پرش به محتوا

تقوا در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۰٬۸۹۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۱
خط ۲۶۹: خط ۲۶۹:
#در کتاب [[علل الشرایع]]، با اسنادش تا [[حسن بن عبدالله]] و او از پدرانش، از جدش حسن بن [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}، و آن بزرگوار در حدیثی طولانی، در [[تفسیر]]: {{متن حدیث|سُبْحَانَ‏ اللَّهِ‏ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ وَ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ وَ اللَّهُ‏ أَكْبَرُ}}، از [[پیامبر]]{{صل}} نقل می‌کند، در ضمن آن حدیث، چنین آمده است: {{متن حدیث|قَالَ النَّبِیُّ: وَ قَوْلِهِ {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref> يَعْنِي وَحْدَانِيَّتَهُ- لَا يَقْبَلُ‏ اللَّهُ‏ الْأَعْمَالَ‏ إِلَّا بِهَا وَ هِيَ كَلِمَةُ التَّقْوَى يُثَقِّلُ اللَّهُ بِهَا الْمَوَازِينَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}؛ یعنی پیامبر{{صل}} فرمود: و قوله: {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}؛ یعنی یکتایی او، [[اعمال]]، مورد قبول [[خدای متعال]] واقع نمی‌شود، مگر به واسطه این قول، و آن، کلمه تقواست که میزان‌ها را در [[روز قیامت]]، به واسطه آن، سنگین می‌کند<ref>نورالثقلین، ج۵، ص۷۴، حدیث ۷۸.</ref>.
#در کتاب [[علل الشرایع]]، با اسنادش تا [[حسن بن عبدالله]] و او از پدرانش، از جدش حسن بن [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}، و آن بزرگوار در حدیثی طولانی، در [[تفسیر]]: {{متن حدیث|سُبْحَانَ‏ اللَّهِ‏ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ وَ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ وَ اللَّهُ‏ أَكْبَرُ}}، از [[پیامبر]]{{صل}} نقل می‌کند، در ضمن آن حدیث، چنین آمده است: {{متن حدیث|قَالَ النَّبِیُّ: وَ قَوْلِهِ {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref> يَعْنِي وَحْدَانِيَّتَهُ- لَا يَقْبَلُ‏ اللَّهُ‏ الْأَعْمَالَ‏ إِلَّا بِهَا وَ هِيَ كَلِمَةُ التَّقْوَى يُثَقِّلُ اللَّهُ بِهَا الْمَوَازِينَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}؛ یعنی پیامبر{{صل}} فرمود: و قوله: {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}؛ یعنی یکتایی او، [[اعمال]]، مورد قبول [[خدای متعال]] واقع نمی‌شود، مگر به واسطه این قول، و آن، کلمه تقواست که میزان‌ها را در [[روز قیامت]]، به واسطه آن، سنگین می‌کند<ref>نورالثقلین، ج۵، ص۷۴، حدیث ۷۸.</ref>.
#در کتاب [[توحید]]، با اسنادش به [[ابی‌بصیر]]، و او از ابی‌عبداللہ، [[امام صادق]]{{ع}} درباره قول [[خدای عزوجل]]: {{متن قرآن|هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ}}، فرموده: {{متن حدیث|قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنَا أَهْلٌ‏ أَنْ‏ أُتَّقَى‏ وَ لَا يُشْرِكَ‏ بِي‏ عَبْدِي‏ شَيْئاً وَ أَنَا أَهْلٌ إِنْ لَمْ يُشْرِكْ بِي عَبْدِي شَيْئاً أَنْ أُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ وَ قَالَ{{ع}}: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَقْسَمَ بِعِزَّتِهِ وَ جَلَالِهِ أَنْ لَا يُعَذِّبَ أَهْلَ تَوْحِيدِهِ بِالنَّارِ أَبَداً}}؛ یعنی [[خدای تبارک و تعالی]] فرمود: من سزاوار پرهیزم و سزاوار تقوا هستم و سزاوارم که [[بنده]] من چیزی را [[شریک]] من قرار ندهد، و مرا [[شایستگی]] این باشد که چنانچه بنده‌ام، چیزی را برای من شریک قرار ندهد، او را داخل در [[بهشت]] گردانم. (هم‌چنین آن [[حضرت]] فرمود:) البته، خدای تبارک و تعالی به [[عزت و جلال]] خودش [[سوگند]] یاد نمود، که [[اهل]] توحیدش را در [[آتش]] ([[دوزخ]]) معذب نسازد<ref>نورالثقلین، ج۵، ص۴۶۰- ۴۶۱، حدیث ۳۸ و ۳۹؛ المیزان، ج۲۰، ص۱۸۶-۱۸۷؛ تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۲۶۶؛ برهان، ص۱۱۶۰.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۴۱۹.</ref>
#در کتاب [[توحید]]، با اسنادش به [[ابی‌بصیر]]، و او از ابی‌عبداللہ، [[امام صادق]]{{ع}} درباره قول [[خدای عزوجل]]: {{متن قرآن|هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ}}، فرموده: {{متن حدیث|قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنَا أَهْلٌ‏ أَنْ‏ أُتَّقَى‏ وَ لَا يُشْرِكَ‏ بِي‏ عَبْدِي‏ شَيْئاً وَ أَنَا أَهْلٌ إِنْ لَمْ يُشْرِكْ بِي عَبْدِي شَيْئاً أَنْ أُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ وَ قَالَ{{ع}}: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَقْسَمَ بِعِزَّتِهِ وَ جَلَالِهِ أَنْ لَا يُعَذِّبَ أَهْلَ تَوْحِيدِهِ بِالنَّارِ أَبَداً}}؛ یعنی [[خدای تبارک و تعالی]] فرمود: من سزاوار پرهیزم و سزاوار تقوا هستم و سزاوارم که [[بنده]] من چیزی را [[شریک]] من قرار ندهد، و مرا [[شایستگی]] این باشد که چنانچه بنده‌ام، چیزی را برای من شریک قرار ندهد، او را داخل در [[بهشت]] گردانم. (هم‌چنین آن [[حضرت]] فرمود:) البته، خدای تبارک و تعالی به [[عزت و جلال]] خودش [[سوگند]] یاد نمود، که [[اهل]] توحیدش را در [[آتش]] ([[دوزخ]]) معذب نسازد<ref>نورالثقلین، ج۵، ص۴۶۰- ۴۶۱، حدیث ۳۸ و ۳۹؛ المیزان، ج۲۰، ص۱۸۶-۱۸۷؛ تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۲۶۶؛ برهان، ص۱۱۶۰.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۴۱۹.</ref>
==[[تدبر]] در [[آیات]] تقوا==
{{متن قرآن|كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«(این) کتابی خجسته است که ما به سوی تو فرو فرستاده‌ایم تا در آیات آن نیک بیندیشند و تا خردمندان از آن پند گیرند» سوره ص، آیه ۲۹.</ref>. در [[آیه]] مدثر فرمود: او [[اهل تقوا]] و [[مغفرت]] است: {{متن قرآن|هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ}}<ref>«او سزیده پرهیختن و سزاوار آمرزیدن است» سوره مدثر، آیه ۵۶.</ref>، و در آیات دیگر، معیارهایی از: سنجش با تقوا، اقرب به تقوا و مرادف با تقوا، بیان فرمود. از آنجا که حرکت در جهت تقوا و وصول به اهل تقوا، فعلیت دادن به این معیارهاست. در این قسمت با توجه به این معیارها، آیات تقوا را بررسی و تدبر می‌نماییم.
*فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى}}، از جانب [[خداوند سبحان]] یک امر و توصیه مهم به [[بندگان]] شده است: اول، [[امر]] به برگرفتن زاد و توشه است که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَتَزَوَّدُوا}}: و توشه برگیرید. دوم، توصیه به [[انتخاب]] زاد و توشه است. از آنجا که در فراهم کردن توشه، به تعداد موجودات عالم می‌توان اشیایی را در نظر گرفت و از آن [[ذخیره]] نمود، [[خدای سبحان]]، در سنجش بین همه موجودات عالم برای ذخیره کردن، [[بهترین]] آن را که همان تقواست، معرفی می‌نماید، و پس از امر به برگرفتن زاد و توشه می‌فرماید: {{متن قرآن|فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى}}؛ یعنی البته، که بهترین زاد و توشه‌ها تقواست.
*“{{متن قرآن|وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى}}، در این قسمت [[آیه]]، خدای سبحان یک قاعده کلی را در جهت [[سیر]] به سوی تقوا بیان نموده و می‌فرماید: “و [[عفو و گذشت]] کردن، به تقوا نزدیک‌تر است”. اگر چه در صدر آیه، موضوع سخن، درباره [[واجب]] شدن پرداخت نصف مهریه نسبت به عهده زوجی است که زوجه خود را بعد از اجرای [[عقد]] [[نکاح]] و قبل از هم بستر شدن با او [[طلاق]] می‌دهد: “{{متن قرآن|وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ}}، اما از این [[وجوب]]، صورت عفو و گذشت از جانب زوجه و یا کسی که از جانب زوجه، [[ولایت]] بر عقد نکاح دارد، را استثنا نموده و می‌فرماید: {{متن قرآن|إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ}}، و بعد از آن، یک قاعده کلی را که در آن، ظرایف [[اخلاقی]]، [[عاطفی]] و اجتماعی‌ای که در جهات مختلف [[روابط]] بین [[انسان‌ها]]، به خصوص بعد از طلاق و جدایی، وجود دارد، نهفته است، بیان داشته و می‌فرماید: و عفو و گذشت کردن، به تقوا نزدیک‌تر است: {{متن قرآن|وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى}}.
*{{متن قرآن|وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ}}، [[برّ]] و تقوا مرادف هستند؛ چنان که در فصل “بِرّ” بیان کردیم. لفظ‌های: {{متن قرآن|تَعَاوَنُوا}} و {{متن قرآن|لَا تَعَاوَنُوا}}، در [[قرآن کریم]]، منحصر به همین [[آیه]] است. در این [[آیه شریفه]]، در رابطه با {{متن قرآن|تَعَاوَنُوا}}، دو نکته مهم را ملاحظه می‌کنیم: یکی این که طرف خطاب در آیه [[مؤمنین]] هستند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا}}، و دیگر آن که: {{متن قرآن|الْبِرِّ وَالتَّقْوَى}}در امر به {{متن قرآن|تَعَاوَنُوا}} مرادف هستند. بنابراین عمل به آنچه درباره [[بِرّ]] در قرآن کریم ذکر شده، می‌تواند سیری باشد در طریق تقوا و ایصال به [[اهل تقوا]] که در [[تدبر]] در [[آیات]] بِرّ در فصل یازدهم مواردی از آن بیان شده و در این جا برای [[یادآوری]] اجمالی از معانی و مفاهیم و ابعاد بِرّ، به آنها اشاره می‌کنیم و تفصیل آن را به مطالب ذکر شده در بحث بِرّ همین کتاب ارجاع می‌دهیم:
#عمل به گفتار [[حسنه]] و عدم مغایرت گفتار [[نیکو]] باکردار و [[تطبیق]] [[قول و فعل]]،
#توجه داشتن به جمیع ابعاد [[اعتقادی]]، [[اقتصادی]]، [[الهی]]، [[عاطفی]]، [[عبادی]]، [[اخلاقی]] و فعلیت دادن به اجزای تشکیل دهنده آنها،
#اتخاذ [[راه]] خاص و صحیح برای عمل به “بِرّ”، انجام دادن امور با معیار تقوا و از راه و روش خاص و صیحح خودش،
# [[انقطاع]] و [[دل]] بریدن از چیز [[محبوب]]، و بذل و [[انفاق]] محبوب‌ترین اشیا در [[راه خدا]]،
#عمل به [[اوامر و نواهی الهی]] به طور مطلوب.
*فی قوله تعالی: {{متن قرآن|اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ}}، فرمود: به [[عدالت]] [[رفتار]] کنید که آن به تقوا نزدیک‌تر است، و [[تقوای الهی]] داشته باشید. در این آیه که خطاب به مؤمنین است، بعد از [[نهی]] از این که [[دشمنی]] با قومی، شما را به جرمی وادارتان نکند تا به [[بی‌عدالتی]] رفتار کنید، [[امر]] به [[رفتار عادلانه]] می‌کند. براین اساس که آن رفتار عادلانه، به تقوا نزدیک‌تر است، و بعد از آن، امر به تقوای الهی می‌کند. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ}}، و در این که [[رفتار عادلانه]] در هر وضعیتی چگونه محقق می‌شود تا با اِعمال آن، در مسیر تقوا و برای ایصال به [[اهل تقوا]] و حصول [[تقوای الهی]] حرکت نمود؟ [[آیه]] ۱۳۵ [[سوره نساء]]، به این سؤال پاسخ می‌دهد، و آن این است که: از [[هوای نفس]] [[پیروی]] نکنید تا به [[عدالت]] [[رفتار]] کنید: {{متن قرآن|فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا}}<ref>«پس (در گواهی دادن) از هوا (ی نفس) پیروی نکنید» سوره نساء، آیه ۱۳۵.</ref>.
