دلیل قرآنی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
دلیل قرآنی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۴ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۴۹
، ۴ فوریهٔ ۲۰۱۷←پاسخ به این پرسش
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
===آیات گروه دوم=== | ===آیات گروه دوم=== | ||
در این بخش آیاتی عنوان میشود که به روشنی گواهی میدهند پیامبران و برخی دیگر از بندگان خدا در موارد مخصوصی از غیب خبر | در این بخش آیاتی عنوان میشود که به روشنی گواهی میدهند پیامبران و برخی دیگر از بندگان خدا در موارد مخصوصی از غیب خبر دادهاند و از امور پنهان از حس آگاه شدهاند و آن نویدی که در آیات گروه نخست وارد شده که خداوند پیامبران خود را از غیب آگاه میکند در این آیات جامه تحقق پوشیده و آن "امکان" به مرحله "فعلیت و تحقق" رسیده است. | ||
'''اینک بیان آیات:''' | '''اینک بیان آیات:''' | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَوحی إِلی نُوح أنَّهُ لَنْ یُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِکَ إِلاّ من قَدْ آمَنَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما کانُوا یَفْعَلُونَ}}﴾}}<ref>«به نوح وحی شد که از قوم تو جز آنان که از پیش ایمان آوردهاند کسی هرگز ایمان نمیآورد، پس، از کارهای آنان محزون و غمگین مباش». سوره هود، آیه ٣۶.</ref> از این آیه برمیآید که آگاهی نوح {{ع}} از آینده قوم خود از راه [[وحی]] الهی بوده است و [[منابع علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی یکی از راههای آگاهی از غیب است]]<ref>به تفسیر المیزان، ج٢٠، ص ١١٠، مراجعه شود.</ref>. | {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَوحی إِلی نُوح أنَّهُ لَنْ یُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِکَ إِلاّ من قَدْ آمَنَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما کانُوا یَفْعَلُونَ}}﴾}}<ref>«به نوح وحی شد که از قوم تو جز آنان که از پیش ایمان آوردهاند کسی هرگز ایمان نمیآورد، پس، از کارهای آنان محزون و غمگین مباش». سوره هود، آیه ٣۶.</ref> از این آیه برمیآید که آگاهی نوح {{ع}} از آینده قوم خود از راه [[وحی]] الهی بوده است و [[منابع علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی یکی از راههای آگاهی از غیب است]]<ref>به تفسیر المیزان، ج٢٠، ص ١١٠، مراجعه شود.</ref>. | ||
'''۶.''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذْ قالَ یُوسُفُ لأَبیهِ یا أَبَتِ انّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوکَباً وَالشَّمْسَ وَالْقَمرَ رَأَیْتهُمْ لی ساجِدینَ * قَالَ یا بُنّی لا تَقْصُصْ رُؤیاکَ عَلی إِخْوتِکَ فَیَکیدُوا لَکَ کَیداً إِنَّ الشَّیطانَ لِلإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبینٌ * وَکَذلِکَ یَجْتَبیکَ رَبّکَ وَیُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْویلِ الأَحادیثِ وَیُتِمَّ نعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَعلی آل یَعْقُوبَ کَما أَتَمَّها عَلی أَبَوَیْکَ مِنْ قَبْلُ إِبْراهیمَ وَإِسحاقَ إِنَّ رَبَّکَ عَلیمٌ حَکِیمٌ }}﴾}}<ref>«هنگامی که یوسف به پدرش یعقوب گفت: ای پدر! در عالم رؤیا و خواب دیدم که یازده ستاره و خورشید و ماه بر من سجده میکنند، یعقوب {{ع}} گفت: ای پسر! خواب خویش را برای برادرانت مگو که با تو از در مکر و حیله وارد میشوند، شیطان دشمن آشکار انسان است. این چنین پروردگارت تو را برمیگزیند،و تعبیر رؤیا به تو میآموزد، و نعمت خویش را بر تو و خاندان یعقوب کامل میکند چنان که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق نعمت خود را کامل کرده بود. پروردگارت دانا و حکیم است». سوره یوسف، آیه ٣۶.</ref> از این آیات استفاده میشود که حضرت یعقوب {{ع}} از حقیقت رؤیای فرزندش آگاه گردید و فهمید که او در آینده مقام بس بلندی به دست خواهد آورد.<ref>به مجمع البیان، ج۵، ص ٢١٠ مراجعه شود.</ref> و روشن است که تأویل و تعبیر خواب و آگاهی از حقیقت آن یک نوع آگاهی از غیب است و خداوند گروه مخصوصی را مشمول این لطف قرار میدهد. | '''۶.''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا یوسف پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|إِذْ قالَ یُوسُفُ لأَبیهِ یا أَبَتِ انّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوکَباً وَالشَّمْسَ وَالْقَمرَ رَأَیْتهُمْ لی ساجِدینَ * قَالَ یا بُنّی لا تَقْصُصْ رُؤیاکَ عَلی إِخْوتِکَ فَیَکیدُوا لَکَ کَیداً إِنَّ الشَّیطانَ لِلإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبینٌ * وَکَذلِکَ یَجْتَبیکَ رَبّکَ وَیُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْویلِ الأَحادیثِ وَیُتِمَّ نعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَعلی آل یَعْقُوبَ کَما أَتَمَّها عَلی أَبَوَیْکَ مِنْ قَبْلُ إِبْراهیمَ وَإِسحاقَ إِنَّ رَبَّکَ عَلیمٌ حَکِیمٌ]]}}﴾}}<ref>«هنگامی که یوسف به پدرش یعقوب گفت: ای پدر! در عالم رؤیا و خواب دیدم که یازده ستاره و خورشید و ماه بر من سجده میکنند، یعقوب {{ع}} گفت: ای پسر! خواب خویش را برای برادرانت مگو که با تو از در مکر و حیله وارد میشوند، شیطان دشمن آشکار انسان است. این چنین پروردگارت تو را برمیگزیند،و تعبیر رؤیا به تو میآموزد، و نعمت خویش را بر تو و خاندان یعقوب کامل میکند چنان که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق نعمت خود را کامل کرده بود. پروردگارت دانا و حکیم است». سوره یوسف، آیه ٣۶.</ref> از این آیات استفاده میشود که حضرت یعقوب {{ع}} از حقیقت رؤیای فرزندش آگاه گردید و فهمید که او در آینده مقام بس بلندی به دست خواهد آورد.<ref>به مجمع البیان، ج۵، ص ٢١٠ مراجعه شود.</ref> و روشن است که تأویل و تعبیر خواب و آگاهی از حقیقت آن یک نوع آگاهی از غیب است و خداوند گروه مخصوصی را مشمول این لطف قرار میدهد. | ||
'''٧.''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذْهَبُوا بِقَمِیصی هذا فَأَلْقُوهُ عَلی وَجْهِ أَبی یَأْتِ بَصِیراً وَأْتُونی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعینَ * وَلَمّا فَصلتِ العِیرُ قَالَ أَبُوهُمْ انّی لأَجِدُ ریحَ یُوسفَ لَولا أَن تُفنّدونَ}}﴾}}<ref>«این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید تا بینا شود، و همه خاندانتان را نزد من آورید. * و چون کاروان (از شهر مصر) بیرون رفت پدرشان (در کنعان) گفت: اگر مرا گول و خرف ندانید، من بوی یوسف را میشنوم».سوره یوسف، آیه ٩۳ و ٩۴.</ref> «هنگامی که یوسف {{ع}} در آخرین ملاقاتها، خود را به برادران خویش معرفی کرد پیراهن خود را به آنان داد و گفت: این پیراهن را ببرید و بر صورت پدرم بیاندازید که بینا میشود و آنگاه با همه بستگان خود پیش من آیید. همین که کاروان از مصر خارج شد یعقوب در کنعان که فاصلهای زیاد، با مصر دارد گفت: من بوی یوسف را میشنوم اگر مرا تخطئه نکنید». یعقوب که از نظر ظاهر از یوسف خبری نداشت و نمیدانست که او در مصر است و خود را به برادران، معرفی کرده است و برادرانش با این خبر مسرتانگیز به سوی کنعان روانه هستند، میگوید: «من بوی یوسف را میشنوم» این آگاهی از غیب است که خدای متعال در این مورد در اختیار یعقوب {{ع}} گذارده است. | '''٧.''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا یوسف پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|إِذْهَبُوا بِقَمِیصی هذا فَأَلْقُوهُ عَلی وَجْهِ أَبی یَأْتِ بَصِیراً وَأْتُونی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعینَ * وَلَمّا فَصلتِ العِیرُ قَالَ أَبُوهُمْ انّی لأَجِدُ ریحَ یُوسفَ لَولا أَن تُفنّدونَ]]}}﴾}}<ref>«این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید تا بینا شود، و همه خاندانتان را نزد من آورید. * و چون کاروان (از شهر مصر) بیرون رفت پدرشان (در کنعان) گفت: اگر مرا گول و خرف ندانید، من بوی یوسف را میشنوم».سوره یوسف، آیه ٩۳ و ٩۴.</ref> «هنگامی که یوسف {{ع}} در آخرین ملاقاتها، خود را به برادران خویش معرفی کرد پیراهن خود را به آنان داد و گفت: این پیراهن را ببرید و بر صورت پدرم بیاندازید که بینا میشود و آنگاه با همه بستگان خود پیش من آیید. همین که کاروان از مصر خارج شد یعقوب در کنعان که فاصلهای زیاد، با مصر دارد گفت: من بوی یوسف را میشنوم اگر مرا تخطئه نکنید». یعقوب که از نظر ظاهر از یوسف خبری نداشت و نمیدانست که او در مصر است و خود را به برادران، معرفی کرده است و برادرانش با این خبر مسرتانگیز به سوی کنعان روانه هستند، میگوید: «من بوی یوسف را میشنوم» این آگاهی از غیب است که خدای متعال در این مورد در اختیار یعقوب {{ع}} گذارده است. | ||
'''٨.''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|رَبِّ قَد آتَیْتَنی مِنَ المُلْکِ وَعَلَّمْتَنی مِنْ تَأْویلِ الأَحادیثِ فاطِرَ السَّمواتِ وَالأَرْضِ أَنْتَ وَلِیّی فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنی مُسْلِماً وَأَلْحِقْنِی بِالصّالِحینَ}}﴾}}<ref>«یوسف {{ع}} آنگاه که پدر و مادر و برادران خود را در برابر خود سجدهکنان دید گفت: پرورگارا به من سلطنت و فرمانروایی و تأویل احادیث و تعبیر خواب آموختی، ای آفریدگار آسمانها و زمین، تو در دنیا و آخرت ولیّ من هستی مرا مسلمان بمیران و به بندگان شایستهات ملحق کن». همان سوره آیه ١٠١.</ref> در این آیه تصریح شده است که خداوند به یوسف {{ع}} تعبیر و تأویل رؤیا را که خود شعبهای از آگاهی از غیب میباشد آموخته است. | '''٨.''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا یوسف پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|رَبِّ قَد آتَیْتَنی مِنَ المُلْکِ وَعَلَّمْتَنی مِنْ تَأْویلِ الأَحادیثِ فاطِرَ السَّمواتِ وَالأَرْضِ أَنْتَ وَلِیّی فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنی مُسْلِماً وَأَلْحِقْنِی بِالصّالِحینَ]]}}﴾}}<ref>«یوسف {{ع}} آنگاه که پدر و مادر و برادران خود را در برابر خود سجدهکنان دید گفت: پرورگارا به من سلطنت و فرمانروایی و تأویل احادیث و تعبیر خواب آموختی، ای آفریدگار آسمانها و زمین، تو در دنیا و آخرت ولیّ من هستی مرا مسلمان بمیران و به بندگان شایستهات ملحق کن». همان سوره آیه ١٠١.</ref> در این آیه تصریح شده است که خداوند به یوسف {{ع}} تعبیر و تأویل رؤیا را که خود شعبهای از آگاهی از غیب میباشد آموخته است. | ||
'''٩.''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَیانِ قَالَ أَحَدُهُما إِنّی أَرانی أَعْصِر خَمْراً وَقالَ الآخَرُ إنّی أَرانی أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسی خُبْزاً تَأْکُلُ الطَّیْرُ مِنْهُ نَبِئْنا بِتأْویلِهِ إِنّا نریک مِنَ الْمُحْسِنینَ * ...یا صاحِبَی السِّجن أَمّا أَحَدُکُما فَیَسْقی رَبَّهُ خَمْراً وَأَما الآخَرُ فَیُصْلَبُ فَتَأْکُلُ الطَّیرُ مِنْ رَأْسِهِ... }}﴾}}<ref>«هنگامی که یوسف {{ع}} زندانی شد دو جوان هم با او زندانی شدند یک روز یکی از آنها به یوسف {{ع}} گفت: خواب دیدم که انگوری میفشارم و دیگری گفت: خواب دیدم که نانی بر روی سر گذاردهام و پرندگان از آن نان میخورند و هر دو تعبیر خواب خود را از یوسف {{ع}} خواستند و گفتند ما تو را از نیکوکاران میبینیم یوسف در تعبیر خواب اوّلی فرمود: تو ساقی پادشاه میشوی و به دومی گفت: تو را به دار میزنند و مرغان هوا بخشی از سرت را میخورند...». همان سوره، آیه ٣۶ ۴۴.</ref> و به تصریح قرآن مجید همینطور هم شد. یکی از آنان نجات یافت و ساقی دربار گشت و دیگری اعدام شد. روشن است که این تعبیر خواب از خبرهای غیبی حضرت یوسف به شمار میآید. | '''٩.''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا یوسف پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَیانِ قَالَ أَحَدُهُما إِنّی أَرانی أَعْصِر خَمْراً وَقالَ الآخَرُ إنّی أَرانی أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسی خُبْزاً تَأْکُلُ الطَّیْرُ مِنْهُ نَبِئْنا بِتأْویلِهِ إِنّا نریک مِنَ الْمُحْسِنینَ * ...یا صاحِبَی السِّجن أَمّا أَحَدُکُما فَیَسْقی رَبَّهُ خَمْراً وَأَما الآخَرُ فَیُصْلَبُ فَتَأْکُلُ الطَّیرُ مِنْ رَأْسِهِ...]]}}﴾}}<ref>«هنگامی که یوسف {{ع}} زندانی شد دو جوان هم با او زندانی شدند یک روز یکی از آنها به یوسف {{ع}} گفت: خواب دیدم که انگوری میفشارم و دیگری گفت: خواب دیدم که نانی بر روی سر گذاردهام و پرندگان از آن نان میخورند و هر دو تعبیر خواب خود را از یوسف {{ع}} خواستند و گفتند ما تو را از نیکوکاران میبینیم یوسف در تعبیر خواب اوّلی فرمود: تو ساقی پادشاه میشوی و به دومی گفت: تو را به دار میزنند و مرغان هوا بخشی از سرت را میخورند...». همان سوره، آیه ٣۶ ۴۴.</ref> و به تصریح قرآن مجید همینطور هم شد. یکی از آنان نجات یافت و ساقی دربار گشت و دیگری اعدام شد. روشن است که این تعبیر خواب از خبرهای غیبی حضرت یوسف به شمار میآید. | ||
'''١٠.''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا | '''١٠.''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا یوسف پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|وَقالَ الْمَلِکُ إِنّی أری سَبْعَ بَقَرات سِمان یَأَکُلْهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ وَسَبْعَ سُنْبُلات خُضْر وَأُخَرَ یابِسات... یُوسُفُ أَیُّها الصِّدیقُ أَفْتِنا فِی سَبْعِ بَقَرات... قالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنینَ دَاباً فَما حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِی سُنْبُلهِ إِلاّ قَلیلاً مِمّا تَأْکُلُونَ ثُمَّ یَأْتی مِنْ بَعْدِ ذلِکَ سَبْعٌ شِداد یَأْکُلن ما قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلاّ قَلیلاً مِمّا تُحْصنُون ثُمَّ یَأْتی مِنْ بَعْدْ ذلِکَ عامٌ فیهِ یُغاث النّاسُ وَ فیهِ یَعصِرُون ]]}}﴾}}<ref>«فرمانروای مصر خوابی به شرح زیر دید: هفت گاو لاغر، هفت گاو چاق را میخورند. و هفت خوشه سبز در کنار هفت خوشه خشکیده قرار دارد. از خواب بیدار شد و تعبیر خواب خود را از اطرافیان خویش خواست سرانجام از یوسف {{ع}} تعبیر آن را خواستند. یوسف {{ع}} در تعبیر این خواب فرمود: هفت سال به طور متوالی کشت میکنید و هر چه درو کردید جز مقدار کمی که میخورید در خوشه بگذارید سپس هفت سال سخت پیش میآید. آنچه را که اندوختهاید مصرف میکنید و تنها اندکی را نگه دارید، پس از آن سال دیگری پیش میآید که در آن باران فراوان میبارد و مردم از قحطی نجات مییابند». همان سوره، آیه ۴٢ ۴٩.</ref> در این داستان یوسف در تعبیر خواب پادشاه، از سه امر پنهانی پرده برداشت و خبر داد که: | ||
#هفت سال نعمت همه جا را فرا میگیرد و وضع کشاورزی بسیار خوب است. | #هفت سال نعمت همه جا را فرا میگیرد و وضع کشاورزی بسیار خوب است. |