پرش به محتوا

تکلف: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع')
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
خط ۱۹: خط ۱۹:


==[[پیامبر خدا]]{{صل}} الگوی سادگی و بی‌تکلفی ==
==[[پیامبر خدا]]{{صل}} الگوی سادگی و بی‌تکلفی ==
*بی‌تکلفی از ویژگی‌های بارز [[رسول اکرم]]{{صل}} و نتیجه مشی زاهدانه و به دور از هر گونه ظاهر سازی و عوام‌فریبی ایشان بود؛ ایشان چندان بی‌تکلف بود که سیره‌نویسان ایشان را فردی با هزینه سبک معرفی کرده، درباره‌اش نوشته‌اند: {{عربی| كَانَ‌ رَسُولُ‌ اللَّهِ‌{{صل}} خَفِيفُ‌ الْمَؤُونَة}}<ref>حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۱۵ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۵۴.</ref> آن [[حضرت]] در تمام امور [[زندگی]]، از تکلف دور بود و این ویژگی در [[لباس]] و نشست و برخاست ایشان [[آشکار]] بود.‌ [[خوراک]] و پوشاک [[رسول خدا]]{{صل}} بسیار ساده و به دور از هرگونه تکلف بود و ایشان در [[خوراک]] و پوشاک بر غلامان و کنیزانش [[برتری]] نمی‌جست<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج ۱، ص ۱۴۶ - ۱۴۷؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۲، ص ۱۸۸ و ابن حزم، جوامع السیرة النبویه، ص۳۵.</ref>. آن [[حضرت]]، هر آن‌چه از [[غذا]] که حاضر بود، می‌خورد<ref>امتاع الأسماع، ج ۲، ص ۱۹۰؛ جوامع السیره، ص ۳۴ و نویری، نهایة الإرب، ج ۱۸، ص ۲۴۷.</ref> و از لباس‌ها آن‌چه که بدان دسترسی داشت، مانند روپوش، عبا، پیراهن، جبه و... در زمان [[نیاز]] می‌پوشید<ref>ملامحسن فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۴، ص ۱۴۰؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ج ۳، ص ۳۳۱ و محمد حسین طباطبایی، سنن النبی، ص۱۲۰.</ref>؛ بسا که فقط روپوشی به [[نماز]] تن می‌کرد و دو طرف آن را میان دو شانه‌اش گره می‌زد و با همان [[لباس]] بر جنازه‌ها می‌خواند؛ گاه همان روپوش را به خود می‌پیچید و آن را از [[چپ و راست]] بر دوش می‌افکند و با آن در خانه [[نماز]] می‌خواند<ref>ابوسعید خرگوشی نیشابوری، شرف المصطفی، ج۳، ص۳۲۳؛ نهایة الإرب، ج ۱۸، ص ۲۸۸؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۳۵۷؛ البخاری، صحیح، ج ۱، ص ۹۴؛ صحیح مسلم، ج ۲، ص ۶۲؛ المحجة البیضاء، ص۱۴۲ و احیاء علوم الدین، ص ۳۳۲.</ref>.‌ منزلش بسیار ساده بود و در این سادگی، مثال زدنی بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۸۷؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۲، ص ۵۳ و صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج۳، ص۳۴۸.</ref>. وسایل خانه‌اش نیز در سادگی همچون منزلش بود<ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۳۸-۵۳۹.</ref>.
*بی‌تکلفی از ویژگی‌های بارز [[رسول اکرم]]{{صل}} و نتیجه مشی زاهدانه و به دور از هر گونه ظاهر سازی و عوام‌فریبی ایشان بود؛ ایشان چندان بی‌تکلف بود که سیره‌نویسان ایشان را فردی با هزینه سبک معرفی کرده، درباره‌اش نوشته‌اند: {{عربی| كَانَ‌ رَسُولُ‌ اللَّهِ‌{{صل}} خَفِيفُ‌ الْمَؤُونَة}}<ref>حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۱۵ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۵۴.</ref> آن [[حضرت]] در تمام امور [[زندگی]]، از تکلف دور بود و این ویژگی در [[لباس]] و نشست و برخاست ایشان آشکار بود.‌ [[خوراک]] و پوشاک [[رسول خدا]]{{صل}} بسیار ساده و به دور از هرگونه تکلف بود و ایشان در [[خوراک]] و پوشاک بر غلامان و کنیزانش [[برتری]] نمی‌جست<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج ۱، ص ۱۴۶ - ۱۴۷؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۲، ص ۱۸۸ و ابن حزم، جوامع السیرة النبویه، ص۳۵.</ref>. آن [[حضرت]]، هر آن‌چه از [[غذا]] که حاضر بود، می‌خورد<ref>امتاع الأسماع، ج ۲، ص ۱۹۰؛ جوامع السیره، ص ۳۴ و نویری، نهایة الإرب، ج ۱۸، ص ۲۴۷.</ref> و از لباس‌ها آن‌چه که بدان دسترسی داشت، مانند روپوش، عبا، پیراهن، جبه و... در زمان [[نیاز]] می‌پوشید<ref>ملامحسن فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۴، ص ۱۴۰؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ج ۳، ص ۳۳۱ و محمد حسین طباطبایی، سنن النبی، ص۱۲۰.</ref>؛ بسا که فقط روپوشی به [[نماز]] تن می‌کرد و دو طرف آن را میان دو شانه‌اش گره می‌زد و با همان [[لباس]] بر جنازه‌ها می‌خواند؛ گاه همان روپوش را به خود می‌پیچید و آن را از [[چپ و راست]] بر دوش می‌افکند و با آن در خانه [[نماز]] می‌خواند<ref>ابوسعید خرگوشی نیشابوری، شرف المصطفی، ج۳، ص۳۲۳؛ نهایة الإرب، ج ۱۸، ص ۲۸۸؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۳۵۷؛ البخاری، صحیح، ج ۱، ص ۹۴؛ صحیح مسلم، ج ۲، ص ۶۲؛ المحجة البیضاء، ص۱۴۲ و احیاء علوم الدین، ص ۳۳۲.</ref>.‌ منزلش بسیار ساده بود و در این سادگی، مثال زدنی بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۸۷؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۲، ص ۵۳ و صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج۳، ص۳۴۸.</ref>. وسایل خانه‌اش نیز در سادگی همچون منزلش بود<ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۳۸-۵۳۹.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} از حشمت‌های ظاهری نفرت داشت؛ به همین [[دلیل]]، اگر سواره بود، اجازه نمی‌داد کسی پیاده، همراه او حرکت کند<ref>شرف المصطفی، ج۴، ص۳۷۲ و مکارم الخلاق، ص۲۲.</ref>. اجازه دست‌بوسی و پابوسی به کسی نمی‌داد<ref>سید شرف الدین حسینی استرآبادی، تأویل الآیات، ص ۴۷۲ - ۴۷۳ و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۳۹.</ref> و از اینکه پس از ورود به [[مجلسی]]، کسی جلوی پای ایشان برخیزد، سخت اکراه داشت<ref>ترمذی، سنن، ج ۴، ص ۱۸۳ - ۱۸۴؛ فتح الباری، ج ۱۱، ص ۴۵ و مکارم الاخلاق، ص ۱۶.</ref>. مجلسش بالا و پایین نداشت و هیچ تفاوتی میان او و اصحابش دیده نمی‌شد و همگی حلقه‌وار می‌نشستند<ref>مکارم، الاخلاق، ص ۲۲ و بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۳۶.</ref>؛ از این رو، [[اعراب]] غریبی که به حضور مبارکش می‌رسیدند، ایشان را در میان جمع نمی‌شناختند؛ و می‌پرسیدند: "کدام یک از شما [[رسول]] خدایید؟"<ref>النسائی، السنن الکبری، ج ۳، ص ۴۴۳؛ ابن الأشعث السجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۱۲ و مکارم الاخلاق، ص ۱۶.</ref> روی [[زمین]] می‌نشست و [[غذا]] می‌خورد<ref>شیخ طوسی، الامالی، ص ۳۹۳؛ ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۰۸ و احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۲، ص۴۴۲.</ref> و موقع خوردن تکیه نمی‌داد<ref>الکافی،، ج ۶، ص۲۷۲؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۱۶۵؛ محمد بن یزید القزوینی، سنن ابن‌ماجه، ج ۱، ص ۸۹ و فتح الباری، ج۹، ص۴۷۲.</ref> و از اینکه به [[سلاطین]]، شباهت پیدا کند، کراهت داشت<ref>الکافی، ج ۶، ص ۲۷۲ و المحاسن، ج۲، ص۴۵۸.</ref>. با [[فقرا]] هم‌نشین بود<ref>جوامع السیره، ص ۳۴؛ قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۲۶۳ و المناقب، ج ۱، ص۱۴۶.</ref> و با [[مسکینان]] [[غذا]] می‌خورد<ref>الطبقات، الکبری، ج ۱، ص ۲۷۹؛ مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۱۲ و امالی طوسی، ص ۳۹۳.</ref> و با دست خود به آنان [[غذا]] می‌داد<ref>المناقب، ج۱، ص۱۴۶.</ref>. [[دعوت]] [[بندگان]] را می‌پذیرفت و هیچ دعوتی را کوچک نمی‌شمرد<ref>ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۱۵ و الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۷۹.</ref>؛ بسا میزبانی که غذای سفره‌اش در نانی جوین و دنبه‌ای بودار خلاصه شده بود<ref>تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۱۲۱؛ ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیه، ص ۱۹۰.</ref>؛ اما با این حال، آن [[حضرت]] با آغوشی باز آن را می‌پذیرفت و می‌فرمود: "اگر پاچه گوسفندی را به من هدیه دهند، آن را می‌پذیرم و اگر مرا به خوردن استخوان شانه و سردستی [[دعوت]] کنند، خواهم پذیرفت"<ref>مسند احمد، ج۲، ص۵۱۲؛ سنن ترمذی، ج۲، ص۳۹۷؛ الکافی، ج۵، ص۱۴۲ و الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۷۹-۲۸۰.</ref><ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۳۹-۵۴۰.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} از حشمت‌های ظاهری نفرت داشت؛ به همین [[دلیل]]، اگر سواره بود، اجازه نمی‌داد کسی پیاده، همراه او حرکت کند<ref>شرف المصطفی، ج۴، ص۳۷۲ و مکارم الخلاق، ص۲۲.</ref>. اجازه دست‌بوسی و پابوسی به کسی نمی‌داد<ref>سید شرف الدین حسینی استرآبادی، تأویل الآیات، ص ۴۷۲ - ۴۷۳ و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۳۹.</ref> و از اینکه پس از ورود به [[مجلسی]]، کسی جلوی پای ایشان برخیزد، سخت اکراه داشت<ref>ترمذی، سنن، ج ۴، ص ۱۸۳ - ۱۸۴؛ فتح الباری، ج ۱۱، ص ۴۵ و مکارم الاخلاق، ص ۱۶.</ref>. مجلسش بالا و پایین نداشت و هیچ تفاوتی میان او و اصحابش دیده نمی‌شد و همگی حلقه‌وار می‌نشستند<ref>مکارم، الاخلاق، ص ۲۲ و بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۳۶.</ref>؛ از این رو، [[اعراب]] غریبی که به حضور مبارکش می‌رسیدند، ایشان را در میان جمع نمی‌شناختند؛ و می‌پرسیدند: "کدام یک از شما [[رسول]] خدایید؟"<ref>النسائی، السنن الکبری، ج ۳، ص ۴۴۳؛ ابن الأشعث السجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۱۲ و مکارم الاخلاق، ص ۱۶.</ref> روی [[زمین]] می‌نشست و [[غذا]] می‌خورد<ref>شیخ طوسی، الامالی، ص ۳۹۳؛ ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۰۸ و احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۲، ص۴۴۲.</ref> و موقع خوردن تکیه نمی‌داد<ref>الکافی،، ج ۶، ص۲۷۲؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۱۶۵؛ محمد بن یزید القزوینی، سنن ابن‌ماجه، ج ۱، ص ۸۹ و فتح الباری، ج۹، ص۴۷۲.</ref> و از اینکه به [[سلاطین]]، شباهت پیدا کند، کراهت داشت<ref>الکافی، ج ۶، ص ۲۷۲ و المحاسن، ج۲، ص۴۵۸.</ref>. با [[فقرا]] هم‌نشین بود<ref>جوامع السیره، ص ۳۴؛ قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۲۶۳ و المناقب، ج ۱، ص۱۴۶.</ref> و با [[مسکینان]] [[غذا]] می‌خورد<ref>الطبقات، الکبری، ج ۱، ص ۲۷۹؛ مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۱۲ و امالی طوسی، ص ۳۹۳.</ref> و با دست خود به آنان [[غذا]] می‌داد<ref>المناقب، ج۱، ص۱۴۶.</ref>. [[دعوت]] [[بندگان]] را می‌پذیرفت و هیچ دعوتی را کوچک نمی‌شمرد<ref>ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۱۵ و الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۷۹.</ref>؛ بسا میزبانی که غذای سفره‌اش در نانی جوین و دنبه‌ای بودار خلاصه شده بود<ref>تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۱۲۱؛ ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیه، ص ۱۹۰.</ref>؛ اما با این حال، آن [[حضرت]] با آغوشی باز آن را می‌پذیرفت و می‌فرمود: "اگر پاچه گوسفندی را به من هدیه دهند، آن را می‌پذیرم و اگر مرا به خوردن استخوان شانه و سردستی [[دعوت]] کنند، خواهم پذیرفت"<ref>مسند احمد، ج۲، ص۵۱۲؛ سنن ترمذی، ج۲، ص۳۹۷؛ الکافی، ج۵، ص۱۴۲ و الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۷۹-۲۸۰.</ref><ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۳۹-۵۴۰.</ref>.
*هرگاه به [[مجلسی]] وارد می‌شد، در نزدیک‌ترین جا به محل ورود می‌نشست<ref>الکافی، ج ۲، ص ۶۶۲؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص۳۱۸؛ المناقب، ج۱، ص۱۴۶؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۳۵۰؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج۱، ص۲۹۰ و الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۳۱۱.</ref>؛ در [[سلام]] کردن از همه، حتی از [[کودکان]] [[سبقت]] می‌گرفت<ref>صحیح بخاری، ج ۷، ص ۱۳۱؛ ابن ابی شیبه کوفی، المصنّف، ج ۶، ص ۱۴۴ و علی بن الجعد، مسند ابن الجعد، ص ۲۶۰.</ref>؛ با ثروتمند و [[فقیر]] [[مصافحه]] می‌کرد و دست خود را نمی‌کشید تا طرف مقابل دست خود را بکشد<ref>ارشاد القلوب، ج۱، ص ۱۱۵ و وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۵۴.</ref>. از بیماران حتی در دورترین نقاط [[شهر]] عیادت می‌فرمود<ref>جوامع السیره، ص۳۴؛ الشفا بتعریف و حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۲۴۸ و المناقب، ج ۱، ص ۱۴۶.</ref> و در تشییع جنازه‌ها حاضر می‌شد<ref>دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۳۰؛ مکارم الاخلاق، ص ۱۵ و الطبقات الکبری، ص ۲۷۹.</ref>. بر الاغ سوار می‌شد و دیگری را نیز بر ترک خود سوار می‌کرد<ref>ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۱۵ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۸۰.</ref>؛ بسیار پیش می‌آمد که بر الاغی بی‌پالان سوار می‌شد<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۷۹.</ref><ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۴۰-۵۴۱.</ref>.
*هرگاه به [[مجلسی]] وارد می‌شد، در نزدیک‌ترین جا به محل ورود می‌نشست<ref>الکافی، ج ۲، ص ۶۶۲؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص۳۱۸؛ المناقب، ج۱، ص۱۴۶؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۳۵۰؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج۱، ص۲۹۰ و الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۳۱۱.</ref>؛ در [[سلام]] کردن از همه، حتی از [[کودکان]] [[سبقت]] می‌گرفت<ref>صحیح بخاری، ج ۷، ص ۱۳۱؛ ابن ابی شیبه کوفی، المصنّف، ج ۶، ص ۱۴۴ و علی بن الجعد، مسند ابن الجعد، ص ۲۶۰.</ref>؛ با ثروتمند و [[فقیر]] [[مصافحه]] می‌کرد و دست خود را نمی‌کشید تا طرف مقابل دست خود را بکشد<ref>ارشاد القلوب، ج۱، ص ۱۱۵ و وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۵۴.</ref>. از بیماران حتی در دورترین نقاط [[شهر]] عیادت می‌فرمود<ref>جوامع السیره، ص۳۴؛ الشفا بتعریف و حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۲۴۸ و المناقب، ج ۱، ص ۱۴۶.</ref> و در تشییع جنازه‌ها حاضر می‌شد<ref>دلائل النبوه، ج ۱، ص ۳۳۰؛ مکارم الاخلاق، ص ۱۵ و الطبقات الکبری، ص ۲۷۹.</ref>. بر الاغ سوار می‌شد و دیگری را نیز بر ترک خود سوار می‌کرد<ref>ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۱۵ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۸۰.</ref>؛ بسیار پیش می‌آمد که بر الاغی بی‌پالان سوار می‌شد<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۷۹.</ref><ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۴۰-۵۴۱.</ref>.
خط ۲۵: خط ۲۵:


==تکلف نورزیدن در امور دینی‌==
==تکلف نورزیدن در امور دینی‌==
*از دیگر مواردی که بی‌تکلفی [[رسول خدا]]{{صل}} در آن نمودی [[آشکار]] داشت، تکلف نورزیدن ایشان در [[دین]] و مسائل مربوط به آن بود. آن [[حضرت]]، [[رفتار]] خارج از چهارچوب [[دین]] را نمی‌پذیرفت و در اجرای اموری که در [[شرع]] [[مقدس]]، حکمی برای آن صادر نشده بود، سخت نمی‌گرفت<ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۴۱.</ref>.
*از دیگر مواردی که بی‌تکلفی [[رسول خدا]]{{صل}} در آن نمودی آشکار داشت، تکلف نورزیدن ایشان در [[دین]] و مسائل مربوط به آن بود. آن [[حضرت]]، [[رفتار]] خارج از چهارچوب [[دین]] را نمی‌پذیرفت و در اجرای اموری که در [[شرع]] [[مقدس]]، حکمی برای آن صادر نشده بود، سخت نمی‌گرفت<ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۴۱.</ref>.
*آن [[حضرت]] حتی در راه [[تبلیغ]] [[آیین]] آسمانی خویش هم از سخت گرفتن بر غیر [[مسلمانان]] برای پیوستن به [[اسلام]] پرهیز داشت و زمانی که گروهی از [[مسلمانان]] به ایشان گفتند: "اگر کسانی را که بر آنان [[قدرت]] داری، به [[دین اسلام]] وادار کنی، قطعاً تعداد ما بیش از این خواهد شد و بر [[دشمنان]] خود [[برتری]] خواهیم یافت"، [[رسول خدا]]{{صل}} در پاسخ فرمود: "من، آن‌گونه نیستم که [[خدای عزوجل]] را [فردای [[قیامت]]] با پدید آوردن [[بدعت]] که به آن [[دستور]] داده نشده باشم، [[ملاقات]] کنم و من، اهل تکلف نیستم"<ref>{{متن حدیث|مَا كُنْتُ لِأَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِبِدْعَةٍ لَمْ‌ يُحْدِثْ‌ إِلَيَّ فِيهَا شَيْئاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِين‌}}؛ شیخ صدوق، التوحید، ص ۳۴۲؛ احمد بن علی الطبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۱۲ و عیون اخبار الرضا{{ع}}، ص ۱۳۵.</ref><ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۴۱.</ref>.
*آن [[حضرت]] حتی در راه [[تبلیغ]] [[آیین]] آسمانی خویش هم از سخت گرفتن بر غیر [[مسلمانان]] برای پیوستن به [[اسلام]] پرهیز داشت و زمانی که گروهی از [[مسلمانان]] به ایشان گفتند: "اگر کسانی را که بر آنان [[قدرت]] داری، به [[دین اسلام]] وادار کنی، قطعاً تعداد ما بیش از این خواهد شد و بر [[دشمنان]] خود [[برتری]] خواهیم یافت"، [[رسول خدا]]{{صل}} در پاسخ فرمود: "من، آن‌گونه نیستم که [[خدای عزوجل]] را [فردای [[قیامت]]] با پدید آوردن [[بدعت]] که به آن [[دستور]] داده نشده باشم، [[ملاقات]] کنم و من، اهل تکلف نیستم"<ref>{{متن حدیث|مَا كُنْتُ لِأَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِبِدْعَةٍ لَمْ‌ يُحْدِثْ‌ إِلَيَّ فِيهَا شَيْئاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِين‌}}؛ شیخ صدوق، التوحید، ص ۳۴۲؛ احمد بن علی الطبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۱۲ و عیون اخبار الرضا{{ع}}، ص ۱۳۵.</ref><ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۴۱.</ref>.