*نیز فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ}}، فرمود: و [[پوشش]] تقوا بهتر است، که آن از [[آیات]] و نشانه‌های [[خدای تعالی]] است. [[لباس]]، همان پوشش است، و آن، ستر و سپری است برای محافظت در برابر آسیب‌ها و حوداث، و [[لباس تقوا]]، [[بنی آدم]] را از حوادثی که موجب [[انحراف]] آنان از حرکت به سوی اهل تقوا (یعنی [[الله]]: هو [[اهل التقوی]]) است، [[حفظ]] می‌کند؛ زیرا لباس تقوا سبب زدوده شدن [[گناهان]]، و موجب [[اجر]] [[عظیم]] و [[پاداش]] [[بهشت]] است و هم‌چنین موجب [[نزول]] [[برکات]] از [[آسمان]]، عدم [[تسلط]] [[شیطان]]، سهولت [[کارها]] و امور، [[خروج]] از [[مصایب]]، فراهم شدن روزی از جایی که حساب آن نمی‌رود، موجب [[نجات]] و سرانجام، بهتر بودن [[جهان آخرت]] را در پی دارد. لذا لباس تقوا، بهتر از لباس ظاهر [[دنیوی]] است، و آن، از [[آیات الهی]] است:
# لباس تقوا، سبب زدوده شدن گناهان، دخول در بهشت و اجر عظیم است: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ}}<ref>«و اگر اهل کتاب ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند از گناهان آنان در می‌گذشتیم و آنان را به بوستان‌های پرنعمت در می‌آوردیم» سوره مائده، آیه ۶۵.</ref>،{{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا}}<ref>«و هر که از خدا پروا کند (خداوند) گناهانش را می‌پوشاند و برای وی پاداشی سترگ فراهم می‌گرداند» سوره طلاق، آیه ۵.</ref>.
# لباس تقوا، موجب [[گشایش]] [[برکات]] از [[آسمان]] و [[زمین]] است: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>
# [[لباس تقوا]]، سبب عدم [[سلطه]] [[شیطان]] است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ}}<ref>«بی‌گمان پرهیزگاران چون دمدمه‌ای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد می‌کنند و ناگاه دیده‌ور می‌شوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.</ref>.
# لباس تقوا، موجب سهولت امور و [[گشایش]] کارهاست: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا}}<ref>«و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید می‌آورد» سوره طلاق، آیه ۴.</ref>.
# لباس تقوا، سبب [[خروج]] از [[مصایب]] و فراهم شدن روزی از جایی است که فرد حساب نمی‌کند: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا * وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ}}<ref>«و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید * به او از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد» سوره طلاق، آیه ۲-۳.</ref>.
# لباس تقوا، سبب [[نجات]] و [[رهایی]] است: {{متن قرآن|وَأَنْجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ}}<ref>«و آنان را که ایمان آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند رهایی بخشیدیم» سوره نمل، آیه ۵۳.</ref>، {{متن قرآن|وَنَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ}}<ref>«و آنان را که ایمان آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند رهایی بخشیدیم» سوره فصلت، آیه ۱۸.</ref>.
# لباس تقوا، سبب بهتر بودن سرای [[آخرت]] است: {{متن قرآن|وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«و بی‌گمان برای کسانی که پرهیزگاری می‌ورزند سرای واپسین نیکوتر است؛ آیا نمی‌اندیشید؟» سوره انعام، آیه ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره اعراف، آیه ۱۶۹.</ref>.
*همین طور فی قوله تعالی: {{متن قرآن|لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ}}، فرمود: البته، مسجدی که از [[روز]] اول بر پایه تقوا بنا شده، سزاوار است در آن، [[اقامه نماز]] شود، و در آن، مردانی هستند که [[پاک]] و [[پاکیزه]] بودن را [[دوست]] دارند، و [[خدای تعالی]] [[پاکان]] را دوست می‌دارد. در [[آیه شریفه]]، تقوا، مبنا در تأسیس [[مسجد]]، و [[دوست داشتن]] [[پاکی]] و [[پاکیزگی]]، صفت [[اهل]] مسجد است، به این شرح: اول، [[انگیزه]] تأسیس مسجد بر اساس تقوا است؛ زیرا مسجد از آن خداست: {{متن قرآن|وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا}}<ref>«و اینکه سجده‌گاه‌ها از آن خداوند است پس با خداوند هیچ کس را (به پرستش) مخوانید» سوره جن، آیه ۱۸.</ref> و هم [[خدا]] اهل تقواست: {{متن قرآن|هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى}}<ref>«و پند نمی‌گیرند مگر که خداوند بخواهد که او سزیده پرهیختن و سزاوار آمرزیدن است» سوره مدثر، آیه ۵۶.</ref>، و هم [[سجده]] برای خدای تعالی می‌باشد: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}}<ref>«و هر که در آسمان‌ها و زمین است و سایه‌هایشان خواه و ناخواه سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها خدای را سجده می‌برند» سوره رعد، آیه ۱۵.</ref>، و {{متن قرآن|وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«و هر جنبنده‌ای که در آسمان‌ها و در زمین است و (نیز) فرشتگان به خداوند سجده می‌برند و آنان سرکشی نمی‌ورزند» سوره نحل، آیه ۴۹.</ref>. دوم، مردانی که پاک و پاکیزه بودن را دوست می‌دارند، در آن اقامه [[صلات]] می‌کنند؛ زیرا خدا پاکان را دوست می‌دارد، و مردان پاک که پاکیزه بودن را دوست دارند، در مسجدی که بر اساس تقوا بنا نهاده شده، اقامه صلات می‌کنند: {{متن قرآن|فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ}}، {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ}}<ref>«بی‌گمان خداوند توبه کاران و شست‌وشوکنندگان را دوست» سوره بقره، آیه ۲۲۲.</ref>.
*نیز فی قوله تعالی: {{متن قرآن|أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}، فرمود: آیا کسی که بنایش بر [[تقوای الهی]] و [[خشنودی]] او بینان‌گذاری شده، بهتر است؟ یا کسی که بنایش در پرتگاهی در لبه [[جهنم]] است؟ و [[خدای تعالی]] گروه [[ستمکاران]] را [[هدایت]] نمی‌کند. آنکه بنایش بر تقوای الهی و [[رضایت]] او پایه‌ریزی شده، او [[متقی]] بوده و بنایش بر [[عدالت]] است، و [[خدا]] با [[متقین]] است، و او متقین را [[دوست]] دارد، و [[بهشت]] برای متقین آماده شده، و خدا ولی متقین است، و فرجام [[نیک]] برای متقین است.
# خدا با متقین است: {{متن قرآن|وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۹۴.</ref>، {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره توبه، آیه ۱۲۳.</ref>.
# خدا متقین را دوست دارد: {{متن قرآن|بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«چرا، (بازخواست خواهند شد ولی) آن کس که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگاری ورزد (بداند) بی‌گمان خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۷۶.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«که خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۷.</ref>.
# بهشت برای متقین آماده شده است: {{متن قرآن|وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«و برای (رسیدن به) آمرزش پروردگارتان و بهشتی به پهنای آسمان‌ها و زمین که برای پرهیزگاران آماده شده است شتاب کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۳.</ref>.
# خدا ولی متقین است: {{متن قرآن|وَإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«و ستمگران، دوستان یکدیگرند و خداوند دوست پرهیزگاران است» سوره جاثیه، آیه ۱۹.</ref>.
#فرجام نیک برای متقین است: {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>، {{متن قرآن|تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.</ref>، و {{متن قرآن|تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی؛ و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره قصص، آیه ۸۳.</ref>.
و آنکه بنایش در پرتگاهی بر لبه [[آتش جهنم]] واقع گردیده، او [[ظالم]] است؛ زیرا بنایش بر [[انحراف]] و [[عدول]] از [[عدالت]] بوده و [[خدا]] [[ظالمین]] را [[هدایت]] نمی‌کند، و او آنان را [[دوست]] نمی‌دارد و لعنتش بر ایشان است و برای آنها [[عذاب]] دردناکی آماده شده و جایگاهشان [[دوزخ]] است، و چه جایگاه [[بدی]] است:
# خدا ظالمین را هدایت نمی‌کند: {{متن قرآن|وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمی‌گردد» سوره بقره، آیه ۲۵۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«بی‌گمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref>.
# خدا ظالمین را دوست نمی‌دارد: {{متن قرآن|وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و خداوند ستمکاران را دوست نمی‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۵۷.</ref>.
# [[لعنت خدا]] بر ظالمین است: {{متن قرآن|أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«که لعنت خداوند بر ستمکاران!» سوره اعراف، آیه ۴۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أُولَئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الْأَشْهَادُ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى رَبِّهِمْ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«و ستمکارتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد کیست؟ آنان بر پروردگارشان (در رستخیز) عرضه خواهند شد و گواهان می‌گویند: اینانند که بر پروردگار خود دروغ بستند؛ هان! لعنت خداوند بر ستمکاران باد!» سوره هود، آیه ۱۸.</ref>.
#برای [[ظالمین]] [[عذاب]] دردناکی آماده شده است: {{متن قرآن|وَقَوْمَ نُوحٍ لَمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً وَأَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«و قوم نوح را -چون پیامبران را دروغگو (می) شمردند- غرق کردیم و آنان را نشانه‌ای برای (عبرت) مردم گرداندیم و برای ستم‌پیشگان عذابی دردناک آماده ساختیم» سوره فرقان، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«پیش‌تر (هم) که مرا (در کار خداوند) شریک می‌پنداشتید انکار کردم، بی‌گمان برای ستمکاران عذابی دردناک (در پیش) خواهد بود» سوره ابراهیم، آیه ۲۲.</ref>.
#جایگاه ظالمین [[دوزخ]] بوده و چه جایگاه [[بدی]] است: {{متن قرآن|سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«به زودی در دل کافران بیم خواهیم افکند زیرا برای خداوند چیزی را شریک قرار می‌دهند که (خداوند) حجّتی بر آن فرو نفرستاده است و سرای آنان دوزخ است و سرای ستمکاران، بد (جایگاهی) است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.</ref>.
*همچنین فی قوله تعالی: {{متن قرآن|الْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى}}، فرمود: “و فرجام [[نیک]] برای باتقوایان است”. فرجام نیک برای باتقوایان است؛ زیرا آنان [[اهل]] خود را امر به [[نماز]] کرده و در انجام آن، [[صبر]] و [[شکیبایی]] [[طلب]] می‌کنند. آنان در مسایل و [[مشکلات]] از [[خدای متعال]] کمک طلب کرده و در [[تحمل سختی‌ها]] و [[مصایب]]، صبر و شکیبایی می‌نمایند. آنها در [[تحمل]] مصایب برای انجام [[رسالت الهی]]، صبر و شکیبایی می‌کنند. آنان [[اراده]] [[برتری‌طلبی]] و [[فساد]] در روی [[زمین]] را ندارند:
#فرجام نیک برای باتقوایان است؛ چرا که آنان اهل خود را به نماز امر کرده و در انجام آن، صبر و شکیبایی طلب می‌کنند: {{متن قرآن|وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى}}.
#فرجام نیک برای با تقوایان است؛ زیرا که آنان در مسایل و مشکلات از خدای متعال طلب کمک نموده و بر [[سختی‌ها]] و مصایب، صبر و شکیبایی می‌کنند: {{متن قرآن|قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>.
#فرجام [[نیک]]، برای با تقوایان است؛ چون‌که آنان در [[تحمل]] [[مصایب]] و [[مشکلات]] برای انجام [[رسالت الهی]]، [[صبر]] و [[شکیبایی]] می‌نمایند: {{متن قرآن|تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.</ref>.
#فرجام نیک برای با تقوایان است؛ چرا که آنان در روی [[زمین]] [[برتری‌طلبی]] و [[فساد]] نمی‌کنند: {{متن قرآن|تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی؛ و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره قصص، آیه ۸۳.</ref>.
*نیز فی قوله تعالی: {{متن قرآن|ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ}}<ref>«(حقیقت) این است؛ و هر کس نشانه‌های (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بی‌گمان، این (کار) از پرهیزگاری دل‌هاست» سوره حج، آیه ۳۲.</ref>، فرمود: “و هر کس به نشانه‌های [[خدای متعال]] (در [[اعمال]] [[حج]]) [[عظمت]] دهد، پس آن (وضع [[رفتار]])، برخاسته از تقوای دل‌هاست”. در [[آیه شریفه]]، مراد از [[تعظیم شعائر]]، عظمت دادن و [[احترام]] نمودن به [[شعایر]] است. [[تجلی]] این عظمت، در انجام [[مأمور]] به از [[طاعات]] و [[عبادات]]، و در ترک [[محرمات]] و منهیات در اعمال حج است، و آن به [[دلیل]] قوله تعالی: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانی‌های بی‌نشان و قربانی‌های دارای گردن‌بند و (حرمت) زیارت‌کنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را می‌جویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید می‌توانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بی‌گمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.</ref>، می‌باشد. مراد از [[شعایر]]، [[نشانه‌های الهی]] است، و آن، [[طاعات]] و [[عبادات]] و [[محرمات]] و منهیات در [[اعمال]] [[حج]] است؛ به [[دلیل]] آنکه کلمه شعایر، در [[آیات]] مربوط به اعمال حج ذکر شده: {{متن قرآن|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان صفا و مروه از نشانه‌های (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.</ref>، و {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانی‌های بی‌نشان و قربانی‌های دارای گردن‌بند و (حرمت) زیارت‌کنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را می‌جویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید می‌توانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بی‌گمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.</ref>، و {{متن قرآن|وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و (قربانی) شتران تنومند را برای شما از نشانه‌های (بندگی) خداوند قرار داده‌ایم، شما را در آنها خیری است پس نام خداوند را بر آنها در حالی که بر پا ایستاده‌اند ببرید (و آنها را نحر کنید) و چون پهلوهاشان به خاک رسید (و جان دادند) از (گوشت) آنها بخورید و به مستمند خواهنده و خویشتندار بخورانید؛ بدین‌گونه آنها را برای شما رام کرده‌ایم باشد که سپاس گزارید» سوره حج، آیه ۳۶.</ref>. تقوای [[قلوب]]؛ یعنی [[حقیقت]] تقوای [[دل‌ها]]، و این معنا به [[دلیل]] اضافه شدن تقوا به قلوب است: {{متن قرآن|تَقْوَى الْقُلُوبِ}}، و این مضاف، حقیقت تقوا را می‌رساند و آن، عبارت از حالتی [[نفسانی]] است که [[روح]] [[طاعات]] [[الهی]] بوده و به انجام طاعات، [[معنویت]] خاصی می‌بخشد. بنابراین، انجام [[مأمور]] به از طاعات، و ترک منهی عنه از [[محرمات]] در [[حج]]، علامتی است از تقوای دل‌ها.
*همین طور فی قوله تعالی: {{متن قرآن|لَنْ يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَكِنْ يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْكُمْ}}، فرمود: هرگز گو شت و خون‌های آن ([[قربانی]])‌ها به [[خدا]]، نرسیده و لکن تقوای شماست که به او ([[خدای تعالی]]) می‌رسد. اولاً: در [[آیه شریفه]] فرمود: هرگز گوشت و خون‌های آن قربانی‌ها به [[خدای سبحان]] نمی‌رسد: {{متن قرآن|لَنْ يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا}}؛ زیرا [[خدای سبحان]] [[بی‌نیاز]] است. او سبحانه تعالی [[بی‌نیازی]] است که [[مالک]] [[زمین]] و [[آسمان]] است. او سبحانه و تعالی از همه جهانیان بی‌نیاز است. او سبحانه تعالی بی‌نیاز است و این [[مردم]] هستند که محتاج و [[نیازمند]] به اویند؛ او سبحانه تعالی آن چنان بی‌نیازی است که تلاش‌ها و مجاهدت‌های هر کس تنها برای خودش می‌باشد:
#بدانید و [[آگاه]] باشید که خدای سبحان بی‌نیازی ستوده شده است: {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref>.
#او سبحانه و تعالی بی‌نیاز ستوده شده است که برای اوست آنچه در [[آسمان‌ها]] و زمین است. او مالک و صاحب [[اختیار]] آسمان‌ها و زمین است: “ {{متن قرآن|لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ}}<ref>«آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست و بی‌گمان خداوند است که بی‌نیاز ستوده است» سوره حج، آیه ۶۴.</ref>، و {{متن قرآن|لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ}}<ref>«آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن خداوند است؛ بی‌گمان خداوند است که بی‌نیاز ستوده است» سوره لقمان، آیه ۲۶.</ref>.
#البته، خدای سبحان از همه جهانیان بی‌نیاز است: {{متن قرآن|فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«(بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref>.
# خدای سبحان همان تنهای بی‌نیاز ستوده شده است و این مردم هستند که محتاج و نیازمند به [[خدای متعال]] هستند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ}}<ref>«ای مردم! شما نیازمندان درگاه خداوند هستید و خداوند است که بی‌نیاز ستوده است» سوره فاطر، آیه ۱۵.</ref>.
#البته، [[خدای تعالی]] بی‌نیاز از عالمیان است و هر کس تلاش و مجاهدتی نماید، مسلماً تنها برای نفس خودش تلاش نموده: {{متن قرآن|وَمَنْ جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و هر کس بکوشد تنها برای خویش می‌کوشد، بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره عنکبوت، آیه ۶.</ref>.
ثانیاً: فرمود: و لکن تقوای شماست که به او ([[خدای تعالی]]) می‌رسد: {{متن قرآن|وَلَكِنْ يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْكُمْ}}؛ زیرا [[خدای سبحان]] [[اهل]] تقواست؛ لذا [[قربانی]]، از [[متقین]] مورد قبول بوده و تقوای متقین در [[طاعت]]، مقدم بر انجام فعل است:
# خدای سبحان اهل تقواست: {{متن قرآن|هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ}}<ref>«و پند نمی‌گیرند مگر که خداوند بخواهد که او سزیده پرهیختن و سزاوار آمرزیدن است» سوره مدثر، آیه ۵۶.</ref>.
#البته، قربانی‌ای که از متقین باشد، مورد قبول خدای سبحان است: {{متن قرآن|وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانی‌یی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد، (قابیل) گفت: بی‌گمان تو را خواهم کشت! (هابیل) گفت: خداوند تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد» سوره مائده، آیه ۲۷.</ref>.
#تقوای متقین در [[طاعات]]، مقدم بر انجام فعل است؛ به [[دلیل]] اینکه در [[آیه شریفه]] [[مائده]]، [[امر]] به {{متن قرآن|اتَّقُوا اللَّهَ}}، پیش از امر به فراهم آوردن وسیله به سوی او و تلاش در [[راه]] او، بیان شده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref>.
*فی قوله تعالی: {{متن قرآن|فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}، هم فرمود: پس خدای تعالی، [[آرامش]] و [[هیبت]] خویش را بر پیامبرش و بر [[مؤمنین]] نازل فرمود و آنان را به [[حقیقت]] [[روح]] تقوا [[الزام]] نمود و آنها سزاوار آن بودند و اهلیت آن را داشتند. در آیه شریفه، [[ضمیر]] “هم” در: {{متن قرآن|أَلْزَمَهُمْ}}، اشاره به مؤمنین است؛ بدین معنا که [[مؤمنین]] را به [[حقیقت]] و [[روح]] تقوا [[الزام]] گردانید، و مؤمنین سزاوار آنند و اهلیت آن را دارند، و مراد از الزام مؤمنین به روح تقوا، [[تقوای الهی]] است، و این معنا چنین [[تدبر]] می‌شود که در [[قرآن کریم]]، در [[آیات]] خطاب به [[اهل]] [[ایمان]]، در امر به تقوا، {{متن قرآن|اتَّقُوا اللَّهَ}} ذکر شده، و این همان روح تقواست که به [[طاعت الهی]]، [[معنویت]] و صفای خاصی بخشیده و سبب ایصال به [[اهل تقوا]]؛ یعنی “الله”، می‌شود:
#قوله تعالی: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید» سوره بقره، آیه ۲۷۸.</ref>.
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی نمیرید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۲.</ref>.
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref>.
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>.
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و سخنی استوار بگویید» سوره احزاب، آیه ۷۰.</ref>.
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند و پیامبرش پیش نیفتید و از خداوند پروا کنید که خداوند شنوایی داناست» سوره حجرات، آیه ۱.</ref>.
#{{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>.
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به پیامبرش ایمان آورید تا از بخشایش خویش دو بهره به شما ارزانی دارد و در شما فروغی نهد که با آن راه بسپارید و شما را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حدید، آیه ۲۸.</ref>.
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و هر کس باید بنگرد برای (روزی چون) فردا چه پیش فرستاده است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره حشر، آیه ۱۸.</ref>.
*همین طور فی قوله تعالی: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان خداوند دل‌های کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو می‌دارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت» سوره حجرات، آیه ۳.</ref>، فرمود: البته، کسانی که لحن صدایشان را نزد [[پیامبر خدا]]{{صل}} پایین آورده و آن را فرو می‌نشانند، اینان، کسانی هستند که [[خدای تعالی]] دل‌های آنان را برای تقوا به محک [[آزمایش]] گذاشته است. این محک و آزمایش برای این است که دانسته شود دل‌های آنان تا چه اندازه [[شایستگی]] [[روح]] و [[حقیقت]] تقوا را دارد؛ زیرا: بعضی مهر بر دل‌هایشان زده شده و پذیرای سخن[[حق]] نیستند. بعضی هم [[کلام پیامبر]]{{صل}} را می‌شنوند، اما بر دل‌هایشان حجاب‌هایی است که مانع فهمیدن آنان است، و گوش‌هایشان هم برای شنیدن سنگینی می‌کند. بعضی نیز مهر بر دل‌هایشان زده شده و نمی‌فهمند. و کسانی هم هستند که [[ایمان]] آورده و دل‌هایشان با یاد و [[ذکر خدا]] مطمئن است، و البته، [[مؤمنین]] کسانی هستند که چون یاد و ذکر خدا شود، دل‌هایشان بیمناک شود، و چون [[آیات الهی]] بر آنان [[تلاوت]] شود، بر ایمانشان افزوده گردد و بر پروردگارشان [[توکل]] کنند:
#{{متن قرآن|قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى}}، به تقوای [[قلوب]] [[تدبر]] می‌شود؛ چون تقوا با قلوب ذکر شده و تقوای قلوب همان، [[روح]] و [[حقیقت]] تقوا است که به [[طاعت الهی]] [[معنویت]] و صفای خاصی می‌بخشد.
#و بر دل‌های آنان مهر می‌زنیم، پس آنان نمی‌شنوند:{{متن قرآن|وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ}}<ref>«و بر دل‌هایشان مهر می‌نهیم و آنان (چیزی) نمی‌شنوند؟» سوره اعراف، آیه ۱۰۰.</ref>.
#و بعضی [[کلام پیامبر]]{{صل}} را می‌شنوند، اما بر دل‌هایشان حجاب‌هایی است که مانع فهمیدنشان است و گوش‌هایشان هم برای شنیدن سنگینی می‌کند: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا}}<ref>«و برخی از آنان کسانی هستند که به تو گوش می‌دهند در حالی که بر دل‌هایشان پوشش‌هایی افکنده‌ایم تا درنیابند و در گوش‌هایشان سنگینی‌یی (نهاده‌ایم)» سوره انعام، آیه ۲۵.</ref> و {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا}}<ref>«و بر دل‌های آنان پرده‌هایی افکنده‌ایم تا آن (آیات قرآنی) را درنیابند و در گوش‌هایشان سنگینی (نهاده‌ایم)» سوره اسراء، آیه ۴۶.</ref>.
#و بعضی مهر بر دل‌هایشان زده شده، پس آنان نمی‌فهمند. {{متن قرآن|وَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ}}<ref>«راضی شده‌اند که با واپس‌ماندگان (جهاد، از زنان و کودکان) باشند و بر دل‌هایشان مهر نهاده شده است از این رو در نمی‌یابند» سوره توبه، آیه ۸۷.</ref> و {{متن قرآن|فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ}}<ref>«آنگاه بر دل‌هاشان مهر نهاده شد از این رو (حقیقت را) درنمی‌یابند» سوره منافقون، آیه ۳.</ref>.
#و کسانی هم هستند که [[ایمان]] آورده و دل‌هایشان با یاد و ذکر [[خدای متعال]] مطمئن می‌شود: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌های ایشان با یاد خداوند آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>.
#و البته، [[مؤمنین]] کسانی هستند که چون یاد و ذکر [[خدای سبحان]] شود، دل‌هایشان بیمناک گردد، و چون [[آیات الهی]] بر آنان تلاوت شود، بر ایمانشان افزوده گردد، و بر پروردگارشان [[توکل]] کنند: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ}}<ref>«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دل‌هاشان بیمناک می‌شود و چون آیات او را بر آنان بخوانند بر ایمانشان می‌افزاید و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند» سوره انفال، آیه ۲.</ref>. لذا کسانی که لحن و صدای خود را نزد [[پیامبر]]{{صل}} فرو می‌نشانند، [[خدای تعالی]] [[میزان]] [[شایستگی]] آنان را برای [[حقیقت]] و [[روح]] تقوا، بر محک [[آزمایش]] قرار داده است.
*هم‌چنین فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى}}، [[امر]] به [[نجوا]] در: {{متن قرآن|الْبِرِّ وَالتَّقْوَى}} نمود، و فی قوله: {{متن قرآن|إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>«رازگویی، تنها کار شیطان است تا مؤمنان را اندوهگین کند» سوره مجادله، آیه ۱۰.</ref>، نجوا نمودن را فعل [[شیطان]]، و [[هدف]] آن را، [[اندوهگین]] ساختن [[مؤمنین]] ذکر کرده است. به [[راستی]] [[تفسیر]] {{متن قرآن|الْبِرِّ وَالتَّقْوَى}} در قوله: {{متن قرآن|وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى}} چیست که در این [[آیه]] امر به نجوای آن شده و در آیه بعد از آن، نجوا را از فعل شیطان، و هدفش را محزون ساختن مؤمنین بیان فرموده؟ تفسیر {{متن قرآن|الْبِرِّ وَالتَّقْوَى}} را [[قرآن کریم]] در آیه ۱۱۴ [[سوره نساء]] فی قوله: {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ}}<ref>«در بسیاری از گفت‌وگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد و هر کس در جست و جوی خشنودی خداوند چنین کند به زودی بدو پاداشی سترگ خواهیم داد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref>، بیان فرمود: یعنی هیچ خیری در بسیاری از نجواهای آنان نیست، مگر در نجوای کسی که امر به [[صدقه دادن]] نماید، یا امر به هر کاری که [[پسندیده]] بودن آن از لحاظ [[شرع]] شناخته شده است، بنماید، یا امر به [[اصلاح بین مردم]] کند.
#در آیه [[نساء]] نفرمود: {{عربی|لا خیر فی نجویهم}}، بلکه فرمود: {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ}}. کنایه از این که در اندکی از نجواهای شما، [[خیر]] هست، و آن اندک از نجواها، همان استثنایی است که بعد از: {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ}}، آمده است، قوله: {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ}}. 
# [[تفسیر]] {{متن قرآن|الْبِرِّ}} فی قوله: {{متن قرآن|وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى}}، در [[آیه]] نساء و بعد از استثنا به الا؛ یعنی قوله: {{متن قرآن|مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ}} می‌باشد؛ یعنی کسی که به [[صدقه]] امر کند، یا به هر کاری که [[پسندیده]] بودن آن از لحاظ [[شرع]] شناخته شده است، [[امر]] بنماید. لذا فی قوله: {{متن قرآن|وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى}}، به نجوایی که امر نمودن به صدقه باشد، یا امر نمودن به کاری باشد که پسندیده بودن آن از لحاظ شرع شناخته شده، امر شده است.
# تفسیر {{متن قرآن|التَّقْوَى}}، در آیه {{متن قرآن|وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى}} در آیه نساء [[تالی]] استثنای امر به صدقه و معروف؛ یعنی قوله: {{متن قرآن|إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ}}، است. بنابراین، معنای تفسیر خاص {{متن قرآن|التَّقْوَى}} در قوله: {{متن قرآن|وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى}}، [[نجوا]] نمودن برای [[اصلاح بین مردم]] است.
*نیز فی قوله: “ {{متن قرآن|هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى}}، فرمود: او ([[خدای سبحان]]) سزاوار آن است که نفس را از ارتکاب به نافرمانی‌اش [[حفظ]] نمایید. در [[آیه شریفه]] فرمود: سزاوار است نفس را از ارتکاب به [[معصیت]] خدای سبحان حفظ نمایید و این معنا در [[قرآن کریم]] به صورت [[قانون]] کلی: خدای متعالی همه چیز را می‌بیند، و در امر به: {{متن قرآن|اتَّقُوا اللَّهَ}} به عموم، و در امر به: {{متن قرآن|اتَّقُوا اللَّهَ}} خطاب به [[مؤمنین]]، و در امر به: {{متن قرآن|اتَّقُوا رَبَّكُمُ}} خطاب به [[مردم]]، تفسیر می‌شود:
# قانون کلی: [[خدای متعال]] همه چیز را می‌بیند: {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى}}<ref>«آیا ندانسته است که خداوند می‌بیند؟» سوره علق، آیه ۱۴.</ref>.
#در امر به: {{متن قرآن|اتَّقُوا اللَّهَ}}، به عموم [[مردم]] فرمود: و [[تقوای الهی]] داشته باشید؛ یعنی نفس را از [[نافرمانی]] [[خدای سبحان]] [[حفظ]] کنید و بدانید که [[خدای متعال]] با تقوا پیشه‌گان است: {{متن قرآن|وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۹۴.</ref>، و فرمود: و تقوای الهی داشته باشید؛ یعنی نفس را از نافرمانی خدای سبحان حفظ کنید و بدانید که خدای متعال سخت عقوبت‌کننده است: {{متن قرآن|وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref>. و فرمود: و تقوای الهی داشته باشید؛ یعنی نفس را از نافرمانی خدای سبحان حفظ کنید و بدانید که به سوی او [[محشور]] می‌شوید: {{متن قرآن|وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«و از خداوند پروا کنید و بدانید که نزد او گرد آورده می‌شوید» سوره بقره، آیه ۲۰۳.</ref>. و فرمود: و تقوای الهی داشته باشید؛ یعنی نفس را از نافرمانی خدای سبحان حفظ کنید و بدانید که او ([[خدای تعالی]]) را [[ملاقات]] می‌کنید، و به [[مؤمنین]] [[بشارت]] بده: {{متن قرآن|وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و از خداوند پروا کنید و بدانید که (روزی) به لقای وی خواهید رسید و (آن روز را) به مؤمنان بشارت ده!» سوره بقره، آیه ۲۲۳.</ref>، و فرمود: و تقوای الهی داشته باشید؛ یعنی نفس را از نافرمانی خدای سبحان حفظ کنید و بدانید که خدای سبحان به هر چیزی بسیار عالم و داناتر است: {{متن قرآن|وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref> و فرمود: و تقوای الهی داشته باشید؛ یعنی نفس را از نافرمانی خدای سبحان حفظ کنید و بدانید که خدای سبحان به آنچه انجام می‌دهید، بسیار بیناست: {{متن قرآن|وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و از خداوند پروا کنید و بدانید خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۳.</ref>، و فرمود: و [[تقوای الهی]] داشته باشید؛ یعنی نفس را از [[نافرمانی]] [[خدای سبحان]] [[حفظ]] کنید، و [[خدای تعالی]] به شما می‌آموزد و [[خدای متعال]] به هر چیزی بسیار عالم است: {{متن قرآن|وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«و از خداوند پروا کنید؛ و خداوند به شما آموزش می‌دهد؛ و خداوند به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۸۲.</ref>. و فرمود: و تقوای الهی داشته باشید؛ یعنی نفس را از نافرمانی خدای سبحان حفظ کنید. البته، خدای تعالی سریع الحساب است: {{متن قرآن|وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref>«و از خداوند پروا کنید که خداوند حسابرسی سریع است» سوره مائده، آیه ۴.</ref>. و فرمود: و تقوای الهی داشته باشید و نفس را از نافرمانی خدای سبحان حفظ کنید. البته، خدای تعالی به [[حقیقت]] سینه‌ها بسیار عالم است: {{متن قرآن|وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«و از خداوند پروا کنید بی‌گمان خداوند به اندیشه‌ها داناست» سوره مائده، آیه ۷.</ref>. و فرمود: و تقوای الهی داشته باشید؛ یعنی نفس را از نافرمانی خدای سبحان حفظ کنید. البته، خدای متعال به آنچه عمل می‌کنید، بسیار [[آگاه]] است: {{متن قرآن|وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}}<ref>«و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸.</ref>. و فرمود: و تقوای الهی داشته باشید؛ یعنی نفس را از نافرمانی خدای سبحان حفظ کنید. و باید [[مؤمنین]] بر خدای تعالی [[توکل]] نمایند: {{متن قرآن|وَاتَّقُوا اللَّهَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«و از خداوند پروا کنید و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکل کنند» سوره مائده، آیه ۱۱.</ref>. و فرمود: پس تقوای الهی داشته باشید؛ یعنی نفس را از نافرمانی خدای سبحان حفظ کنید، ای صاحبان [[عقل]] و [[خرد]]! تا این که شما [[رستگار]] شوید: {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«پس ای خردمندان! از خداوند پروا کنید، باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۱۰۰.</ref>. و فرمود: اگر [[مؤمن]] هستید، [[تقوای الهی]] داشته باشید؛ یعنی نفس را از [[نافرمانی]] [[خدای سبحان]] [[حفظ]] کنید: {{متن قرآن|اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید» سوره مائده، آیه ۵۷.</ref>. و فرمود: پس آنچه در توان دارید، تقوای الهی داشته باشید؛ یعنی نفس را از نافرمانی خدای سبحان حفظ کنید و سخن[[حق]] را بشنوید و آن را [[اطاعت]] کنید: {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا}}<ref>«هر چه می‌توانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره تغابن، آیه ۱۶.</ref>.
#در امر به {{متن قرآن|اتَّقُوا اللَّهَ}}، خطاب به [[مؤمنین]] فرمود: ای کسانی که [[ایمان]] آورده‌اید! تقوای الهی داشته باشید؛ یعنی نفس را از نافرمانی خدای سبحان حفظ کنید و آنچه از [[ربا]] باقیمانده است، رها کنید، اگر مؤمن هستید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید» سوره بقره، آیه ۲۷۸.</ref>. و فرمود: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوای الهی داشته باشید؛ یعنی نفس را از نافرمانی خدای سبحان حفظ کنید و برای به سوی او شدن، وسیله بجویید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref>. و فرمود: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوای الهی داشته باشید؛ یعنی نفس را از نافرمانی خدای سبحان حفظ کنید و با [[راستگویان]] باشید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>. و فرمود: ای کسانی که [[ایمان]] آورده‌اید! [[تقوای الهی]] داشته باشید؛ یعنی نفس را از [[نافرمانی]] [[خدای سبحان]] [[حفظ]] کنید و بگویید گفتاری را که راست. [[استوار]] و محکم است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و سخنی استوار بگویید» سوره احزاب، آیه ۷۰.</ref>. و فرمود: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوای الهی داشته باشید؛ یعنی نفس را از نافرمانی خدای سبحان حفظ کنید، و باید هر کسی در نظر داشته باشد که برای فردایش چه پیش فرستاده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و هر کس باید بنگرد برای (روزی چون) فردا چه پیش فرستاده است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره حشر، آیه ۱۸.</ref>. و فرمود: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوای الهی داشته باشید؛ یعنی نفس را از نافرمانی خدای سبحان حفظ کنید و به [[پیامبر]] او ایمان بیاورید، تا دو بهره از رحمتش را به شما ارزانی دارد و نوری را برای شما قرار دهد تا به وسیله آن، [[راه]] بروید و شما را بیامرزد، و [[خدای متعال]] بسیار [[آمرزنده]] و [[مهربان]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به پیامبرش ایمان آورید تا از بخشایش خویش دو بهره به شما ارزانی دارد و در شما فروغی نهد که با آن راه بسپارید و شما را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حدید، آیه ۲۸.</ref>. و فرمود: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در برابر [[خدای تعالی]] و پیامبرش چیزی را مقدم ندارید و تقوای الهی داشته باشید؛ یعنی نفس را از نافرمانی خدای سبحان [[حفظ]] کنید. البته، [[خدای متعال]] بسیار شنوای داناست: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند و پیامبرش پیش نیفتید و از خداوند پروا کنید که خداوند شنوایی داناست» سوره حجرات، آیه ۱.</ref>.
#و در امر به {{متن قرآن|اتَّقُوا رَبَّكُمُ}}، خطاب به [[مردم]] فرمود: ای مردم! از پروردگارتان تقوا داشته باشید؛ یعنی نفس را از [[پیروی]] [[خواهش‌های نفسانی]] در پیشگاه پروردگاری که شما را از نفس واحد آفرید و از آن، جفتش را [[خلق]] کرد و مردان و [[زنان]] بسیاری را از آن دو منتشر نمود، حفظ کنید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا}}<ref>«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند -که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست می‌کنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بی‌گمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.</ref>. و فرمود: ای مردم! از پروردگارتان تقوا داشته باشید؛ یعنی نفس را از پیروی خواهش‌های نفسانی در پیشگاه پروردگارتان حفظ کنید. البته، لرزش [[قیامت]] چیز عظیمی است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ}}<ref>«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، که لرزه رستخیز چیزی سترگ است» سوره حج، آیه ۱.</ref>. هم‌چنین فرمود: ای مردم! از پروردگارتان تقوا داشته باشید؛ یعنی نفس را از پیروی خواهش‌های نفسانی در پیشگاه پروردگارتان حفظ کنید، و بترسید از روزی که نه [[پدر]] جزای [[اعمال]] فرزند خودش را [[تحمل]] کند و نه فرزند چیزی از جزای پدر را تحمل نماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَاخْشَوْا يَوْمًا لَا يَجْزِي وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَيْئًا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ}}<ref>«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید و از روزی بهراسید که هیچ پدری نیست که از فرزندش و هیچ فرزندی نیست که از پدرش چیزی را باز تواند داشت؛ بی‌گمان وعده خداوند، راستین است پس زندگانی این جهان شما را نفریبد و (زنهار!) آن فریبکار شما را به (آمرزش) خداوند فریفته نگرداند!» سوره لقمان، آیه ۳۳.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۴۲۴-۴۴۰.</ref>


==منابع==
==منابع==
۷۶٬۳۱۱

ویرایش