پرش به محتوا

علم در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله'
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
جز (جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله')
خط ۱۵: خط ۱۵:
===[[علم]] از دیدگاه [[عقل]]===
===[[علم]] از دیدگاه [[عقل]]===
*[[علم]] به خودی خود لذیذ و خوشایند است. [[لذت]] و ابتهاجی که با [[علم]] نصیب [[انسان]] می‌شود، از راه دیگر، کمتر به دست می‌آید؛ چراکه [[ادراک]] هر چیز به معنی احاطه بر آن است و [[تصرف]] به حساب می‌آید. [[انسان]] وقتی به دانشی دست می‌یابد و صورت و [[حقیقت]] آن را در ذات خود می‌بیند، خود را صاحب و مالک آن می‌داند؛ حتی می‌توان گفت این نوع [[مالکیت]] از [[مالکیت]] [[اموال]] که هیچ ربط واقعی و [[حقیقی]] با وجود ما ندارند، قوی‌تر است؛ چون همیشگی است و کسی نمی‌تواند آن را از [[انسان]] سلب کند. [[علم]] چنان [[لذت]] بخش است که وقتی [[دانش]] را به [[انسان]] نسبت می‌دهند، حتی اگر دانسته بی‌اهمیتی باشد، [[انسان]] خوشحال می‌شود و هنگامی که او را [[جاهل]] می‌خوانند. حتی اگر در امور پیش پا افتاده - [[غمگین]] می‌شود؛ اگر چه این [[غم]] و [[اندوه]] به تناسب [[ارزش]] و اهمیت [[علم]] و [[جهل]] مورد نظر، کوچک و بزرگ می‌شوند<ref>محمد بن مرتضی فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج۹، ص۲۸.</ref>.
*[[علم]] به خودی خود لذیذ و خوشایند است. [[لذت]] و ابتهاجی که با [[علم]] نصیب [[انسان]] می‌شود، از راه دیگر، کمتر به دست می‌آید؛ چراکه [[ادراک]] هر چیز به معنی احاطه بر آن است و [[تصرف]] به حساب می‌آید. [[انسان]] وقتی به دانشی دست می‌یابد و صورت و [[حقیقت]] آن را در ذات خود می‌بیند، خود را صاحب و مالک آن می‌داند؛ حتی می‌توان گفت این نوع [[مالکیت]] از [[مالکیت]] [[اموال]] که هیچ ربط واقعی و [[حقیقی]] با وجود ما ندارند، قوی‌تر است؛ چون همیشگی است و کسی نمی‌تواند آن را از [[انسان]] سلب کند. [[علم]] چنان [[لذت]] بخش است که وقتی [[دانش]] را به [[انسان]] نسبت می‌دهند، حتی اگر دانسته بی‌اهمیتی باشد، [[انسان]] خوشحال می‌شود و هنگامی که او را [[جاهل]] می‌خوانند. حتی اگر در امور پیش پا افتاده - [[غمگین]] می‌شود؛ اگر چه این [[غم]] و [[اندوه]] به تناسب [[ارزش]] و اهمیت [[علم]] و [[جهل]] مورد نظر، کوچک و بزرگ می‌شوند<ref>محمد بن مرتضی فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج۹، ص۲۸.</ref>.
*با این همه، فایده اصلی [[علم]]، نزدیکی به خداست؛ چون بالاترین کمال برای [[انسان]]، [[رهایی]] از قید ماده و [[خروج]] از دایره زمان و مکان است؛ چراکه [[انسان]] به این [[وسیله]] به ملأ أعلى و [[مقربان]] درگاه الاهی شباهت پیدا می‌کند. [[رهایی]] از ماده، تنها یک [[صفت کمالی]] نیست، بلکه زمینه‌ای است که [[انسان]] را برای کسب همه [[کمالات]] ممكن [[توانایی]] می‌دهد. در [[حکمت]] متعالیه به [[اثبات]] رسیده است که [[علم]] و تجرد لازمه یکدیگرند، نفس [[انسانی]] هرچه از [[دانش]] برخوردارتر شود، از قید ماده آزادتر می‌شود.
*با این همه، فایده اصلی [[علم]]، نزدیکی به خداست؛ چون بالاترین کمال برای [[انسان]]، [[رهایی]] از قید ماده و [[خروج]] از دایره زمان و مکان است؛ چراکه [[انسان]] به این وسیله به ملأ أعلى و [[مقربان]] درگاه الاهی شباهت پیدا می‌کند. [[رهایی]] از ماده، تنها یک [[صفت کمالی]] نیست، بلکه زمینه‌ای است که [[انسان]] را برای کسب همه [[کمالات]] ممكن [[توانایی]] می‌دهد. در [[حکمت]] متعالیه به [[اثبات]] رسیده است که [[علم]] و تجرد لازمه یکدیگرند، نفس [[انسانی]] هرچه از [[دانش]] برخوردارتر شود، از قید ماده آزادتر می‌شود.
*علاوه بر این، [[علم]] در [[دنیا]] نیز مایه [[عزت]] و اعتبار [[انسان]] است. همه [[انسان‌ها]] از [[نیک]] و بد و عالی و دانی، به صاحب [[دانش]] [[احترام]] می‌گذارند.
*علاوه بر این، [[علم]] در [[دنیا]] نیز مایه [[عزت]] و اعتبار [[انسان]] است. همه [[انسان‌ها]] از [[نیک]] و بد و عالی و دانی، به صاحب [[دانش]] [[احترام]] می‌گذارند.
*از این رو نه تنها رسیدن به [[کمالات معنوی]]، بلکه دستیابی به بسیاری از [[مواهب مادی]] نیز در گرو [[دانش]] است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۶۰-۲۶۱.</ref>.
*از این رو نه تنها رسیدن به [[کمالات معنوی]]، بلکه دستیابی به بسیاری از [[مواهب مادی]] نیز در گرو [[دانش]] است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۶۰-۲۶۱.</ref>.
خط ۳۰: خط ۳۰:
# '''دریافت [[آیات الاهی]]:''' {{متن قرآن|بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ}}<ref>«اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش داده‌اند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمی‌کنند» سوره عنکبوت، آیه ۴۹.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۶۴.</ref>.
# '''دریافت [[آیات الاهی]]:''' {{متن قرآن|بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ}}<ref>«اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش داده‌اند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمی‌کنند» سوره عنکبوت، آیه ۴۹.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۶۴.</ref>.
# '''[[فهم]] أمثال [[قرآنی]]:''' {{متن قرآن|وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ}}<ref>«و این مثل‌ها را برای مردم می‌زنیم و آنها را جز دانشوران درنمی‌یابند» سوره عنکبوت، آیه ۴۳.</ref>. این [[آیه شریفه]] به این مطلب اشاره می‌کند که امثال [[قرآنی]] هر چند عمومی است و به گوش همه می‌رسد، ولی فقط [[اهل]] [[علم]] که حقایق امور را [[درک]] می‌کنند، می‌توانند معانی [[حقیقی]] و مقصود اصلی آنها را دریابند. این مطلب از تعبیر {{عربی|لا يعقلها}}، به جای {{عربی|ما يُؤْمِنْ}}، استفاده می‌شود<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۱۳۲.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۶۴-۲۶۵.</ref>.
# '''[[فهم]] أمثال [[قرآنی]]:''' {{متن قرآن|وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ}}<ref>«و این مثل‌ها را برای مردم می‌زنیم و آنها را جز دانشوران درنمی‌یابند» سوره عنکبوت، آیه ۴۳.</ref>. این [[آیه شریفه]] به این مطلب اشاره می‌کند که امثال [[قرآنی]] هر چند عمومی است و به گوش همه می‌رسد، ولی فقط [[اهل]] [[علم]] که حقایق امور را [[درک]] می‌کنند، می‌توانند معانی [[حقیقی]] و مقصود اصلی آنها را دریابند. این مطلب از تعبیر {{عربی|لا يعقلها}}، به جای {{عربی|ما يُؤْمِنْ}}، استفاده می‌شود<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۱۳۲.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۶۴-۲۶۵.</ref>.
# '''[[علم]] و [[دانش]] در [[میزان عمل]]:''' طبق روایاتی که از [[پیشوایان معصوم]]{{ع}} به دست ما رسیده، [[دانش]] سنگین‌ترین حسنه‌ای است که در [[میزان عمل]] [[انسان]] نهاده می‌شود. [[تبیین]] این سخن را بر عهده چند [[روایت]] می‌گذاریم. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: یک [[ساعت]] نشستن در مجلس گفت وگوی [[علمی]] نزد [[خدا]] محبوب‌تر است از هزار [[شب]] [[بیداری]] که در هر [[شب]] هزار رکعت [[نماز]] خوانده شود و محبوب‌تر است از هزار [[لشکرکشی]] در [[راه خدا]] و [[دوازده]] هزار ختم [[قرآن]] و بهتر است از یک سال [[عبادت]] که روزش را [[روزه]] بداری و [[شب]] هایش را [[نماز]] بخوانی <ref>میرزا حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۳۹۶.</ref>. کسی که به قصد یادگیری از [[خانه]] خود خارج می‌شود، در برابر هر قدم که بر میدارد، [[خداوند عزوجل]] [[ثواب]] یک [[پیامبر]] و یکی از شهدای [[بدر]] را برای او مینویسد و در ازای هر حرف که بشنود یا بنویسد، شهری در [[بهشت]] به او میدهد. دانشجو را [[خدا]] [[دوست]] دارد و [[فرشتگان]] و [[پیامبران]] هم. جز انسان‌های [[سعادتمند]] کسی [[دانش]] را [[دوست]] ندارد؛ خوشا به حال دانشجو در [[روز قیامت]]... <ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۱۷۸.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} نیز به واسطه پدرانش از [[رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] کرده است: دانشجویی بر هر [[مسلمان]] [[واجب]] است، [[دانش]] را در جایی بجویید که [[گمان]] می‌رود باشد و از [[اهل]] [[دانش]] بیاموزید که آموختنش [[نیکی]]، جستنش [[عبادت]]، گفت وگویش [[تسبیح]]، عمل به آن [[جهاد]]، یاددادنش به آنکه نمی‌داند [[صدقه]] و بخشیدنش به آنکه سزاوار است موجب نزدیکی به خداست؛ زیرا [[دانش]] [[حلال و حرام]] را آشکار و راه [[بهشت]] را روشن می‌کند. به هنگام [[وحشت]] مایه [[انس]]، در [[غربت]] و [[تنهایی]] همراه، در [[خلوت]] هم سخن، در [[سختی]] و آسانی [[راهنما]]، در برابر [[دشمن]] [[سلاح]] و در حضور [[دوستان]] [[زینت]] است. [[خداوند]] با [[دانش]] گروهی را بر میکشد و آنها را راهبران راه خیر می‌کند تا [[مردم]] آثار آنها را اقتباس، کارهایشان را [[پیروی]] و به آرایشان عمل کنند. [[فرشتگان]] [[شوق]] [[دوستی]] شان را دارند، بال‌های خویش را به آنها می‌ماند و در نمازشان به آنها [[درود]] می‌فرستند. هر خشک و تر، حتی ماهیان و جنبندگان دریا و درندگان و چهارپایان خشکی برای آنها [[استغفار]] می‌کنند؛ زیرا [[دانش]]، قلوبی را که با [[نادانی]] مرده زنده می‌کند، دیدگان تاریک را و می‌دهد بدن‌های ضعیف را قوت می‌بخشد. و [[انسان]] را به رتبه [[اخیار]] وجایگاه [[ابرار]] می‌رساند و در [[دنیا]] و [[آخرت]] تا در جات عالی بر می‌کشد. [[یادآوری]] [[دانش]] هم سنگ [[روزه]] و گفت و گویش هم وزن [[نماز]] است. به [[وسیله]] [[دانش]] است که [[اطاعت]] [[پروردگار]] به جا می‌آید و [[بندگان]] او را می‌پرستند.[[صله رحم]] با [[دانش]] می‌شود و [[حلال و حرام]] با [[دانش]] شناخته می‌شود. [[دانش]] پیشواست و عمل پیرو او. سعادتمندان [[دانش]] را [[الهام]] میگیرند و نگون بختان از آن محروم‌اند، خوشا کسی که از [[دانش]] [[محروم]] نشود<ref>محمد بن حسن طوسی، امالی، ص۴۸۸؛ شهید ثانی، منیة المرید، ص۱۰۸.</ref>. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: [[دین]] در صورتی کامل می‌شود که بیاموزید و به آن عمل کنید. [[طلب علم]] از طلب [[مال]] بر شما واجب‌تر است؛ چون [[مال]]، هم تقسیم شده هم تضمین. خدای عادلی آن را بین شما تقسیم کرده و ضمانت کرده، سهم هر کس را بدهد و به [[وعده]] خویش [[وفا]] می‌کند. ولی [[علم]] بین همه تقسیم نشده و هیچ‌کس آن را برای شما ضمانت نکرده است بلکه در نزد اهلش نگاه‌داری می‌شود <ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۳۰.</ref> و تنها با طلب به دست می‌آید<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۶۵-۲۶۶.</ref>.
# '''[[علم]] و [[دانش]] در [[میزان عمل]]:''' طبق روایاتی که از [[پیشوایان معصوم]]{{ع}} به دست ما رسیده، [[دانش]] سنگین‌ترین حسنه‌ای است که در [[میزان عمل]] [[انسان]] نهاده می‌شود. [[تبیین]] این سخن را بر عهده چند [[روایت]] می‌گذاریم. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: یک [[ساعت]] نشستن در مجلس گفت وگوی [[علمی]] نزد [[خدا]] محبوب‌تر است از هزار [[شب]] [[بیداری]] که در هر [[شب]] هزار رکعت [[نماز]] خوانده شود و محبوب‌تر است از هزار [[لشکرکشی]] در [[راه خدا]] و [[دوازده]] هزار ختم [[قرآن]] و بهتر است از یک سال [[عبادت]] که روزش را [[روزه]] بداری و [[شب]] هایش را [[نماز]] بخوانی <ref>میرزا حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۳۹۶.</ref>. کسی که به قصد یادگیری از [[خانه]] خود خارج می‌شود، در برابر هر قدم که بر میدارد، [[خداوند عزوجل]] [[ثواب]] یک [[پیامبر]] و یکی از شهدای [[بدر]] را برای او مینویسد و در ازای هر حرف که بشنود یا بنویسد، شهری در [[بهشت]] به او میدهد. دانشجو را [[خدا]] [[دوست]] دارد و [[فرشتگان]] و [[پیامبران]] هم. جز انسان‌های [[سعادتمند]] کسی [[دانش]] را [[دوست]] ندارد؛ خوشا به حال دانشجو در [[روز قیامت]]... <ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۱۷۸.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} نیز به واسطه پدرانش از [[رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] کرده است: دانشجویی بر هر [[مسلمان]] [[واجب]] است، [[دانش]] را در جایی بجویید که [[گمان]] می‌رود باشد و از [[اهل]] [[دانش]] بیاموزید که آموختنش [[نیکی]]، جستنش [[عبادت]]، گفت وگویش [[تسبیح]]، عمل به آن [[جهاد]]، یاددادنش به آنکه نمی‌داند [[صدقه]] و بخشیدنش به آنکه سزاوار است موجب نزدیکی به خداست؛ زیرا [[دانش]] [[حلال و حرام]] را آشکار و راه [[بهشت]] را روشن می‌کند. به هنگام [[وحشت]] مایه [[انس]]، در [[غربت]] و [[تنهایی]] همراه، در [[خلوت]] هم سخن، در [[سختی]] و آسانی [[راهنما]]، در برابر [[دشمن]] [[سلاح]] و در حضور [[دوستان]] [[زینت]] است. [[خداوند]] با [[دانش]] گروهی را بر میکشد و آنها را راهبران راه خیر می‌کند تا [[مردم]] آثار آنها را اقتباس، کارهایشان را [[پیروی]] و به آرایشان عمل کنند. [[فرشتگان]] [[شوق]] [[دوستی]] شان را دارند، بال‌های خویش را به آنها می‌ماند و در نمازشان به آنها [[درود]] می‌فرستند. هر خشک و تر، حتی ماهیان و جنبندگان دریا و درندگان و چهارپایان خشکی برای آنها [[استغفار]] می‌کنند؛ زیرا [[دانش]]، قلوبی را که با [[نادانی]] مرده زنده می‌کند، دیدگان تاریک را و می‌دهد بدن‌های ضعیف را قوت می‌بخشد. و [[انسان]] را به رتبه [[اخیار]] وجایگاه [[ابرار]] می‌رساند و در [[دنیا]] و [[آخرت]] تا در جات عالی بر می‌کشد. [[یادآوری]] [[دانش]] هم سنگ [[روزه]] و گفت و گویش هم وزن [[نماز]] است. به وسیله [[دانش]] است که [[اطاعت]] [[پروردگار]] به جا می‌آید و [[بندگان]] او را می‌پرستند.[[صله رحم]] با [[دانش]] می‌شود و [[حلال و حرام]] با [[دانش]] شناخته می‌شود. [[دانش]] پیشواست و عمل پیرو او. سعادتمندان [[دانش]] را [[الهام]] میگیرند و نگون بختان از آن محروم‌اند، خوشا کسی که از [[دانش]] [[محروم]] نشود<ref>محمد بن حسن طوسی، امالی، ص۴۸۸؛ شهید ثانی، منیة المرید، ص۱۰۸.</ref>. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: [[دین]] در صورتی کامل می‌شود که بیاموزید و به آن عمل کنید. [[طلب علم]] از طلب [[مال]] بر شما واجب‌تر است؛ چون [[مال]]، هم تقسیم شده هم تضمین. خدای عادلی آن را بین شما تقسیم کرده و ضمانت کرده، سهم هر کس را بدهد و به [[وعده]] خویش [[وفا]] می‌کند. ولی [[علم]] بین همه تقسیم نشده و هیچ‌کس آن را برای شما ضمانت نکرده است بلکه در نزد اهلش نگاه‌داری می‌شود <ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۳۰.</ref> و تنها با طلب به دست می‌آید<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۲۶۵-۲۶۶.</ref>.


==[[بایسته‌های دانشوری]]==
==[[بایسته‌های دانشوری]]==
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش