اراده در عرفان اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'تبیین' به 'تبیین'
جز (جایگزینی متن - 'تبیین' به 'تبیین') |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==[[اراده]] در [[عرفان]]== | ==[[اراده]] در [[عرفان]]== | ||
در عرفان، اراده یکی از منازل [[سلوک]] دانسته شده است و برخی آن را نخستین [[درجه]] از سلوک [[عارفان]] دانسته و گفتهاند: در چنگ زدن به دستگیره محکم [[الهی]] رغبتی است که باعث میشود [[باطن]] شخص برای اتّصال [[حقیقی]] به عالم [[قدس]] بهسوی آن حرکت کند. این رغبت در پیتصدیق جازم ـ خواه از [[راه]] [[یقین]] برهانی بهدست آید یا [[اعتقاد]] [[ایمانی]] ـ حاصل میشود<ref>الاشارات و التنبیهات، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. برخی دیگر در | در عرفان، اراده یکی از منازل [[سلوک]] دانسته شده است و برخی آن را نخستین [[درجه]] از سلوک [[عارفان]] دانسته و گفتهاند: در چنگ زدن به دستگیره محکم [[الهی]] رغبتی است که باعث میشود [[باطن]] شخص برای اتّصال [[حقیقی]] به عالم [[قدس]] بهسوی آن حرکت کند. این رغبت در پیتصدیق جازم ـ خواه از [[راه]] [[یقین]] برهانی بهدست آید یا [[اعتقاد]] [[ایمانی]] ـ حاصل میشود<ref>الاشارات و التنبیهات، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. برخی دیگر در تبیین آن گفتهاند: نفس را از خواستههایش منع کردن و او را به [[اوامر]] [[حق]] و [[رضا]] به قضای او متوجّه ساختن یا ترک کردن [[عادت]] و ترکِ [[فرورفتن]] در [[شهوات]] و [[غفلت]] از حق و توجّه به امور [[دنیایی]]<ref>الطبقات الصوفیه، ص۴۷۵.</ref> یا انگیزههای [[حقیقت]] را از روی میل و رغبت اجابتکردن<ref>شرح منازل السائرین، ص۶۶.</ref> یا [[دل]] را به [[طلب]] حق متوجّه ساختن<ref>مصطلحات التصوف، ص۴۷.</ref> یا مبدأ [[محبّت]] یا پارهای از [[آتش]] محبّت که در دل میافتد و شخص را به [[اجابت]] انگیزههای حقیقت سوق میدهد<ref>مصطلحات التصوف، ص۷۶ـ۹۶.</ref><ref>[[محمد حسین حشمتپور|حشمتپور، محمد حسین]]، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج ۲، ص ۴۴۲ – ۴۴۳؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۴.</ref>. | ||
نسبت دادن اراده به موجوداتی مانند دیوار<ref>سوره کهف، آیه:۷۷.</ref>. که دارای [[شعور]] نیستند، مجاز است<ref>المیزان، ج۱۳، ص۵۹ـ۶۰ و ۳۴۶.</ref>؛ البتّه در این خصوص باید به این نکته توجّه داشت که نگاه ما به موجودات، دو گونه است: گاهی با دید واقعی و حقیقی به اصل حقیقت وجود بدون در نظر گرفتن مراتب آن نظر میکنیم. در این صورت، تمام موجودات، حتّی جمادات بهاندازه بهرهای که از وجود دارند، دارای [[علم]] و شعور و ارادهاند و اسناد اراده به آنها حقیقی است؛ ولی گاهی با دید ظاهری به مقایسه بین مراتب وجود میپردازیم. با این دید، موجودات به دو بخش با [[شعور]] و فاقد شعور تقسیم میشوند و اسناد [[اراده]] به قسم اوّل، [[حقیقت]]، و به قسم دوم، مجاز خواهد بود؛ بنابراین، اراده مانند وجود، مشترک [[معنوی]] است که حقیقت آن واحد، ولی دارای مراتب است<ref>اسفار، ج۶، ص۳۳۵ـ۳۳۶؛ الدرر الفوائد، ج۲، ص۷۹.</ref><ref>[[محمد حسین حشمتپور|حشمتپور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج ۲، ص ۴۴۳.</ref>. | نسبت دادن اراده به موجوداتی مانند دیوار<ref>سوره کهف، آیه:۷۷.</ref>. که دارای [[شعور]] نیستند، مجاز است<ref>المیزان، ج۱۳، ص۵۹ـ۶۰ و ۳۴۶.</ref>؛ البتّه در این خصوص باید به این نکته توجّه داشت که نگاه ما به موجودات، دو گونه است: گاهی با دید واقعی و حقیقی به اصل حقیقت وجود بدون در نظر گرفتن مراتب آن نظر میکنیم. در این صورت، تمام موجودات، حتّی جمادات بهاندازه بهرهای که از وجود دارند، دارای [[علم]] و شعور و ارادهاند و اسناد اراده به آنها حقیقی است؛ ولی گاهی با دید ظاهری به مقایسه بین مراتب وجود میپردازیم. با این دید، موجودات به دو بخش با [[شعور]] و فاقد شعور تقسیم میشوند و اسناد [[اراده]] به قسم اوّل، [[حقیقت]]، و به قسم دوم، مجاز خواهد بود؛ بنابراین، اراده مانند وجود، مشترک [[معنوی]] است که حقیقت آن واحد، ولی دارای مراتب است<ref>اسفار، ج۶، ص۳۳۵ـ۳۳۶؛ الدرر الفوائد، ج۲، ص۷۹.</ref><ref>[[محمد حسین حشمتپور|حشمتپور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج ۲، ص ۴۴۳.</ref>. |