پرش به محتوا

طلاق در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله'
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت')
جز (جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله')
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
==مقدمه==
برای [[درک]] اهمیت [[خانواده]] از نظر [[پیامبر]] و [[فهم]] ازدواج‌های آن [[حضرت]]، باید به مسئله [[طلاق]] یا [[احکام]] [[طلاق]] یا [[تهدید]] به [[طلاق]] در [[حیات اجتماعی]] توجه شود. چنان‌که بیان بستر [[ازدواج‌های پیامبر]] و آشنایی به مشهورترین [[همسران پیامبر]] در بعد [[اخلاقی]] و [[اجتماعی]] لازم است. نخست بایسته است که دانسته شود، که [[طلاق]] در شکل عادی آن زیان‌آور به کیان [[جامعه]] است، مگر ضرورتی اقتضا کند. و در برابر برای [[فهم]] آن اتفاقات به ازدواج‌های [[حضرت]] توجه کرد، که [[وسیله]] قوام [[جامعه]] و پیوند میان طوایف و [[استحکام]] موقعیت در [[نظام اجتماعی]] بوده است. این ازدواج‌ها هرگز جنبه شهوی و [[دنیایی]] از قبیل برخی از پادشان و [[امیران]] و قدرتمندان نداشته، هر چند که [[نیاز]] [[انسانی]] جای خود دارد و در [[ادبیات]] [[دینی]] [[ازدواج]] مورد [[تشویق]] بسیار است. نخستین [[همسر پیامبر]]{{صل}} که پانزده سال [[پیش از بعثت]] و در ۲۵ سالگی با او [[ازدواج]] کرده، [[خدیجه بنت خویلد]] است. [[خدیجه]] [[زن]] ثروتمند و سرشناس [[قریش]] که خواستگاران فراوانی از مردان ثروتمند و با [[نفوذ]] [[قریش]] را ردّ کرده بود، قضایایی در [[عظمت]] [[شأن]] آن بزرگوار دریافت، به [[ازدواج]] با [[حضرت]] [[تمایل]] پیدا کند و بر خلاف متعارف، خواستگاری از سوی وی انجام شود. [[پیامبر]]{{صل}} تا [[خدیجه]] در قید [[حیات]] بود، یعنی تا پنجاه سالگی، [[ازدواج]] دیگری نداشته است. همچنین تردیدی نیست که قریب به اتفاق مورخان دیگر ازدواج‌های [[حضرت]]، مربوط به دهه آخر [[عمر]] ایشان و عصر [[گسترش اسلام]] و تأسیس [[حکومت اسلامی]] و شرایط [[بحران]] [[اقتصادی]] و [[خانوادگی]] و کثرت بیوگان و مطلقین و چند برابر شدن مسئولیت‌های [[اجتماعی]] آن [[حضرت]] به‌ویژه در دوران [[جنگ]] و [[جهاد]] و [[مبارزه]] همه‌جانبه است. [[دلیل]] بر این مسئله، [[انتخاب]] افراد اکثر مسن برای خود است. مثلاً [[سوده]] زنی از [[مهاجران]] اولیه که شوهر خود را از دست داده بود، پس از [[خدیجه]] به همسری [[پیامبر]] در آمد، زنی مسنّ، لاغر، بلندقامت، بیوه، دارای [[فرزندان]] متعدد و بی‌بهره از [[جمال]] و [[زیبایی]] بود. [[عایشه]] تنها [[همسر]] دختری [[جوان]] بود که پس از [[سوده]] به [[ازدواج پیامبر]] در آمد. در حالی که سن [[حضرت]] در آن زمان پنجاه و سه سال، یا بیش از آن بوده، اما این مسئله، پدیده‌ای متداول و متعارف میان [[اعراب]] بوده است و امری منکر یا [[قبیح]] و [[زشت]] شمرده نمی‌شد، اما همین [[ازدواج]] هم جنبه [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] و پیوند با [[قبیله]] [[ابوبکر]] داشته است. از دیگر [[ازدواج‌های پیامبر]] که در [[مدینه]] و در سال دوم یا سوم [[هجرت]] به وقوع پیوست، [[ازدواج]] با [[حفصه]] [[دختر خلیفه دوم]]، [[عمر]] بن‌الخطاب است. [[حفصه]] پیش از آن، با خُنَیس بن‌حذافة السهمی در [[مکه]] [[ازدواج]] کرده بود و با او از [[مکه]] به [[مدینه]] [[مهاجرت]] نمود. خنیس در [[جنگ بدر]] شرکت جست و به گفته مورخان در آن [[جنگ]] یا [[احد]] مجروح [[جنگی]] شد و بر اثر جراحات وارده در [[مدینه]] به [[شهادت]] رسید. پس از پایان رسیدن عدّه [[حفصه]]، بر اساس آن‌چه میان [[اعراب]] متعارف بود، [[عمر]] بن‌الخطاب [[پدر]] [[حفصه]]، برای کاستن از [[اندوه]] دختر خویش، به سراغ [[ابوبکر]] و [[عثمان]] رفت و با آنها پیشنهاد [[ازدواج]] با دختر بیوه خود را مطرح کرد، در حالی که پاسخ هر دو نفر منفی بود. به دنبال این حادثه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[آمادگی]] خویش را برای [[ازدواج]] با [[حفصه]] اعلام کرد. میان [[اعراب]] به ویژه جزیرة‌العرب پیوندهای قبیلگی، از مهم‌ترین عوامل [[ثبات]] و [[تأمین امنیت]]، در عرصه [[مبارزه]] و هماوردهای [[اجتماعی]] است، به ویژه آنجا که بتوان با قبیله‌ای (که سابقه درگیری و [[جنگ]] و [[اختلاف]] [[حاکم]] بوده است) پیوند برقرار کرد و بدین [[وسیله]] [[دشمن]] دیرینه را تبدیل به بازو و عضوی در مسیر اهداف و تحقق آرمان‌های خود قرار داد. در ازدواج‌های [[رسول خدا]] این [[حقیقت]] به خوبی این اهداف مشهود بوده است. بیشتر [[همسران پیامبر]]، [[زنان]] [[شهدا]] و بی‌سرپرست و مصیبت‌زده و شوهر از دست داده در [[نبرد]] با [[مسلمانان]] بودند که رها کردن آنها به حال خود، امری غیر [[انسانی]] و چه بسا ناجوانمردانه بود، امّا [[ازدواج]] با [[برترین]] [[انسان]] و [[خاتم پیامبران]] می‌توانست گذشته از تسکین درد و آلام، [[بهترین]] نقطه [[ارزشمند]] و افتخارآمیز برای آنان باشد، به گونه‌ای که از [[شادی]]، تمامی رنج‌های گذشته را فراموش کنند.
برای [[درک]] اهمیت [[خانواده]] از نظر [[پیامبر]] و [[فهم]] ازدواج‌های آن [[حضرت]]، باید به مسئله [[طلاق]] یا [[احکام]] [[طلاق]] یا [[تهدید]] به [[طلاق]] در [[حیات اجتماعی]] توجه شود. چنان‌که بیان بستر [[ازدواج‌های پیامبر]] و آشنایی به مشهورترین [[همسران پیامبر]] در بعد [[اخلاقی]] و [[اجتماعی]] لازم است. نخست بایسته است که دانسته شود، که [[طلاق]] در شکل عادی آن زیان‌آور به کیان [[جامعه]] است، مگر ضرورتی اقتضا کند. و در برابر برای [[فهم]] آن اتفاقات به ازدواج‌های [[حضرت]] توجه کرد، که وسیله قوام [[جامعه]] و پیوند میان طوایف و [[استحکام]] موقعیت در [[نظام اجتماعی]] بوده است. این ازدواج‌ها هرگز جنبه شهوی و [[دنیایی]] از قبیل برخی از پادشان و [[امیران]] و قدرتمندان نداشته، هر چند که [[نیاز]] [[انسانی]] جای خود دارد و در [[ادبیات]] [[دینی]] [[ازدواج]] مورد [[تشویق]] بسیار است. نخستین [[همسر پیامبر]]{{صل}} که پانزده سال [[پیش از بعثت]] و در ۲۵ سالگی با او [[ازدواج]] کرده، [[خدیجه بنت خویلد]] است. [[خدیجه]] [[زن]] ثروتمند و سرشناس [[قریش]] که خواستگاران فراوانی از مردان ثروتمند و با [[نفوذ]] [[قریش]] را ردّ کرده بود، قضایایی در [[عظمت]] [[شأن]] آن بزرگوار دریافت، به [[ازدواج]] با [[حضرت]] [[تمایل]] پیدا کند و بر خلاف متعارف، خواستگاری از سوی وی انجام شود. [[پیامبر]]{{صل}} تا [[خدیجه]] در قید [[حیات]] بود، یعنی تا پنجاه سالگی، [[ازدواج]] دیگری نداشته است. همچنین تردیدی نیست که قریب به اتفاق مورخان دیگر ازدواج‌های [[حضرت]]، مربوط به دهه آخر [[عمر]] ایشان و عصر [[گسترش اسلام]] و تأسیس [[حکومت اسلامی]] و شرایط [[بحران]] [[اقتصادی]] و [[خانوادگی]] و کثرت بیوگان و مطلقین و چند برابر شدن مسئولیت‌های [[اجتماعی]] آن [[حضرت]] به‌ویژه در دوران [[جنگ]] و [[جهاد]] و [[مبارزه]] همه‌جانبه است. [[دلیل]] بر این مسئله، [[انتخاب]] افراد اکثر مسن برای خود است. مثلاً [[سوده]] زنی از [[مهاجران]] اولیه که شوهر خود را از دست داده بود، پس از [[خدیجه]] به همسری [[پیامبر]] در آمد، زنی مسنّ، لاغر، بلندقامت، بیوه، دارای [[فرزندان]] متعدد و بی‌بهره از [[جمال]] و [[زیبایی]] بود. [[عایشه]] تنها [[همسر]] دختری [[جوان]] بود که پس از [[سوده]] به [[ازدواج پیامبر]] در آمد. در حالی که سن [[حضرت]] در آن زمان پنجاه و سه سال، یا بیش از آن بوده، اما این مسئله، پدیده‌ای متداول و متعارف میان [[اعراب]] بوده است و امری منکر یا [[قبیح]] و [[زشت]] شمرده نمی‌شد، اما همین [[ازدواج]] هم جنبه [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] و پیوند با [[قبیله]] [[ابوبکر]] داشته است. از دیگر [[ازدواج‌های پیامبر]] که در [[مدینه]] و در سال دوم یا سوم [[هجرت]] به وقوع پیوست، [[ازدواج]] با [[حفصه]] [[دختر خلیفه دوم]]، [[عمر]] بن‌الخطاب است. [[حفصه]] پیش از آن، با خُنَیس بن‌حذافة السهمی در [[مکه]] [[ازدواج]] کرده بود و با او از [[مکه]] به [[مدینه]] [[مهاجرت]] نمود. خنیس در [[جنگ بدر]] شرکت جست و به گفته مورخان در آن [[جنگ]] یا [[احد]] مجروح [[جنگی]] شد و بر اثر جراحات وارده در [[مدینه]] به [[شهادت]] رسید. پس از پایان رسیدن عدّه [[حفصه]]، بر اساس آن‌چه میان [[اعراب]] متعارف بود، [[عمر]] بن‌الخطاب [[پدر]] [[حفصه]]، برای کاستن از [[اندوه]] دختر خویش، به سراغ [[ابوبکر]] و [[عثمان]] رفت و با آنها پیشنهاد [[ازدواج]] با دختر بیوه خود را مطرح کرد، در حالی که پاسخ هر دو نفر منفی بود. به دنبال این حادثه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[آمادگی]] خویش را برای [[ازدواج]] با [[حفصه]] اعلام کرد. میان [[اعراب]] به ویژه جزیرة‌العرب پیوندهای قبیلگی، از مهم‌ترین عوامل [[ثبات]] و [[تأمین امنیت]]، در عرصه [[مبارزه]] و هماوردهای [[اجتماعی]] است، به ویژه آنجا که بتوان با قبیله‌ای (که سابقه درگیری و [[جنگ]] و [[اختلاف]] [[حاکم]] بوده است) پیوند برقرار کرد و بدین وسیله [[دشمن]] دیرینه را تبدیل به بازو و عضوی در مسیر اهداف و تحقق آرمان‌های خود قرار داد. در ازدواج‌های [[رسول خدا]] این [[حقیقت]] به خوبی این اهداف مشهود بوده است. بیشتر [[همسران پیامبر]]، [[زنان]] [[شهدا]] و بی‌سرپرست و مصیبت‌زده و شوهر از دست داده در [[نبرد]] با [[مسلمانان]] بودند که رها کردن آنها به حال خود، امری غیر [[انسانی]] و چه بسا ناجوانمردانه بود، امّا [[ازدواج]] با [[برترین]] [[انسان]] و [[خاتم پیامبران]] می‌توانست گذشته از تسکین درد و آلام، [[بهترین]] نقطه [[ارزشمند]] و افتخارآمیز برای آنان باشد، به گونه‌ای که از [[شادی]]، تمامی رنج‌های گذشته را فراموش کنند.


