پرش به محتوا

حجر الاسود در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۸: خط ۱۸:
#بر اساس برخی آیات، [[مشرکان قریش]] می‌کوشیده‌اند با [[فریب]] [[رسول خدا]] {{صل}} آن [[حضرت]] سخنی جز [[وحی]] را به [[خدا]] نسبت دهد و اگر خدا با اعطای [[مقام عصمت]]، آن حضرت را از [[انحراف]] [[حفظ]] نمی‌کرد، نزدیک بود که اندکی به آنان بگراید: {{متن قرآن|وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا}}<ref>«و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند  تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا}}<ref>«و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.</ref> در [[شأن نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا}}<ref>«و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند  تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.</ref> [[اختلاف]] است؛ از جمله برخی مفسران گفته‌اند که مشرکان قریش رسول خدا {{صل}} را از استلام حجرالاسود بازداشته و گفتند اگر با [[خدایان]] آنها نیز چنین نکند، از استلام [[حجرالاسود]] جلو می‌گیرند<ref>جامع‌البیان، ج ۱۵، ص ۱۶۲؛ کنز الدقائق، ج ۷، ص ۴۶۵.</ref>.
#بر اساس برخی آیات، [[مشرکان قریش]] می‌کوشیده‌اند با [[فریب]] [[رسول خدا]] {{صل}} آن [[حضرت]] سخنی جز [[وحی]] را به [[خدا]] نسبت دهد و اگر خدا با اعطای [[مقام عصمت]]، آن حضرت را از [[انحراف]] [[حفظ]] نمی‌کرد، نزدیک بود که اندکی به آنان بگراید: {{متن قرآن|وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا}}<ref>«و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند  تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا}}<ref>«و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.</ref> در [[شأن نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا}}<ref>«و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند  تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.</ref> [[اختلاف]] است؛ از جمله برخی مفسران گفته‌اند که مشرکان قریش رسول خدا {{صل}} را از استلام حجرالاسود بازداشته و گفتند اگر با [[خدایان]] آنها نیز چنین نکند، از استلام [[حجرالاسود]] جلو می‌گیرند<ref>جامع‌البیان، ج ۱۵، ص ۱۶۲؛ کنز الدقائق، ج ۷، ص ۴۶۵.</ref>.
#[[خدا]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زاده‌های آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، گواهی می‌دهیم؛ مبادا که در رستخیز بگویید ما از این ناآگاه بودیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.</ref> درباره [[اقرار]] از نوع [[بشر]] بر [[ربوبیت]] خود خبر می‌دهد. این [[پیمان]] که در [[ادبیات]] [[معارف اسلامی]] "[[عهد]] {{متن قرآن|أَلَسْتُ}}" نامیده می‌شود، پیش از [[آفرینش]] طبیعی [[انسان]] بوده است. برپایه [[روایات]]، [[خلیفه دوم]]، هنگام [[حج]] در دوره [[خلافت]] خویش حجرالاسود را بوسید و گفت: می‌دانم که سود و زیانی نداری و اگر ندیده بودم که [[رسول خدا]] {{صل}} تو را می‌بوسد، هرگز این کار را نمی‌کردم. [[امام علی]] {{ع}} در واکنش به این سخن فرمود: به خدا [[سوگند]] حجرالاسود سود و زیان می‌رساند و در پاسخ [[پرسش]] [[عمر]] درباره مستند این گفتار، با [[تلاوت]] آیه یاد شده فرمود: خدا از بندگانش بر ربوبیت خود اقرار گرفت و نام‌های آنها را در ورقی نگاشت و آنرا به حجرالاسود سپرد و از آن خواست [[روز قیامت]] درباره کسانی که آنرا لمس کرده و بر پیمان خویش با خدا [[وفادار]] بوده‌اند [[گواهی]] دهد<ref>الامالی، ص ۴۷۶؛ ارشاد الساری، ج ۳، ص ۱۹۵؛ بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۱۶.</ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>
#[[خدا]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زاده‌های آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، گواهی می‌دهیم؛ مبادا که در رستخیز بگویید ما از این ناآگاه بودیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.</ref> درباره [[اقرار]] از نوع [[بشر]] بر [[ربوبیت]] خود خبر می‌دهد. این [[پیمان]] که در [[ادبیات]] [[معارف اسلامی]] "[[عهد]] {{متن قرآن|أَلَسْتُ}}" نامیده می‌شود، پیش از [[آفرینش]] طبیعی [[انسان]] بوده است. برپایه [[روایات]]، [[خلیفه دوم]]، هنگام [[حج]] در دوره [[خلافت]] خویش حجرالاسود را بوسید و گفت: می‌دانم که سود و زیانی نداری و اگر ندیده بودم که [[رسول خدا]] {{صل}} تو را می‌بوسد، هرگز این کار را نمی‌کردم. [[امام علی]] {{ع}} در واکنش به این سخن فرمود: به خدا [[سوگند]] حجرالاسود سود و زیان می‌رساند و در پاسخ [[پرسش]] [[عمر]] درباره مستند این گفتار، با [[تلاوت]] آیه یاد شده فرمود: خدا از بندگانش بر ربوبیت خود اقرار گرفت و نام‌های آنها را در ورقی نگاشت و آنرا به حجرالاسود سپرد و از آن خواست [[روز قیامت]] درباره کسانی که آنرا لمس کرده و بر پیمان خویش با خدا [[وفادار]] بوده‌اند [[گواهی]] دهد<ref>الامالی، ص ۴۷۶؛ ارشاد الساری، ج ۳، ص ۱۹۵؛ بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۱۶.</ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>
==[[احکام فقهی]] [[حجرالاسود]]==
بر اساس منابع [[فقهی]]، استلام و بوسیدن حجرالاسود [[مستحب]] مؤکّد است؛ حتی گفته شده است هنگام ازدحام با دست به سوی آن اشاره شود<ref> الخلاف، ج ۲، ص ۳۲۰؛ النهایه، ص ۲۳۶؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۳۴۰.</ref>. سَلّار از [[فقهای شیعه]] بوسیدن آنرا [[واجب]] می‌داند.<ref> مختلف‌الشیعه، ج ۴، ص ۲۱۰؛ جواهرالکلام، ج ۱۹، ص ۳۴۳.</ref> بیشتر [[مذاهب اسلامی]] [[شیعه]]<ref>الخلاف، ج ۲، ص ۳۲۵؛ مختلف الشیعه، ج ۴، ص ۲۲۱؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۲۸۷.</ref> و [[سنّی]]<ref>السنن الکبری، ج ۷، ص ۱۸۲؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ج ۱، ص ۶۵۵.</ref> آغاز [[طواف]] از [[حجرالاسود]] را [[واجب]] می‌دانند و برخی نیز [[مستحب]]<ref>جواهرالکلام، ج ۱۹، ص ۲۸۷؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص ۲۲۱۴.</ref>.
مستحب است [[انسان]] برای رفتن به [[صفا]] از مقابل حجرالاسود بیرون رود و هنگامی که بالای صفا رفت، در برابر رکن مقابل حجرالاسود بایستد<ref>وسائل‌الشیعه، ج ۱۳، ص ۴۷۵؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۴۱۳ و ۴۱۴؛ الحدائق، ج ۱۶، ص ۲۶۰.</ref>؛ همچنین مستحب است هنگامی که در طواف به حجرالاسود می‌رسد، دستان خود را بالا برد و [[خدا]] را [[حمد]] و [[سپاس]] بگوید و آن‌گاه بر [[پیامبر]] {{صل}} و خاندانش {{عم}}[[درود]] فرستد <ref>النهایه، ص ۲۳۶؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۳۴۰.</ref> یا [[تکبیر]] بگوید<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص ۱۹۸؛ المغنی، ج ۳، ص ۳۹۶؛ احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۶۷. </ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۷٬۲۱۳

ویرایش