اسوه: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:


==مقدمه==
==مقدمه==
*"[[الگو]] یا [[اسوه]]" کسی یا چیزی است که مورد توجه همه قرار می‌گیرد و ویژگی‌ها یا کمالاتی در او هست که باعث می‌شود دیگران نسبت به راه و مقصدی که در پیش گرفته‌اند از آنان نمونه و [[الگو]] بگیرند و راه و روش آنان را بپیمایند. [[الگوپذیری]] یکی از ویژگی‌های طبیعی و [[فطری]] انسان‌هاست چرا که همواره [[انسان]] در پی کمال و [[سعادت]] است و چون بر [[فطرت]] [[خدا]] جوی و [[جاودانگی]] [[آفریده]] شده است همواره [[احساس]] [[نقص]] و خلاء می‌کند و به دنبال کمال نهائی است و تا به او نرسد [[احساس]] [[آرامش]] نمی‌کند پس حالتی را الگوها در [[انسان]] ایجاد میکنند که به آن اسوه‌پذیری گفته می‌شود.
*"[[الگو]] یا اسوه" کسی یا چیزی است که مورد توجه همه قرار می‌گیرد و ویژگی‌ها یا کمالاتی در او هست که باعث می‌شود دیگران نسبت به راه و مقصدی که در پیش گرفته‌اند از آنان نمونه و [[الگو]] بگیرند و راه و روش آنان را بپیمایند. [[الگوپذیری]] یکی از ویژگی‌های طبیعی و [[فطری]] انسان‌هاست چرا که همواره [[انسان]] در پی کمال و [[سعادت]] است و چون بر [[فطرت]] [[خدا]] جوی و [[جاودانگی]] [[آفریده]] شده است همواره [[احساس]] [[نقص]] و خلاء می‌کند و به دنبال کمال نهائی است و تا به او نرسد [[احساس]] [[آرامش]] نمی‌کند پس حالتی را الگوها در [[انسان]] ایجاد میکنند که به آن اسوه‌پذیری گفته می‌شود.
*[[اسوه]] بودن شخصی برای شخص دیگر اگرچه در مواردی امری فردی است ولی اصل تحقق [[الگو]] و معرفی یک شخص در [[جامعه]] به عنوان الگوی آنها و در نتیجه به [[تبعیت]] [[مردم]] از آن، امری متوقف بر [[اجتماع]] و تشکیلات آن است، علاوه بر اینکه الگوبرداری در رفتارهای [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، مستلزم تحقق [[اجتماع]] و [[حکومت]] است به همین [[دلیل]] ما [[حق]] [[الگو]] بودن را در زمره [[حقوق اجتماعی]] ذکر می‌کنیم<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۳.</ref>.
*اسوه بودن شخصی برای شخص دیگر اگرچه در مواردی امری فردی است ولی اصل تحقق [[الگو]] و معرفی یک شخص در [[جامعه]] به عنوان الگوی آنها و در نتیجه به [[تبعیت]] [[مردم]] از آن، امری متوقف بر [[اجتماع]] و تشکیلات آن است، علاوه بر اینکه الگوبرداری در رفتارهای [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، مستلزم تحقق [[اجتماع]] و [[حکومت]] است به همین [[دلیل]] ما [[حق]] [[الگو]] بودن را در زمره [[حقوق اجتماعی]] ذکر می‌کنیم<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۳.</ref>.


==نقش و اهمیت [[الگو]] در [[زندگی]] [[انسان]]==
==نقش و اهمیت [[الگو]] در [[زندگی]] [[انسان]]==
خط ۴۵: خط ۴۵:
==[[الگو]] و [[اسوه در قرآن]]==
==[[الگو]] و [[اسوه در قرآن]]==
*برخی از [[آیات قرآن کریم]] به روشنی نشان می‌دهد که یکی از [[نعمت‌های بزرگ الهی]]، [[هدایت]] [[خلق]] به سوی [[حق]] است و این [[هدایت]] از راه بخشیدن [[عقل]] و [[خرد]] و دادن درس‌های گوناگون از [[راه فطرت]] و ارائه نشانه‌هایی در جریان [[آفرینش]] و نیز از راه [[فرستادن پیامبران]] و [[مکتب]] آسمانی صورت میپذیرد<ref>محمد غفاری، الگوهای فضیلت، ص۱۷.</ref>.
*برخی از [[آیات قرآن کریم]] به روشنی نشان می‌دهد که یکی از [[نعمت‌های بزرگ الهی]]، [[هدایت]] [[خلق]] به سوی [[حق]] است و این [[هدایت]] از راه بخشیدن [[عقل]] و [[خرد]] و دادن درس‌های گوناگون از [[راه فطرت]] و ارائه نشانه‌هایی در جریان [[آفرینش]] و نیز از راه [[فرستادن پیامبران]] و [[مکتب]] آسمانی صورت میپذیرد<ref>محمد غفاری، الگوهای فضیلت، ص۱۷.</ref>.
*در [[ادبیات]] [[قرآنی]] به طور مشخص از واژه "[[اسوه]]" در این‌گونه از مواضع استفاده شده است که به معنای "مقتداء" و "[[قدوه]]" است<ref>مجمع البحرین، ذیل واژه اسوه، ج۱، ص۷۳.</ref>. در [[فارسی]]، معنای "بر پی رفتن" و "در پی بودن" را می‌رساند<ref>محمدتقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، ص۷۹.</ref> بی‌الگو [[انسان]] در راهیابی خود گم است، گاه در این راه است گاه در راه دیگر است.
*در [[ادبیات]] [[قرآنی]] به طور مشخص از واژه "اسوه" در این‌گونه از مواضع استفاده شده است که به معنای "مقتداء" و "[[قدوه]]" است<ref>مجمع البحرین، ذیل واژه اسوه، ج۱، ص۷۳.</ref>. در [[فارسی]]، معنای "بر پی رفتن" و "در پی بودن" را می‌رساند<ref>محمدتقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، ص۷۹.</ref> بی‌الگو [[انسان]] در راهیابی خود گم است، گاه در این راه است گاه در راه دیگر است.
*این واژه در [[قرآن کریم]] تنها سه بار مورد استفاده قرار گرفته است. در دو مورد [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و همراهان او را [[اسوه حسنه]] دانسته {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ...}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند.».. سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ}}<ref>«بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند، برای هر کس که به خداوند و روز بازپسین امید می‌ورزید و هر که روی بگرداند بداند خداوند است که بی‌نیاز ستوده است» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> و در یک جا [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را به عنوان "[[اسوه حسنه]]" معرفی کرده است؛ در [[آیه]] {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>.
*این واژه در [[قرآن کریم]] تنها سه بار مورد استفاده قرار گرفته است. در دو مورد [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و همراهان او را [[اسوه حسنه]] دانسته {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ...}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند.».. سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ}}<ref>«بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند، برای هر کس که به خداوند و روز بازپسین امید می‌ورزید و هر که روی بگرداند بداند خداوند است که بی‌نیاز ستوده است» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> و در یک جا [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را به عنوان "[[اسوه حسنه]]" معرفی کرده است؛ در [[آیه]] {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>.
*کلمه {{متن قرآن|أُسْوَةٌ}} به معنای [[اقتداء]] و [[پیروی]] است و معنای {{متن قرآن|فِي رَسُولِ اللَّهِ}} یعنی در مورد [[رسول خدا]]. [[اسوه]] در مورد [[رسول خدا]]{{صل}}، عبارت است از [[پیروی]] او و اگر تعبیر کرد به {{متن قرآن|لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ}} "شما در مورد [[رسول خدا]] [[تأسی]] دارید" که استقرار و استمرار در گذشته را افاده می‌کند، برای این است که اشاره کند به اینکه این [[وظیفه]] همیشه ثابت است و شما همیشه باید به آن جناب [[تأسی]] کنید.
*کلمه {{متن قرآن|أُسْوَةٌ}} به معنای [[اقتداء]] و [[پیروی]] است و معنای {{متن قرآن|فِي رَسُولِ اللَّهِ}} یعنی در مورد [[رسول خدا]]. اسوه در مورد [[رسول خدا]]{{صل}}، عبارت است از [[پیروی]] او و اگر تعبیر کرد به {{متن قرآن|لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ}} "شما در مورد [[رسول خدا]] [[تأسی]] دارید" که استقرار و استمرار در گذشته را افاده می‌کند، برای این است که اشاره کند به اینکه این [[وظیفه]] همیشه ثابت است و شما همیشه باید به آن جناب [[تأسی]] کنید.
*و معنای [[آیه]] این است که یکی از [[احکام]] [[رسالت]] [[رسول خدا]] و [[ایمان آوردن]] شما، این است که به او تأَسی کنید؛ هم در گفتارش و هم در رفتارش<ref>المیزان، ج۱۶، ص۴۳۲.</ref>. در [[قرآن کریم]] داستان‌های واقعی از [[زندگی]] [[انسان‌ها]] آمده که هرکدام از آنها میتوانند الگوی [[انسان]] در راه رسیدن به مقصد و [[هدف]] والای [[انسانی]] باشد و نشان از تأثیر و تغییرپذیری [[نفس انسان]] دارد.
*و معنای [[آیه]] این است که یکی از [[احکام]] [[رسالت]] [[رسول خدا]] و [[ایمان آوردن]] شما، این است که به او تأَسی کنید؛ هم در گفتارش و هم در رفتارش<ref>المیزان، ج۱۶، ص۴۳۲.</ref>. در [[قرآن کریم]] داستان‌های واقعی از [[زندگی]] [[انسان‌ها]] آمده که هرکدام از آنها میتوانند الگوی [[انسان]] در راه رسیدن به مقصد و [[هدف]] والای [[انسانی]] باشد و نشان از تأثیر و تغییرپذیری [[نفس انسان]] دارد.
*به نظر می‌رسد که [[اسوه]] در مفهوم [[قرآنی]] به شخصی اطلاق می‌شود که در عمل حالات و [[سلوک]] و روش، مورد [[اقتداء]] و [[تبعیت]] قرار می‌گیرد و [[هدف]] از این [[پیروی]]، [[اصلاح]] و بهبود [[شخصیت فردی]] و [[اجتماعی]] است.
*به نظر می‌رسد که اسوه در مفهوم [[قرآنی]] به شخصی اطلاق می‌شود که در عمل حالات و [[سلوک]] و روش، مورد [[اقتداء]] و [[تبعیت]] قرار می‌گیرد و [[هدف]] از این [[پیروی]]، [[اصلاح]] و بهبود [[شخصیت فردی]] و [[اجتماعی]] است.
*[[جایگاه]] [[الگو]] در [[قرآن]]، [[جایگاه]] [[ربوبیت]] است. [[تربیتی]] که در سلسله هستی از [[خداوند]] آغاز می‌شود و تا انسان‌های عادی ادامه می‌یابد. در [[قرآن کریم]] مسأله [[الگوپذیری]] با مسأله "[[ولایت]]" و "[[تولی]]" نیز [[ارتباط]] نزدیک و مستقیمی دارد. [[ولایت]] در [[قرآن]] به معنای "[[سرپرستی]] [[روحی]]، [[ذهنی]] و [[رفتاری]] [[انسان]] در بعد فردی و [[اجتماعی]] است".
*[[جایگاه]] [[الگو]] در [[قرآن]]، [[جایگاه]] [[ربوبیت]] است. [[تربیتی]] که در سلسله هستی از [[خداوند]] آغاز می‌شود و تا انسان‌های عادی ادامه می‌یابد. در [[قرآن کریم]] مسأله [[الگوپذیری]] با مسأله "[[ولایت]]" و "[[تولی]]" نیز [[ارتباط]] نزدیک و مستقیمی دارد. [[ولایت]] در [[قرآن]] به معنای "[[سرپرستی]] [[روحی]]، [[ذهنی]] و [[رفتاری]] [[انسان]] در بعد فردی و [[اجتماعی]] است".
*کارکرد [[ولایت]] در [[قرآن]] "[[اخراج]] از [[نور]] به [[ظلمت]]" یا از "[[ظلمت]] به [[نور]]" است. این نقش و کارکرد از طریق [[امامت]] واقتداء صورت می‌پذیرد و [[سرمشق]] پذیری بیشترین نقش را در پیوند میان [[امام]] و [[امت]] بر عهده دارد. در سرتاسر [[قرآن کریم]] نشان داده شده است که حرکت‌های [[اجتماعی]] و نهضت‌های [[تاریخی]] عمدتاً بر عهده "[[ائمه]] [[نار]]" و "[[ائمه]] [[نور]]" است.
*کارکرد [[ولایت]] در [[قرآن]] "[[اخراج]] از [[نور]] به [[ظلمت]]" یا از "[[ظلمت]] به [[نور]]" است. این نقش و کارکرد از طریق [[امامت]] واقتداء صورت می‌پذیرد و [[سرمشق]] پذیری بیشترین نقش را در پیوند میان [[امام]] و [[امت]] بر عهده دارد. در سرتاسر [[قرآن کریم]] نشان داده شده است که حرکت‌های [[اجتماعی]] و نهضت‌های [[تاریخی]] عمدتاً بر عهده "[[ائمه]] [[نار]]" و "[[ائمه]] [[نور]]" است.
