پرش به محتوا

کاربر:Puranzab/صفحه تمرین3: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۶: خط ۵۶:
===ج) دلیل عرفانی===  
===ج) دلیل عرفانی===  


عارفان<ref>از نظر عارفان غايت وجود انسان سير و سلوك است به سوى خداى تعالى و مراتب سير سالك چهار مرحله است: مرتبۀ اوّل: سير من الخلق إلى اللّه به نفى ما سوى از خود، بلكه به نفى خود نيز از خود و مشاهدۀ ذات احديّت مطلقه بى‏ملاحظه تعينات و شئون و اعتبارات . مرتبه دوّم: سير في اللّه به مشاهدۀ ذات احديت به اعتبار تعيّنى از تعيّنات صفات و تطوّر از تعين صفتى به تعيّن صفتى ديگر إلى آخر التعيّنات الصفاتيه. مرتبۀ سوّم: سير مع اللّه، به مشاهده هويّت مطلقه با تعيّنى از تعيّنات خلقيّه كونيّه، حتى لا يبقى تعيّن امكانى و ماهية اعتبارية إلّا و قد شاهد فيه الهويّة المطلقة حقيقة متأصّلة و الماهيّة الامكانيّة اعتبارية محضة. مرتبۀ چهارم: سير من اللّه إلى الخلق، و آن بازگشتن است به عالم وجود امكان بعد از تحقّق به حقيقت وجوبيّه، به حمل اوامر و نواهى الهيّه، و قوانين و سنن ناموسيّه، به جهت هدايت لب تشنگان باديه امكانى، به سر چشمه حيات جاودانى و رد نمودن پراكندگى وادى كثرت اعتبارى، به جمعيت وحدت حقيقى، كه غايت اصلى، و غرض حقيقى، از بعثت انبياء و رسل، به غير از اين نيست.</ref> در تبیین راه هدایت می‌گویند پیامبران خودشان اول راه سعادت را پیموده‌اند، سپس به هدایت و ارشاد مردم پرداخته‌اند و مراد از نبىّ، این است که با پیمودن راه سعادت، الگو و اسوۀ مقرّبان می شوند و بعد از نزدیک و در عمل، ارشاد و هدایت مردم را با تحمّل سختی‌ها و گرفتاری های گوناگون به عهده می گیرند و فقط به آموزش و ارائۀ برنامه بسنده نمی کنند لذا وجود انبیا برای هدایت مردم به سوی خداوند متعال ضرورت دارد<ref>ر.ک: لاهیجی، گوهر مراد، ص 362 ـ 363.</ref>.  
عارفان<ref>از نظر عارفان غايت وجود انسان سير و سلوك است به سوى خداى تعالى و مراتب سير سالك چهار مرحله است: مرتبۀ اوّل: سير من الخلق إلى اللّه به نفى ما سوى از خود، بلكه به نفى خود نيز از خود و مشاهدۀ ذات احديّت مطلقه بى‏ملاحظه تعينات و شئون و اعتبارات . مرتبه دوّم: سير في اللّه به مشاهدۀ ذات احديت به اعتبار تعيّنى از تعيّنات صفات و تطوّر از تعين صفتى به تعيّن صفتى ديگر إلى آخر التعيّنات الصفاتيه. مرتبۀ سوّم: سير مع اللّه، به مشاهده هويّت مطلقه با تعيّنى از تعيّنات خلقيّه كونيّه، حتى لا يبقى تعيّن امكانى و ماهية اعتبارية إلّا و قد شاهد فيه الهويّة المطلقة حقيقة متأصّلة و الماهيّة الامكانيّة اعتبارية محضة. مرتبۀ چهارم: سير من اللّه إلى الخلق، و آن بازگشتن است به عالم وجود امكان بعد از تحقّق به حقيقت وجوبيّه، به حمل اوامر و نواهى الهيّه، و قوانين و سنن ناموسيّه، به جهت هدايت لب تشنگان باديه امكانى، به سر چشمه حيات جاودانى و رد نمودن پراكندگى وادى كثرت اعتبارى، به جمعيت وحدت حقيقى، كه غايت اصلى، و غرض حقيقى، از بعثت انبياء و رسل، به غير از اين نيست.</ref> در تبیین راه هدایت می‌گویند پیامبران خودشان اول راه سعادت را پیموده‌اند، سپس به هدایت و ارشاد مردم پرداخته‌اند و مراد از نبىّ، این است که با پیمودن راه سعادت، الگو و اسوۀ مقرّبان می شوند و بعد از نزدیک و در عمل، ارشاد و هدایت مردم را با تحمّل سختی‌ها و گرفتاری های گوناگون به عهده می گیرند و فقط به آموزش و ارائۀ برنامه بسنده نمی کنند لذا وجود انبیا برای هدایت مردم به سوی خداوند متعال ضرورت دارد<ref>ر.ک: لاهیجی، گوهر مراد، ص 362 ـ 363.</ref>.


==راهای اثبات نبوت==
==راهای اثبات نبوت==
۳۶۲

ویرایش