در میان [[ازدواج‌های پیامبر]] [[زینب بنت جحش]] از همه سؤال برانگیزتر است. وی دختر عمه [[رسول خدا]]{{صل}}، [[امیه]] بنت [[عبدالمطلب]] می‌باشد، که در [[عصر جاهلیت]] متولد شده و [[ایمان]] آورده و به [[مدینه]] [[مهاجرت]] داشته است. زنی مطلقه است. [[همسر]] پیشین او، [[زید]] بن‌حارثه بود.[[زید]]، غلامی بود که در بازار [[مکه]] توسط [[خدیجه]] خریداری شد و [[پیامبر]]{{صل}} او را [[آزاد]] کرد و فرزندخوانده خود قرار داد. پس از [[هجرت]] [[مسلمانان]] به [[مدینه]]، [[پیامبر]] برای [[اثبات]] کفو (برابر) بودن [[مسلمانان]] با یکدیگر، از دخترعمه خویش خواست با [[زید]] [[ازدواج]] کند، اگر چه این پیشنهاد برای [[زینب]] (که از [[زنان]] [[هاشمی]] و با [[نسب]] [[شریف]] از [[قریش]] بود) و برای بستگان او دشوار بود، ولی به [[فرمان]] [[رسول]] اعظم{{صل}} تن داد و [[ازدواج]] با [[زید]] را که غلامی [[آزاد]] شده بود، پذیرفت. این [[ازدواج]] چندان موفق نبود و اختلاف‌ها میان آنها اوج گرفت و اگر چه [[پیامبر]] به [[زید]] توصیه کرد که با [[زینب]] [[سازگاری]] کند؛ اما به [[دلیل]] [[اختلاف]] موقعیت و [[شئون]] [[زندگی]] امکات توافق نبود و در نهایت، [[حضرت]] [[رضایت]] به جدایی آن دو و [[طلاق]]، تن دادند. بنابراین، بحث در [[آیات]] [[طلاق]] ناظر به [[زنان پیامبر]] و نوع تلقی آن [[حضرت]] است که در منقولات ضعیف [[تفسیر]] و تعبیرهایی شده و برخی از [[مستشرقان]] از آن برای نقد [[شخصیت پیامبر]] به‌ویژه در داستان [[طلاق]] [[زید]] بهره‌برداری کرده‌اند<ref>ر.ک: نساء حول الرسول، ص۶۳-۶۲؛ الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج۲، ص۱۸۰-۲۳۰.</ref>. [[آیات]] زیر نمونه‌ای از داستان [[همسران پیامبر]] است:
در میان [[ازدواج‌های پیامبر]] [[زینب بنت جحش]] از همه سؤال برانگیزتر است. وی دختر عمه [[رسول خدا]]{{صل}}، [[امیه]] بنت [[عبدالمطلب]] می‌باشد، که در [[عصر جاهلیت]] متولد شده و [[ایمان]] آورده و به [[مدینه]] [[مهاجرت]] داشته است. زنی مطلقه است. [[همسر]] پیشین او، [[زید]] بن‌حارثه بود.[[زید]]، غلامی بود که در بازار [[مکه]] توسط [[خدیجه]] خریداری شد و [[پیامبر]]{{صل}} او را [[آزاد]] کرد و فرزندخوانده خود قرار داد. پس از [[هجرت]] [[مسلمانان]] به [[مدینه]]، [[پیامبر]] برای [[اثبات]] کفو (برابر) بودن [[مسلمانان]] با یکدیگر، از دخترعمه خویش خواست با [[زید]] [[ازدواج]] کند، اگر چه این پیشنهاد برای [[زینب]] (که از [[زنان]] [[هاشمی]] و با [[نسب]] [[شریف]] از [[قریش]] بود) و برای بستگان او دشوار بود، ولی به [[فرمان]] [[رسول]] اعظم{{صل}} تن داد و [[ازدواج]] با [[زید]] را که غلامی [[آزاد]] شده بود، پذیرفت. این [[ازدواج]] چندان موفق نبود و اختلاف‌ها میان آنها اوج گرفت و اگر چه [[پیامبر]] به [[زید]] توصیه کرد که با [[زینب]] [[سازگاری]] کند؛ اما به [[دلیل]] [[اختلاف]] موقعیت و [[شئون]] [[زندگی]] امکات توافق نبود و در نهایت، [[حضرت]] [[رضایت]] به جدایی آن دو و [[طلاق]]، تن دادند. بنابراین، بحث در [[آیات]] [[طلاق]] ناظر به [[زنان پیامبر]] و نوع تلقی آن [[حضرت]] است که در منقولات ضعیف [[تفسیر]] و تعبیرهایی شده و برخی از [[مستشرقان]] از آن برای نقد [[شخصیت پیامبر]] به‌ویژه در داستان [[طلاق]] [[زید]] بهره‌برداری کرده‌اند<ref>ر.ک: نساء حول الرسول، ص۶۳-۶۲؛ الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج۲، ص۱۸۰-۲۳۰.</ref>. [[آیات]] زیر نمونه‌ای از داستان [[همسران پیامبر]] است:
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش