مبانی نظام سیاسی: تفاوت میان نسخهها
←مبانی نظام سیاسی در جهانبینی الهی
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
و سرانجام از آنجا که [[جامعه]]، بستر و میدان تحقق و فعلیت یافتن نظام سیاسی است، تعریف از جامعه، چگونگی پیدایش و [[تکامل]] آن، نحوه شکلگیری حرکتهای [[اجتماعی]] و نگاه [[تاریخی]] به آغاز و انجام آنها، همگی تأثیر مستقیم بر سامانبخشی نظام سیاسی دارند. | و سرانجام از آنجا که [[جامعه]]، بستر و میدان تحقق و فعلیت یافتن نظام سیاسی است، تعریف از جامعه، چگونگی پیدایش و [[تکامل]] آن، نحوه شکلگیری حرکتهای [[اجتماعی]] و نگاه [[تاریخی]] به آغاز و انجام آنها، همگی تأثیر مستقیم بر سامانبخشی نظام سیاسی دارند. | ||
==مبانی نظام سیاسی در | ==[[مبانی نظام سیاسی در جهانبینی الهی]]== | ||
==مقدمه== | |||
در جهانبینی الهی، مبانی نظام سیاسی با جهانبینی الهی با سه بعد اصلی هستیشناسی، انسانشناسی و جامعهشناسی قابل بررسی است که ذیلاً به تفصیل و تبیین آنها میپردازیم. | در جهانبینی الهی، مبانی نظام سیاسی با جهانبینی الهی با سه بعد اصلی هستیشناسی، انسانشناسی و جامعهشناسی قابل بررسی است که ذیلاً به تفصیل و تبیین آنها میپردازیم. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۷: | ||
*'''بستر توسعه''': در [[جهانبینی الهی]]، بستر توسعه انسانی اراده و [[اختیار انسان]] است. هر چند که نمیتوان انسان را از شرایط خارجی و محیط پیرامونی آن؛ اعم از: محیط طبیعی، محیط [[اجتماعی]]، [[تاریخ]] و [[نظام هستی]]، جدا کرد و این عوامل در تعامل و تأثیر و تأثر نسبت به اراده او قرار دارند؛ ولی هیچگاه نمیتوان نقش این عوامل را آنچنان بزرگ نمود که اراده او را تحتالشعاع قرار داده و برای وی [[جبر]] شرایطی ایجاد نمایند و همین که [[مؤاخذه]] برای [[انسان]] معنا دارد؛ یعنی [[حاکم]] بر شرایط بیرونی است و [[قدرت]] [[انتخاب]] و [[اختیار]] دارد و میتواند در احاطه کامل شرایط، مسیر مستقلی را اختیار نماید؛ ولی [[تکامل انسان]]، حاصل [[اراده]] نیکوی او در بستر مناسب [[اجتماعی]] است و [[بسترسازی]]، برای [[رشد]] و توسعه انسان به عهده [[نظام سیاسی]] است؛ بنابراین در [[جهانبینی الهی]] متناسب با رشد و تکامل انسان، نظام سیاسی [[الهی]] مورد نیاز میباشد تا با بسترسازی و فراهم کردن شرایط مساعد، کمال و توسعه [[انسانی]] تحقق یابد.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۹۷.</ref> | *'''بستر توسعه''': در [[جهانبینی الهی]]، بستر توسعه انسانی اراده و [[اختیار انسان]] است. هر چند که نمیتوان انسان را از شرایط خارجی و محیط پیرامونی آن؛ اعم از: محیط طبیعی، محیط [[اجتماعی]]، [[تاریخ]] و [[نظام هستی]]، جدا کرد و این عوامل در تعامل و تأثیر و تأثر نسبت به اراده او قرار دارند؛ ولی هیچگاه نمیتوان نقش این عوامل را آنچنان بزرگ نمود که اراده او را تحتالشعاع قرار داده و برای وی [[جبر]] شرایطی ایجاد نمایند و همین که [[مؤاخذه]] برای [[انسان]] معنا دارد؛ یعنی [[حاکم]] بر شرایط بیرونی است و [[قدرت]] [[انتخاب]] و [[اختیار]] دارد و میتواند در احاطه کامل شرایط، مسیر مستقلی را اختیار نماید؛ ولی [[تکامل انسان]]، حاصل [[اراده]] نیکوی او در بستر مناسب [[اجتماعی]] است و [[بسترسازی]]، برای [[رشد]] و توسعه انسان به عهده [[نظام سیاسی]] است؛ بنابراین در [[جهانبینی الهی]] متناسب با رشد و تکامل انسان، نظام سیاسی [[الهی]] مورد نیاز میباشد تا با بسترسازی و فراهم کردن شرایط مساعد، کمال و توسعه [[انسانی]] تحقق یابد.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۹۷.</ref> | ||
==مبانی [[نظام سیاسی]] در [[جهانبینی مادی]]== | ==مبانی [[نظام سیاسی]] در [[جهانبینی مادی]]== | ||
جهانبینی مادی، در اینجا به مکاتبی اطلاق میشود که [[حیات]] [[بشر]] را در [[زندگی]] بر روی کره خاکی و دنیای مادی خلاصه نموده و در عرصه اصول، [[ارزشها]]، [[قوانین]] و راهکارهای تنظیم زندگی، تنها به تواناییهای ظاهری بشر متکی هستند. در این دیدگاه، [[انسان]] خود را موجودی مستقل و یگانه میپندارد و هیچ ارادهای را مافوق [[اراده]] خویش به رسمیت نمیشناسد. تنها تکیهگاه او استعدادها و تواناییهای خویش است و این مهمترین مبنا و زمینه مشترکی است که همه اندیشههای متفاوت مادی را به هم پیوند میدهد. | جهانبینی مادی، در اینجا به مکاتبی اطلاق میشود که [[حیات]] [[بشر]] را در [[زندگی]] بر روی کره خاکی و دنیای مادی خلاصه نموده و در عرصه اصول، [[ارزشها]]، [[قوانین]] و راهکارهای تنظیم زندگی، تنها به تواناییهای ظاهری بشر متکی هستند. در این دیدگاه، [[انسان]] خود را موجودی مستقل و یگانه میپندارد و هیچ ارادهای را مافوق [[اراده]] خویش به رسمیت نمیشناسد. تنها تکیهگاه او استعدادها و تواناییهای خویش است و این مهمترین مبنا و زمینه مشترکی است که همه اندیشههای متفاوت مادی را به هم پیوند میدهد. |