پرش به محتوا

اهل کتاب در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۹٬۱۰۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۱
خط ۹۳: خط ۹۳:
[[اهل کتاب]] بر اساس امتیازات و [[فضایل]] پنداری، تنها خود را [[شایسته]] ورود به بهشت و [[پیروان]] سایر [[ادیان آسمانی]] را از آن [[محروم]] می‌دانستند: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمی‌آید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست می‌گویید هر برهانی  دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref> {{متن قرآن|لَنْ}} به انحصار [[ابدی]] بهشت برای آنان اشاره دارد و حرف {{متن قرآن|أَوْ}} بیانگر این است که [[یهود]] و [[نصارا]] هر دو این ادعا را داشتند.<ref>التبیان، ج ۱، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۰؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۵۰؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج ۱، ص ۱۵۹ ـ ۱۶۰.</ref> قرآن از یک سو چنین ادعایی را صرفاً [[آمال]] و آرزوی آنان و بی‌دلیل می‌خواند و از سوی دیگر ورود به بهشت را فقط بر اساس [[ایمان]] و [[عمل صالح]] امکان‌پذیر می‌شمارد و اینکه به دلخواه اهل کتاب و حتی [[مسلمانان]] نیز نیست: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا}}<ref>«و کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند، به بوستان‌هایی درخواهیم آورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آنها جاودانند، بنا به وعده راستین  خداوند و از خداوند راست‌گفتارتر کیست؟» سوره نساء، آیه ۱۲۲.</ref>، {{متن قرآن|لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا}}<ref>«(کیفر و پاداش) به آرزوهای شما و آرزوهای اهل کتاب (وابسته) نیست، هر کس کار بدی کند کیفر آن را می‌بیند و در برابر خداوند برای خویش یار و یاوری نخواهد یافت» سوره نساء، آیه ۱۲۳.</ref>.<ref>علی نصیری|نصیری، علی، اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>
[[اهل کتاب]] بر اساس امتیازات و [[فضایل]] پنداری، تنها خود را [[شایسته]] ورود به بهشت و [[پیروان]] سایر [[ادیان آسمانی]] را از آن [[محروم]] می‌دانستند: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمی‌آید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست می‌گویید هر برهانی  دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref> {{متن قرآن|لَنْ}} به انحصار [[ابدی]] بهشت برای آنان اشاره دارد و حرف {{متن قرآن|أَوْ}} بیانگر این است که [[یهود]] و [[نصارا]] هر دو این ادعا را داشتند.<ref>التبیان، ج ۱، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۰؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۵۰؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج ۱، ص ۱۵۹ ـ ۱۶۰.</ref> قرآن از یک سو چنین ادعایی را صرفاً [[آمال]] و آرزوی آنان و بی‌دلیل می‌خواند و از سوی دیگر ورود به بهشت را فقط بر اساس [[ایمان]] و [[عمل صالح]] امکان‌پذیر می‌شمارد و اینکه به دلخواه اهل کتاب و حتی [[مسلمانان]] نیز نیست: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا}}<ref>«و کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند، به بوستان‌هایی درخواهیم آورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آنها جاودانند، بنا به وعده راستین  خداوند و از خداوند راست‌گفتارتر کیست؟» سوره نساء، آیه ۱۲۲.</ref>، {{متن قرآن|لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا}}<ref>«(کیفر و پاداش) به آرزوهای شما و آرزوهای اهل کتاب (وابسته) نیست، هر کس کار بدی کند کیفر آن را می‌بیند و در برابر خداوند برای خویش یار و یاوری نخواهد یافت» سوره نساء، آیه ۱۲۳.</ref>.<ref>علی نصیری|نصیری، علی، اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>


==[[احکام فقهی]] و [[حقوقی]] اهل کتاب==
==[[احکام فقهی]] و [[حقوقی]] [[اهل کتاب]]==
===[[وجوب]] [[پذیرش اسلام]]===
===[[وجوب]] [[پذیرش اسلام]]===
چون [[اسلام]] آخرین [[شریعت الهی]] است [[خداوند]] متعالی در [[آیات]] فراوانی همه [[انسان‌ها]] و پیروان [[شرایع آسمانی]] را به پذیرش آن و ترک [[عقاید]] و [[احکام]] [[شرک‌آلود]] و [[منسوخ]] خود فرا خوانده است: "قُل یـاَیُّهَا النّاسُ اِنّی رَسولُ اللّهِ اِلَیکُم جَمیعـًا... فَـ ٔ مِنُوا بِاللّهِ ورَسُولِهِ النَّبیِّ الاُمّیِّ". ([[اعراف]] / ۷، ۱۵۸؛ [[فرقان]]/ ۲۵، ۱ و...) در برخی آیات، [[اهل کتاب]] به طور خاص مخاطب قرار گرفته و به پذیرش اسلام [[فرمان]] داده شده‌اند: "یـاَیُّهَا الَّذینَ اُوتوا الکِتـبَ ءامِنوا بِما نَزَّلنا مُصَدِّقـًا لِما مَعَکُم". (نساء / ۴، ۴۷ و نیز بقره / ۲، ۴۱؛ نساء / ۴، ۱۷۰ ـ ۱۷۱) از این آیات برمی‌آید که پذیرش اسلام از سوی اهل کتاب نه فقط فرمان قرآن بلکه فرمان کتب آسمانیِ [[اهل کتاب]] نیز بوده است، ازاین‌رو [[قرآن]] در آیاتی دیگر آن دسته از اهل کتاب را که از [[پذیرش اسلام]] سر باز زده‌اند، به [[عذاب]] دردناک [[تهدید]] کرده است: "اِنَّ الَّذینَ کَفَروا مِن اَهلِ الکِتـبِ... فی نارِ جَهَنَّمَ خــلِدینَ فیها" (بیّنه / ۹۸، ۶)؛ اما در اینکه اهل کتاب و دیگر [[کافران]] همان‌گونه که به پذیرش اسلام و اصول آن موظف‌اند، در صورت نپذیرفتن [[اسلام]] آیا موظف به عمل به فروعات اسلام هستند یا نه میان [[فقیهان]] دو دیدگاه است: برخی با استناد به آیاتی (بقره / ۲، ۲۱؛ آل‌عمران / ۳، ۹۷) که در آن همه [[انسان‌ها]] مخاطب برخی تکالیف‌اند معتقدند که کافران همانند اصول، به [[فروع]] نیز مکلف‌اند؛<ref>المبسوط، ج۱، ص۲۶۵؛ کشف‌اللثام، ج۵، ص۱۳۰؛ موسوعة الفقهیه، ج ۳، ص ۲۶۹.</ref> اما برخی برآن‌اند که کافران تنها در صورت پذیرش اصول، [[مکلف]] به فروع [[احکام]] اسلام‌اند.<ref>الحدائق، ج ۳، ص ۳۹ - ۴۱؛ مستندالعروه، "زکاة"، ج ۱، ص ۱۲۴.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
چون [[اسلام]] آخرین [[شریعت الهی]] است [[خداوند]] متعالی در [[آیات]] فراوانی همه [[انسان‌ها]] و [[پیروان]] [[شرایع آسمانی]] را به پذیرش آن و ترک [[عقاید]] و [[احکام]] [[شرک‌آلود]] و [[منسوخ]] خود فرا خوانده است:{{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«بگو: ای مردم! به راستی من فرستاده خداوند به سوی همه شمایم، همان که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن اوست، هیچ خدایی جز او نیست که زنده می‌دارد و می‌میراند، پس به خداوند و فرستاده او پیامبر درس ناخوانده‌ای که به خداوند و قرآن او ایمان دارد ایمان بیاورید و از او پیروی کنید باشد که راهیاب گردید» سوره اعراف، آیه ۱۵۸.</ref>؛ {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا}}<ref>«بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیم‌دهنده باشد» سوره فرقان، آیه ۱.</ref> در برخی آیات، [[اهل کتاب]] به طور خاص مخاطب قرار گرفته و به پذیرش اسلام [[فرمان]] داده شده‌اند: {{متن قرآن|فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«آری، کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین می‌فروشند و هر که در راه خداوند نبرد کند چه کشته شود و چه پیروز گردد زودا که به او پاداشی سترگ ارزانی داریم» سوره نساء، آیه ۷۴.</ref>،  {{متن قرآن|وَآمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ}}<ref>«و به آنچه فرو فرستاده‌ام ، که کتاب نزد شما را راست می‌شمارد، ایمان آورید و نخستین منکر آن نباشید و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید  و تنها از من پروا کنید» سوره بقره، آیه ۴۱.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّكُمْ فَآمِنُوا خَيْرًا لَكُمْ وَإِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«ای مردم! این پیامبر حقیقت را از سوی پروردگارتان برای شما آورده است پس ایمان بیاورید که برایتان بهتر است و اگر انکار کنید (بدانید که) بی‌گمان آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن خداوند است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۷۰.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سه‌گانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بی‌گمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمان‌ها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref> از این آیات برمی‌آید که پذیرش اسلام از سوی اهل کتاب نه فقط فرمان [[قرآن]] بلکه فرمان کتب آسمانیِ اهل کتاب نیز بوده است، ازاین‌رو قرآن در آیاتی دیگر آن دسته از اهل کتاب را که از پذیرش اسلام سر باز زده‌اند، به [[عذاب]] دردناک [[تهدید]] کرده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ}}<ref>«کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخ‌اند، جاودانه در آنند، آنانند که بدترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۶.</ref>؛ اما در اینکه اهل کتاب و دیگر [[کافران]] همان‌گونه که به پذیرش اسلام و اصول آن موظف‌اند، در صورت نپذیرفتن اسلام آیا موظف به عمل به فروعات اسلام هستند یا نه میان [[فقیهان]] دو دیدگاه است: برخی با استناد به آیاتی {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که  پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۲۱.</ref>،  {{متن قرآن|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> که در آن همه انسان‌ها مخاطب برخی تکالیف‌اند معتقدند که کافران همانند اصول، به [[فروع]] نیز مکلف‌اند؛<ref>المبسوط، ج۱، ص۲۶۵؛ کشف‌اللثام، ج۵، ص۱۳۰؛ موسوعة الفقهیه، ج ۳، ص ۲۶۹.</ref> اما برخی برآن‌اند که کافران تنها در صورت پذیرش اصول، [[مکلف]] به فروع احکام اسلام‌اند <ref>الحدائق، ج ۳، ص ۳۹ - ۴۱؛ مستندالعروه، "زکاة"، ج ۱، ص ۱۲۴.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>


===[[نجاست]] یا [[طهارت]] اهل کتاب===
===[[نجاست]] یا [[طهارت]] اهل کتاب===
قرآن در آیاتی گروهی از اهل کتاب را ([[یهود]] [[بنی قریظه]] و...) که به [[تکذیب]] [[پیامبر اسلام]] و [[نبرد]] با وی پرداختند [[کافر]] می‌خواند: ([[حشر]] / ۵۹، ۲)؛ همچنین در آیاتی دیگر از [[عقاید]] شرک‌آمیز آنان سخن به میان آورده است. ([[نساء]] / ۴، ۱۷۱؛ [[مائده]] / ۵، ۱۷، ۷۲ ـ ۷۳، ۷۵، ۷۷، ۱۱۶ ـ ۱۱۷؛ [[توبه]] / ۹، ۳۰ ـ ۳۱) از سوی دیگر قرآن، [[مشرکان]] را [[نجس]] شمرده و از [[مسلمانان]] خواسته است تا از ورود آنان به [[مسجد الحرام]] جلوگیری کنند. "یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اِنَّمَا المُشرِکونَ نَجَسٌ فَلا یَقرَبُوا المَسجِدَ الحَرامَ بَعدَ عامِهِم هـذا". ([[توبه]] / ۹، ۲۸) برخی فقیهان [[امامیه]] با استناد به این [[آیه]] و برخی [[روایات]]، همه اهل کتاب <ref> الحدائق، ج ۵، ص ۱۶.</ref> یا گروهی از آنان را که عقاید شرک‌آمیز دارند <ref> مجمع الفائده، ج ۱، ص ۳۲۰.</ref> نجس و آن را دیدگاه مشهور امامیه دانسته‌اند؛<ref> جواهر الکلام، ج ۶، ص ۴۱ ـ ۴۴.</ref> اما دسته‌ای با این [[استدلال]]، که واژه [[شرک]] در [[قرآن]] بیشتر به [[بت‌پرستان]] انصراف دارد و نیز تفکیک [[مشرکان]] از [[اهل کتاب]] در [[آیات]] متعدد دیگر (بقره / ۲، ۱۰۵؛ آل‌عمران / ۳، ۱۸۶؛ [[مائده]] / ۵، ۸۲؛ [[حجّ]] / ۲۲، ۱۷)، "المُشرِکوُن" در [[آیه]] فوق را به بت‌پرستان منحصر دانسته‌اند. این گروه، روایاتی را که بر [[نجاست]] اهل کتاب دلالت دارد، بر نجاست عرضی آنان حمل کرده‌اند؛ نه نجاست ذاتی.<ref>الکاشف، ج۴،ص۲۸؛ جامع‌المدارک، ج۱، ص۲۰۱؛ مستمسک‌العروه، ج ۲، ص ۳۶۹.</ref> برخی از [[فقیهان]] نیز با استناد به آیه ۱۲۵ انعام / ۶ که غیر [[مؤمنان]] را [[پلید]] ([[رجس]]) شمرده، به نجاست اهل کتاب[[حکم]] کرده‌اند؛<ref> حقوق اقلیتها، ص ۲۴۵؛ طهارت و نجاست اهل کتاب، ص ۲۰۵.</ref> اما عده‌ای دیگر با رد آن گفته‌اند: "رجس" در لغت و آیات به معنای امر [[مکروه]]، [[ناپسند]]، [[زشت]]، [[گناه]]، [[کفر]] و [[پلیدی]] آمده است، ازاین‌رو نجاست [[فقهی]] مراد نیست.<ref>حقوق اقلیتها، ص ۲۴۵؛ طهارت و نجاست اهل کتاب، ص ۲۰۵.</ref> دسته‌ای نیز با اصل پذیرش نجاست اهل کتاب برآن‌اند که این [[حکم سیاسی]] است؛ نه فقهی و [[حکمت]] آن این است که [[مسلمانان]] با [[اهل‌کتاب]] [[معاشرت]] نداشته باشند و از آنان اثر نپذیرند.<ref>حقوق اقلیتها، ص ۲۴۷ ـ ۲۴۸.</ref> [[اهل سنت]] نیز جز افرادی اندک، به [[طهارت]] ذاتی اهل کتاب [[فتوا]] داده‌اند.<ref>طهارت و نجاست اهل کتاب، ص ۲۱۰ ـ ۲۱۱.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
قرآن در آیاتی گروهی از [[اهل کتاب]] را ([[یهود]] [[بنی قریظه]] و...) که به [[تکذیب]] [[پیامبر اسلام]] و [[نبرد]] با وی پرداختند [[کافر]] می‌خواند: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب  را از خانه‌هایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمی‌کردید که بیرون روند و (خودشان) گمان می‌کردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمی‌بردند بدیشان رسید و در دل‌هایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانه‌های خویش را ویران می‌کردند؛ پس ای دیده‌وران پند بگیرید! » سوره حشر، آیه ۲.</ref>؛ همچنین در آیاتی دیگر از [[عقاید]] شرک‌آمیز آنان سخن به میان آورده است. {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سه‌گانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بی‌گمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمان‌ها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«به راستی آنان که گفتند خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند؛ بگو: اگر خداوند بخواهد مسیح پسر مریم و مادرش و همه آنان را که روی زمینند هلاک گرداند کسی در برابر او چه اختیاری دارد؟ و فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست از آن خداوند است؛ هر چه را بخواهد می‌آفریند و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ}}<ref>«به راستی آنان که گفتند: خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند در حالی که مسیح (می) گفت: ای بنی اسرائیل! خداوند را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید؛ بی‌گمان هر که برای خداوند شریک آورد خداوند بهشت را بر او حرام می‌گرداند و جایگاهش آتش (دوزخ) است» سوره مائده، آیه ۷۲.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«به راستی آنان که گفتند خداوند یکی از سه (اقنوم) است  کافر شدند و هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و اگر از آنچه می‌گویند دست نکشند به یقین به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید» سوره مائده، آیه ۷۳.</ref>،{{متن قرآن|مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«مسیح پسر مریم جز پیامبری نبود که پیش از او (نیز) پیامبران (بسیار) گذشتند و مادر او زنی بسیار راستکردار  بود؛ هر دو غذا می‌خوردند؛ بنگر چگونه آیات (خویش) را برای آنان روشن می‌داریم سپس بنگر به کجا باز گردانده می‌شوند!» سوره مائده، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ}}<ref>«بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوس‌های گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید» سوره مائده، آیه ۷۷.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ}}<ref>«و یاد کن که خداوند به عیسی پسر مریم فرمود: آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را دو خدا به جای خداوند بگزینید؟ گفت: پاکا که تویی، مرا نسزد که آنچه را حقّ من نیست بر زبان آورم، اگر آن را گفته باشم تو دانسته‌ای، تو آنچه در درون من است می‌دانی و من آنچه در ذات توست نمی‌دانم، بی‌گمان این تویی که بسیار داننده نهان‌هایی» سوره مائده، آیه ۱۱۶.</ref>، {{متن قرآن|مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«به آنان چیزی نگفتم جز آنچه مرا بدان فرمان دادی که: «خداوند- پروردگار من و پروردگار خود- را بپرستید» و تا در میان ایشان به‌سر می‌بردم بر آنها گواه بودم و چون مرا (نزد خود) فرا بردی  تو خود مراقب آنان بودی و تو بر هر چیزی گواهی» سوره مائده، آیه ۱۱۷.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی می‌کند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده می‌شوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیده‌اند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافته‌اند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که می‌ورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> از سوی دیگر [[قرآن]]، [[مشرکان]] را [[نجس]] شمرده و از [[مسلمانان]] خواسته است تا از ورود آنان به [[مسجد الحرام]] جلوگیری کنند. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید  خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بی‌نیاز می‌گرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.</ref> برخی [[فقیهان]] [[امامیه]] با استناد به این [[آیه]] و برخی [[روایات]]، همه اهل کتاب <ref> الحدائق، ج ۵، ص ۱۶.</ref> یا گروهی از آنان را که عقاید شرک‌آمیز دارند <ref> مجمع الفائده، ج ۱، ص ۳۲۰.</ref> نجس و آن را دیدگاه مشهور امامیه دانسته‌اند؛<ref> جواهر الکلام، ج ۶، ص ۴۱ ـ ۴۴.</ref> اما دسته‌ای با این [[استدلال]]، که واژه [[شرک]] در قرآن بیشتر به [[بت‌پرستان]] انصراف دارد و نیز تفکیک مشرکان از اهل کتاب در [[آیات]] متعدد دیگر {{متن قرآن|مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ}}<ref>«کافران از اهل کتاب و مشرکان، خوش ندارند که از پروردگارتان، خیری بر شما فرو فرستاده شود، ولی خداوند هر کس را بخواهد به بخشایش خود، ویژگی می‌دهد و خداوند، دارای بخشش سترگ است» سوره بقره، آیه ۱۰۵.</ref>،{{متن قرآن|لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ}}<ref>«بی‌گمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) داده‌اند و از کسانی که شرک ورزیده‌اند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۶.</ref>، {{متن قرآن|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«بی‌گمان یهودیان و مشرکان را دشمن‌ترین مردم به مؤمنان می‌یابی و نزدیک‌ترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را می‌یابی که می‌گویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمی‌کنند» سوره مائده، آیه ۸۲.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«خداوند میان کسانی که ایمان دارند و کسانی که یهودی‌اند و صابئان و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک می‌ورزند در روز رستخیز داوری می‌کند،  بی‌گمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره حج، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|الْمُشْرِكُونَ}} در آیه فوق را به بت‌پرستان منحصر دانسته‌اند. این گروه، روایاتی را که بر [[نجاست]] [[اهل کتاب]] دلالت دارد، بر نجاست عرضی آنان حمل کرده‌اند؛ نه نجاست ذاتی.<ref>الکاشف، ج۴،ص۲۸؛ جامع‌المدارک، ج۱، ص۲۰۱؛ مستمسک‌العروه، ج ۲، ص ۳۶۹.</ref> برخی از فقیهان نیز با استناد به آیه {{متن قرآن|فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته می‌دارد گویی به آسمان فرا می‌رود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند؛ برمی‌گمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref> که غیر [[مؤمنان]] را [[پلید]] ([[رجس]]) شمرده، به نجاست اهل کتاب[[حکم]] کرده‌اند؛<ref> حقوق اقلیتها، ص ۲۴۵؛ طهارت و نجاست اهل کتاب، ص ۲۰۵.</ref> اما عده‌ای دیگر با رد آن گفته‌اند: {{متن قرآن|الرِّجْسَ }} در لغت و آیات به معنای امر [[مکروه]]، [[ناپسند]]، [[زشت]]، [[گناه]]، [[کفر]] و [[پلیدی]] آمده است، ازاین‌رو نجاست [[فقهی]] مراد نیست.<ref>حقوق اقلیتها، ص ۲۴۵؛ طهارت و نجاست اهل کتاب، ص ۲۰۵.</ref> دسته‌ای نیز با اصل پذیرش [[نجاست]] [[اهل کتاب]] برآن‌اند که این [[حکم سیاسی]] است؛ نه [[فقهی]] و [[حکمت]] آن این است که [[مسلمانان]] با [[اهل‌کتاب]] [[معاشرت]] نداشته باشند و از آنان اثر نپذیرند.<ref>حقوق اقلیتها، ص ۲۴۷ ـ ۲۴۸.</ref> [[اهل سنت]] نیز جز افرادی اندک، به [[طهارت]] ذاتی اهل کتاب [[فتوا]] داده‌اند<ref>طهارت و نجاست اهل کتاب، ص ۲۱۰ ـ ۲۱۱.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>


===[[حلیت]] طعام اهل کتاب و مسلمانان بر یکدیگر===
===[[حلیت]] طعام اهل کتاب و مسلمانان بر یکدیگر===
در آیه ۵ مائده / ۵ طعام اهل کتاب و مسلمانان برای یکدیگر [[حلال]] شمرده شده است: "و طَعامُ الَّذینَ اوتوا الکِتـبَ حِلٌّ لَکُم وطَعامُکُم حِلٌّ لَهُم". در اینکه مقصود از طعام اهل کتاب چیست آرای گوناگونی بین [[مفسران]] و فقیهان [[اسلامی]] مطرح است؛ بیشتر مفسران و [[فقهای اهل سنت]]<ref>جامع البیان، مج ۴، ج ۶، ص ۱۳۸؛ الفقه الاسلامی، ج ۴، ص ۲۷۶۰.</ref> و برخی [[امامیه]] <ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۵۱.</ref> مقصود از آن را ذبیحه [[اهل کتاب]] و برخی مراد از آن را مطلق طعام اهل کتاب، اعم از ذبیحه یا غیر ذبیحه دانسته‌اند؛<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۵۱.</ref> ولی عده‌ای برآن‌اند که مقصود از آن حبوبات همچون گندم، برنج، عدس و غذاهایی است که احتیاج به [[تزکیه]] ندارد.<ref> المیزان، ج ۵، ص ۲۰۴.</ref> در بیشتر [[روایات]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} نیز که در این باره [[نقل]] شده طعام همین گونه [[تفسیر]] شده است.<ref>نورالثقلین، ج۱، ص۵۹۳؛ المیزان، ج ۵، ص ۲۰۴.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
در [[آیه]] {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref> طعام اهل کتاب و مسلمانان برای یکدیگر [[حلال]] شمرده شده است. در اینکه مقصود از طعام اهل کتاب چیست آرای گوناگونی بین [[مفسران]] و [[فقیهان]] [[اسلامی]] مطرح است؛ بیشتر مفسران و [[فقهای اهل سنت]]<ref>جامع البیان، مج ۴، ج ۶، ص ۱۳۸؛ الفقه الاسلامی، ج ۴، ص ۲۷۶۰.</ref> و برخی [[امامیه]] <ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۵۱.</ref> مقصود از آن را ذبیحه اهل کتاب و برخی مراد از آن را مطلق طعام اهل کتاب، اعم از ذبیحه یا غیر ذبیحه دانسته‌اند؛<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۵۱.</ref> ولی عده‌ای برآن‌اند که مقصود از آن حبوبات همچون گندم، برنج، عدس و غذاهایی است که احتیاج به [[تزکیه]] ندارد.<ref> المیزان، ج ۵، ص ۲۰۴.</ref> در بیشتر [[روایات]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} نیز که در این باره [[نقل]] شده طعام همین گونه [[تفسیر]] شده است.<ref>نورالثقلین، ج۱، ص۵۹۳؛ المیزان، ج ۵، ص ۲۰۴.</ref><ref>علی نصیری|نصیری، علی، اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>
===[[ازدواج]] با اهل کتاب===
===[[ازدواج]] با اهل کتاب===
در آیاتی، ازدواج [[مسلمان]] با [[زنان]] و مردان [[کافر]] و [[مشرک]] به طور مطلق [[حرام]] دانسته شده: "و لا تَنکِحوا المَشرِکـتِ حَتّی یُؤمِنَّ ولاََمَةٌ مُؤمِنَةٌ خَیرٌ مِن مُشرِکَةٍ ولَو اَعجَبَتکُم ولا تُنکِحوا المُشرِکینَ حَتّی یُؤمِنوا ولَعَبدٌ مُؤمِنٌ خَیرٌ مِن مُشرِکٍ" (بقره / ۲، ۲۲۱ و نیز ممتحنه / ۶۰، ۱۰)؛ اما در [[آیه]] ۵ [[مائده]] / ۵ [[ازدواج]] مردان مسلمان با زنان [[عفیف]] اهل کتاب جایز شمرده شده است: "الیَومَ اُحِلَّ لَکُمُ... والمُحصَنـتُ مِنَ المُؤمِنـتِوالمُحصَنـتُ مِنَ الَّذینَ اوتوا الکِتـبَ مِن قَبلِکُم اِذا ءاتَیتُموهُنَّ اُجورَهُنَّ". برخی از [[مفسران]] با توجه به عموم [[نهی]] از ازدواج با [[کافران]] در [[آیات]] قبل، برآن‌اند که مقصود از زنان اهل کتاب در این آیه کسانی‌اند که پس از [[کفر]] به [[اسلام]] گرویده‌اند و علت بیان این [[حکم]] از سوی [[خداوند]] این بود که برخی از [[مسلمانان]] از ازدواج با چنین زنانی به جهت کفر پیشین [[اکراه]] داشتند؛ امّا آیه فوق ازدواج با چنین زنانی را [[مباح]] شمرد.<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۵۱.</ref> برخی نیز گفته‌اند: مقصود [[ازدواج موقت]] با زنان اهل کتاب است <ref>نمونه، ج ۴، ص ۲۸۲.</ref> و این را [[رأی]] مشهور [[فقیهان]] [[امامیه]] دانسته‌اند؛<ref>جواهر الکلام، ج ۳۰، ص ۲۸، ۱۵۵ ـ ۱۵۶.</ref> اما برخی قائل به [[نسخ]] آیه فوق به وسیله آیات ۲۲۱ بقره / ۲ و ۱۰ ممتحنه / ۶۰ شده و ازدواج با اهل کتاب را به هر شکلی [[ممنوع]] می‌دانند؛<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۵۱.</ref> ولی به نظر بیشتر علمای [[اهل سنت]] <ref>الفقه الاسلامی، ج ۹، ص ۶۶۵۳ ـ ۶۶۵۷.</ref> و برخی [[مفسران]] و [[فقیهان]] [[امامیه]] <ref>جواهرالکلام، ج۳۰، ص۳۱؛ المیزان، ج۵، ص۲۰۸.</ref>[[ازدواج]] دائم با [[زنان]] [[اهل کتاب]] جایز است.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
در آیاتی، [[ازدواج]] [[مسلمان]] با [[زنان]] و مردان [[کافر]] و [[مشرک]] به طور مطلق [[حرام]] دانسته شده: {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرت‌کنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کرده‌اند به آنه» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref>؛ اما در [[آیه]] {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref> [[ازدواج]] مردان [[مسلمان]] با [[زنان]] [[عفیف]] [[اهل کتاب]] جایز شمرده شده است. برخی از [[مفسران]] با توجه به عموم [[نهی]] از ازدواج با [[کافران]] در [[آیات]] قبل، برآن‌اند که مقصود از زنان [[اهل کتاب]] در این آیه کسانی‌اند که پس از [[کفر]] به [[اسلام]] گرویده‌اند و علت بیان این [[حکم]] از سوی [[خداوند]] این بود که برخی از [[مسلمانان]] از ازدواج با چنین زنانی به جهت کفر پیشین [[اکراه]] داشتند؛ امّا آیه فوق ازدواج با چنین زنانی را [[مباح]] شمرد.<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۵۱.</ref> برخی نیز گفته‌اند: مقصود [[ازدواج موقت]] با زنان اهل کتاب است <ref>نمونه، ج ۴، ص ۲۸۲.</ref> و این را [[رأی]] مشهور [[فقیهان]] [[امامیه]] دانسته‌اند؛<ref>جواهر الکلام، ج ۳۰، ص ۲۸، ۱۵۵ ـ ۱۵۶.</ref> اما برخی قائل به [[نسخ]] آیه فوق به وسیله آیات {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرت‌کنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کرده‌اند به آنه» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref> شده و ازدواج با اهل کتاب را به هر شکلی [[ممنوع]] می‌دانند؛<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۵۱.</ref> ولی به نظر بیشتر علمای [[اهل سنت]] <ref>الفقه الاسلامی، ج ۹، ص ۶۶۵۳ ـ ۶۶۵۷.</ref> و برخی مفسران و فقیهان امامیه <ref>جواهرالکلام، ج۳۰، ص۳۱؛ المیزان، ج۵، ص۲۰۸.</ref> ازدواج دائم با زنان اهل کتاب جایز است.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
===[[داوری]] میان اهل کتاب===
===[[داوری]] میان اهل کتاب===
در صورتی که اهل کتاب در [[اختلافات]] خود به [[حاکم اسلامی]] مراجعه کنند حاکم اسلامی می‌تواند میان آنان داوری کرده، یا آن را نپذیرد: "فَاِن جاءوکَ فَاحکُم بَینَهُم اَو اَعرِض عَنهُم". ([[مائده]] / ۵، ۴۲)<ref>زبدة البیان، ص ۸۵۹؛ فقه القرآن، ج ۲، ص ۱۵.</ref> این تخییر در صورتی است که اهل کتاب [[اهل ذمه]] نباشند؛ اما در صورتی که از اهل ذمه باشند داوری میان آنان بر حاکم اسلامی [[واجب]] است،<ref>زبدة البیان، ص ۸۶۰.</ref> در هر حال در صورت [[قضاوت]] باید بر اساس [[قوانین اسلام]] و [[قرآن]] در میان آنان [[حکم]] شود؛ نه بر اساس خواسته‌های [[باطل]] اهل کتاب: "و اَنزَلنا اِلَیکَ الکِتـبَ بِالحَقِّ مُصَدِّقـًا لِما بَینَ یَدَیهِ مِنَ الکِتـبِ و مُهَیمِنـًا عَلَیهِ فاحکُم بَینَهُم بِما اَنزَلَ اللّهُ و لاتَتَّبِع اَهواءَهُم عَمّا جاءَکَ مِنَ الحَقِّ". (مائده / ۵، ۴۸ و نیز ۴۹).<ref>مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۳۱۳؛ فقه القرآن، ج ۱، ص ۴۱۷.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
در صورتی که اهل کتاب در [[اختلافات]] خود به [[حاکم اسلامی]] مراجعه کنند حاکم اسلامی می‌تواند میان آنان داوری کرده، یا آن را نپذیرد: {{متن قرآن|مَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام  خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند  و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.</ref>.<ref>زبدة البیان، ص ۸۵۹؛ فقه القرآن، ج ۲، ص ۱۵.</ref> این تخییر در صورتی است که اهل کتاب [[اهل ذمه]] نباشند؛ اما در صورتی که از [[اهل ذمه]] باشند [[داوری]] میان آنان بر [[حاکم اسلامی]] [[واجب]] است،<ref>زبدة البیان، ص ۸۶۰.</ref> در هر حال در صورت [[قضاوت]] باید بر اساس [[قوانین اسلام]] و [[قرآن]] در میان آنان [[حکم]] شود؛ نه بر اساس خواسته‌های [[باطل]] [[اهل کتاب]]: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref>«و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان  بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ}}<ref>«و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواسته‌های آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز مبادا تو را در برخی از آنچه خداوند به سوی تو فرو فرستاده است به فتنه اندازند  و اگر رو برتابند بدان که خداوند جز این نمی‌خواهد که آنان را به برخی از گناهانشان گرفتار سازد و بی‌گمان بسیاری از مردم نافرمانند» سوره مائده، آیه ۴۹.</ref>.<ref>مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۳۱۳؛ فقه القرآن، ج ۱، ص ۴۱۷.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
===[[گواهی]] اهل کتاب===
===[[گواهی]] اهل کتاب===
در صورت امکان و دسترسی به [[مسلمان]]، پذیرش [[شهادت]] غیر مسلمان جایز نیست،<ref>فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۴۱۷.</ref> بر همین اساس قرآن، ابتدا شهادت دو نفر [[عادل]] مسلمان را در [[وصیّت]] توصیه کرده است: "یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا شَهـدَةُ بَینِکُم اِذا حَضَرَ اَحَدَکُمُ المَوتُ حینَ الوَصِیَّةِ اثنانِ ذَوا عَدلٍ مِنکُم". (مائده / ۵، ۱۰۶) مخاطب "مِنکُم" در [[آیه]] مذکور [[مسلمانان]] هستند؛<ref> مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۹۶.</ref> اما اگر [[ضرورت]] اقتضا کند و فرد [[مسلمانی]] برای [[گواه]] شدن نباشد شهادت غیر مسلمان نیز پذیرفته است: "اَو ءاخَرانِ مِن غَیرِکُم اِن اَنتُم ضَرَبتُم فِی الاَرضِ فَاَصـبَتکُم مُصیبَةُ المَوت". (مائده / ۵، ۱۰۶) به نظر برخی مقصود از "ءاخَرانِ مِن غَیرِکُم" [[شاهدان]] از غیر [[اهل]] و [[عشیره]] هستند و برخی مراد از آن را [[اهل ذمه]] دانسته‌اند؛ لیکن به نظر بیشتر [[مفسران]] مقصود مطلق [[اهل]] کتاب‌اند که در صورت نبود [[شاهد]] [[مسلمان]]، [[شهادت]] آنان پذیرفته است.<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۹۶ ـ ۳۹۷؛ المیزان، ج ۶، ص ۱۹۶.</ref> در روایتی از [[امام باقر]] و صادق{{ع}} این معنا [[تأیید]] شده است.<ref> الصافی، ج ۲، ص ۹۶؛ نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۸۶.</ref> [[شأن نزول]] [[آیه]] فوق که در مورد [[وصیت]] یکی از [[مسلمانان]] قبل از [[وفات]] و سپردن وصیت و [[اموال]] خود به دست دو نفر از [[اهل کتاب]] است نیز این معنا را تأیید می‌کند.<ref> التبیان، ج ۴، ص ۴۲؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۹۵؛ زاد المسیر، ج ۲، ص ۴۴۵.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
در صورت امکان و دسترسی به [[مسلمان]]، پذیرش [[شهادت]] غیر مسلمان جایز نیست،<ref>فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۴۱۷.</ref> بر همین اساس قرآن، ابتدا شهادت دو نفر [[عادل]] مسلمان را در [[وصیّت]] توصیه کرده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَأَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ بَعْدِ الصَّلَاةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لَا نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَلَا نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذًا لَمِنَ الْآثِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون مرگ یکی از شما در رسد گواه گرفتن میان شما هنگام وصیت، (گواهی) دو (مرد) دادگر از شما (مسلمانان) است و اگر سفر کردید و مصیبت مرگ گریبان شما را گرفت (و گواه مسلمان نیافتید) دو گواه دیگر از غیر شما (مسلمانان) است و اگر (به آنها) شک دارید آنان را تا پس از نماز باز دارید  آنگاه سوگند به خداوند خورند که: ما آن (گواهی خود) را به هیچ بهایی نمی‌فروشیم هرچند (درباره) خویشاوندان (ما) باشد و گواهی (در پیشگاه) خداوند را پنهان نمی‌داریم که اگر بداریم از گناهکاران خواهیم بود» سوره مائده، آیه ۱۰۶.</ref> مخاطب {{متن قرآن|مِنْكُمْ}} در [[آیه]] مذکور [[مسلمانان]] هستند؛<ref> مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۹۶.</ref> اما اگر [[ضرورت]] اقتضا کند و فرد [[مسلمانی]] برای [[گواه]] شدن نباشد شهادت غیر مسلمان نیز پذیرفته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَأَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ بَعْدِ الصَّلَاةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لَا نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَلَا نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذًا لَمِنَ الْآثِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون مرگ یکی از شما در رسد گواه گرفتن میان شما هنگام وصیت، (گواهی) دو (مرد) دادگر از شما (مسلمانان) است و اگر سفر کردید و مصیبت مرگ گریبان شما را گرفت (و گواه مسلمان نیافتید) دو گواه دیگر از غیر شما (مسلمانان) است و اگر (به آنها) شک دارید آنان را تا پس از نماز باز دارید  آنگاه سوگند به خداوند خورند که: ما آن (گواهی خود) را به هیچ بهایی نمی‌فروشیم هرچند (درباره) خویشاوندان (ما) باشد و گواهی (در پیشگاه) خداوند را پنهان نمی‌داریم که اگر بداریم از گناهکاران خواهیم بود» سوره مائده، آیه ۱۰۶.</ref> به نظر برخی مقصود از {{متن قرآن|آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ}} [[شاهدان]] از غیر [[اهل]] و [[عشیره]] هستند و برخی مراد از آن را [[اهل ذمه]] دانسته‌اند؛ لیکن به نظر بیشتر [[مفسران]] مقصود مطلق اهل کتاب‌اند که در صورت نبود [[شاهد]] مسلمان، شهادت آنان پذیرفته است.<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۹۶ ـ ۳۹۷؛ المیزان، ج ۶، ص ۱۹۶.</ref> در روایتی از [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{ع}} این معنا [[تأیید]] شده است.<ref> الصافی، ج ۲، ص ۹۶؛ نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۸۶.</ref> [[شأن نزول]] آیه فوق که در مورد [[وصیت]] یکی از مسلمانان قبل از [[وفات]] و سپردن وصیت و [[اموال]] خود به دست دو نفر از [[اهل کتاب]] است نیز این معنا را [[تأیید]] می‌کند.<ref> التبیان، ج ۴، ص ۴۲؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۹۵؛ زاد المسیر، ج ۲، ص ۴۴۵.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>


===دریافت [[جزیه]]===
===دریافت [[جزیه]]===
در دوران [[اقتدار]] [[حکومت اسلامی]] چنانچه اهل کتاب از [[پذیرش اسلام]] خودداری کنند [[حاکم اسلامی]] آنان را میان [[جنگ]]، کوچیدن از [[سرزمین]] [[اسلامی]] یا پرداخت جزیه به عنوان مالیاتی ویژه در ازای [[مصونیت]] [[جان]] و [[مال]] آنان در سایه حکومت اسلامی مخیر می‌سازد. ([[توبه]] / ۹، ۲۹) <ref>فقه الصادق علیه ‌السلام، ج ۱۳، ص ۵۳ ـ ۵۴؛ الجزیة و احکامها، ص۵۲ ـ ۹۴.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
در دوران [[اقتدار]] [[حکومت اسلامی]] چنانچه اهل کتاب از [[پذیرش اسلام]] خودداری کنند [[حاکم اسلامی]] آنان را میان [[جنگ]]، کوچیدن از [[سرزمین]] [[اسلامی]] یا پرداخت جزیه به عنوان مالیاتی ویژه در ازای [[مصونیت]] [[جان]] و [[مال]] آنان در سایه حکومت اسلامی مخیر می‌سازد {{متن قرآن|قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمی‌آورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کرده‌اند حرام نمی‌دانند و به دین حق نمی‌گروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری  جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.</ref>.<ref>فقه الصادق علیه ‌السلام، ج ۱۳، ص ۵۳ ـ ۵۴؛ الجزیة و احکامها، ص۵۲ ـ ۹۴.</ref>.<ref>علی نصیری|نصیری، علی، اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>
===جنگ با اهل کتاب===
===[[جنگ]] با [[اهل کتاب]]===
در مواردی که [[قدرت]] از آنِ مسلمانان و [[حکومت]] در دست [[پیامبر]] یا امام‌معصوم باشد و اهل کتاب از کوچیدن از سرزمین اسلامی یا پرداخت جزیه [[امتناع]] کنند، و نیز در مواردی که پیمانشان با مسلمانان را بشکنند، [[جنگیدن]] به عنوان آخرین گام برخورد با آنان [[پیش‌بینی]] شده است: "قـتِلُوا الَّذینَ لا یُؤمِنونَ بِاللّهِ ولا بِالیَومِ الأخِرِ و لا یُحَرِّمونَ ما حَرَّمَ اللّهُ و رَسولُهُ و لا یَدینونَ دینَ الحَقِّ مِنَ الَّذینَ اوتوا الکِتـبَ". (توبه / ۹، ۲۹)<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
در مواردی که [[قدرت]] از آنِ [[مسلمانان]] و [[حکومت]] در دست [[پیامبر]] یا [[امام]]‌ [[معصوم]] باشد و اهل کتاب از کوچیدن از [[سرزمین]] [[اسلامی]] یا پرداخت [[جزیه]] [[امتناع]] کنند، و نیز در مواردی که پیمانشان با مسلمانان را بشکنند، [[جنگیدن]] به عنوان آخرین گام برخورد با آنان [[پیش‌بینی]] شده است: {{متن قرآن|قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمی‌آورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کرده‌اند حرام نمی‌دانند و به دین حق نمی‌گروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری  جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.</ref>.<ref>علی نصیری|نصیری، علی، اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله "اهل کتاب"، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>


==فرجام اهل کتاب==
==فرجام اهل کتاب==
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش