مبانی قرآنی انتظار موعود: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان'
جز (جایگزینی متن - 'واحد' به 'واحد') |
جز (جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
*'''[[تفسیر]]''': | *'''[[تفسیر]]''': | ||
#'''معنای لغوی [[تفسیر]]''': کلمه [[تفسیر]] در لغت به معنای "روشن نمودن و [[تبیین]]" است. اهل [[ادب]] برای آن دو ریشه ذکر کردهاند که هر دو به معنای "[[کشف]]" است: یکی "فسر" و دیگری "سفر" که مقلوب "فسر" است؛ مانند "أسفر الصبح؛ صبح روشن شد." یا "أسفرت المرأة من وجهها؛ [[زن]] روی باز کرد و صورتش نمایان شد"<ref>الجوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربیة)، تحقیق: احمد الغفور عطار، تهران، امیری، ۱۳۶۸، ماده سفر.</ref>. تفاوت این دو آن است که: "سفره به معنای [[کشف]] ظاهری و مادی و "افسر" به معنی [[کشف]] [[باطنی]] و [[معنوی]] به کار میرود. چنانکه راغب اصفهانی میگوید: "فسر به معنای اظهار معنای معقول است"<ref>راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن فی غریب القرآن، تحقیق: ندیم مرعشی، بیروت، دارالکلمات العربی، ۱۳۹۲ ه- . ق. ماده فسر.</ref>. | #'''معنای لغوی [[تفسیر]]''': کلمه [[تفسیر]] در لغت به معنای "روشن نمودن و [[تبیین]]" است. اهل [[ادب]] برای آن دو ریشه ذکر کردهاند که هر دو به معنای "[[کشف]]" است: یکی "فسر" و دیگری "سفر" که مقلوب "فسر" است؛ مانند "أسفر الصبح؛ صبح روشن شد." یا "أسفرت المرأة من وجهها؛ [[زن]] روی باز کرد و صورتش نمایان شد"<ref>الجوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربیة)، تحقیق: احمد الغفور عطار، تهران، امیری، ۱۳۶۸، ماده سفر.</ref>. تفاوت این دو آن است که: "سفره به معنای [[کشف]] ظاهری و مادی و "افسر" به معنی [[کشف]] [[باطنی]] و [[معنوی]] به کار میرود. چنانکه راغب اصفهانی میگوید: "فسر به معنای اظهار معنای معقول است"<ref>راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن فی غریب القرآن، تحقیق: ندیم مرعشی، بیروت، دارالکلمات العربی، ۱۳۹۲ ه- . ق. ماده فسر.</ref>. | ||
#'''معنای اصطلاحی [[تفسیر]]''': در مورد معنای اصطلاحی [[تفسیر]]، [[مفسران]] [[علوم قرآنی]]<ref>ر.ک: بدرالدین زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، چاپ اول: بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۸ ه- ق، ج ۳، ص ۱۴۸؛ محمد بن یوسف ابوحیان اندلسی، البحر المحیط، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ ه- ق، ج ۱، ص ۱۴؛ فضل بن حسن بن طبرسی، مجمع البیان لعلوم القرآن، چاپ اول: بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۷ ه- ق، ج ۱، ص ۸؛ محمدحسین ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج ۱، ص ۱۱.</ref> نظرات گوناگونی دارند، ولی با بررسی احوال [[مفسران]] در قرون مختلف و بررسی عملکرد ایشان در کتابهای [[تفسیر]]، تعریفی واحد از [[علم تفسیر]] حاصل میشود. هر چند که ایشان به الفاظ و شکلهای مختلف از آن تعبیر کرده باشند. این تعریف واحد "بیان مقصود [[الهی]] از الفاظ و [[آیات قرآن کریم]]" است. چنانکه ملاحظه میشود در اینجا نوعی ارتباط و هماهنگی میان معنای اصطلاحی [[تفسیر]] و معنای لغوی و لفظی آن یعنی "[[کشف]] و بیان" وجود دارد. نقش [[تفسیر]]، پرده برداری از مدلول لفظ و بیان معنای آن است. در نتیجه بیان معنای ظاهری لفظ که از ظاهر [[کلام]] به ذهن میرسد، [[تفسیر]] نامیده نمیشود و به تعبیر [[شهید صدر]]، [[کشف]] و بیان در معنای آن است. در نتیجه واژه "بیان" در معنای کلمه [[تفسیر]]، به وجود درجهای از خفا و پیچیدگی در معنا اشاره دارد به گونهای که این | #'''معنای اصطلاحی [[تفسیر]]''': در مورد معنای اصطلاحی [[تفسیر]]، [[مفسران]] [[علوم قرآنی]]<ref>ر.ک: بدرالدین زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، چاپ اول: بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۸ ه- ق، ج ۳، ص ۱۴۸؛ محمد بن یوسف ابوحیان اندلسی، البحر المحیط، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ ه- ق، ج ۱، ص ۱۴؛ فضل بن حسن بن طبرسی، مجمع البیان لعلوم القرآن، چاپ اول: بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۷ ه- ق، ج ۱، ص ۸؛ محمدحسین ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج ۱، ص ۱۱.</ref> نظرات گوناگونی دارند، ولی با بررسی احوال [[مفسران]] در قرون مختلف و بررسی عملکرد ایشان در کتابهای [[تفسیر]]، تعریفی واحد از [[علم تفسیر]] حاصل میشود. هر چند که ایشان به الفاظ و شکلهای مختلف از آن تعبیر کرده باشند. این تعریف واحد "بیان مقصود [[الهی]] از الفاظ و [[آیات قرآن کریم]]" است. چنانکه ملاحظه میشود در اینجا نوعی ارتباط و هماهنگی میان معنای اصطلاحی [[تفسیر]] و معنای لغوی و لفظی آن یعنی "[[کشف]] و بیان" وجود دارد. نقش [[تفسیر]]، پرده برداری از مدلول لفظ و بیان معنای آن است. در نتیجه بیان معنای ظاهری لفظ که از ظاهر [[کلام]] به ذهن میرسد، [[تفسیر]] نامیده نمیشود و به تعبیر [[شهید صدر]]، [[کشف]] و بیان در معنای آن است. در نتیجه واژه "بیان" در معنای کلمه [[تفسیر]]، به وجود درجهای از خفا و پیچیدگی در معنا اشاره دارد به گونهای که این پنهان بودگی و پیچیدگی از طریق عمل [[تفسیر]]، [[کشف]] و بر طرف میگردد. البته در برخی موارد ذکر معنای ظاهر نیز [[تفسیر]] و اظهار امر پنهان محسوب میشود؛ زیرا گاهی اوقات نوعی خفا و پیچیدگی در [[کلام]] ظاهر نیز وجود دارد که احتیاج به اظهار و روشنگری دارد. بنابراین، [[تفسیر]]، مفهومی نسبی است؛ چرا که معنای واحد ممکن است نسبت به شخصی احتیاج به بیان و پردهبرداری داشته باشد، در حالی که نسبت به شخص دیگر چنین نیازی نباشد. در مجموع به نظر میرسد. [[بهترین]] معنا برای واژه "[[تفسیر]]"، معنای اخیر باشد که مورد تأیید بسیاری از [[مفسران]] و [[دانشمندان]] [[علوم قرآنی]] قرار گرفته و منظور ما در این فصل نیز همین معناست. | ||
*'''[[تأویل]]''':از آنجا که در بسیاری از [[روایات تفسیری]] افزون بر [[تفسیر]] [[آیه]]، به [[تأویل]] آن نیز اشاره شده یا اینکه فقط [[تأویل]] [[آیه]] بیان شده است و با [[عنایت]] به اینکه واژه [[تأویل]] از واژههایی است که در بین محققان دارای معانی مختلفی است، در اینجا به بررسی واژه [[تأویل]] میپردازیم تا معلوم شود مقصود ما از واژه [[تأویل]] در این فصل کدام یک از معانی آن است. | *'''[[تأویل]]''':از آنجا که در بسیاری از [[روایات تفسیری]] افزون بر [[تفسیر]] [[آیه]]، به [[تأویل]] آن نیز اشاره شده یا اینکه فقط [[تأویل]] [[آیه]] بیان شده است و با [[عنایت]] به اینکه واژه [[تأویل]] از واژههایی است که در بین محققان دارای معانی مختلفی است، در اینجا به بررسی واژه [[تأویل]] میپردازیم تا معلوم شود مقصود ما از واژه [[تأویل]] در این فصل کدام یک از معانی آن است. |