*دامنه تأثیرگذاری اسوه‌ها از نظر [[قرآن کریم]] اعم از حوزه فردی، [[اجتماعی]] و [[تاریخی]] است. در حوزه فردی، نقش سرمشق‌ها [[اصلاح]] خصلت‌های شخصیتی است. در [[جامعه]]، نقش سرمشق‌ها [[اصلاح]] مناسبات [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] است و بالاخره در عرصه [[تاریخی]]، تأثیر اسوه‌ها به [[تغییر]] و تحول در جهت‌گیری‌های [[تاریخی]] [[ارتباط]] می‌یابد. اسوه‌ها بسته به ظرفیت‌های وجودی و بسترهای [[عینی]] یک یا چند نقش از نقش‌های سه‌گانه را ایفا می‌کرده‌اند. [[انبیای بزرگ]] [[الهی]] و [[ائمه اطهار]]{{عم}} یا هر سه گونه نقش (فردی، [[اجتماعی]]، [[تاریخی]]) الگویی را داشته‌اند<ref>محمد تقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، ص۸۱-۸۳.</ref>.
*دامنه تأثیرگذاری اسوه‌ها از نظر [[قرآن کریم]] اعم از حوزه فردی، [[اجتماعی]] و [[تاریخی]] است. در حوزه فردی، نقش سرمشق‌ها [[اصلاح]] خصلت‌های شخصیتی است. در [[جامعه]]، نقش سرمشق‌ها [[اصلاح]] مناسبات [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] است و بالاخره در عرصه [[تاریخی]]، تأثیر اسوه‌ها به [[تغییر]] و تحول در جهت‌گیری‌های [[تاریخی]] [[ارتباط]] می‌یابد. اسوه‌ها بسته به ظرفیت‌های وجودی و بسترهای [[عینی]] یک یا چند نقش از نقش‌های سه‌گانه را ایفا می‌کرده‌اند. [[انبیای بزرگ]] [[الهی]] و [[ائمه اطهار]]{{عم}} یا هر سه گونه نقش (فردی، [[اجتماعی]]، [[تاریخی]]) الگویی را داشته‌اند<ref>محمد تقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، ص۸۱-۸۳.</ref>.
*[[اسلام]] [[دینی]] است که با توجه به [[کمال نهایی]] [[انسان]]، الگوهای کامل و [[عینی]] و دست یافتنی برای [[بشریت]] قرار داده است. در زمان [[حیات پیامبر]] شخص آن [[حضرت]] طبق [[نص قرآنی]] [[اسوه]] [[مسلمانان]] بود اما پس از [[پیامبر]] طبق سفارش [[متواتر]] و قطعی [[پیامبر]] مثل [[حدیث ثقلین]] و [[حدیث سفینه]] [[اهل بیت]] آن [[حضرت]] بعد از [[پیامبر]] [[الگو]] و [[اسوه]] [[مردم]] خواهد بود<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۴- ۱۸۷.</ref>.
*[[اسلام]] [[دینی]] است که با توجه به [[کمال نهایی]] [[انسان]]، الگوهای کامل و [[عینی]] و دست یافتنی برای [[بشریت]] قرار داده است. در زمان [[حیات پیامبر]] شخص آن [[حضرت]] طبق [[نص قرآنی]] اسوه [[مسلمانان]] بود اما پس از [[پیامبر]] طبق سفارش [[متواتر]] و قطعی [[پیامبر]] مثل [[حدیث ثقلین]] و [[حدیث سفینه]] [[اهل بیت]] آن [[حضرت]] بعد از [[پیامبر]] [[الگو]] و اسوه [[مردم]] خواهد بود<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۴- ۱۸۷.</ref>.


==[[الگو]] بودن [[اهل بیت]]{{عم}} در [[روایات]]==
==[[الگو]] بودن [[اهل بیت]]{{عم}} در [[روایات]]==
*در [[روایات]] نیز بارها از [[اسوه]] بودن [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] یاد شده است.
*در [[روایات]] نیز بارها از اسوه بودن [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] یاد شده است.
*طبق احادیثی که [[زمین]] هیچ گاه از وجود [[حجت]] خالی نمی‌شود؛ بعد از [[پیامبر اکرم]] [[اهل بیت]] ایشان [[الگو]] و راهنمای [[بشریت]] به سوی [[خداوند]] هستند.
*طبق احادیثی که [[زمین]] هیچ گاه از وجود [[حجت]] خالی نمی‌شود؛ بعد از [[پیامبر اکرم]] [[اهل بیت]] ایشان [[الگو]] و راهنمای [[بشریت]] به سوی [[خداوند]] هستند.
*آری، [[امامان معصوم]] در هر دوره و زمان میان [[مردم]] و [[پروردگار]] در اخذ فیوضات ظاهری و [[باطنی]] وجود داشته‌اند و فقط [[معصوم]] است که به [[امر خداوند]] به [[هدایت]] هستی [[قیام]] می‌کند و آن را به کمال مطلوب و نهاییش می‌رساند. [[خطا]] در راهنمایی‌اش راه ندارد و این [[راهنمایی]] نیز عملی است به خاطر همین [[اهل بیت]] الگوهای عملی در میان [[مردم]] بودند و راه [[منش]] آنان [[بهترین]] [[راه هدایت]] و به عبارتی یکی از فلسفه‌های وجودی [[اهل بیت]] در [[زمین]] نیز همین است.
*آری، [[امامان معصوم]] در هر دوره و زمان میان [[مردم]] و [[پروردگار]] در اخذ فیوضات ظاهری و [[باطنی]] وجود داشته‌اند و فقط [[معصوم]] است که به [[امر خداوند]] به [[هدایت]] هستی [[قیام]] می‌کند و آن را به کمال مطلوب و نهاییش می‌رساند. [[خطا]] در راهنمایی‌اش راه ندارد و این [[راهنمایی]] نیز عملی است به خاطر همین [[اهل بیت]] الگوهای عملی در میان [[مردم]] بودند و راه [[منش]] آنان [[بهترین]] [[راه هدایت]] و به عبارتی یکی از فلسفه‌های وجودی [[اهل بیت]] در [[زمین]] نیز همین است.
خط ۶۶: خط ۶۶:


==نتیجه==
==نتیجه==
*از آنچه [[گذشت]] ثابت شد [[اسوه]] بودن [[اهل بیت]] برای کل [[بشر]] است؛ اما از بعضی [[روایات]] استفاده می‌شود که بعضی از [[معصومین]] نسبت به بعضی دیگر از [[معصومین]] نیز [[اسوه]] می‌باشند. در این باره [[امام عصر]]{{ع}} در توقیعی [[شریف]] فرمودند: "([[فاطمه]]) دختر [[رسول خدا]] برای من [[اسوه]] و الگویی نیکوست"<ref>{{متن حدیث|...وَ فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}؛ طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۶۷؛ شیخ طوسی، الغیبة، ص۲۸۶.</ref>.
*از آنچه [[گذشت]] ثابت شد اسوه بودن [[اهل بیت]] برای کل [[بشر]] است؛ اما از بعضی [[روایات]] استفاده می‌شود که بعضی از [[معصومین]] نسبت به بعضی دیگر از [[معصومین]] نیز اسوه می‌باشند. در این باره [[امام عصر]]{{ع}} در توقیعی [[شریف]] فرمودند: "([[فاطمه]]) دختر [[رسول خدا]] برای من اسوه و الگویی نیکوست"<ref>{{متن حدیث|...وَ فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}؛ طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۶۷؛ شیخ طوسی، الغیبة، ص۲۸۶.</ref>.
*پس [[حکمت آفرینش]] [[فاطمه]] همان حکمتی است که در [[آفرینش]] [[پیامبران]] و [[اوصیا]] ایشان از جمله [[پیامبر اسلام]] و [[ائمه معصومین]] می‌باشد. آیا فلسفۀ [[عصمت]] و [[پاکی]] [[انبیا]] و [[اوصیا]] [[برتری]] ایشان از این جهت نیست که ایشان [[اسوه]] و پیشوای [[مردم]] هستند و [[مردم]] باید از آنها [[پیروی]] کنند <ref>محمدتقی مدرسی، فاطمه زهرا{{س}}، ص۲۳.</ref>.
*پس [[حکمت آفرینش]] [[فاطمه]] همان حکمتی است که در [[آفرینش]] [[پیامبران]] و [[اوصیا]] ایشان از جمله [[پیامبر اسلام]] و [[ائمه معصومین]] می‌باشد. آیا فلسفۀ [[عصمت]] و [[پاکی]] [[انبیا]] و [[اوصیا]] [[برتری]] ایشان از این جهت نیست که ایشان اسوه و پیشوای [[مردم]] هستند و [[مردم]] باید از آنها [[پیروی]] کنند <ref>محمدتقی مدرسی، فاطمه زهرا{{س}}، ص۲۳.</ref>.
*پس [[اهل بیت]] مرد و زنش [[برترین]] [[اسوه]] و [[الگوی عملی]] برای تمام آفریده‌ها و [[انسان‌ها]] در همۀ مکان‌ها و زمان‌ها هستند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۹.</ref>.
*پس [[اهل بیت]] مرد و زنش [[برترین]] اسوه و [[الگوی عملی]] برای تمام آفریده‌ها و [[انسان‌ها]] در همۀ مکان‌ها و زمان‌ها هستند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۹.</ref>.


==منابع==
==منابع==
۱۱۷٬۲۱۳

ویرایش