برهان علت غایی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'اصل' به 'اصل'
جز (added Category:ضرورت وجود امام using HotCat) |
جز (جایگزینی متن - 'اصل' به 'اصل') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
* یکی از برهانهایی که برای [[لزوم وجود امام]] در هر زمان و از جمله [[وجود امام زمان]] {{ع}} به آن استناد میشود، [[برهان علت غایی]] است. البته این نام برای [[براهین]] مختلفی که [[رسالت]] همه نیز [[اثبات ضرورت امامت]] میباشد، به کار میرود؛ براهینی که از لحاظ مواد [[استدلال]] گاه شباهت چندانی نیز به هم ندارند. (...) | * یکی از برهانهایی که برای [[لزوم وجود امام]] در هر زمان و از جمله [[وجود امام زمان]] {{ع}} به آن استناد میشود، [[برهان علت غایی]] است. البته این نام برای [[براهین]] مختلفی که [[رسالت]] همه نیز [[اثبات ضرورت امامت]] میباشد، به کار میرود؛ براهینی که از لحاظ مواد [[استدلال]] گاه شباهت چندانی نیز به هم ندارند. (...) | ||
*بر اساس [[آیات]] و [[روایات]] متعدد، [[هدف]] از [[آفرینش انسان]]، رسیدن به کمال حقیقی است که در قالب [[توحید]] و [[عبودیت]] [[پروردگار]]، تحقق میپذیرد<ref>در این باره به تفسیر المیزان، ج۱۸، ص ۳۹۰، سوره ذاریات، آیه ۵۶ {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}} مراجعه شود.</ref>. | *بر اساس [[آیات]] و [[روایات]] متعدد، [[هدف]] از [[آفرینش انسان]]، رسیدن به کمال حقیقی است که در قالب [[توحید]] و [[عبودیت]] [[پروردگار]]، تحقق میپذیرد<ref>در این باره به تفسیر المیزان، ج۱۸، ص ۳۹۰، سوره ذاریات، آیه ۵۶ {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}} مراجعه شود.</ref>. | ||
*تحقق این [[هدف]] در گرو وجود [[انسانهای برگزیده]] و [[معصوم]] میباشد؛ زیرا همان طور که بر پایه [[عنایت الهی]] [[واجب]] است [[خداوند]] نوع [[انسان]] را، علاوه بر اینکه خیر و شر، و [[تقوا]] و [[فجور]] را از راه [[عقل]] به او [[الهام]] نماید، و از راه [[نبوت]] و [[وحی]]، [[احکام]] و [[قوانین]] شرعی را به او بیاموزد؛ همچنین بر اساس عنایت [[خداوند]]، [[واجب]] است که افرادی از نوع انسانی را به نفوسی طیب و [[طاهر]] و دلهایی سلیم و مستقیم مجهز نماید تا ملازم [[فطرت]] اصلی بوده لحظهای از راه [[توحید]] به سوی [[شرک]] [[منحرف]] نگشته و در نتیجه | *تحقق این [[هدف]] در گرو وجود [[انسانهای برگزیده]] و [[معصوم]] میباشد؛ زیرا همان طور که بر پایه [[عنایت الهی]] [[واجب]] است [[خداوند]] نوع [[انسان]] را، علاوه بر اینکه خیر و شر، و [[تقوا]] و [[فجور]] را از راه [[عقل]] به او [[الهام]] نماید، و از راه [[نبوت]] و [[وحی]]، [[احکام]] و [[قوانین]] شرعی را به او بیاموزد؛ همچنین بر اساس عنایت [[خداوند]]، [[واجب]] است که افرادی از نوع انسانی را به نفوسی طیب و [[طاهر]] و دلهایی سلیم و مستقیم مجهز نماید تا ملازم [[فطرت]] اصلی بوده لحظهای از راه [[توحید]] به سوی [[شرک]] [[منحرف]] نگشته و در نتیجه اصل [[توحید]] در تمامی ادوار و اعصار باقی بماند، و [[روح]] [[سعادت]] در همه نسلها زنده بماند. | ||
*[[برهان]] این مطلب، همان [[برهان]] [[نبوت]] و [[وحی]] است؛ زیرا فرض [[شرک]] و نسیان [[توحید]] از افراد عادی [[انسان]] ممتنع نیست، و چیزی که برای یک فرد جایز است، برای همگان جایز خواهد بود؛ و تلبّس عموم افراد [[بشر]] به [[شرک]]، مستلزم [[تباهی]] غایت نوع انسانی و بطلان غرض الهی در [[آفرینش]] آن میباشد. | *[[برهان]] این مطلب، همان [[برهان]] [[نبوت]] و [[وحی]] است؛ زیرا فرض [[شرک]] و نسیان [[توحید]] از افراد عادی [[انسان]] ممتنع نیست، و چیزی که برای یک فرد جایز است، برای همگان جایز خواهد بود؛ و تلبّس عموم افراد [[بشر]] به [[شرک]]، مستلزم [[تباهی]] غایت نوع انسانی و بطلان غرض الهی در [[آفرینش]] آن میباشد. | ||
*به همین جهت بر اساس عنایت [[خداوند]] [[واجب]] است که در میان این نوع [[بشر]]، افرادی وجود داشته باشد که همواره دارای [[اخلاص]] در [[توحید]] بوده، آن را برپاداشته و از آن [[دفاع]] کنند؛ و با [[تبیین]] [[حجتهای الهی]] و نشر شواهد و نشانههای او [[مردم]] را از [[خواب]] [[غفلت]] و [[جهالت]] بیدار نمایند، و در [[حقیقت]] میان این افراد و انسانهای دیگر رابطه [[تعلیم و تعلم]] است نه سوق دادن و تبعیت کردن. این افراد همان [[پیامبران]] {{عم}} و [[امامان]] {{عم}} میباشند، و اگر چنین انسانهای برگزیدهای در هر برههای از زمان وجود نمیداشتند، [[شرک]] [[زمین]] را فرا میگرفت و واسطه میان [[زمین]] و [[آسمان]] قطع، و [[غایت خلقت]] [[باطل]] میگردید و [[زمین]] اهلش را فرو میبرد<ref>ایشان در ذیل آیه ۳۸ سوره یوسف و تحت عنوان «وجود مخلصین و معصومین {{عم}} فضل و فیض خدا بر ایشان و بر مردم است و موجب پایداری و استمرار راه حق در میان نوع بشر است» به تبیین این برهان پرداخته و نتیجه میگیرد: {{عربی|"و لو لا رجال متألهون متولهون في الله الذين أخلصهم بخالصة ذكرى الدار في كل برهة من الزمان لأحيطت الأرض بالعماء،و انقطع السبب الموصول بين الأرض و السماء،و بطلت غاية الخلقة،و ساخت الأرض بأهلها"}}. (المیزان، ج ۱۱، ص ۱۷۳ و ۱۷۴). عبارت اخیر علامه ناظر به روایات معروف است که بقاء زمین و اهل آن را منوط به وجود امام میداند. از میان این روایات، میتوان به این موارد اشاره نمود: {{عربی|"عَلِيُّ بْنِ الْحُسَيْنِ {{ع}} قَالَ: وَ لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا ثُمَّ قَالَ وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللَّهُ"}}. اگر یکی از ما اهل بیت در زمین نباشیم، زمین اهلش را فرو میبرد. و از زمانی که خداوند آدم را آفریده است هیچگاه زمین از حجت خدا خالی نبوده است، چه آن حجت ظاهر و شناخته شده باشد و چه غائب و پس پرده. و تا برپایی قیامت زمین از حجت خالی نخواهد بود و اگر چنین نبود خداوند هرگز پرستیده نمیشد. (الاحتجاج، ج ۲، ص۳۱۷). {{عربی|"قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}}: لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ يَوْماً وَاحِداً بِلَا إِمَامٍ مِنَّا لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا، وَ لَعَذَّبَهُمُ اللَّهُ بِأَشَدِّ عَذَابِهِ، وَ ذَلِكَ لِأَنَّ اللَّهَ جَعَلَنَا حُجَّةً فِي أَرْضِهِ وَ أَمَاناً لِأَهْلِها"}} حتی اگر زمین برای یک روز بدون امام بماند اهل خود را فرو میبرد و خداوند آنها را با سختترین عذاب کیفر میکند. چرا که خداوند ما اهل بیت را حجت خود در زمین و امان برای اهل آن قرار داده است. (دلائل امامة، ص ۲۳۱).