مشروعیت حکومت: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[مشروعیت]]، در مباحث [[سیاسی]] تقریباً مرادف با "[[حقّانیت]]" و "[[قانونی بودن]]" است. از اینرو، مشروعیت با "[[مشروع]]"، "[[متشرعه]]" و "[[متشرعین]]" که از [[شرع]] به معنای [[دین]] گرفته شده است، همسان نیست. دربارۀ ملاک | [[مشروعیت]]، در مباحث [[سیاسی]] تقریباً مرادف با "[[حقّانیت]]" و "[[قانونی بودن]]" است. از اینرو، مشروعیت با "[[مشروع]]"، "[[متشرعه]]" و "[[متشرعین]]" که از [[شرع]] به معنای [[دین]] گرفته شده است، همسان نیست. دربارۀ ملاک مشروعیت حکومت، دیدگاههای گوناگونی وجود دارد که در سه محور خلاصه میشود: | ||
۱. [[خواست مردم]]؛ ۲. [[عدالت]] یا [[منطق]]؛ ۳. [[ارزشهای اخلاقی]] و [[حکومت دینی]] ([[الهی]]). در [[اسلام حکومتی]] مشروعیت دارد که مشروعه و منطبق بر [[قوانین شرع اسلام]] باشد؛ نمونه بارز آن، [[حکومت پیامبر]]{{صل}} است که این امر [[مورد اتفاق]] دو فرقۀ عمدۀ ([[شیعه]] و [[سنّی]]) [[اسلامی]] است. با این تفاوت که از نظر [[اهل سنت]]، جز [[رسول الله]]{{صل}} کس دیگری از سوی [[خدا]] [[نصب]] نشده است، ولی [[شیعیان]]، [[ائمه معصومین]]{{عم}} را نیز [[منصوب الهی]] و [[حکومت]] آنها را مشروع میدانند<ref>ر.ک: امامت؛ الاسلام و اصول الحکم، ص۳۰.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۶۸.</ref>. | ۱. [[خواست مردم]]؛ ۲. [[عدالت]] یا [[منطق]]؛ ۳. [[ارزشهای اخلاقی]] و [[حکومت دینی]] ([[الهی]]). در [[اسلام حکومتی]] مشروعیت دارد که مشروعه و منطبق بر [[قوانین شرع اسلام]] باشد؛ نمونه بارز آن، [[حکومت پیامبر]]{{صل}} است که این امر [[مورد اتفاق]] دو فرقۀ عمدۀ ([[شیعه]] و [[سنّی]]) [[اسلامی]] است. با این تفاوت که از نظر [[اهل سنت]]، جز [[رسول الله]]{{صل}} کس دیگری از سوی [[خدا]] [[نصب]] نشده است، ولی [[شیعیان]]، [[ائمه معصومین]]{{عم}} را نیز [[منصوب الهی]] و [[حکومت]] آنها را مشروع میدانند<ref>ر.ک: امامت؛ الاسلام و اصول الحکم، ص۳۰.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۶۸.</ref>. | ||
==معناشناسی مشروعیت حکومت== | ==معناشناسی مشروعیت حکومت== | ||
*مشروعیّت، ساختاری عربی از مادّه "ش - ر - ع" (راه آشکار)<ref>مفردات، ص ۴۵۰، «شرع».</ref> است که نخست در فلسفه سیاسی به معنای حقانیت و اعتبار یک حاکم یا نهادهای حکومتی به عنوان مناسبترین گزینه برای اداره جامعه<ref>نظریههای دولت، ص ۶۷-۶۸.</ref> و سپس از سوی [[ماکس وبر]] در حوزه جامعهشناسی به معنای مقبولیّت مردمی یک نظام<ref>نک: اقتصاد و جامعه، ص ۳۶.</ref> تعریف گردید. مطابق این دو تعریف، مشروعیّت دینی به معنای کسب حقّانیّت از مجرای دین؛ یا میزان مقبولیّت حکومت در پیشگاه جامعه دینباور است و حکومتی مشروع است که در منشأ، هدف، ساختار و قوانین، دینی باشد<ref>[[سید محسن کاظمی|کاظمی، سید محسن]]، [[حکومت (مقاله)|حکومت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص۲۷۰ - ۳۰۱.</ref>. | *مشروعیّت، ساختاری عربی از مادّه "ش - ر - ع" (راه آشکار)<ref>مفردات، ص ۴۵۰، «شرع».</ref> است که نخست در فلسفه سیاسی به معنای حقانیت و اعتبار یک حاکم یا نهادهای حکومتی به عنوان مناسبترین گزینه برای اداره جامعه<ref>نظریههای دولت، ص ۶۷-۶۸.</ref> و سپس از سوی [[ماکس وبر]] در حوزه جامعهشناسی به معنای مقبولیّت مردمی یک نظام<ref>نک: اقتصاد و جامعه، ص ۳۶.</ref> تعریف گردید. مطابق این دو تعریف، مشروعیّت دینی به معنای کسب حقّانیّت از مجرای دین؛ یا میزان مقبولیّت حکومت در پیشگاه جامعه دینباور است و حکومتی مشروع است که در منشأ، هدف، ساختار و قوانین، دینی باشد<ref>[[سید محسن کاظمی|کاظمی، سید محسن]]، [[حکومت (مقاله)|حکومت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص۲۷۰ - ۳۰۱.</ref>. |