفته [[ابن ‌ابی‌الحدید]] عمر در واپسین ساعات عمرش با [[تعیین]] شورایی ۶ نفره مرکب از [[علی]]{{ع}}، [[عثمان]]، [[طلحه]]، [[زبیر]]، [[سعد ‌بن ابی‌وقاص]] و [[عبدالرحمن‌ بن عوف]]، به [[ابوطلحه]] [[فرمان]] داد با [[همراهی]] ۵۰ مرد مسلح این ۶ نفر را در خانه‌ای جمع کند و سه [[روز]] به آنها مهلت دهد تا یکی را از میان خودشان به عنوان [[خلیفه]] [[انتخاب]] کنند و چنانچه ۴ نفر از آنان یا سه نفر که [[عبدالرحمن]] در میان آنها باشد بر امری اتفاق و دیگران [[مخالفت]] کردند گردن [[مخالفان]] را بزند؛ همچنین اگر پس از سه روز، آنان امر [[خلافت]] را تعیین نکردند، آنان را گردن بزند.<ref>شرح نهج البلاغه، ج‌۱، ص‌۱۴۶.</ref> ابوطلحه نیز‌ سوگند یاد‌کرد بیش از سه روز به آنان مهلت‌ ندهد.<ref>قاموس الرجال، ج‌۴، ص‌۵۵۲.</ref> برخی وفاتش را سال ۳۴ [[هجری]] در ۷۰ سالگی در [[مدینه]] دانسته و گفته‌اند: [[عثمان ‌بن‌ عفان]] بر جنازه‌اش [[نماز]] خوانده؛<ref>الطبقات، ج‌۳، ص‌۳۸۵؛ المعارف، ص‌۲۷۱.</ref> امّا [[اهل]] [[بصره]] معتقدند که در سفری دریایی در کشتی مرده و پس از ۷ روز بدون آنکه جسدش [[تغییر]] کند، در جزیره‌ای مدفون شده است.<ref>الطبقات، ج۳، ص‌۳۸۵؛ تهذیب‌الکمال، ج۱۰، ص‌۷۶.</ref> [[وفات]] او را سال‌های ۳۲، ۳۳ و ۵۱ نیز گفته‌اند.<ref>اسدالغابه، ج‌۲، ص‌۳۶۲.</ref> به [[نقلی]]، [[ابوزرعه دمشقی]]، وفات او را در [[شام]] دانسته است <ref>تهذیب‌الکمال، ج۱۰، ص‌۷۶.</ref>.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ابوطلحه انصاری - خراسانی (مقاله)|مقاله «ابوطلحه انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


==ابوطلحه در [[شان نزول]]==
==ابوطلحه در [[شان نزول]]==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش