پرش به محتوا

مردم: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۱۴۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۱
جز (جایگزینی متن - 'قوت' به 'قوت')
خط ۶۲: خط ۶۲:
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
*[[امت اسلام]]
*[[امت اسلام]]
==ناس در فرهنگ مطهر==
[[الناس]] یعنی عموم مردم<ref>گاه در مفهوم این کلمه به معنی «عموم مردم» است اشتباه می‌شود و مرادف با «توده مردم» گرفته می‌شود که نقطه مقابل ممتاز است، و چون مخاطب اسلام «الناس» است ادعا می‌شود که دین اسلام دین توده مردم است و ضمناً این جهت فضیلتی برای اسلام شمرده می‌شود؛ ولی باید بدانیم که آنچه واقعیت است و هم فضیلت است برای اسلام، این است که اسلام به حمایت توده مردم برخاسته نه اینکه مخاطبش تنها توده مردم‌اند و ایدئولوژی‌اش، ایدئولوژی گروهی و طبقاتی است؛ و آنچه بیشتر مایه فضیلت است این است که علاوه بر طبقات بهره ده، از میان خود طبقات بهره‌کش و صاحب سرمابه و قدرت، با اتکاء به فطرت انسانی، احیاناً وجدان‌ها را به سود طبقات بهره ده و محروم برانگیخته است. </ref><ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۵۸.</ref>. معنای ناس در [[قرآن]]، یعنی مردم چون [[انسان‌ها]] را می‌توان به دسته‌های گوناگون تقسیم‌بندی کرد. [[غنی]]، [[فقیر]]، عالم، [[جاهل]]، سفید، سیاه، [[ظالم]]، [[مظلوم]]،... اگر ما انسان‌ها را ببینیم و این مایه‌های [[اختلاف]] و [[تبعیض]] را کنار بگذاریم یعنی به رنگ‌ها و شکل‌ها و طبقه‌های گوناگون آنها نظر نکنیم و انسان‌ها را در [[لباس]] [[انسان]] ملاحظه کنیم در این اعتبار می‌گوییم ناس (مردم) که شامل همه افراد [[بشر]] است. انسان منهای رنگش و شکلش و طبقه‌اش و دینش و طرز تفکرش. و به اصطلاح [[فلاسفه]]: انسان لابشرط.
مفسّرین از قدیم برای کلمه ناس یک چنین معنایی کرده‌اند و درست هم هست؛ ولی عده‌ای دچار [[اشتباه]] گشته و گفته‌اند ناس یعنی مردم فاقد همه چیز، یعنی [[توده]]، طبقه [[محروم]]، طبقه بیچاره. که در این صورت شامل یک طبقه مخصوص است و شامل همه مردم نمی‌شود!.
این‌طور نیست؛ بلکه مراد از “ناس” در [[قرآن مجید]] چنان که گفتیم؛ مردم‌اند. ولی منهای وضع خاصشان؛ از دینشان؛ فقرشان؛ بی‌نیازی‌شان؛ رنگ‌شان؛ علم‌شان؛ جهل‌شان. و آنجا که قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ}}<ref>«ای مردم! پروردگارتان را بپرستید» سوره بقره، آیه ۲۱.</ref>. نه این است که مخاطب [[قرآن]] تنها [[توده]] [[مردم]] باشند؛ بلکه مخاطب همه [[انسان‌ها]] هستند و نیز در [[آیه]]: {{متن قرآن|لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا}}<ref>«حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> [[خداوند]] بر عهده همه مردم [[حج]] قرار داده است نه بر برخی از مردم. البته بعداً با جمله {{متن قرآن|مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا}} مشروط کرده به آنکه [[استطاعت]] داشته باشند.
و لذا در بعضی از موارد کلمه “ناس” به [[کفار]] گفته شده، چنانکه در آیه ۱۷۳ از [[سوره آل عمران]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ}}<ref>«مردم در برابر شما هم‌داستان شده‌اند، از آنها پروا کنید!» سوره آل عمران، آیه ۱۷۳.</ref> که مربوط به یک داستانی است که کفار می‌خواستند به [[مدینه]] [[حمله]] کنند؛ قبلاً شایع کرده بودند که مردم [[اجتماع]] کرده‌اند علیه [[مسلمانان]]؛ و بدین وسیله می‌خواستند [[رعب]] و [[وحشت]] در [[دل]] مردم [[مسلمان]] ایجاد کنند. و در همین آیه مورد بحث؛ ناس بر [[منافقین]] اطلاق گشته است؛ {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ}}<ref>«و برخی از مردم می‌گویند.».. سوره بقره، آیه ۸.</ref>؛ بعضی از مردم کسانی هستند که می‌گویند....
آنها که ناس را به معنای توده مردم می‌دانند مجبور شده‌اند بگویند که منافقین جزء توده هستند و حال اینکه این‌طور نیست؛ زیرا [[منافق]] از هر طبقه‌ای ممکن است باشد و اتفاقاً منافقین [[صدر اسلام]] که قرآن به آنها نظر دارد اغلب از اشراف مدینه بودند<ref>آشنایی با قرآن، ج۱-۲، ص۱۶۱-۱۶۳.</ref>.
“ناس” یعنی انسان‌ها، یعنی عموم مردم، هیچ کتاب لغتی و هیچ عرف [[عرب]] زبانی “ناس” را به معنی البیت توده [[محروم]] نگرفته و مفهوم طبقه در آن نگنجانیده است. قرآن می‌گوید: {{متن قرآن|لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا}}<ref>«حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> یعنی برای [[خدا]] بر [[مردم]] مستطیع است که [[حج]] کنند. آیا معنی دارد که مقصود [[توده]] [[محروم]] باشد؟ و همچنین خطابات {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ}} که در [[قرآن]] فراوان آمده و در هیچ کدام مقصود توده محروم نیست و عموم مردم است. عمومیّت خطابات قرآن نیز از نظریه [[فطرت]] که در قرآن مطرح است سرچشمه می‌گیرد<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۴۵۳؛ آشنایی با قرآن، ج۱-۲، ص۱۴۲.</ref>.
“ناس” یعنی توده مردم، توده محروم<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۴۴۳ و ۴۴۵.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۸۹.</ref>
===[[ناسخ و منسوخ]]===
معنی ناسخ و منسوخ این است که [[دستور]] اول [[لغو]] بشود و یک دستور ثانوی به جای آن بیاید، سپس دستور دوم باید جوری باشد که صد درصد بر ضد دستور اول باشد که بشود این دوّمی را لغو آن تلقی کرد. اما اگر دومی و اولی مجموع‌شان با یکدیگر قابل جمع باشند. یعنی یکی‌شان توضیح دهنده دیگری باشد اینجا که ناسخ و منسوخ ندارد که بگوئیم یکی برای لغو دیگری آمده است<ref>جهاد، ص۵۹.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۹۱.</ref>
===ناس و [[انسان]]===
کلمه “ناس” با کلمه “انسان” از یک ریشه‌اند و تفاوت زیادی میان آنها نیست، تنها از نظر ادبی تفاوتی که هست می‌گویند انسان اسم جنس است، ولی ناس اسم جمع است. یعنی وقتی می‌گوئیم انسان؛ مراد نوع انسان است. اما وقتی می‌گوئیم ناس منظور جمع انسان‌هاست؛ نظیر کلمه [[قوم]] که به معنای جمع مردم است؛ پس {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ}} یعنی ای گروه [[انسان‌ها]]! ای [[جامعه انسانی]]! ای همه انسان‌های [[جهان]]!<ref>آشنایی با قرآن، ج۱-۲، ص۱۹۳.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۹۱.</ref>


==منابع==
==منابع==
* [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
# [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']]


{{جامعه}}
{{جامعه}}
==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
۷۵٬۷۴۷

ویرایش