*تکلف نورزیدن در انجام عباداتی نظیر [[نماز]] از مصادیق دیگر بی‌تکلفی در [[سیره]] [[نبی]] [[خدا]] بود. [[روایت]] شده است که [[نماز]] آن [[حضرت]]، در عین کامل بودن، از [[نماز]] همه [[مردم]] سبک‌تر و خطبه‌اش از [[خطبه]] همه [[خطیبان]] کوتاه‌تر بود<ref>مکارم الاخلاق، ص ۲۳ و بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۳۷. در این باره در روایت مشابهی از جابر بن سمره چنین نقل شده است: «من با پیامبر اکرم{{صل}} نماز می‌گزاردم؛ هم نمازهایش میانه بود و هم سخنرانی‌اش». ر.ک: صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۱؛ سنن ترمذی، ج ۲، ص ۹: البیهقی، السنن الکبری، ج ۳، ص ۲۰۷ و مسند احمد، ج ۵، ص ۹۳.</ref>. ایشان به [[یاران]] خود نیز چنین توصیه می‌فرمود: "هرگاه یکی از شما با [[مردم]] به [[جماعت]] [[نماز]] گزارد، باید [[نماز]] را کوتاه بخواند؛ چرا که در میان [[نماز]] گزاران، [[ناتوان]]، [[بیمار]] و [[کهنسال]] [نیز] هست و هرگاه کسی از شما به تنهایی [[نماز]] می‌خواند، می‌تواند هر چه می‌خواهد، [[نماز]] را طولانی بگزارد"<ref>شافعی، کتاب الام، ج ۱، ص۱۸۷؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۷۱؛ عبدالرزاق صنعانی، المصنّف، ص ۳۶۲ و ابن حبان، صحیح، ج۵، ص۵۷.</ref>. و می‌فرمود: "این [[دین]]، [[استوار]] است، پس در آن [[پسندیده]] [[رفتار]] کن و [[عبادت]] پروردگارت را برای خویشتن، سخت قرار مده؛ چون که [[زیاده‌روی]] کننده نه سفر را به پایان می‌رساند و نه مرکبی برای خود باقی می‌گذارد"<ref>الکافی، ج۲، ص۸۶؛ بیهقی، السنن الکبری، ج ۳، ص۱۷؛ ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۲، ص ۱۸۴؛ جلال‌الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۸۴ و کنزالعمال، ج۳، ص۳۶.</ref><ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۴۲.</ref>.
*تکلف نورزیدن در انجام عباداتی نظیر [[نماز]] از مصادیق دیگر بی‌تکلفی در [[سیره]] [[نبی]] [[خدا]] بود. [[روایت]] شده است که [[نماز]] آن [[حضرت]]، در عین کامل بودن، از [[نماز]] همه [[مردم]] سبک‌تر و خطبه‌اش از [[خطبه]] همه [[خطیبان]] کوتاه‌تر بود<ref>مکارم الاخلاق، ص ۲۳ و بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۳۷. در این باره در روایت مشابهی از جابر بن سمره چنین نقل شده است: «من با پیامبر اکرم{{صل}} نماز می‌گزاردم؛ هم نمازهایش میانه بود و هم سخنرانی‌اش». ر.ک: صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۱؛ سنن ترمذی، ج ۲، ص ۹: البیهقی، السنن الکبری، ج ۳، ص ۲۰۷ و مسند احمد، ج ۵، ص ۹۳.</ref>. ایشان به [[یاران]] خود نیز چنین توصیه می‌فرمود: "هرگاه یکی از شما با [[مردم]] به [[جماعت]] [[نماز]] گزارد، باید [[نماز]] را کوتاه بخواند؛ چرا که در میان [[نماز]] گزاران، [[ناتوان]]، [[بیمار]] و [[کهنسال]] [نیز] هست و هرگاه کسی از شما به تنهایی [[نماز]] می‌خواند، می‌تواند هر چه می‌خواهد، [[نماز]] را طولانی بگزارد"<ref>شافعی، کتاب الام، ج ۱، ص۱۸۷؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۷۱؛ عبدالرزاق صنعانی، المصنّف، ص ۳۶۲ و ابن حبان، صحیح، ج۵، ص۵۷.</ref>. و می‌فرمود: "این [[دین]]، [[استوار]] است، پس در آن [[پسندیده]] [[رفتار]] کن و [[عبادت]] پروردگارت را برای خویشتن، سخت قرار مده؛ چون که [[زیاده‌روی]] کننده نه سفر را به پایان می‌رساند و نه مرکبی برای خود باقی می‌گذارد"<ref>الکافی، ج۲، ص۸۶؛ بیهقی، السنن الکبری، ج ۳، ص۱۷؛ ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۲، ص ۱۸۴؛ جلال‌الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۸۴ و کنزالعمال، ج۳، ص۳۶.</ref><ref> [[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۴۲.</ref>.
۲۱۸٬۱۹۵

ویرایش