|
|
خط ۱۴: |
خط ۱۴: |
|
| |
|
| طبق [[آزادی عقیده]]، هیچکس در [[جامعه اسلامی]]، با داشتن [[عقیده]] غلط و [[باطل]] تحت فشار قرار نمیگیرد و [[حقوق]] تمامی گروههای [[مخالف]] [[اسلام]] در [[جامعه اسلامی]] تا زمانی که بر [[حکومت اسلامی]] نشورند، تأمین شده است. در [[اسلام]]، به [[حکم]] [[آیه]] {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> در [[پذیرش]] [[دین]] و [[عقیده]] اجباری نیست. از اینرو، در عهدنامههای مختلفی که [[پیامبر]]{{صل}} با گروههایی از [[اهل کتاب]] (از جمله [[مسیحیان]] سنیا، نصارای [[نجران]] و...) منعقد نمود، در آن بر [[آزادی]] مذهبی و [[عقیدتی]] کاملا تأکید شده است<ref>الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۶۲؛ سیره ابن هشام، ج۴، ص۲۴۹؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۱۹۵-۱۹۴.</ref>. [[قرآن کریم]] به [[مشرکان]] [[حق]] [[آزادی بیان]] داده و حتّی از آنها خواسته است تا در صورت امکان، همانندی برای [[قرآن]] (یک [[سوره]] و حتی یک [[آیه]]) بیاورند<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}} «و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستادهایم تردیدی دارید، چنانچه راست میگویید سورهای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید» سوره بقره، آیه ۲۳.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۷۹.</ref>. | | طبق [[آزادی عقیده]]، هیچکس در [[جامعه اسلامی]]، با داشتن [[عقیده]] غلط و [[باطل]] تحت فشار قرار نمیگیرد و [[حقوق]] تمامی گروههای [[مخالف]] [[اسلام]] در [[جامعه اسلامی]] تا زمانی که بر [[حکومت اسلامی]] نشورند، تأمین شده است. در [[اسلام]]، به [[حکم]] [[آیه]] {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> در [[پذیرش]] [[دین]] و [[عقیده]] اجباری نیست. از اینرو، در عهدنامههای مختلفی که [[پیامبر]]{{صل}} با گروههایی از [[اهل کتاب]] (از جمله [[مسیحیان]] سنیا، نصارای [[نجران]] و...) منعقد نمود، در آن بر [[آزادی]] مذهبی و [[عقیدتی]] کاملا تأکید شده است<ref>الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۶۲؛ سیره ابن هشام، ج۴، ص۲۴۹؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۱۹۵-۱۹۴.</ref>. [[قرآن کریم]] به [[مشرکان]] [[حق]] [[آزادی بیان]] داده و حتّی از آنها خواسته است تا در صورت امکان، همانندی برای [[قرآن]] (یک [[سوره]] و حتی یک [[آیه]]) بیاورند<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}} «و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستادهایم تردیدی دارید، چنانچه راست میگویید سورهای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید» سوره بقره، آیه ۲۳.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۷۹.</ref>. |
|
| |
| ==آزادی در چلچراغ حکمت==
| |
| [[آزادی]] در شمار لوازم و ضروریات [[حیات]] و [[تکامل]] [[آدمی]] است. موجودات برای تکامل و [[رشد]] به سه عنصر [[تربیت]]، [[امنیت]] و [[حریت]] نیازمندند. تربیت عبارت است از عواملی که موجود زنده برای تداوم بقا به آنها محتاج است. برای مثال موجود زنده برای رشد و نمو به عناصری چون [[نور]]، آب، [[غذا]]، و افزون بر اینها، [[انسان]] به [[تعلیم و تربیت]] [[نیازمند]] است. امنیت یعنی آنچه موجود زنده در [[اختیار]] دارد، همانند حیات، [[ثروت]] و [[سلامت]] از او سلب نشود<ref>گفتارهای معنوی، ص۱۴.</ref>. و در نهایت آزادی است که در تعریف آن باید به ابعاد مختلفی اشاره کرد.
| |
|
| |
| ===سلب و ایجاب===
| |
| در بحث از مفهوم آزادی میتوان به مفهوم «آزادی منفی» و «آزادی مثبت» اشاره کرد<ref>بحث آزادی منفی و آزادی مثبت را آیزایا برلین به طور مبسوط در کتاب خود مورد بحث قرار داده است. مشخصات کتابشناختی این اثر عبارت است از: چهار مقاله درباره آزادی، ترجمه محمدعلی موحد، چاپ نخست، تهران: انتشارات خوارزمی، ۱۳۶۸.</ref>. آزادی منفی را در [[فارسی]] باید «[[رهایی]]» یا «آزادی از» ترجمه کنیم. آزادی از، یعنی [[آزاد]] بودن از یک رشته منعها و زنجیرها و زورها؛ آزادی از [[بیگانگان]]، آزادی از [[سلطان]] [[جبار]]، آزادی از ارباب و آزادی از زنجیرهایی که بر دستوپای آدمی بسته شده است. کسی که در [[زندان]] است و طالب آزادی است، طالب «آزادی از» است. طالب آزادی منفی است. میگوید در زندان را باز کنید تا از زندان بیرون بروم. آزادی مثبت و به تعبیری «آزادی در» پس از آزادی منفی فرا میرسد. وقتی موانع از مقابل افراد برداشته شد؛ وقتی در زندان بازگردید و هنگامی که [[شر]] یک ارباب از سر بردهای کوتاه گشت، «آزادی منفی» محقق میشود و از اینجا به بعد نوبت آزادی مثبت یا «آزادی در» فرا میرسد<ref>برای توضیح بیشتر بنگرید به: شریف لکزایی، «رابطه آزادی و اخلاق با تأکید بر دیدگاه آیتالله مطهری»، فصلنامه علوم سیاسی، شماره ۲۳، پاییز ۱۳۸۲.</ref>.
| |
|
| |
| بر اساس دو مفهوم [[آزادی]] منفی و مفهوم آزادی مثبت تعریفی که میتوان از آزادی ارائه داد به طور دقیق هر دو جنبه مثبت و منفی آزادی را یکجا لحاظ کرده است. از اینرو باید گفت آزادی یعنی نبودن مانع، نبودن [[جبر]] و نبودن هیچ قیدی در سر [[راه]] [[انسان]]. از اینرو انسان [[آزاد]] است و میتواند [[راه کمال]] را طی کند. نه اینکه چون آزاد هست به کمال رسیده است<ref>انسان کامل، ص۳۴۹.</ref>. آزادی یعنی فقدان مانع. انسانهای آزاد، انسانهایی هستند که با موانعی که در جلو [[رشد]] و تکاملشان وجود دارد، [[مبارزه]] میکنند. انسانهایی هستند که تن به وجود مانع نمیدهند<ref>گفتارهای معنوی، ص۱۴.</ref>.
| |
| فقدان مانع، که در تعریف آمده است، اشاره به مفهوم منفی آزادی دارد. اما این آزادی منفی، به خودی خود [[ارزشمند]] و کامل نیست و از اینرو پای آزادی مثبت نیز به تعریف مذکور گشوده میشود و از اینرو آزادی در رشد و کمال [[آدمی]] میبایست مورد توجه و بهرهمندی قرار گیرد. در تعریفی دیگر از آزادی باید گفت انسان در جمیع [[شئون]] حیاتی خود باید آزاد باشد. به این معنا که مانع و [[سدی]] برای پیشروی و جولان او وجود نداشته باشد و سدی برای پرورش هیچ یک از استعدادهای او در کار نباشد<ref>پیرامون جمهوری اسلامی، ص۹۱.</ref>.
| |
|
| |
| این تعریف از آزادی، و توجه به ابعاد مثبت و منفی آزادی، میتواند هم درونی و شخصی تلقی شود- چنان که تعریفهای فوق به آن اشاره و تأکید دارد - و هم میتواند جنبه [[اجتماعی]] و عمومی بیابد. در واقع در تعریف آزادی نباید تنها به بعد شخصی آزادی توجه کرد، بلکه برای کامل کردن تعریف آزادی بر بُعد جمعی و عمومی آن نیز باید تأکید کرده و ابعاد آزادی مثبت و منفی را یکجا [[مشاهده]] کرد.
| |
| از اینرو [[بشر]] باید در [[اجتماع]] از ناحیه سایر افراد آزادی داشته باشد، دیگران مانعی در [[راه رشد]] و [[تکامل]] او نباشند، او را محبوس نکنند که جلو فعالیتش گرفته شود، دیگران او را [[استثمار]] نکنند، [[استخدام]] نکنند، استعباد نکنند، یعنی تمام [[قوای فکری]] و جسمی او را در جهت [[منافع]] خودشان به کار نگیرند<ref>گفتارهای معنوی، ص۱۴.</ref>.
| |
| فقدان [[حبس]] و استثمار و استخدام و استعباد و [[نفی]] بهکارگیری قوای [[آدمیان]] در [[راه]] [[هدفها]] و خواستههای خود در حوزه عمومی و عرصه [[اجتماعی]]، نشاندهنده وجه [[آزادی]] منفی و بهکارگیری [[استعداد]] و ظرفیت خود در [[راه رشد]] و [[تکامل]] در حوزه عمومی، نشاندهنده وجه آزادی مثبت است.
| |
| برای تعریف مفهوم آزادی میتوان به پارهای از [[آیات قرآن]] نیز استناد جست. برای مثال [[آیه]] ۶۴ [[سوره آل عمران]] میگوید: هیچ کدام از ما دیگری را [[بنده]] و برده خود قرار ندهد و هیچ کس هم فرد دیگری را ارباب و آقای خودش نگیرد، یعنی [[نظام]] آقایی و نوکری، استثمار و [[نابرابری]] ملغا<ref>گفتارهای معنوی، ص۱۷.</ref>.
| |
|
| |
| این تعریف از آزادی، در قالب برخی نظریهها<ref>در این باره نظریه «مک کالوم» قابل بررسی و ارائه است. ر.ک: شریف لکزایی، «رابطه آزادی و اخلاق با تأکید بر دیدگاه آیتالله مطهری».</ref> نیز قابل ارائه است. به این معنا که [[انسان]]، یعنی فاعل آزادی - اگر خواستار آزادی باشد- با سعی و تلاش، موانع پیش روی خود را از میان میبرد و پس از آن در راستای شدن و رسیدن به [[هدف]] خاصی تلاش و استعدادهایش را در آن زمینه هزینه میکند. البته در اینجا افزون بر اینکه فقدان موانع، شرط آزادی شمرده میشود از سوی دیگر هدف نیز به طور مصداقی مشخص و تصریح میشود؛ رسیدن به تکامل و بروز و [[ظهور]] استعدادها که دارای بار ارزشی ویژهای در [[اندیشه]] [[دینی]] است.
| |
| به هر حال آنچه از مباحث مذکور میتوان [[استنباط]] کرد، [[همراهی]] دو مفهوم مثبت و منفی آزادی است. اهمیت این همراهی از آن رو است که تا آزادی در بُعد منفی تحقق نیابد نمیتوان از آزادی مثبت سخن گفت. در این صورت، جایی برای [[دین و اخلاق]] هم باقی نخواهد ماند. از این وضعیت میتوان تقدم [[آزادی]] را بر [[اخلاق]] [[استنباط]] کرد. در واقع تا آزادی، به عنوان عنصری از [[فضائل اخلاقی]]، تحقق نیابد نمیتوان بحثی از سایر فضائل اخلاقی و [[اخلاقیات]] به میان آورد. آزادی در بعد منفی گرچه در ابتدا نمود مییابد، اما از سویی آزادی مثبت معطوف [[تکامل]] و [[سعادت]] است و به منزله مهمترین [[هدف اخلاق]] به شمار میآید<ref>[[شریف لکزایی|لکزایی، شریف]]، [[آزادی (کتاب)|آزادی]]، ص ۱۶.</ref>
| |
|
| |
|
| ==ارکان آزادی== | | ==ارکان آزادی== |