پرش به محتوا

اصلاحات علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'صدر' به 'صدر'
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت')
جز (جایگزینی متن - 'صدر' به 'صدر')
خط ۱۳: خط ۱۳:


==مقدمه==
==مقدمه==
* اصلاحات علوی بر مبنای [[شرع]] و رعایت [[موازین]] [[الهی]] و دوری از [[خودخواهی]] و حرمت‌شکنی و خودسوزی است. می‌فرماید: {{عربی|انّی لعالم بما یصلحکم و یقیم أودکم، و لکنّی لا أری إصلاحکم بإفساد نفسی}}<ref>«من می‌دانم چه چیزی شما را اصلاح می‌کند و کژیهای شما را استوار می‌سازد، لکن اصلاح شما را با تباه‌کردن خودم روا نمی‌بینم». نهج البلاغه، خطبه ۶۹</ref> تحقق [[اصلاحات]] در [[جامعه]] از راه [[اصلاح]] [[مسؤولان]] و متولّیان است، آنگونه که [[فساد]] [[رعیت]]  هم نتیجۀ [[فساد]] [[حکّام]] است. [[امام علی|امیر مؤمنان]] می‌فرماید: {{عربی|"فلیست تصلح الرّعیّة إلاّ بصلاح الولاة"}}<ref>«مردم جز با صلاح والیان، اصلاح نمی‌شوند». نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶</ref> مفاسدی که [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} هنگام [[تصدی]] [[خلافت]] با آنها مواجه بود، عبارت بود از: [[تبعیض]] در بهره‌گیری از [[بیت المال]]، [[حیف]] و میل [[اموال عمومی]]، [[انحراف]] در روش تصدّی‌گری امور، احیای [[فرهنگ جاهلی]]، رواج بی‌تقوایی و [[مفاسد اجتماعی]]، تعطیل [[احکام خدا]]، [[ترویج]] [[بدعت]] و [[باطل]] و [[مفاسد]] [[اقتصادی]]. اصلاحات علوی مقابلۀ همه‌جانبه با همۀ این [[مفاسد]] بود. خطبۀ او در آغاز [[خلافت]] و پس از [[بیعت]] [[مردم]]، ترسیمی از شیوۀ [[اصلاحات]] آن [[حضرت]] است: {{عربی|ذمّتی بما اقول رهینة...}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶</ref> پیشاهنگی [[والی]] و [[حاکم]] در عمل به [[احکام]] [[خدا]] و رعایت [[حق]]، شاخصۀ دیگر اصلاحات علوی است. وی [[سوگند]] می‌خورد که اگر [[مردم]] را به [[طاعت]] [[دعوت]] می‌کند یا از [[معصیت]] [[نهی]] می‌کند، خودش جلوتر از همه به آن عمل می‌کند: {{عربی|ما احثّکم علی طاعة الاّ و أسبقکم الیها و لا انهاکم عن معصیة إلاّ و اتناهی قبلکم عنها}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵</ref>. آن [[حضرت]] در [[برنامه‌های اصلاحی]]، با نیّتی [[الهی]] وارد عمل می‌شد، به خوش آمدن یا رنجیدن کسی در راه ادای [[تکلیف]] اعتنایی نداشت، برای اجرای [[حق]]، حتی کسانی را هم از دست می‌داد، تلخی [[حق]] را بر شیرینی مجامله و سازشکاری و [[تسامح]] ترجیح می‌داد، در [[کیفر]] خیانتکار هیچ ملاحظه‌کاری نمی‌کرد و چون خود را [[مشروع]] می‌دانست و [[حمایت]] مردمی را داشت، [[قاطع]] بود، [[شایسته‌سالاری]] را در [[عزل]] و نصب‌ها ملاک قرار می‌داد، برای نقد دلسوزانه میدان و مجال می‌داد، امّا [[تخریب]] و براندازی را برنمی‌تافت، برای [[حفظ]] [[سلطه]] و [[قدرت]]، از محدودۀ [[حق]] و [[عدل]] بیرون نمی‌رفت {{عربی|أتأمرونی ان اطلب النّصر بالجور فیمن ولّیت علیه؟}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۶</ref> [[حق]] را بیش از هرچیز دیگر به [[مصلحت]] می‌دید، برای [[اصلاح]] ساختار [[اداری]] جلوی استفاده‌های ناروا از [[بیت المال]] و [[مقام]] و موقعیت و [[خویشاوندی]] و رابطه را می‌گرفت و برای لحظه‌ای هم بر سر [[پست]] ماندن ناصالحان را [[تحمّل]] نمی‌کرد، [[نظارت]] و بازرسی دقیق بر عمل کارگزارانش داشت و به آنان [[آزادی]] بی‌قید و شرط نمی‌داد، برای متخلّفان حاشیۀ امنی قائل نمی‌شد و سوءاستفاده‌گران را برای [[رهایی]] از تعقیب و [[کیفر]] مجال بهره گرفتن از رابطه نمی‌داد، پرونده‌داران در حکومت‌های [[فاسد]] را به [[همکاری]] نمی‌پذیرفت و در [[مسؤولیت]] سپردن به اشخاص، [[کاردانی]]، [[دینداری]] و [[امانت]] را ملاک قرار می‌داد، بیش از خراج‌گیری به آبادگری اهمیت می‌داد و بیش از [[رفاه اقتصادی]] به [[رشد معنوی]] می‌اندیشید، از سرمایه‌های بادآورده حساب می‌کشید، [[برابری]] در برابر [[قانون]] را [[سیاست]] خود ساخته بود و خود بیش از همه به آن گردن می‌نهاد، برای برخورداری همگانی از غذای خوب و [[مسکن]] مناسب می‌کوشید، [[عدالت اجتماعی]]، [[آزادی اجتماعی]]، قانون‌گرایی، همسانی [[والیان]] با [[مردم]]، احقاق [[حقوق]] آسیب‌پذیران، [[مدیریت]] کارآمد و مکتبی با [[کارگزاران]] باتقوا و [[خداترس]] و [[ساده‌زیست]] را در [[صدر]] [[برنامه‌های اصلاحی]] خویش قرار می‌داد و [[مصلحت]] و [[منفعت]] عمومی را بر [[منافع]] و خواسته‌های [[خواص]] و حاشیه‌نشینان پرتوقع و کم‌کار مقدم می‌داشت، آنگونه که در توصیه‌هایش به [[مالک اشتر]] نیز آمده است ({{عربی|و لکن احبّ الأمور...}}). اصلاحات علوی، تلاش برای اقامۀ [[عدل]] و [[رفع ظلم]] و تأمین [[معیشت]] برای عموم و [[برابری]] [[حقوقی]] افراد و [[مساوات]] در [[بیت المال]] و [[پرهیز]] از [[نابرابری]] بود<ref>در این زمینه ر. ک: مجلۀ «حوزه»، شمارۀ ۱۰۱ و ۱۰۲(بهمن و اسفند ۱۳۷۹، ویژۀ اصلاحات علوی)، «موسوعة الامام علی بن ابی طالب» ج ۴ ص ۱۰۵</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۷۹.</ref>.
* اصلاحات علوی بر مبنای [[شرع]] و رعایت [[موازین]] [[الهی]] و دوری از [[خودخواهی]] و حرمت‌شکنی و خودسوزی است. می‌فرماید: {{عربی|انّی لعالم بما یصلحکم و یقیم أودکم، و لکنّی لا أری إصلاحکم بإفساد نفسی}}<ref>«من می‌دانم چه چیزی شما را اصلاح می‌کند و کژیهای شما را استوار می‌سازد، لکن اصلاح شما را با تباه‌کردن خودم روا نمی‌بینم». نهج البلاغه، خطبه ۶۹</ref> تحقق [[اصلاحات]] در [[جامعه]] از راه [[اصلاح]] [[مسؤولان]] و متولّیان است، آنگونه که [[فساد]] [[رعیت]]  هم نتیجۀ [[فساد]] [[حکّام]] است. [[امام علی|امیر مؤمنان]] می‌فرماید: {{عربی|"فلیست تصلح الرّعیّة إلاّ بصلاح الولاة"}}<ref>«مردم جز با صلاح والیان، اصلاح نمی‌شوند». نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶</ref> مفاسدی که [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} هنگام [[تصدی]] [[خلافت]] با آنها مواجه بود، عبارت بود از: [[تبعیض]] در بهره‌گیری از [[بیت المال]]، [[حیف]] و میل [[اموال عمومی]]، [[انحراف]] در روش تصدّی‌گری امور، احیای [[فرهنگ جاهلی]]، رواج بی‌تقوایی و [[مفاسد اجتماعی]]، تعطیل [[احکام خدا]]، [[ترویج]] [[بدعت]] و [[باطل]] و [[مفاسد]] [[اقتصادی]]. اصلاحات علوی مقابلۀ همه‌جانبه با همۀ این [[مفاسد]] بود. خطبۀ او در آغاز [[خلافت]] و پس از [[بیعت]] [[مردم]]، ترسیمی از شیوۀ [[اصلاحات]] آن [[حضرت]] است: {{عربی|ذمّتی بما اقول رهینة...}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶</ref> پیشاهنگی [[والی]] و [[حاکم]] در عمل به [[احکام]] [[خدا]] و رعایت [[حق]]، شاخصۀ دیگر اصلاحات علوی است. وی [[سوگند]] می‌خورد که اگر [[مردم]] را به [[طاعت]] [[دعوت]] می‌کند یا از [[معصیت]] [[نهی]] می‌کند، خودش جلوتر از همه به آن عمل می‌کند: {{عربی|ما احثّکم علی طاعة الاّ و أسبقکم الیها و لا انهاکم عن معصیة إلاّ و اتناهی قبلکم عنها}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵</ref>. آن [[حضرت]] در [[برنامه‌های اصلاحی]]، با نیّتی [[الهی]] وارد عمل می‌شد، به خوش آمدن یا رنجیدن کسی در راه ادای [[تکلیف]] اعتنایی نداشت، برای اجرای [[حق]]، حتی کسانی را هم از دست می‌داد، تلخی [[حق]] را بر شیرینی مجامله و سازشکاری و [[تسامح]] ترجیح می‌داد، در [[کیفر]] خیانتکار هیچ ملاحظه‌کاری نمی‌کرد و چون خود را [[مشروع]] می‌دانست و [[حمایت]] مردمی را داشت، [[قاطع]] بود، [[شایسته‌سالاری]] را در [[عزل]] و نصب‌ها ملاک قرار می‌داد، برای نقد دلسوزانه میدان و مجال می‌داد، امّا [[تخریب]] و براندازی را برنمی‌تافت، برای [[حفظ]] [[سلطه]] و [[قدرت]]، از محدودۀ [[حق]] و [[عدل]] بیرون نمی‌رفت {{عربی|أتأمرونی ان اطلب النّصر بالجور فیمن ولّیت علیه؟}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۶</ref> [[حق]] را بیش از هرچیز دیگر به [[مصلحت]] می‌دید، برای [[اصلاح]] ساختار [[اداری]] جلوی استفاده‌های ناروا از [[بیت المال]] و [[مقام]] و موقعیت و [[خویشاوندی]] و رابطه را می‌گرفت و برای لحظه‌ای هم بر سر [[پست]] ماندن ناصالحان را [[تحمّل]] نمی‌کرد، [[نظارت]] و بازرسی دقیق بر عمل کارگزارانش داشت و به آنان [[آزادی]] بی‌قید و شرط نمی‌داد، برای متخلّفان حاشیۀ امنی قائل نمی‌شد و سوءاستفاده‌گران را برای [[رهایی]] از تعقیب و [[کیفر]] مجال بهره گرفتن از رابطه نمی‌داد، پرونده‌داران در حکومت‌های [[فاسد]] را به [[همکاری]] نمی‌پذیرفت و در [[مسؤولیت]] سپردن به اشخاص، [[کاردانی]]، [[دینداری]] و [[امانت]] را ملاک قرار می‌داد، بیش از خراج‌گیری به آبادگری اهمیت می‌داد و بیش از [[رفاه اقتصادی]] به [[رشد معنوی]] می‌اندیشید، از سرمایه‌های بادآورده حساب می‌کشید، [[برابری]] در برابر [[قانون]] را [[سیاست]] خود ساخته بود و خود بیش از همه به آن گردن می‌نهاد، برای برخورداری همگانی از غذای خوب و [[مسکن]] مناسب می‌کوشید، [[عدالت اجتماعی]]، [[آزادی اجتماعی]]، قانون‌گرایی، همسانی [[والیان]] با [[مردم]]، احقاق [[حقوق]] آسیب‌پذیران، [[مدیریت]] کارآمد و مکتبی با [[کارگزاران]] باتقوا و [[خداترس]] و [[ساده‌زیست]] را در صدر [[برنامه‌های اصلاحی]] خویش قرار می‌داد و [[مصلحت]] و [[منفعت]] عمومی را بر [[منافع]] و خواسته‌های [[خواص]] و حاشیه‌نشینان پرتوقع و کم‌کار مقدم می‌داشت، آنگونه که در توصیه‌هایش به [[مالک اشتر]] نیز آمده است ({{عربی|و لکن احبّ الأمور...}}). اصلاحات علوی، تلاش برای اقامۀ [[عدل]] و [[رفع ظلم]] و تأمین [[معیشت]] برای عموم و [[برابری]] [[حقوقی]] افراد و [[مساوات]] در [[بیت المال]] و [[پرهیز]] از [[نابرابری]] بود<ref>در این زمینه ر. ک: مجلۀ «حوزه»، شمارۀ ۱۰۱ و ۱۰۲(بهمن و اسفند ۱۳۷۹، ویژۀ اصلاحات علوی)، «موسوعة الامام علی بن ابی طالب» ج ۴ ص ۱۰۵</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۷۹.</ref>.
==فریاد [[عدالت]] و پژواک آن‌==
==فریاد [[عدالت]] و پژواک آن‌==
*شرح [[نهج البلاغة]]- به [[نقل]] از [[ابوجعفر اسکافی]]-: [[امام علی]]{{ع}}‌] در دومین روز [[بیعت]] خود که روز [[شنبه]] نوزدهم [[ذی‌حجه]] بود، بر [[منبر]] رفت، [[خدا]] را [[حمد]] کرد و [[ستایش]] نمود و بر [[محمد]]، [[درود]] فرستاد. آن‌گاه، [[نعمت‌های خداوند]] را بر [[مسلمانان]]، برشمرد. سپس از [[دنیا]] یاد کرد و [[مردم]] را به بی‌رغبتی در آن [[دعوت]] کرد و از [[آخرت]]، یاد کرد و [[مردم]] را بدان، [[ترغیب]] نمود. آن‌گاه فرمود: "پس از [[حمد]] و [[ستایش]] [[خداوند]]؛ به [[درستی]] که چون [[پیامبر خدا]] [[قبض روح]] شد، [[مردم]]، [[ابوبکر]] را به [[خلافت]] رساندند. پس از آن، [[ابوبکر]]، [[عمر]] را به [[خلافت]] برگزید. [[عمر]] هم به روش [[ابوبکر]]، عمل کرد. آن‌گاه، [[خلافت]] را در شورای‌شش نفره قرار داد و نتیجه امر، به [[حکومت]] [[عثمان]]، منتهی شد و از او کارهایی سر زد که نزد شما [[ناپسند]] و [[پسندیده]] بود، تا اینکه محاصره و کشته شد. سپس با رغبت نزد من آمدید و از من خواستید که [[رهبری]] شما را بپذیرم. همانا من‌هم مردی از شمایم‌که سود و زیانم، مانند شماست و [[خداوند]]، میان شما و [[اهل]] [[قبله]] دری را گشود. [[فتنه‌ها]] مانند پاره‌های شبِ تاریک، روآورده است و بار [[حکومت]] را جز مردی استقامت‌پیشه، [[بینا]] و [[آگاه]] از زیر و [[بم]] [[حکومت]]، برنتابد. من شما را بر روش پیامبرتان وا می‌دارم و آنچه را بدان مأمورم، در میان شما به [[اجرا]] می‌گذارم، اگر پا به پایم [[استقامت]] ورزید- و از [[خداوند]]، مدد باید جُست-. [[آگاه]] باشید که [[جایگاه]] من نسبت به [[پیامبر خدا]] پس از مرگش، مانند [[جایگاه]] من در زمان [[حیات]] اوست. پس بر آنچه بدان امر می‌شوید، پایبند باشید و از آنچه از آن [[نهی]] می‌شوید، خودداری ورزید. در هیچ‌کاری شتاب مکنید، تا آن را برایتان روشن سازم. به [[درستی]] که ما را در آنچه نمی‌پسندید، [[دلیل]] و توجیهی است.
*شرح [[نهج البلاغة]]- به [[نقل]] از [[ابوجعفر اسکافی]]-: [[امام علی]]{{ع}}‌] در دومین روز [[بیعت]] خود که روز [[شنبه]] نوزدهم [[ذی‌حجه]] بود، بر [[منبر]] رفت، [[خدا]] را [[حمد]] کرد و [[ستایش]] نمود و بر [[محمد]]، [[درود]] فرستاد. آن‌گاه، [[نعمت‌های خداوند]] را بر [[مسلمانان]]، برشمرد. سپس از [[دنیا]] یاد کرد و [[مردم]] را به بی‌رغبتی در آن [[دعوت]] کرد و از [[آخرت]]، یاد کرد و [[مردم]] را بدان، [[ترغیب]] نمود. آن‌گاه فرمود: "پس از [[حمد]] و [[ستایش]] [[خداوند]]؛ به [[درستی]] که چون [[پیامبر خدا]] [[قبض روح]] شد، [[مردم]]، [[ابوبکر]] را به [[خلافت]] رساندند. پس از آن، [[ابوبکر]]، [[عمر]] را به [[خلافت]] برگزید. [[عمر]] هم به روش [[ابوبکر]]، عمل کرد. آن‌گاه، [[خلافت]] را در شورای‌شش نفره قرار داد و نتیجه امر، به [[حکومت]] [[عثمان]]، منتهی شد و از او کارهایی سر زد که نزد شما [[ناپسند]] و [[پسندیده]] بود، تا اینکه محاصره و کشته شد. سپس با رغبت نزد من آمدید و از من خواستید که [[رهبری]] شما را بپذیرم. همانا من‌هم مردی از شمایم‌که سود و زیانم، مانند شماست و [[خداوند]]، میان شما و [[اهل]] [[قبله]] دری را گشود. [[فتنه‌ها]] مانند پاره‌های شبِ تاریک، روآورده است و بار [[حکومت]] را جز مردی استقامت‌پیشه، [[بینا]] و [[آگاه]] از زیر و [[بم]] [[حکومت]]، برنتابد. من شما را بر روش پیامبرتان وا می‌دارم و آنچه را بدان مأمورم، در میان شما به [[اجرا]] می‌گذارم، اگر پا به پایم [[استقامت]] ورزید- و از [[خداوند]]، مدد باید جُست-. [[آگاه]] باشید که [[جایگاه]] من نسبت به [[پیامبر خدا]] پس از مرگش، مانند [[جایگاه]] من در زمان [[حیات]] اوست. پس بر آنچه بدان امر می‌شوید، پایبند باشید و از آنچه از آن [[نهی]] می‌شوید، خودداری ورزید. در هیچ‌کاری شتاب مکنید، تا آن را برایتان روشن سازم. به [[درستی]] که ما را در آنچه نمی‌پسندید، [[دلیل]] و توجیهی است.
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش