پرش به محتوا

استعفاف: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۴۵۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۱
خط ۸۰: خط ۸۰:
===تدبّر در معنا و مفهوم استعفاف و تعفّف به ترتیب آیات [[مصحف]]===
===تدبّر در معنا و مفهوم استعفاف و تعفّف به ترتیب آیات [[مصحف]]===
در این قسمت، معانی و مفاهیم استعفاف و تعفّف در هر [[آیه]] به ترتیب آیات مصحف به صورت جداگانه و به شرح زیر مورد بررسی و [[تدبر]] قرار می‌گیرد:
در این قسمت، معانی و مفاهیم استعفاف و تعفّف در هر [[آیه]] به ترتیب آیات مصحف به صورت جداگانه و به شرح زیر مورد بررسی و [[تدبر]] قرار می‌گیرد:
====معنا و مفهوم اوّل استعفاف====
در آیه ششم [[سوره نساء]]: {{متن قرآن|وَابْتَلُوا الْيَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ...}}، [[آزمایش]] [[یتیمان]]، شرایط قرار دادن [[مال]] یتیمان در [[اختیار]] آنان، [[حکم]] نگهداری از [[مال یتیم]]، استعفاف ولی [[یتیم]]، وقتی که [[غنی]] باشد، اَکْلِ به معروف [[ولیّ]] یتیم، وقتی که [[فقیر]] باشد و [[گواه]] گرفتن بر تحویل [[مال]] به [[یتیم]]، موضوعات این [[آیه]] شریفه‌اند. بنابراین استعفاف بنا بر شرحی که خواهد آمد، در نگهداری از [[مال یتیم]] معنا و مفهوم پیدا می‌کند:
# [[آزمایش]] [[یتیمان]]: پیش از اینکه [[بلوغ]] یتیمان شروع شود، باید آنان را در جهت مشخص شدن صلاحیت [[استقلال]] [[مالی]] و [[اقتصادی]] شان آزمایش نمود و این آزمایش تا زمانی که هنگام ازدواجشان فرا می‌رسد، [[استمرار]] و تداوم خواهد داشت: {{متن قرآن|وَابْتَلُوا الْيَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ}}.
#شرط قرار دادن مال در [[اختیار]] یتیمان: در آزمایشی که به لحاظ اقتصادی از یتیمان به عمل می‌آید، «[[رشد]]» شرط اساسی قرار دادن مال در اختیار آنان است. «رشد» عبارت از حصول دو جنبه [[عقل نظری]] و [[عقل عملی]] (اقتصادی) در یتیم است؛ بدین معنا که از لحاظ نظری، حصول [[عقل]] در او محقق باشد و از لحاظ عملی هم بتواند مال را در جهت مقاصد و [[مصالح]] زندگانی به کار بَرد. با حصول این دو جنبه از عقل در یتیم، باید مال او را در اختیارش قرار داد: {{متن قرآن|فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ}}.
# [[حکم]] نگهداری مال یتیمان: تا زمانی که مال یتیم در تصرّف و در اختیار [[ولیّ]] اوست، نخست، آن است که نباید مال یتیم مورد [[تجاوز]] و [[اسراف]] قرار گیرد، و دوم این است که ولیّ یتیم در حالی که به کبیر شدن او مبادرت می‌کند، نباید به خوردن از مال یتیم مبادرت نماید: {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ يَكْبَرُوا}}.
#استعفاف ولیّ یتیم وقتی ولیّ [[غنی]] باشد: کسی که [[سرپرستی]] و نگهداری مال یتیم را به عهده می‌گیرد و خودش هم [[بی‌نیاز]] است و برای تأمین معاش، احتیاجی به استفاده نمودن از مال یتیم ندارد، باید [[راه]] [[عفت]] پیش گیرد و از استفاده نمودن مال یتیم به نفع خود و یا خوردن آن، [[احتراز]] نماید. لذا در این جا استعفاف به معنای [[طلب]] عفت نمودن از جانب ولیّ [[یتیم]] است؛ به این گونه که در نفس خود حالتی را ایجاد کند که در اثر آن مطلقاً از استفاده نمودن از [[مال یتیم]] ([[مالی]] که منهی عنه است) به نفع خود، خودداری نماید: {{متن قرآن|وَمَنْ كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ}}.
#أکل به معروف [[ولیّ]] یتیم وقتی که ولی [[فقیر]] باشد: آن کس که ولیّ یتیم بوده و [[سرپرستی مال]] یتیم را عهده‌دار است، در صورتی که فقیر باشد، و به عبارتی برای تأمین معاشش [[نیازمند]] باشد، مجاز است از مال یتیم أکل به معروف کند و به اندازه احتیاجش (در تأمین معاش) و به عنوان [[قرض]]، از آن [[مال]] بردارد، به طوری که در اولین [[فرصت]] نسبت به پرداخت آن [[اقدام]] نماید: {{متن قرآن|وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ}}.
# [[گواه]] گرفتن بر تحویل مال به یتیم: بعد از احراز شرایط «[[رشد]]» برای تحویل دادن مال به یتیم، هرگاه ولی بخواهد که مال یتیم را به او تحویل دهد، برای جلوگیری از هر گونه پیشامد ناملایم در موقع تحویل مال به یتیم، لازم است، بر این تحویل گواه و [[شاهد]] بگیرد: {{متن قرآن|فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا}}.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۱۳۱.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۰۹۴

ویرایش