پرش به محتوا

ازدواج در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۶۶۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۱
خط ۴۴: خط ۴۴:


==[[حکم]] ازدواج در [[اسلام]]==
==[[حکم]] ازدواج در [[اسلام]]==
[[اهل ظاهر]](آنان که به [[ظاهر قرآن]] عمل می‌کنند <ref>لغت‌نامه، ج‌۳، ص‌۳۱۵۳.</ref> و [[تأویل]] در آن را نمی‌پذیرند)، [[ازدواج]] را [[واجب]] می‌دانند <ref> المبسوط، ج‌۴، ص‌۱۹۳.</ref> و برای [[اثبات]] مدّعای خویش، به [[آیات]] ذیل [[استدلال]] می‌کنند: "... فَانکِحوا ما طابَ لَکُم مِنَ‌النِّساءِ" ([[نساء]] / ۴، ۳)، "... ‌فَانکِحوهُنَّ بِاِذنِ اَهلِهِنَّ‌.".. (نساء / ۴، ۲۵)، "واَنکِحوا الاَیـمی مِنکُم والصّــلِحینَ مِن عِبادِکُم واِمائِکُم‌.".. ‌([[نور]] / ۲۴، ۳۲) می‌گویند: این آیات، [[فرمان]] به ازدواج می‌دهند و امر، ظاهر در [[وجوب]] است؛ ولی بیش‌تر [[عالمان شیعه]] و [[سنّی]]، ازدواج را [[مستحب]] دانسته<ref>کنزالعرفان، ج۲، ص۱۳۶؛ المبسوط، ج‌۴، ص‌۱۹۳.</ref> و [[ظهور]] آیات را در وجوب نپذیرفته‌اند؛ زیرا:
[[اهل ظاهر]](آنان که به [[ظاهر قرآن]] عمل می‌کنند <ref>لغت‌نامه، ج‌۳، ص‌۳۱۵۳.</ref> و [[تأویل]] در آن را نمی‌پذیرند)، [[ازدواج]] را [[واجب]] می‌دانند <ref> المبسوط، ج‌۴، ص‌۱۹۳.</ref> و برای [[اثبات]] مدّعای خویش، به [[آیات]] ذیل [[استدلال]] می‌کنند: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا}}<ref>«و اگر می‌هراسید که در مورد یتیمان  دادگری نکنید (با آنان ازدواج نکنید و) از زنانی که می‌پسندید، دو دو، و سه سه، و چهار چهار همسر گیرید و اگر بیم دارید که داد نورزید یک زن را و یا کنیز خود را  (به همسری گزینید)؛ این کار به آنکه ستم نورزید نزدیک‌تر است» سوره نساء، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدام» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و بی‌همسران  (آزاد) و بردگان و کنیزان شایسته‌تان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بی‌نیازی می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.</ref> می‌گویند: این آیات، [[فرمان]] به ازدواج می‌دهند و امر، ظاهر در [[وجوب]] است؛ ولی بیش‌تر [[عالمان شیعه]] و [[سنّی]]، ازدواج را [[مستحب]] دانسته<ref>کنزالعرفان، ج۲، ص۱۳۶؛ المبسوط، ج‌۴، ص‌۱۹۳.</ref> و [[ظهور]] آیات را در وجوب نپذیرفته‌اند؛ زیرا:
#در آیه‌۲۵ نساء / ۴، برای کسانی‌که [[توانایی]] ازدواج با [[زنان]] [[آزاد]] را ندارند، سفارش کرده که با زنان پاکدامن از بردگان ازدواج کنند؛<ref>مسالک الافهام، ج‌۳، ص‌۱۷۴.</ref> ولی در عین حال فرموده: خودداری از [[ازدواج]] با [[کنیزان]]، بهتر است: "... ‌و‌اَن تَصبِروا خَیرٌ لَکُم‌."...