</ref>. | *به همین جهت بر اساس عنایت [[خداوند]] [[واجب]] است که در میان این نوع [[بشر]]، افرادی وجود داشته باشد که همواره دارای [[اخلاص]] در [[توحید]] بوده، آن را برپاداشته و از آن [[دفاع]] کنند؛ و با [[تبیین]] [[حجتهای الهی]] و نشر شواهد و نشانههای او [[مردم]] را از [[خواب]] [[غفلت]] و [[جهالت]] بیدار نمایند، و در [[حقیقت]] میان این افراد و انسانهای دیگر رابطه [[تعلیم و تعلم]] است نه سوق دادن و تبعیت کردن. این افراد همان [[پیامبران]] {{عم}} و [[امامان]] {{عم}} میباشند، و اگر چنین انسانهای برگزیدهای در هر برههای از زمان وجود نمیداشتند، [[شرک]] [[زمین]] را فرا میگرفت و واسطه میان [[زمین]] و [[آسمان]] قطع، و [[غایت خلقت]] [[باطل]] میگردید و [[زمین]] اهلش را فرو میبرد<ref>ایشان در ذیل آیه ۳۸ سوره یوسف و تحت عنوان «وجود مخلصین و معصومین {{عم}} فضل و فیض خدا بر ایشان و بر مردم است و موجب پایداری و استمرار راه حق در میان نوع بشر است» به تبیین این برهان پرداخته و نتیجه میگیرد: {{عربی|"و لو لا رجال متألهون متولهون في الله الذين أخلصهم بخالصة ذكرى الدار في كل برهة من الزمان لأحيطت الأرض بالعماء،و انقطع السبب الموصول بين الأرض و السماء،و بطلت غاية الخلقة،و ساخت الأرض بأهلها"}}. (المیزان، ج ۱۱، ص ۱۷۳ و ۱۷۴). عبارت اخیر علامه ناظر به روایات معروف است که بقاء زمین و اهل آن را منوط به وجود امام میداند. از میان این روایات، میتوان به این موارد اشاره نمود: {{عربی|"عَلِيُّ بْنِ الْحُسَيْنِ {{ع}} قَالَ: وَ لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا ثُمَّ قَالَ وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللَّهُ"}}. اگر یکی از ما اهل بیت در زمین نباشیم، زمین اهلش را فرو میبرد. و از زمانی که خداوند آدم را آفریده است هیچگاه زمین از حجت خدا خالی نبوده است، چه آن حجت ظاهر و شناخته شده باشد و چه غائب و پس پرده. و تا برپایی قیامت زمین از حجت خالی نخواهد بود و اگر چنین نبود خداوند هرگز پرستیده نمیشد. (الاحتجاج، ج ۲، ص۳۱۷). {{عربی|"قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}}: لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ يَوْماً وَاحِداً بِلَا إِمَامٍ مِنَّا لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا، وَ لَعَذَّبَهُمُ اللَّهُ بِأَشَدِّ عَذَابِهِ، وَ ذَلِكَ لِأَنَّ اللَّهَ جَعَلَنَا حُجَّةً فِي أَرْضِهِ وَ أَمَاناً لِأَهْلِها"}} حتی اگر زمین برای یک روز بدون امام بماند اهل خود را فرو میبرد و خداوند آنها را با سختترین عذاب کیفر میکند. چرا که خداوند ما اهل بیت را حجت خود در زمین و امان برای اهل آن قرار داده است. (دلائل امامة، ص ۲۳۱).</ref>. |