استعفاف: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۵۸۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۱
خط ۲۹: خط ۲۹:
[[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] فرموده: تعفّف، ترک سؤال نمودن است، و استعفاف و تعفّف یکسانند و آن، عبارت است از طلب نمودن [[عفت]] و به کار بردن آن<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۳۸۶ و ج۷، ص۱۳۹.</ref>.
[[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] فرموده: تعفّف، ترک سؤال نمودن است، و استعفاف و تعفّف یکسانند و آن، عبارت است از طلب نمودن [[عفت]] و به کار بردن آن<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۳۸۶ و ج۷، ص۱۳۹.</ref>.
[[علامه طباطبایی]] در [[المیزان]] فرموده: استعفاف و [[تعفّف]] از نظر معنا به هم نزدیکند، و {{متن قرآن|فَلْيَسْتَعْفِفْ}}: باید و بر او لازم است که طریق عفت و [[پاکدامنی]] را [[طلب]] نماید<ref>المیزان، ج۴، ص۱۸۵ و ج۱۵، ص۱۲۲.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۱۲۲.</ref>
[[علامه طباطبایی]] در [[المیزان]] فرموده: استعفاف و [[تعفّف]] از نظر معنا به هم نزدیکند، و {{متن قرآن|فَلْيَسْتَعْفِفْ}}: باید و بر او لازم است که طریق عفت و [[پاکدامنی]] را [[طلب]] نماید<ref>المیزان، ج۴، ص۱۸۵ و ج۱۵، ص۱۲۲.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۱۲۲.</ref>
==استعفاف و تعفّف در [[تفاسیر]] [[روایی]]==
از [[ابوعلی طبرسی]] [[نقل]] شده که در معنای [[رشد]] در: {{متن قرآن|فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ}}، [[مفسرین]] [[اختلاف]] نموده‌اند. سپس اقوالی را ذکر نموده و در آخر، خود چنین نظر می‌دهد: اقوا این است که مراد از «رشد»، [[عقل]] و صلاحیت داشتن در [[حفظ]] [[مال]] است، و فرموده که این قول از [[امام باقر]]{{ع}} نیز [[روایت]] شده است<ref>برهان، ص۲۱۲.</ref>.
و فی قوله: {{متن قرآن|أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ}} از [[علی بن ابراهیم]] با اسنادش از ابی‌حمزه و او از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده که: {{متن حدیث|فِي‏ قَوْلِهِ‏ تَعَالَى‏ {{متن قرآن|وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ}} قَالَ تَضَعُ‏ الْجِلْبَابَ‏ وَحْدَهُ‏}}: امام صادق{{ع}} درباره این [[آیه]]: [[زنان]] پیر و بازنشسته (از امر [[ازدواج]]) که گناهی نیست از این که ثیابشان را فروگذارند، فرمود: تنها آن چادری که بر روی مقنعه می‌اندازند، بردارند<ref>برهان، ص۷۴۵.</ref>.
[[علی بن ابراهیم]] می‌فرماید: [[آیه]] {{متن قرآن|وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ}}، درباره پیرزن‌هایی که از حیض شدن افتاده و امیدی به ازدواج نمودن خود ندارند، نازل شده است، مبنی بر این که چادرهایشان (را از روی مقنعه‌شان) بردارند، و فرمود: {{متن قرآن|وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ}}؛ یعنی اگر [[عفت]] ورزند و خود را برای مردان ظاهر نسازند، برای آنان بهتر است<ref>برهان، ص۷۴۵.</ref>.
و فی قوله: {{متن قرآن|لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ...}}، از [[ابوعلی طبرسی]] [[نقل]] کرده است که: [[ابوجعفر]]، [[امام باقر]]{{ع}}، فرمود: {{متن حدیث|نزلت‏ الآية في‏ أصحاب‏ الصّفّة}}: این آیه درباره [[اصحاب صفه]] نازل شده است؛ هم‌چنین کلبی این [[حدیث]] را از [[ابن عباس]] [[روایت]] کند<ref>اصحاب صفه، چهارصد نفر مرد بودند که در مدینه سکنایی نداشتند تا در آنجا ساکن شوند و اقوام و نزدیکانی هم در مدینه نداشتند تا در منزل آنان مأوا اختیار کنند. لذا در مسجد (بر روی صفه؛ یعنی سکوی پهنی) ساکن شدند. آنان می‌گفتند: بر آنچه پیامبر خدا{{صل}} ما را مأمور آن کند، آمادگی داریم. خدای تعالی برای مساعدت و معاونت به آنان، مردم را برانگیخت و مردمی که توانایی داشتند، آنان را مورد عطا و بخشش قرار دادند (برهان، ص۲۵۸).</ref>.
[[ابوعلی اشعری]] با اسنادش تا [[معاویة بن وهب]] و او هم از [[ابی‌عبدالله]]، [[امام صادق]]{{ع}}، فی قوله عزوجل: {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ}}، نقل کرده که: {{متن حدیث|يَتَزَوَّجُوا حَتَّى‏ يُغْنِيَهُمُ‏ اللَّهُ‏ مِنْ‏ فَضْلِهِ‏}}: ازدواج کنند تا آن‌که [[خدای متعال]] آنان را از فضلش [[بی‌نیاز]] گرداند<ref>نورالثقلین، ج۳، ص۶۲۳، حدیث ۲۳۵.</ref>.
همین طور در [[تفسیر]] [[علی ابن ابراهیم]] فی قوله: {{متن قرآن|وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ}}، آمده که: آیه درباره پیرزن‌هایی است که از حیض شدن و از [[ازدواج]] نمودن مأیوسند، مبنی بر اینکه (چنین زنانی) نقاب را از چهره بردارند، و سپس فرمود: معنای: {{متن قرآن|وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ}}، آن است که خود را برای مردان ظاهر نکنند<ref>نورالثقلین، ج۳، ص۶۰۰، حدیث ۱۵۴.</ref>.
باز در این [[تفسیر]] آمده که: {{متن حدیث|قال العالم{{ع}}: الفقراء هم‏ الذين‏ لا يسئلون‏ لقول [[الله]] تعالى في سورة البقرة: {{متن قرآن|لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}...}}. دانای به [[علم قرآن]] فرمود: که [[فقرا]] کسانی هستند که سؤال نمی‌کنند برای آنچه [[خدای متعال]] در [[سوره بقره]] فرموده: {{متن قرآن|لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ...}}. این [[حدیث]] طولانی بوده و در این جا تنها به مقدار نیاز آمده است. [[ابوجعفر]]، [[امام باقر]]{{ع}}، هم فرموده: [[آیه]] درباره [[اصحاب صفه]] نازل گردیده است<ref>نورالثقلین، ج۱، ص۲۸۹، حدیث ۱۱۴۹.</ref>.
باز در ضمن [[حدیثی]] در [[مجمع‌البیان]] آمده است که: {{متن حدیث|ان‏ الله‏ يحب‏ ان‏ يرى‏ اثر نعمته على عبده، و يكره‏ البؤس و التباؤس‏ و يحب الحليم المتعفف من عباده و يبغض الفاحش البذي‏ السؤال الملحف}}: البته، خدای متعال [[دوست]] دارد که اثر نعمتش را بر بنده‌اش ملاحظه کند، و اظهار نمودن [[بیچارگی]] و [[تنگدستی]] را [[اکراه]] دارد، و بندگانی را که [[حلیم]] و بردبارند و از سؤال نمودن خودداری می‌کنند، دوست دارد، و از آنان که با [[فحاشی]] کردن و گفتن سخن [[زشت]] [[اصرار]] بر سؤال کردن دارند، غضبناک و [[خشمگین]] است<ref>نورالثقلین، ج۱، ص۲۹۰، حدیث ۱۱۵۰.</ref>.
شیخ [[جلال‌الدین عبدالرحمن سیوطی]] در تفسیر درّ المنثور فی قوله: {{متن قرآن|وَمَنْ كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ}}، فرموده: [[عبد بن حمید]]، [[ابن جریر]]، [[ابن ابی حاتم]]، نحاس، [[حاکم]] و صححه از طریق مقسم، از [[ابن‌عباس]] [[اخراج]] نمودند که: {{متن قرآن|وَمَنْ كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ}} {{متن حدیث|قال: بغناه من ماله حتى يستغني عن مال اليتيم؛ لا يصيب منه شيئاً، {{متن قرآن|وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ}}، قال: يأكل من ماله؛ يقوت على نفسه حتى لا يحتاج الى [[مال]] اليتيم}}<ref>در المنثور، ج۲، ص۱۲۱.</ref>.
و فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا}}، آورده که:
# [[عبد بن حمید]]، ابن‌منذر و [[ابن ابی حاتم]] درباره: {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا}}، از [[عکرمه]] [[اخراج]] نمودند که او گفت: {{متن حدیث|هو الرجل يرى المرأة فكأنه يشتهي، فان كانت له امرأة، فليذهب اليها، فليقض حاجته منها، و ان لم تكن له امرأة، فلينظر في ملكوت السموات و الارض حتى يغنيه الله من فضله}}<ref>در المنثور، ج۵، ص۴۵.</ref>.
# ابن ابی حاتم از ابی [[روق]] اخراج نموده که او درباره: {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ}}، می‌گفت: {{متن حدیث|عما حرم الله عليهم حتى يرزقهم الله}}<ref>در المنثور، ج۵، ص۴۵.</ref>.
نیز فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ}}، فرموده: [[سعید]] بن [[منصور]]، ابن‌منذر و [[بیهقی]] در [[سنن]] از [[عاصم احول]] اخراج نمودند که او گفته: {{عربی|دخلت على حفصة بنت سيرين و قد ألقت عليها ثيابها، فقلت: اليس يقول الله: {{متن قرآن|وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ}}، قالت اقرأ ما بعده: {{متن قرآن|وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ}}، هو ثياب الجلباب}}<ref>در المنثور، ج۵، ص۵۸.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۱۲۸.</ref>


==[[تدبّر]] در [[آیات]] استعفاف و [[تعفّف]]==
==[[تدبّر]] در [[آیات]] استعفاف و [[تعفّف]]==
۷۳٬۰۹۴

ویرایش