کاربر:Jokar/صفحه تمرین 5: تفاوت میان نسخهها
←خاتمیت از منظر فیلسوفان مسلمان
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==خاتمیت از منظر فیلسوفان مسلمان== | ==خاتمیت از منظر فیلسوفان مسلمان== | ||
صدرالمتألهین مسئله ختم نبوت و انقطاع وحـی الهـی را در دو کتـاب الشـواهد الربوبیـه و | |||
مفاتیح الغیب مطرح ساخته است. به نظر وي، اگر مراد از وحی، صرف تعلیم مـردم توسـط | |||
خداوند باشد، هیچگاه اینچنین وحی و به عبارت دیگـر ، چنـین نبـوت و رسـالتی از زمـین | |||
منقطع نخواهد بود، ولی اگر منظور از وحی، تمثل ملک وحی بر شخص نبـی بـه صـورت | |||
قابل رؤیت و شنیدن صداي این ملک باشد، باید گفت که چنین وحی و نبوتی با بعثت نبی | |||
اکرم ،پایان پذیرفته است، و دیگر چنین نخواهد بود که ملک وحی بر کسی ظاهر شود و | |||
کلام االله را به گوش وي بخواند. | |||
صدرالمتألهین، پس از بیان این موضع، اشاره میکند که البته، نبوت از لحـاظ «حکـم » و | |||
«ماهیت» هرگز منقطع نبوده و نخواهد بود. به عقیدة وي، امتداد نبـوت از لحـاظ حکـم ، در | |||
معصومان و مجتهدان علوم دینی خواهد بود و حکم نبـوت محمـدي از ایـن طریـق ، در | |||
آینده جاري. اما نبوت از لحاظ ماهیت نیز ادامه خواهد داشت و آن از طریق اولیـاي کامـل | |||
الهی است. در اولیاي الهی، نبوت به صورت غیبی و باطنی است، در حالی که نبـوت بـراي | |||
شخص نبی به نحو ظاهري است. به عقیدة صدرالمتألهین، اولیا دو دسته هسـتند ؛ برخـی از | |||
آنها نبوت را به طور مستقیم از جانب حقتعالی اخذ میکنند و آن وقتی است کـه خداونـد ، | |||
نبوت را از نبیاي، به صورت ارث گرفته و سپس به شخص ولی اعطا میکند. اما برخی از | |||
اولیا مقام نبوت را از شخص نبی به ارث میگیرند. به نظر وي، یکی از مصـادیق ایـن نـوع | |||
ولایت، ولایت اهلبیت نبی اکرم ،یعنی ائمه اطهار است، که از جانـب پ یـ امبر اکـرم ، | |||
8 مقام نبوت را به نحو غیبی و باطنی واجد هستند. | |||
بنابراین، بر طبق رأي صـدرالمتألهین ، در | |||
باب ختم نبوت اولاً، تفاوت بنیادینی بین نبوت و امامت موجود نیست و ثانیاً، دایره نبـوت | |||
بسته نمیباشد و امامت در امتداد دایره نبوت قرار دارد. | |||
از میان فیلسوفان اسلامی، صدرالدین شیرازی با رویکردی شیعی، ختم نبوت را به انقطاع وحی تشریعی و نزول فرشته تفسیر کرده و معتقد شده است که ختم نبوت به معنای پایان یافتن حجت آسمانی نیست، بلکه طبق اعتقاد شیعه، حکم امامانِ معصوم، از سوی شخص پیامبر اسلام حجت الهی و معتبر اعلام شده است. | از میان فیلسوفان اسلامی، صدرالدین شیرازی با رویکردی شیعی، ختم نبوت را به انقطاع وحی تشریعی و نزول فرشته تفسیر کرده و معتقد شده است که ختم نبوت به معنای پایان یافتن حجت آسمانی نیست، بلکه طبق اعتقاد شیعه، حکم امامانِ معصوم، از سوی شخص پیامبر اسلام حجت الهی و معتبر اعلام شده است. | ||
سبزواری با تفکیک میان نبوت تشریعی و نبوت تبلیغی و تبیینی، ختم و انقطاع نبوت را ناظر به نبوت تشریعی دانسته است. از نظر او، خاتمیت پیامبر اکرم دو وجه دارد: یکی آنکه با ظهور رسول اکرم همه کمالات متصوَّر به اوج خود رسیده و مجالی برای ظهور پیامبر دیگری باقی نمانده و گویی حضرت محمد بر همه کمالات و زیباییها مهر زده است. وجه دیگر اینکه از آنجا که پیامبر اکرم اشرف مخلوقات و غایت آفرینشِ عالم امکان است، با ظهور ایشان غایت آفرینش تحقق یافته و به خاتمه رسیده است. | سبزواری با تفکیک میان نبوت تشریعی و نبوت تبلیغی و تبیینی، ختم و انقطاع نبوت را ناظر به نبوت تشریعی دانسته است. از نظر او، خاتمیت پیامبر اکرم دو وجه دارد: یکی آنکه با ظهور رسول اکرم همه کمالات متصوَّر به اوج خود رسیده و مجالی برای ظهور پیامبر دیگری باقی نمانده و گویی حضرت محمد بر همه کمالات و زیباییها مهر زده است. وجه دیگر اینکه از آنجا که پیامبر اکرم اشرف مخلوقات و غایت آفرینشِ عالم امکان است، با ظهور ایشان غایت آفرینش تحقق یافته و به خاتمه رسیده است. |