پرش به محتوا

آزادی در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*[[آزادی]]، [[آزادگی]]، آزادمردی و آزادمنشی، واژه‌های مترادفی برای رهایی [[انسان]] از بندهای [[شهوت]] و خوی‌های پست و رذیلت‌های نفسانی هستند. [[آزادگی]] [[آدمی]] گوهری است در وجود او که به کمک آن توانسته خود را از اسارت‌های دنیوی برهاند. [[انسان]] آزاده از دنیای فانی و نکوهیده رهیده و خود را به قله‌های انسانیّت نزدیک کرده است. [[آزادگی]] از جمله کمالاتی است که زمینه بروز دیگر [[کمالات]] را در [[آدمی]] به‌وجود می‌آورد. از این‌رو [[انسان‌ها]] باید مرتبه‌ای از [[آزادگی]] را در خود به وجود‌ آورند و موجبات رشد و تعالی آن را در خود فراهم کنند. [[امام]] {{ع}} [[برترین]] [[پرستش]] را [[پرستش]] آزادگان بیان می‌کند، چنان‌که درباره [[پرستش]] [[خدا]] می‌فرماید: "ای [[خدا]]، تو را نه به‌دلیل [[ترس]] از [[کیفر]] و نه به طمع [[بهشت]] پرستیدم، بلکه تنها از این‌رو پرستیدم که تو [[شایسته]] پرستشی. تنها کسی که دارای [[روح]] آزاداندیش و رسته از [[اسارت]] شهوت‌هاست، می‌تواند چنین [[روح]] پرستنده‌ای داشته باشد. از این‌رو فرمود: اگر [[خداوند]] به سبب نافرمانی‌اش، [[مردم]] را [[بیم]] نمی‌داد باز هم فرمان‌برداری‌اش [[واجب]] بود تا سپاس نعمتش را بگزارند<ref>نهج البلاغه، حکمت ٢٩٠، {{متن حدیث|لَوْ لَمْ یَتَوَعَّدِ اللَّهُ [سُبْحَانَهُ‏] عَلَی مَعْصِیَتِهِ لَکَانَ یَجِبُ أَلَّا یُعْصَی شُکْراً لِنِعَمِه‏}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 48- 49.</ref>.
* [[آزادی]]، [[آزادگی]]، [[آزادمردی]] و [[آزادمنشی]]، واژه‌های مترادفی برای [[رهایی انسان از بندهای شهوت]] و [[خوی‌های پست]] و [[رذیلت‌های نفسانی]] هستند. آزادگی [[آدمی]] گوهری است در وجود او که به کمک آن توانسته خود را از اسارت‌های [[دنیوی]] برهاند. انسان [[آزاده]] از دنیای فانی و [[نکوهیده]] رهیده و خود را به قله‌های انسانیّت نزدیک کرده است. آزادگی از جمله کمالاتی است که زمینه بروز دیگر [[کمالات]] را در آدمی به‌وجود می‌آورد. از این‌رو [[انسان‌ها]] باید مرتبه‌ای از آزادگی را در خود به وجود‌ آورند و موجبات [[رشد]] و تعالی آن را در خود فراهم کنند. [[امام]]{{ع}} [[برترین]] [[پرستش]] را پرستش آزادگان بیان می‌کند، چنان‌که درباره پرستش [[خدا]] می‌فرماید: "ای خدا، تو را نه به‌دلیل [[ترس]] از [[کیفر]] و نه به [[طمع]] [[بهشت]] پرستیدم، بلکه تنها از این‌رو پرستیدم که تو [[شایسته]] پرستشی. تنها کسی که دارای [[روح]] آزاداندیش و رسته از [[اسارت]] شهوت‌هاست، می‌تواند چنین روح پرستنده‌ای داشته باشد. از این‌رو فرمود: اگر [[خداوند]] به سبب نافرمانی‌اش، [[مردم]] را [[بیم]] نمی‌داد باز هم فرمان‌برداری‌اش [[واجب]] بود تا [[سپاس]] نعمتش را بگزارند<ref>نهج البلاغه، حکمت ٢٩٠، {{متن حدیث|لَوْ لَمْ یَتَوَعَّدِ اللَّهُ [سُبْحَانَهُ‏] عَلَی مَعْصِیَتِهِ لَکَانَ یَجِبُ أَلَّا یُعْصَی شُکْراً لِنِعَمِه‏}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 48- 49.</ref>.
*راه رسیدن به کمال [[آزادی]] و [[آزادگی]]، رهایی از غیر [[خدا]] و تن به [[بندگی]] او دادن است و اگر [[آدمی]] تن به این امر ندهد، موهبت [[آزادی]] و [[آزادگی]] را از دست خواهد داد. هر که شرایط [[بندگی]] را فراهم کند، اهل [[آزادی]] و [[آزادگی]] می‌شود و هر که [[آزادی]] را در وجود خود استوار نکند، به [[بردگی]] کشانده خواهد شد. از این‌رو به [[فرزند]] خویش سفارش می‌کند که [[بنده]] کس مباش که [[خدا]] تو را آزاد آفرید<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱، {{متن حدیث|وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً }}</ref> و [[دلیل]] [[رسالت پیامبر]] را این گونه بیان می‌دارد: پس [[خدا]] محمّد {{صل}} را به‌راستی برانگیخت تا بندگانش را از [[پرستش]] بت‌ها برون آرد، به [[عبادت]] او وادارد، از [[پیروی]] از [[شیطان]] برهاند و به [[اطاعت خدا]] کشاند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۷، {{متن حدیث| فَبَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً {{صل}} بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ الْأَوْثَانِ إِلَی عِبَادَتِهِ وَ مِنْ طَاعَةِ الشَّیْطَانِ إِلَی طَاعَتِه‏}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 49.</ref>.
* [[راه]] [[رسیدن به کمال]] آزادی و آزادگی، رهایی از غیر خدا و تن به [[بندگی]] او دادن است و اگر آدمی تن به این امر ندهد، [[موهبت]] آزادی و آزادگی را از دست خواهد داد. هر که شرایط بندگی را فراهم کند، [[اهل]] آزادی و آزادگی می‌شود و هر که آزادی را در وجود خود [[استوار]] نکند، به [[بردگی]] کشانده خواهد شد. از این‌رو به فرزند خویش سفارش می‌کند که [[بنده]] کس مباش که خدا تو را [[آزاد]] آفرید<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱، {{متن حدیث|وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً }}</ref> و [[دلیل]] [[رسالت پیامبر]] را این گونه بیان می‌دارد: پس [[خدا]] [[محمّد]]{{صل}} را به‌راستی برانگیخت تا بندگانش را از [[پرستش]] [[بت‌ها]] برون آرد، به [[عبادت]] او وادارد، از [[پیروی]] از [[شیطان]] برهاند و به [[اطاعت خدا]] کشاند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۷، {{متن حدیث| فَبَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً{{صل}} بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ الْأَوْثَانِ إِلَی عِبَادَتِهِ وَ مِنْ طَاعَةِ الشَّیْطَانِ إِلَی طَاعَتِه‏}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 49.</ref>.
*[[امام]] {{ع}} در [[مقام]] [[خلیفه]] و [[والی]] نیز مردمان را به‌سوی [[آزادی]] و [[آزادگی]] [[هدایت]] می‌کند، چنان‌که در نخستین [[خطبه]] حکومتی خود، تمام [[فرزندان آدم]] را "آزاد آفریده شده" می‌داند و در سفارش‌های خود، مردمان را به [[آزادی]] از قید و بندهای دست‌و‌پاگیر [[دنیا]] فرامی‌خواند: آیا آزاده‌ای نیست که این ته‌مانده بی‌ارزش را به اهلش واگذارَد و خود را [[اسیر]] [[دنیا]] نکند؟! به‌هوش باشید که [[ارزش]] شما تنها [[بهشت]] است، پس خود را جز بدان مفروشید<ref>{{متن حدیث|أَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا}}؛ نهج البلاغه، حکمت ٤٥٦</ref>. [[انسان‌ها]] اگر بتوانند آزادانه این خرده‌طعام برجای مانده از [[دنیا]] را به کنار نهند و آن را برای اهل [[دنیا]] واگذارند، از پستی رها و به انسان‌هایی وارسته و آزاد تبدیل خواهند شد. از این‌رو در کلامی می‌فرماید "سبک‌بار شوید تا برسید"<ref>نک: نهج البلاغه؛ خطبه ۲۱، {{متن حدیث|تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا}}</ref>. انسانی می‌تواند سبک‌بار باشد که [[دل]] از [[تعلقات دنیوی]] برچیده و به [[مقام]] [[آزادگی]] رسیده باشد. چنین انسانی در هر شرایطی آزاده است، هر چند در [[رنج]] و محنت گرفتار شود. [[انسان]] آزاده می‌تواند در سایه صفت [[آزادگی]] واجد خصوصیات نیکو شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 49.</ref>.
* [[امام]]{{ع}} در [[مقام]] [[خلیفه]] و [[والی]] نیز [[مردمان]] را به‌سوی [[آزادی]] و [[آزادگی]] [[هدایت]] می‌کند، چنان‌که در نخستین [[خطبه]] [[حکومتی]] خود، تمام [[فرزندان آدم]] را "[[آزاد]] [[آفریده]] شده" می‌داند و در سفارش‌های خود، مردمان را به آزادی از قید و بندهای دست‌و‌پاگیر [[دنیا]] فرامی‌خواند: آیا آزاده‌ای نیست که این ته‌مانده بی‌ارزش را به اهلش واگذارَد و خود را [[اسیر]] دنیا نکند؟! به‌هوش باشید که [[ارزش]] شما تنها [[بهشت]] است، پس خود را جز بدان مفروشید<ref>{{متن حدیث|أَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا}}؛ نهج البلاغه، حکمت ٤٥٦</ref>. [[انسان‌ها]] اگر بتوانند آزادانه این خرده‌طعام برجای مانده از دنیا را به کنار نهند و آن را برای [[اهل]] دنیا واگذارند، از [[پستی]] رها و به انسان‌هایی [[وارسته]] و آزاد تبدیل خواهند شد. از این‌رو در [[کلامی]] می‌فرماید "سبک‌بار شوید تا برسید"<ref>نک: نهج البلاغه؛ خطبه ۲۱، {{متن حدیث|تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا}}</ref>. [[انسانی]] می‌تواند سبک‌بار باشد که [[دل]] از [[تعلقات دنیوی]] برچیده و به مقام آزادگی رسیده باشد. چنین انسانی در هر شرایطی [[آزاده]] است، هر چند در [[رنج]] و [[محنت]] گرفتار شود. [[انسان]] آزاده می‌تواند در سایه صفت آزادگی واجد خصوصیات [[نیکو]] شود<ref>دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 49.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش