پرش به محتوا

ماتریالیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
ماتریالیست‌ها، امور غیر مادی مانند [[روح]] و معنا را خصلتی از ماده می‌پندارند. آنان معتقدند این گونه امور تابع و طفیلیِ ماده‌اند<ref>فلسفه تاریخ‌، ۱/ ۸۲.</ref>. ماتریالیست‌ها وجود ماورای ماده را [[انکار]] می‌کنند و همه هستی را در انحصار ماده می‌انگارند. در نظر ماتریالیست‌ها تنها آنچه در تغییر و تبدل است و در بستر زمان و مکان روی می‌دهد، واقعی است و آنچه از چارچوب احساس و لمس [[بشر]] بیرون است، وجود ندارد<ref>مجموعه آثار، ۱/ ۴۷۱ و ۴۷۲.</ref>. ماتریالیسم در حوزه جامعه‌شناسی نیز تعریف ویژه‌ای دارد و آن، طرح نظریه‌هایی است که روابط [[اقتصادی]] را [[علت]] بنیادی پدیده‌های [[اجتماعی]] می‌شمارند<ref>فرهنگ جامعه‌شناسی‌، ۲۳۵.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 397.</ref>
ماتریالیست‌ها، امور غیر مادی مانند [[روح]] و معنا را خصلتی از ماده می‌پندارند. آنان معتقدند این گونه امور تابع و طفیلیِ ماده‌اند<ref>فلسفه تاریخ‌، ۱/ ۸۲.</ref>. ماتریالیست‌ها وجود ماورای ماده را [[انکار]] می‌کنند و همه هستی را در انحصار ماده می‌انگارند. در نظر ماتریالیست‌ها تنها آنچه در تغییر و تبدل است و در بستر زمان و مکان روی می‌دهد، واقعی است و آنچه از چارچوب احساس و لمس [[بشر]] بیرون است، وجود ندارد<ref>مجموعه آثار، ۱/ ۴۷۱ و ۴۷۲.</ref>. ماتریالیسم در حوزه جامعه‌شناسی نیز تعریف ویژه‌ای دارد و آن، طرح نظریه‌هایی است که روابط [[اقتصادی]] را [[علت]] بنیادی پدیده‌های [[اجتماعی]] می‌شمارند<ref>فرهنگ جامعه‌شناسی‌، ۲۳۵.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 397.</ref>


از دیدگاه شهید مطهری واژه ماتریالیسم دارای دو معناست:  
از دیدگاه [[شهید مطهری]] واژه ماتریالیسم دارای دو معناست:  
#مراد از آن [[مکتب]] اصالت ماده است، امّا به این معنی که مادّه یک امر اصیل و [[واقعی]] در [[جهان هستی]] است، نه یک امر فرضی و [[ذهنی]] و نمایشی و ساخته [[ذهن]]؛ در مقابل ایده‌آلیسم که منکر [[واقعیت]] ماده است و آنرا مخلوق ذهن [[بشر]] می‌داند. اگر ماتریالیسم را به این معنی بگیریم باید همه الهیون را ـ چه [[مسلمان]] و چه غیر مسلمان ـ ماتریالیست بخوانیم؛ زیرا اینها همه مادّه را که واقعیتی است در بستر [[زمان]] و مکان و حقیقتی است متغیر و متحول و متکامل و محسوس و ملموس، امری [[عینی]] و ماورای ذهنی و ذی اثر می‌دانند. [[مادّی]] بودن و ماتریالیست بودن به این معنی با مسأله [[خدا]] و [[توحید]] منافاتی ندارد، بلکه عالم مادّه و [[طبیعت]] به‌عنوان یک واحد “کار” و یک واحد “مصنوع” [[بهترین]] وسیله برای [[شناسایی]] [[خداوند]] است. [[اراده]] حکیمانه خداوند در جریان همین تحوّلات مادّی [[کشف]] می‌شود. [[قرآن کریم]] پدیده‌های مادّی را به عنوان [[آیات الهی]] یاد می‌کند.
#مراد از آن [[مکتب]] اصالت ماده است، امّا به این معنی که مادّه یک امر اصیل و [[واقعی]] در [[جهان هستی]] است، نه یک امر فرضی و [[ذهنی]] و نمایشی و ساخته [[ذهن]]؛ در مقابل ایده‌آلیسم که منکر [[واقعیت]] ماده است و آنرا مخلوق ذهن [[بشر]] می‌داند. اگر ماتریالیسم را به این معنی بگیریم باید همه الهیون را ـ چه [[مسلمان]] و چه غیر مسلمان ـ ماتریالیست بخوانیم؛ زیرا اینها همه مادّه را که واقعیتی است در بستر [[زمان]] و مکان و حقیقتی است متغیر و متحول و متکامل و محسوس و ملموس، امری [[عینی]] و ماورای ذهنی و ذی اثر می‌دانند. [[مادّی]] بودن و ماتریالیست بودن به این معنی با مسأله [[خدا]] و [[توحید]] منافاتی ندارد، بلکه عالم مادّه و [[طبیعت]] به‌عنوان یک واحد “کار” و یک واحد “مصنوع” [[بهترین]] وسیله برای [[شناسایی]] [[خداوند]] است. [[اراده]] حکیمانه خداوند در جریان همین تحوّلات مادّی [[کشف]] می‌شود. [[قرآن کریم]] پدیده‌های مادّی را به عنوان [[آیات الهی]] یاد می‌کند.
#مراد از آن [[انکار]] موجود ماورای ماده است؛ یعنی مکتب انحصار؛ مکتبی که هستی و [[نظام]] وجود دارد و انحصار مادّه می‌داند و هستی را در چارچوب آنچه در تغیّر و تبدّل است و در بستر زمان و مکان واقع است محدود و محصور می‌کند و آنچه را که از چهار دیواری تغیر و تبدل و [[احساس]] و لمس بشر بیرون است منکر است و معدوم و نیست می‌پندارد<ref>مجموعه آثار، ج۱، ص۴۷۱.</ref>. پس “ماتریالیسم”، یعنی اصالت ماده و اینکه [[روح]] و معنا جز خصلتی از ماده و جز یک امر تابع و طفیلی از ماده در طبیعت چیز دیگری نیست<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۸۲.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۸۸.</ref>
#مراد از آن [[انکار]] موجود ماورای ماده است؛ یعنی مکتب انحصار؛ مکتبی که هستی و [[نظام]] وجود دارد و انحصار مادّه می‌داند و هستی را در چارچوب آنچه در تغیّر و تبدّل است و در بستر زمان و مکان واقع است محدود و محصور می‌کند و آنچه را که از چهار دیواری تغیر و تبدل و [[احساس]] و لمس بشر بیرون است منکر است و معدوم و نیست می‌پندارد<ref>مجموعه آثار، ج۱، ص۴۷۱.</ref>. پس “ماتریالیسم”، یعنی اصالت ماده و اینکه [[روح]] و معنا جز خصلتی از ماده و جز یک امر تابع و طفیلی از ماده در طبیعت چیز دیگری نیست<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۸۲.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۸۸.</ref>
۱۱۴٬۰۳۶

ویرایش