پرش به محتوا

امیه بن خلف جمحی قریشی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۶: خط ۱۶:
[[امیه]] در [[آزار]] [[مسلمانان]] از هیچ کوششی فرو گذار نکرد؛ از جمله برای بازگرداندن [[برده]] [[مسلمان]] شده خود [[بلال حبشی]] از [[اسلام]] روزها او را روی ریگ‌های داغ زیر تابش شدید [[خورشید]] به پشت می‌خوابانید و سنگ بزرگی بر سینه‌اش می‌نهاد و می‌گفت: تا از [[مسلمانی]] [[دست]] برنداری همین‌گونه خواهی ماند و او با تکرار "اَحَد اَحَد" بر [[اعتقاد]] [[توحیدی]] خود پای می‌فشرد.<ref>السیره‌النبویه، ج ۱، ص ۳۱۸.</ref> او یکی از پسرعموهای خود ([[عثمان بن مظعون]]) را نیز به سبب [[اسلام آوردن]] آزار می‌داد.<ref>السیره‌النبویه، ج ۱، ص ۳۳۲.</ref>
[[امیه]] در [[آزار]] [[مسلمانان]] از هیچ کوششی فرو گذار نکرد؛ از جمله برای بازگرداندن [[برده]] [[مسلمان]] شده خود [[بلال حبشی]] از [[اسلام]] روزها او را روی ریگ‌های داغ زیر تابش شدید [[خورشید]] به پشت می‌خوابانید و سنگ بزرگی بر سینه‌اش می‌نهاد و می‌گفت: تا از [[مسلمانی]] [[دست]] برنداری همین‌گونه خواهی ماند و او با تکرار "اَحَد اَحَد" بر [[اعتقاد]] [[توحیدی]] خود پای می‌فشرد.<ref>السیره‌النبویه، ج ۱، ص ۳۱۸.</ref> او یکی از پسرعموهای خود ([[عثمان بن مظعون]]) را نیز به سبب [[اسلام آوردن]] آزار می‌داد.<ref>السیره‌النبویه، ج ۱، ص ۳۳۲.</ref>


تاریخ‌نگاران و [[مفسّران]] او را از مصادیق "مستهزئین" برشمرده‌اند که همراه با [[ولید بن مغیره]] و [[ابوجهل ‌بن ‌هشام]] [[پیامبر]]{{صل}} را مسخره می‌کردند <ref>السیره‌النبویه، ج ۱، ص ۳۳۲.</ref> و نیز از "مقتسمین»" دانسته‌اند که هر ساله در موسم [[حجّ]] با تقسیم ورودی‌های [[مکه]] [[مردم]] را از [[گرایش]] به پیامبر{{صل}} باز می‌داشتند.<ref> المحبر، ص ۱۶۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۳۹.</ref به گفته ابن اثیر، امیّه و برادرش [[ابی بن خلف|اُبیّ بن خلف]] بدترین آزار دهندگان پیامبر{{صل}} و تکذیب کنندگان وی بودند.<ref>الکامل، ج ۲، ص ۷۲.</ref>
تاریخ‌نگاران و [[مفسّران]] او را از مصادیق "مستهزئین" برشمرده‌اند که همراه با [[ولید بن مغیره]] و [[ابوجهل ‌بن ‌هشام]] [[پیامبر]]{{صل}} را مسخره می‌کردند <ref>السیره‌النبویه، ج ۱، ص ۳۳۲.</ref> و نیز از "مقتسمین»" دانسته‌اند که هر ساله در موسم [[حجّ]] با تقسیم ورودی‌های [[مکه]] [[مردم]] را از [[گرایش]] به پیامبر{{صل}} باز می‌داشتند.<ref> المحبر، ص ۱۶۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۳۹.</ref> به گفته ابن اثیر، امیّه و برادرش [[ابی بن خلف|اُبیّ بن خلف]] بدترین آزار دهندگان پیامبر{{صل}} و تکذیب کنندگان وی بودند.<ref>الکامل، ج ۲، ص ۷۲.</ref>


سرانجام سران [[مشرک]] [[قریش]] از جمله [[امیّة بن خلف]]، [[ابوجهل]]، [[عتبه]]، [[شیبه]] و شماری دیگر به منظور یافتن [[راه]] چاره‌ای برای جلوگیری از [[گسترش اسلام]] در [[دارالندوه]] جمع شدند و در این جلسه پیشنهادهایی مانند [[تبعید]]، [[حبس]] و [[قتل پیامبر]]{{صل}} ارائه شد و در نهایت [[تصمیم]] به [[کشتن پیامبر]] گرفتند.<ref>سبل الهدی، ج ۳، ص ۲۳۱.</ref> [[خداوند]] پیامبرش را به وسیله [[جبرئیل]] از این [[توطئه]] [[آگاه]] کرد. [[علی]]{{ع}} در بستر پیامبر{{صل}} خوابید و حضرت شبانه به سوی غار ثور از مکه خارج شد و این‌چنین [[مکر الهی]] در مورد [[مشرکان]] تحقق یافت.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۸۲۶؛ مبهمات القرآن، ج ۱، ص ۵۱۲.</ref>
سرانجام سران [[مشرک]] [[قریش]] از جمله [[امیّة بن خلف]]، [[ابوجهل]]، [[عتبه]]، [[شیبه]] و شماری دیگر به منظور یافتن [[راه]] چاره‌ای برای جلوگیری از [[گسترش اسلام]] در [[دارالندوه]] جمع شدند و در این جلسه پیشنهادهایی مانند [[تبعید]]، [[حبس]] و [[قتل پیامبر]]{{صل}} ارائه شد و در نهایت [[تصمیم]] به [[کشتن پیامبر]] گرفتند.<ref>سبل الهدی، ج ۳، ص ۲۳۱.</ref> [[خداوند]] پیامبرش را به وسیله [[جبرئیل]] از این [[توطئه]] [[آگاه]] کرد. [[علی]]{{ع}} در بستر پیامبر{{صل}} خوابید و حضرت شبانه به سوی غار ثور از مکه خارج شد و این‌چنین [[مکر الهی]] در مورد [[مشرکان]] تحقق یافت.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۸۲۶؛ مبهمات القرآن، ج ۱، ص ۵۱۲.</ref>
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش