شکرگزاری در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان') |
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
*[[فضیلت]] سپاسداشت از نعمتهای [[حضرت حق]] نیز همچون دیگر [[فضائل اخلاقی]]، از مراتب و درجاتی چند برخوردار است. به مهمترین این مراتب در اینجا اشاره میکنیم. | *[[فضیلت]] سپاسداشت از نعمتهای [[حضرت حق]] نیز همچون دیگر [[فضائل اخلاقی]]، از مراتب و درجاتی چند برخوردار است. به مهمترین این مراتب در اینجا اشاره میکنیم. | ||
===مرتبه نخست=== | ===مرتبه نخست=== | ||
*این مرتبه که ضعیفترین مراتب این [[فضیلت]] [[اخلاقی]] است، آن است که [[آدمی]] نعمتهای [[حضرت حق]] را به [[سپاس]] گیرد، و بر آن [[شکر]] گذارد. این [[نعمتها]] شامل نعمتهای | *این مرتبه که ضعیفترین مراتب این [[فضیلت]] [[اخلاقی]] است، آن است که [[آدمی]] نعمتهای [[حضرت حق]] را به [[سپاس]] گیرد، و بر آن [[شکر]] گذارد. این [[نعمتها]] شامل نعمتهای آشکار و مخفی او - جلَّ وعلا! - خواهد بود: {{متن قرآن|وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً}}<ref>«و نعمتهای آشکار و پنهان خود را بر شما تمام کرد؟» سوره لقمان، آیه ۲۰.</ref>. | ||
*پُر واضح است که هیچکس نمیتواند آنگونه که سزاوار نعمتهای اوست، به [[شکر]] آن [[نعمتها]] بپردازد؛ چه به شمارش گرفتن این [[نعمتها]] مقدور هیچکس نبوده برای او ممکن نیست: {{متن قرآن|وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا}}<ref>«و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمیتوانید شمار کرد» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref>. | *پُر واضح است که هیچکس نمیتواند آنگونه که سزاوار نعمتهای اوست، به [[شکر]] آن [[نعمتها]] بپردازد؛ چه به شمارش گرفتن این [[نعمتها]] مقدور هیچکس نبوده برای او ممکن نیست: {{متن قرآن|وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا}}<ref>«و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمیتوانید شمار کرد» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref>. | ||
*آیا هیچ سپاسگذاری که در [[مقام]] [[سپاس]] از نعمتهای [[حضرت حق]] است، میتواند [[شکر نعمت]] اعضاء ظاهر و | *آیا هیچ سپاسگذاری که در [[مقام]] [[سپاس]] از نعمتهای [[حضرت حق]] است، میتواند [[شکر نعمت]] اعضاء ظاهر و آشکار [[بدن]] خود را به طور کامل به انجام رساند؟!، اعضایی همچون چشم و گوش و دست و...، نیز اعضاء پنهان [[انسان]] همچون [[عقل]] و [[روح]] و..، نعمتهای آشکار ظاهری او همچون [[سلامتی]]، [[امنیت]] و... و نعمتهای پنهان او همچون [[اسلام]]، [[ولایت]] ائمّه هدی{{عم}}، [[هدایت]] و...؛ | ||
*هرگز هیچکس نمیتواند حتی بخشی از این [[نعمتها]] را [[سپاس]] گذارد و از عهده [[شکر]] آن برآید!. [[حضرت حق]] خود در این رابطه میفرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمیدانستید و برای شما گوش و چشم و دل نهاد باشد که سپاس گزارید» سوره نحل، آیه ۷۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱.</ref>. | *هرگز هیچکس نمیتواند حتی بخشی از این [[نعمتها]] را [[سپاس]] گذارد و از عهده [[شکر]] آن برآید!. [[حضرت حق]] خود در این رابطه میفرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمیدانستید و برای شما گوش و چشم و دل نهاد باشد که سپاس گزارید» سوره نحل، آیه ۷۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱.</ref>. | ||
*نیز از [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} حکایت میفرماید که: {{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ وَالَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ}}<ref>«همان که مرا آفرید و همو راهنماییام میکند و همان که به من میخوراند و مینوشاند و چون بیمار شوم اوست که بهبودیام میبخشد و همان که مرا میمیراند سپس زنده میگرداند و همان که امید میبرم در روز پاداش و کیفر لغزش مرا ببخشاید» سوره شعراء، آیه ۷۸-۸۲.</ref> | *نیز از [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} حکایت میفرماید که: {{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ وَالَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ}}<ref>«همان که مرا آفرید و همو راهنماییام میکند و همان که به من میخوراند و مینوشاند و چون بیمار شوم اوست که بهبودیام میبخشد و همان که مرا میمیراند سپس زنده میگرداند و همان که امید میبرم در روز پاداش و کیفر لغزش مرا ببخشاید» سوره شعراء، آیه ۷۸-۸۲.</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
*در این حال [[انسان]] به [[یقین]] دست مییابد، و به دیگر سخن از [[مرتبه علم]] به مرتبه [[ایمان]] ارتقاء مییابد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۷.</ref>. | *در این حال [[انسان]] به [[یقین]] دست مییابد، و به دیگر سخن از [[مرتبه علم]] به مرتبه [[ایمان]] ارتقاء مییابد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۷.</ref>. | ||
===مرتبه سوّم=== | ===مرتبه سوّم=== | ||
*مرتبه سوم این [[فضیلت]]، که شدیدترین مراتب آن است، سپاسگذاری از [[حضرت حق]] است تنها به آن [[دلیل]] که او [[شایسته]] این [[سپاس]] میباشد. در این حال شاکر نه نظری به نعمتهای | *مرتبه سوم این [[فضیلت]]، که شدیدترین مراتب آن است، سپاسگذاری از [[حضرت حق]] است تنها به آن [[دلیل]] که او [[شایسته]] این [[سپاس]] میباشد. در این حال شاکر نه نظری به نعمتهای آشکار او دارد و نه نه نظری به نعمتهای پنهان او، نه به [[الطاف]] خفیِ او مینگرد و نه به [[الطاف]] جلیِ او، بلکه تنها و تنها به خود نعمتگذار [[حقیقی]] [[علی]] الإطلاق مینگرد و بس. | ||
*این [[شکر]] "[[حمد]]" خوانده میشود، چه تفاوت میان "[[شکر]]" و "[[حمد]]" نزد لغتپژوهان [[عرب]]، آن است که [[شکر]] بر آنکه نعمتی میبخشد گذارده میشود، و [[حمد]] بر آنکه کامل است گفته میشود. از این رو آنکه [[سپاس]] [[حضرت حق]] را بدان جهت که بر [[بندگان]] نعمتی ارزانی داشته میگذارد، او را "[[شکر]]" گفته؛ و آنکه او را از آن رو که دارای کمال مطلق است [[سپاس]] میگذارد، او را "[[حمد]]" کرده است. | *این [[شکر]] "[[حمد]]" خوانده میشود، چه تفاوت میان "[[شکر]]" و "[[حمد]]" نزد لغتپژوهان [[عرب]]، آن است که [[شکر]] بر آنکه نعمتی میبخشد گذارده میشود، و [[حمد]] بر آنکه کامل است گفته میشود. از این رو آنکه [[سپاس]] [[حضرت حق]] را بدان جهت که بر [[بندگان]] نعمتی ارزانی داشته میگذارد، او را "[[شکر]]" گفته؛ و آنکه او را از آن رو که دارای کمال مطلق است [[سپاس]] میگذارد، او را "[[حمد]]" کرده است. | ||
*این مرتبه از [[شکرگذاری]]، در شمار [[برترین]] عبادتها قرار دارد، و نیز از بالاترین مراتب [[بندگی]] است. [[اهل دل]] هیچ چیزی را [[برتر]] و بالاتر از [[حمد]] [[حضرت حق]] نمیدانند؛ دلیل آنان بر این مطلب آن است که خود [[حضرت حق]]، [[نامه]] آسمانیاش را بعد از یادکرد از نام [[مبارک]] خود، با [[حمد]] و ثنای خویش آغاز کرده است: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> | *این مرتبه از [[شکرگذاری]]، در شمار [[برترین]] عبادتها قرار دارد، و نیز از بالاترین مراتب [[بندگی]] است. [[اهل دل]] هیچ چیزی را [[برتر]] و بالاتر از [[حمد]] [[حضرت حق]] نمیدانند؛ دلیل آنان بر این مطلب آن است که خود [[حضرت حق]]، [[نامه]] آسمانیاش را بعد از یادکرد از نام [[مبارک]] خود، با [[حمد]] و ثنای خویش آغاز کرده است: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
==انواع [[شکرگذاری]] نسبت به [[حضرت حق]]== | ==انواع [[شکرگذاری]] نسبت به [[حضرت حق]]== | ||
*[[شکرگذاری]] از [[حضرت حق]]، خود به اقسامی چند تقسیم میشود. در اینجا به شماری از این اقسام اشاره میکنیم. | *[[شکرگذاری]] از [[حضرت حق]]، خود به اقسامی چند تقسیم میشود. در اینجا به شماری از این اقسام اشاره میکنیم. | ||
#'''[[شکر]] [[اعتقادی]]:''' منظور از این نوع از [[شکرگذاری]]، آن است که [[انسان]] بنا بر [[اعتقاد]] خود به [[سپاس]] از معبود بپردازد. این نوع از [[شکر]]، ویژه کسی است که در مییابد وفاء نسبت به [[حضرت حق]] با [[شکر]] نعمتهای او تلازم داشته، نه تنها بدون این [[سپاس]] نمیتوان به [[وفاداری]] نسبت به او پرداخت، که اگر کسی او را [[سپاس]] نگوید در [[حقیقت]] به کفران نعمتهای او پرداخته است. این، "[[شکر]] [[عقلی]]" است که مرتبهای از مراتب [[شکر]] را نمایش میدهد. پس از آن، کسی که از این مرتبه درگذرد و به آن [[ایمان]] و ایقان یابد، به "[[شکر قلبی]]" نائل میشود. | #'''[[شکر]] [[اعتقادی]]:''' منظور از این نوع از [[شکرگذاری]]، آن است که [[انسان]] بنا بر [[اعتقاد]] خود به [[سپاس]] از معبود بپردازد. این نوع از [[شکر]]، ویژه کسی است که در مییابد وفاء نسبت به [[حضرت حق]] با [[شکر]] نعمتهای او تلازم داشته، نه تنها بدون این [[سپاس]] نمیتوان به [[وفاداری]] نسبت به او پرداخت، که اگر کسی او را [[سپاس]] نگوید در [[حقیقت]] به کفران نعمتهای او پرداخته است. این، "[[شکر]] [[عقلی]]" است که مرتبهای از مراتب [[شکر]] را نمایش میدهد. پس از آن، کسی که از این مرتبه درگذرد و به آن [[ایمان]] و ایقان یابد، به "[[شکر قلبی]]" نائل میشود. آشکار است که رسیدن به آن مرتبه نخستین آسان، و نائل شدن به این مرتبه دوم سخت دشوار است؛ و تنها با انجام [[عبادات]] خاصّی ممکن میشود. | ||
#'''[[شکر زبانی]]:''' [[شکر زبانی]]، آن است که [[انسان]] [[خداوند]] را در حالی [[شکر]] گوید، که [[اعتقاد]] کامل بدان داشته باشد که او نعمتهایی | #'''[[شکر زبانی]]:''' [[شکر زبانی]]، آن است که [[انسان]] [[خداوند]] را در حالی [[شکر]] گوید، که [[اعتقاد]] کامل بدان داشته باشد که او نعمتهایی آشکار و پنهان بدو بخشیده است. به تعبیر دیگر، این نوع از [[شکرگذاری]]، بیان زبانی مکنونات قلبی است. این مقدار از سپاسگذاری، همان چیزی است که در عموم [[آیات]] و [[روایات]] مربوط به این مطلب، به اشاره گرفته شده است. [[شکر]] زبانی همان شکری است که ثوابهای بسیاری در [[قرآن]] و [[حدیث]] بر آن مترتّب شده، و دستکم از مصادیق بارز آن است. اَوراد، اَذکار، حمدها و تقدیسهایی که در میان [[اهل دل]] مشهور شده و آنان بر [[خواندن]] آن مداومت مینمایند نیز، از همین نوع بوده؛ همانگونه که ختمهای فراوانی که برای برآورده شدن حاجتهای [[انسان]] و رفع [[بلاها]] از او وارد شده نیز، از همین نوع میباشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۹.</ref>. | ||
#'''[[شکر عملی]]:''' [[شکر]] عملی آن است که [[آدمی]] نعمتهای [[حضرت حق]] را در آنچه موجب رضای اوست به کار گیرد. این نوع از [[شکرگذاری]]، همان [[شکر]] [[حقیقی]] بوده، رسیدن به آن در [[غایت]] صعوبت و [[سختی]] است؛ به ویژه آنکه مراتب این نوع از [[شکرگذاری]] خود بسیار بوده و رسیدن به برخی از این مراتب، به [[حقیقت]] به عمری [[مجاهده]] و تلاش [[نیازمند]] است. نمونه را، [[خداوند متعال]] [[قلب]] [[انسان]] را به عنوان محلّ [[انوار]] خود آفریده است، حال هرکس [[قلب]] را از آن [[انوار]] انباشته نماید و چیزی جز از آن را در آن راه ندهد، [[شکر]] او را بر این [[نعمت]] گذاره است؛ امّا آن کس که هوای خویش را بر قلبش [[حکمران]] سازد و یا آن را با رذائلی چند آلوده و تباه سازد، این [[نعمت]] را کفران کرده از عهده [[شکر]] آن برنیامده است. به همین ترتیب هرکس [[عمر]] خویش را در راهی غیر از [[رضایت]] او صرف نماید، به [[کفران نعمت]] پرداخته است؛ چه [[فرصت]] حیات از ارزشمندترین [[نعمتها]] است، از این رو شکرگذار این [[نعمت]] کسی است که آن را در آنچه [[هدف آفرینش]] آن است، صرف نموده به تحصیل مراتب [[عالی]] انسانی بپردازد، تا سرانجام به مراتب والای لقاء [[الهی]] نائل شود. | #'''[[شکر عملی]]:''' [[شکر]] عملی آن است که [[آدمی]] نعمتهای [[حضرت حق]] را در آنچه موجب رضای اوست به کار گیرد. این نوع از [[شکرگذاری]]، همان [[شکر]] [[حقیقی]] بوده، رسیدن به آن در [[غایت]] صعوبت و [[سختی]] است؛ به ویژه آنکه مراتب این نوع از [[شکرگذاری]] خود بسیار بوده و رسیدن به برخی از این مراتب، به [[حقیقت]] به عمری [[مجاهده]] و تلاش [[نیازمند]] است. نمونه را، [[خداوند متعال]] [[قلب]] [[انسان]] را به عنوان محلّ [[انوار]] خود آفریده است، حال هرکس [[قلب]] را از آن [[انوار]] انباشته نماید و چیزی جز از آن را در آن راه ندهد، [[شکر]] او را بر این [[نعمت]] گذاره است؛ امّا آن کس که هوای خویش را بر قلبش [[حکمران]] سازد و یا آن را با رذائلی چند آلوده و تباه سازد، این [[نعمت]] را کفران کرده از عهده [[شکر]] آن برنیامده است. به همین ترتیب هرکس [[عمر]] خویش را در راهی غیر از [[رضایت]] او صرف نماید، به [[کفران نعمت]] پرداخته است؛ چه [[فرصت]] حیات از ارزشمندترین [[نعمتها]] است، از این رو شکرگذار این [[نعمت]] کسی است که آن را در آنچه [[هدف آفرینش]] آن است، صرف نموده به تحصیل مراتب [[عالی]] انسانی بپردازد، تا سرانجام به مراتب والای لقاء [[الهی]] نائل شود. | ||
*به همین ترتیب هرکس اعضاء بدنش را در به دست آوردن کمال آن به کار گیرد، [[ثروت]] خود را در به دست آوردن [[رضایت]] او صرف نماید، و... نه در شمار منکران [[نعمت]] او، که در شمار سپاسگذاران و شاکران خواهد بود. | *به همین ترتیب هرکس اعضاء بدنش را در به دست آوردن کمال آن به کار گیرد، [[ثروت]] خود را در به دست آوردن [[رضایت]] او صرف نماید، و... نه در شمار منکران [[نعمت]] او، که در شمار سپاسگذاران و شاکران خواهد بود. |