#در آیه‌ {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدام» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref>، برای کسانی ‌که [[توانایی]] ازدواج با [[زنان]] [[آزاد]] را ندارند، سفارش کرده که با زنان پاکدامن از بردگان ازدواج کنند؛<ref>مسالک الافهام، ج‌۳، ص‌۱۷۴.</ref> ولی در عین حال فرموده: خودداری از [[ازدواج]] با [[کنیزان]]، بهتر است: {{متن قرآن|وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ}}
#در بین [[صحابه]]، کسانی بودند که تا آخر [[عمر]] ازدواج نکردند و رسول‌اللّه آنها را از این کار برحذر نداشت.<ref>المبسوط، ج‌۴، ص‌۱۹۳.</ref>
#در بین [[صحابه]]، کسانی بودند که تا آخر [[عمر]] ازدواج نکردند و رسول‌الله آنها را از این کار برحذر نداشت.<ref>المبسوط، ج‌۴، ص‌۱۹۳.</ref>
#اگر ازدواج [[واجب]] می‌بود، [[خداوند]] در [[قرآن]]، [[مسلمانان]] را میان ازدواج یا استفاده از [[ملک]] [[یمین]] مخیّر نمی‌کرد: "فَانکِحوا ما طابَ لَکُم... فَاِن خِفتُم اَلاّ تَعدِلوا فَوحِدةً اَو ما مَلَکَت اَیمنُکُم‌."... ([[نساء]] / ۴، ۳) در‌صورتی که استفاده از [[کنیز]]، حتّی به نظر [[اهل]] ظاهر، [[مباح]] است و تخییر میان واجب و مباح معنا ندارد.<ref>کنز العرفان،ج ۲، ص‌۱۳۶.</ref> قول سوم، از [[شیخ طوسی]] و [[شافعی]] است. آنان گفته‌اند: برای کسانی‌که بتوانند بی‌هیچ دغدغه‌ای، در [[راه]] [[عبادت]] خداوند گام بردارند و نفس آنها [[قوی]] و [[صبور]] است، [[عزلت]] ([[ترک ازدواج]]) بهتر است؛ ولی برای دیگران، [[ازدواج]] [[مستحب]] است.<ref>کنزالعرفان، ج‌۲،ص ۱۳۶؛ المبسوط، ج‌۴، ص‌۱۹۳.</ref> آنان به آیه‌۳۹‌ آل‌عمران / ۳ [[استدلال]] می‌کنند که خداوند، [[حضرت]] [[یحیی]]{{ع}} را می‌ستاید: "... ‌و‌سَیِّدًا و حَصورًا و نَبیًّا مِن‌الصّـلحین". "حصور" به کسی می‌گویند که ازدواج را ترک کرده است. <ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۴۲.</ref> در پاسخ گفته‌اند: برای لفظ "حصور" معانی دیگری نیز ذکر شده، از قبیل کسی که کار [[بیهوده]] نمی‌کند یا آنکه نفس خویش را از [[شهوت]] باز‌می‌دارد.<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۴۲.</ref> گذشته از این، [[فضیلت]] تجرّد و عزلت برای حضرت یحیی{{ع}}، براساس [[شرایع]] پیشین، برای [[پیروان]] [[شریعت اسلام]] [[حجت]] نیست؛ به‌ویژه که [[پیامبر خاتم]]{{صل}} با آنکه نفسی قوی داشت و در عبادت [[پروردگار]] از همه ممتازتر بود، [[همسران]] متعدّدی [[اختیار]] کرد. حضرت، گروهی از [[اصحاب]] از‌جمله [[عثمان بن مظعون]] را که آمیزش با [[همسر]] خویش را ترک کرده بود، [[نکوهش]] کرد که: چه شده گروهی بر خود سخت می‌گیرند و از [[زنان]] که [[خدا]] [[حلال]] کرده، می‌پرهیزند. سپس [[آیه]] نازل‌شد که: "یـاَیُّها الَّذین ءَامَنوا لاتُحَرِّموا طَیِّبـتِ ما اَحَلَّ اللّهُ لَکُم و لاتَعتَدوا اِنَّ اللّهَ لا‌یُحِبُّ المُعتَدین". ([[مائده]] / ۵، ۸۷) آنان گفتند: ما بر [[عزلت]]، [[سوگند]] یاد‌کرده‌ایم و [[خدا]] فرمود: "لا‌یُؤاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغوِ فی اَیمـنِکُم و لـکِن یُؤاخِذُکُم بِما عَقَّدتُمُ الاَیمـنَ‌.".. ([[مائده]] / ۵، ۸۹)، و بدین ترتیب، این نوع سوگند، [[بیهوده]] تلقّی شد.<ref>وسائل الشیعه، ج‌۲۰، ص‌۲۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج‌۲۵، ص۵۳.</ref> در [[روایات]]، با تعبیرهای گوناگونی به [[ازدواج]] [[ترغیب]] شده است؛ از‌جمله، [[ازدواج]] بزرگ‌ترین [[نعمت]] و فایده پس از نعمت [[اسلام]]،<ref>الکافی، ج‌۵‌، ص‌۳۲۷؛ تهذیب‌الاحکام، ج‌۷، ص‌۲۸۷.</ref> [[سنّت]] [[رسول خدا]]{{صل}}، <ref>الکافی، ج‌۵، ص‌۳۲۹.</ref> [[حافظ]] نصف یا دو سوم از [[دین]]،<ref>الکافی، ج‌۵، ص‌۳۲۹.</ref>[[خیر]] [[دنیا]] و [[آخرت]] <ref>الکافی، ج‌۵، ص‌۳۲۷.</ref> و زیاد کننده [[رزق]]،.<ref> الکافی، ج‌۵، ص‌۳۳۰.</ref> شمرده شده است. از سوی دیگر، مجرّد زیستن (عزوبت) [[نکوهش]] شده، و [[پست‌ترین]] [[مردگان]] [[مسلمانان]] را کسانی شمرده‌اند که در حال تجرّد‌بمیرند.<ref>الکافی، ج‌۵‌، ص‌۳۲۹؛ تهذیب‌الاحکام، ج‌۷، ص‌۲۸۶.</ref> ازدواج گاهی بر اثر عوارض جانبی، [[حرام]]، [[واجب]]، [[مکروه]] یا [[مباح]] می‌شود و این، با [[استحباب]] ذاتی ازدواج منافات ندارد؛ مثلا در‌صورت [[خوف]] وقوع در حرام یا ضرر، ازدواج، واجب می‌شود و با‌داشتن چهار [[زن]] دائم، ازدواج دائم دیگر حرام‌است، با انتفای [[شهوت]] مکروه، و با وجود دو‌مصلحت مساوی در فعل و ترک، مباح است.<ref>جواهر الکلام، ج‌۲۹، ص‌۳۳.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
#اگر ازدواج [[واجب]] می‌بود، [[خداوند]] در [[قرآن]]، [[مسلمانان]] را میان ازدواج یا استفاده از [[ملک]] [[یمین]] مخیّر نمی‌کرد: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا}}<ref>«و اگر می‌هراسید که در مورد یتیمان  دادگری نکنید (با آنان ازدواج نکنید و) از زنانی که می‌پسندید، دو دو، و سه سه، و چهار چهار همسر گیرید و اگر بیم دارید که داد نورزید یک زن را و یا کنیز خود را  (به همسری گزینید)؛ این کار به آنکه ستم نورزید نزدیک‌تر است» سوره نساء، آیه ۳.</ref> در ‌صورتی که استفاده از [[کنیز]]، حتّی به نظر [[اهل]] ظاهر، [[مباح]] است و تخییر میان واجب و مباح معنا ندارد.<ref>کنز العرفان،ج ۲، ص‌۱۳۶.</ref> قول سوم، از [[شیخ طوسی]] و [[شافعی]] است. آنان گفته‌اند: برای کسانی‌که بتوانند بی‌هیچ دغدغه‌ای، در [[راه]] [[عبادت]] خداوند گام بردارند و نفس آنها [[قوی]] و [[صبور]] است، [[عزلت]] ([[ترک ازدواج]]) بهتر است؛ ولی برای دیگران، [[ازدواج]] [[مستحب]] است.<ref>کنزالعرفان، ج‌۲،ص ۱۳۶؛ المبسوط، ج‌۴، ص‌۱۹۳.</ref> آنان به آیه {{متن قرآن|فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«پس فرشتگان او را در حالی که در محراب به نماز ایستاده بود ندا دادند: خداوند تو را به (تولّد) یحیی نوید می‌دهد که «کلمه‌ای از خداوند»  را راست می‌شمارد و سالار و (در برابر زنان) خویشتندار و پیامبری از شایستگان است» سوره آل عمران، آیه ۳۹.</ref> [[استدلال]] می‌کنند که خداوند، [[حضرت]] [[یحیی]]{{ع}} را می‌ستاید. {{متن قرآن|حَصُورًا}} به کسی می‌گویند که ازدواج را ترک کرده است. <ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۴۲.</ref> در پاسخ گفته‌اند: برای لفظ {{متن قرآن|حَصُورًا}} معانی دیگری نیز ذکر شده، از قبیل کسی که کار [[بیهوده]] نمی‌کند یا آنکه نفس خویش را از [[شهوت]] باز ‌می‌دارد.<ref>مجمع ‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۴۲.</ref> گذشته از این، [[فضیلت]] تجرّد و عزلت برای حضرت یحیی{{ع}}، براساس [[شرایع]] پیشین، برای [[پیروان]] [[شریعت اسلام]] [[حجت]] نیست؛ به‌ویژه که [[پیامبر خاتم]]{{صل}} با آنکه نفسی قوی داشت و در عبادت [[پروردگار]] از همه ممتازتر بود، [[همسران]] متعدّدی [[اختیار]] کرد. حضرت، گروهی از [[اصحاب]] از‌جمله [[عثمان بن مظعون]] را که آمیزش با [[همسر]] خویش را ترک کرده بود، [[نکوهش]] کرد که: چه شده گروهی بر خود سخت می‌گیرند و از [[زنان]] که [[خدا]] [[حلال]] کرده، می‌پرهیزند. سپس [[آیه]] نازل‌شد که: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! چیزهای پاکیزه‌ای را که خداوند برای شما حلال کرده است حرام مشمارید و تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره مائده، آیه ۸۷.</ref> آنان گفتند: ما بر [[عزلت]]، [[سوگند]] یاد‌کرده‌ایم و [[خدا]] فرمود: {{متن قرآن|لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند اما از سوگندهایی که آگاهانه خورده‌اید باز می‌پرسد بنابراین کفّاره (شکستن) آن، خوراک دادن به ده مستمند است از میانگین آنچه به خانواده خود می‌دهید یا (تهیّه) لباس آنان و یا آزاد کردن یک بنده؛ پس هر که (هیچ‌یک را) نیابد (کفاره آن) سه روز روزه است؛ این کفّاره سوگندهای شماست هرگاه سوگند خورید (و بشکنید)؛ حرمت سوگندهای خود را بدارید؛ خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌گرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹.</ref>، و بدین ترتیب، این نوع سوگند، [[بیهوده]] تلقّی شد.<ref>وسائل الشیعه، ج‌۲۰، ص‌۲۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج‌۲۵، ص۵۳.</ref> در [[روایات]]، با تعبیرهای گوناگونی به [[ازدواج]] [[ترغیب]] شده است؛ از‌جمله، [[ازدواج]] بزرگ‌ترین [[نعمت]] و فایده پس از نعمت [[اسلام]]،<ref>الکافی، ج‌۵‌، ص‌۳۲۷؛ تهذیب‌الاحکام، ج‌۷، ص‌۲۸۷.</ref> [[سنّت]] [[رسول خدا]]{{صل}}، <ref>الکافی، ج‌۵، ص‌۳۲۹.</ref> [[حافظ]] نصف یا دو سوم از [[دین]]،<ref>الکافی، ج‌۵، ص‌۳۲۹.</ref>[[خیر]] [[دنیا]] و [[آخرت]] <ref>الکافی، ج‌۵، ص‌۳۲۷.</ref> و زیاد کننده [[رزق]]،<ref> الکافی، ج‌۵، ص‌۳۳۰.</ref> شمرده شده است. از سوی دیگر، مجرّد زیستن (عزوبت) [[نکوهش]] شده، و [[پست‌ترین]] [[مردگان]] [[مسلمانان]] را کسانی شمرده‌اند که در حال تجرّد ‌بمیرند.<ref>الکافی، ج‌۵‌، ص‌۳۲۹؛ تهذیب‌الاحکام، ج‌۷، ص‌۲۸۶.</ref> ازدواج گاهی بر اثر عوارض جانبی، [[حرام]]، [[واجب]]، [[مکروه]] یا [[مباح]] می‌شود و این، با [[استحباب]] ذاتی ازدواج منافات ندارد؛ مثلا در ‌صورت [[خوف]] وقوع در حرام یا ضرر، ازدواج، واجب می‌شود و با‌ داشتن چهار [[زن]] دائم، ازدواج دائم دیگر حرام‌است، با انتفای [[شهوت]] مکروه، و با وجود دو‌ مصلحت مساوی در فعل و ترک، مباح است.<ref>جواهر الکلام، ج‌۲۹، ص‌۳۳.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


==مقدمات ازدواج==
==مقدمات ازدواج==
۱۱۵٬۱۸۲

ویرایش