پرش به محتوا

ابورزین اسدی در تراجم و رجال: تفاوت میان نسخه‌ها

جایگزینی صفحه با '{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
(جایگزینی صفحه با '{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...')
برچسب: جایگزین شد
خط ۶: خط ۶:
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[ابورزین اسدی در تاریخ اسلامی]] | [[ابورزین اسدی در تراجم و رجال]]</div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[ابورزین اسدی در تاریخ اسلامی]] | [[ابورزین اسدی در تراجم و رجال]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
 
== منابع رجال و تراجم شیعه==
==مقدمه==
== منابع رجال و تراجم اهل سنت==
*[[شیخ طوسی]] در جایی مسعود بن ابی وائل<ref>أبو وائل: اسمش، شقیق بن سلمه اسدی است که دوران پیامبر را درک کرده اما ایشان را ندیده است. (عمدة القاری، عینی، ج۳، ص۲۶۰).</ref> را با عنوان [[ابورزین]]<ref>از ابورزین دیگری نیز در منابع یاد شده که از اصحاب پیامبر{{صل}} بوده است. ابن عبدالبر در این باره می‌نویسد: {{عربی|لقيط بن عامر العقيلي. أبورزين، و هذا أيضاً ممن غلبت عليه كنيته}} (الاستیعاب، ج۳، ص۱۳۴۰) و در جای دیگری می‌نویسد: {{عربی|أبورزين العقيلي اسمه لقيط بن عامر بن صبر}} (الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۵۷).</ref> [[اسدی]]، از روایت ‌کنندگان از [[امام علی]]{{ع}} دانسته<ref>رجال الطوسی، طوسی، ص۸۸ (اسماء من روی علی أمیر المؤمنین).</ref> و در جای دیگری، از وی با عنوان مسعود [[مولی]] [[ابی وائل]]، یاد کرده و کنیه‌اش را ابارزین و او را از [[اصحاب امام حسن]]{{ع}} شمرده است<ref>رجال الطوسی، طوسی، ص۹۶ (اصحاب ابی محمد الحسن بن علی: مسعود مولی أبی وائل یکنی أبا رزین).</ref>.
*[[شیخ مفید]] با بیان [[کنیه]] [[ابورزین اسدی]] برای او، او را از [[اصحاب امام حسن]]{{ع}} دانسته است <ref>الاختصاص، ج۷ (اصحاب الحسن بن علی{{ع}}؛ سفیان بن ابی لیلی همدانی، حذیفة بن أسید غفاری، ابورزین اسدی).</ref>.
*[[ابن شهر آشوب]] می‌نویسد: [[عبدالله بن جعفر طیار]]، [[مسلم بن عقیل]]، [[عبدالله بن عباس]]، [[حبابه والبیه]] دختر [[جعفر]]، [[حذیفة بن اسید]]، [[جارود بن ابی بشر]]، [[جارود بن منذر]]، [[قیس بن اشعث بن سوار]]، [[سفیان بن ابی لیلای همدانی]]، [[عمرو بن قیس مشرفی]]، [[ابوصالح]] [[کیسان بن کلیب]]، [[ابو مخنف لوط بن یحیی ازدی]]، [[مسلم بن بطین]]، [[ابوزرین]] مسعود بن ابی وائل، [[هلال بن یساف]] و [[ابواسحاق ابن کلیب سبیعی]] و... از [[یاران امام حسن]]{{ع}} به شمار می‌رفتند<ref>مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۴۰</ref>.
*مرحوم [[شوشتری]] می‌نویسد: [[کنیه]] مسعود بن ابی وائل، ابا رزین است و [[شیخ طوسی]] وی را از [[اصحاب امام حسن]]{{ع}} شمرده است و آن‌چه من در [[رجال]] [[شیخ طوسی]] یافتم و صاحب الوسیط به [[نقل]] از وی [[نقل]] کرده است، مسعود [[مولی]] ابی وائل است و نه ابن ابی وائل. در هر صورت، در کتاب التقریب؛ [[مسعود بن مالک]] [[ابورزین اسدی]] آمده است و در اصل هر دو ([[مسعود بن مالک]] و ابی وائل) یکی هستند<ref>قاموس الرجال، ج۱۰، ص۵۷ - ۵۸.</ref>.
*مرحوم [[سید محسن امین]] در یک جا از وی با عنوان [[ابورزین اسدی]] که نامش [[مسعود بن مالک]] بوده است، یاد می‌کند<ref>اعیان الشیعة، سید محسن امین، ج۲، ص۳۵۰.</ref> و در جای دیگری می‌نویسد: نام او [[مسعود بن مالک]] [[ابورزین اسدی]] است و [[شیخ طوسی]] در کتاب رجالش وی را از [[اصحاب امام علی]]{{ع}} شمرده است<ref>اعیان الشیعة، سید محسن امین، ج۱۰، ص۱۲۲.</ref>.
*[[مرحوم خویی]] در یک جا از وی با عنوان مسعود بن ابی وائل یاد می‌کند و سپس به جای دیگری ارجاع می‌دهد و می‌نویسد: درباره او در عنوان مسعود [[مولی]] ابی وائل مطالبی خواهد آمد<ref>معجم رجال الحدیث، خویی، ج۱۸، ص۱۴۲.</ref>. و سپس در زیر عنوان مسعود [[مولی]] ابی وائل می‌نویسد: کنیه‌اش ابارزین است و به [[نقل]] از [[رجال]] [[شیخ طوسی]]، او از [[اصحاب امام حسن]]{{ع}} بوده است. و [[ابن شهر آشوب]] از وی با عنوان ابارزین مسعود بن ابی وائل، از [[اصحاب امام حسن]] بن [[علی]]{{ع}} یاد کرده است<ref>معجم رجال الحدیث، خویی، ج۱۸، ص۱۴۵.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[مسعود بن ابی وائل (مقاله)|مقاله «مسعود بن ابی وائل»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۱۹-۵۲۰.</ref>
 
==[[مسعود بن مالک]] [[صحابی]] است یا [[تابعی]]؟==
*[[ابن اثیر]] می‌نویسد: [[ابورزین اسدی]] را [[ابن شاهین]] جزو [[صحابه]] آورده و [[سفیان]] از [[اسماعیل بن سمیع]] از [[ابی رزین اسدی]] [[نقل]] کرده که وی گفته است: روزی مردی به [[رسول خدا]]{{صل}} گفت: "یا [[رسول الله]]، قول [[الله]] تبارک و تعالی: {{متن قرآن|الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ}}<ref>«طلاق (رجعی) دوبار است پس از آن یا باید به شایستگی (با زن) زندگی یا (او را) به نیکی رها کرد» سوره بقره، آیه ۲۲۹.</ref>؛ این [[طلاق]]، دو بار است و از آن، پس، نگه داشتن [[زن]] به صورت نیکوست و یا رها ساختن او به صورت [[نیکو]]؛ پس مطلب سوم چیست؟"
*آن [[حضرت]] فرمود: "{{متن قرآن|تَسْرِيحٌ بِإِحْسَان}} همان سومی است". او سپس می‌نویسد: [[ابو موسی]] وی را جزو [[صحابه]] و می‌گوید: [[ابورزین]] از [[تابعین]] است و کسی غیر از [[ابن شاهین]] وی را از [[صحابه]] نشمرده است <ref>أسد الغابة، ابن اثیر، ج۵، ص۱۱۰.</ref>.
*[[ابن حجر]] نیز در جایی می‌نویسد: [[ابورزین اسدی]]: [[مسعود بن مالک]] که [[تابعی]] است و درباره [[صحابی]] بودنش [[اختلاف]] هست<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۱۲۵ (تابعی مختلف فی إدراکه).</ref>. و در جای دیگری می‌نویسد: [[ابن شاهین]] نام وی را در قسمت [[صحابه]] آورده است و به دنبال وی [[ابو موسی]] این مطلب را [[نقل]] کرده و گفته است: او از [[صحابه]] نیست و [[پیامبر]]{{صل}} را [[درک]] نکرده است. سپس از طریق [[عاصم بن ابی وائل]] [[نقل]] کرده: [[تعجب]] می‌کنی که [[ابورزین]] پیر شده است، در حالی که او در زمان [[عمر]]، [[نوجوانی]] بود؛ با اینکه من مرد کاملی بودم<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۱۲۶. و نیز رک: التاریخ الصغیر، بخاری، ج۱، ص۲۶۵ و عمدة القاری، عینی، ج۳، ص۲۶۰.</ref>.
*'''نظر [[اهل سنت]]:''' بیشتر علمای [[اهل سنت]] وی را با عنوان [[مسعود بن مالک]] [[ابورزین اسدی]] می‌شناسند<ref>الکاشف فی معرفة من له روایة فی کتب الستة، ذهبی، ج۲، ص۲۵۷؛ تاریخ الإسلام، همو ج۶، ص۵۱۷؛ الاصابه، ج۷، ص۱۲۵؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۱۰، ص۱۰۶-۱۰۸؛ تقریب التهذیب، همو ج۲، ص۱۷۶؛ تهذیب الکمال، مزی، ج۲۷، ص۴۷۷؛ التاریخ الصغیر، ج۱، ص۲۶۵؛ عمدة القاری، ج۳، ص۲۶۰؛ الجرح والتعدیل، ابن أبی حاتم رازی، ج۸، ص۲۸۲ و المعرفة و التاریخ، فسوی، ج۲، ص۶۳۹.</ref>. [[مزی]] و [[ابن حجر]] از وی با عنوان [[مولی]] [[ابی وائل اسدی]] [[کوفی]] نیز یاد کرده‌اند<ref>تهذیب الکمال، ج۲۷، ص۴۷۷ و تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۶. و نیز ر.ک: الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۲۱۷.</ref>. البته درباره نام [[ابورزین]] بین ایشان [[اختلاف]] است و [[مزی]] به [[نقل]] از [[ابوبکر بن داود]] می‌نویسد: [[ابورزین اسدی]]، [[کنیه]] دو نفر بوده است؛ یکی از آنها اسم عبید بوده است که گردنش را بر مناره [[مسجد]] جامع [[بصره]] زدند و سرش را از بدنش جدا کردند. وی از [[علی]]{{ع}} [[روایت]] [[نقل]] کرده و گفته شده که وی [[غلام علی]]{{ع}} بوده است. نام دیگری، [[مسعود بن مالک]] بوده و از [[سعید بن جبیر]] [[روایت]] [[نقل]] کرده است که [[عبیدالله بن زیاد]] او را کشت<ref>تهذیب الکمال، ج۲۷، ص۴۸۰-۴۷۷.</ref>.
*[[ابن حجر]] نیز همین سخن مزی را [[نقل]] کرده است و سپس می‌نویسد: به [[نقل]] از [[ابوصفیة]]، [[ابن زیاد]] [[ابورزین]] را کشت. اما [[حاکم]] ابواحمد در قسمت کنیه‌ها هر دو را یکی دانسته که اسم هر دو [[مسعود بن مالک]] بوده است، در حالی که این سخن، وهمی بیش نیست و سبب این [[اشتباه]]، یکی بودن اسم و اسم [[پدر]] و نسبت و نسبت [[قبیله]] و شهر آن دو است، و اعمش از هر دو نفر، [[روایت]]، [[نقل]] و نام هر دو را به اختصار ابارزین [[نقل]] کرده است، در حالی که اسم آنها متفاوت است. و نام درست‌تر، همان [[مسعود بن مالک]] است و روایت‌ کننده، از [[سعید بن جبیر]] خیلی کوچک‌تر است. ولیکن مطلبی که برای من آشکار شده، این است که با رزین [[اسدی]]، که نامش [[عید]]<ref>در حالی که در جای دیگر نامش را عبید آورده است. (الإصابه، ج۷، ص۱۲۶).</ref> است، همان کسی است که در زمان [[عبیدالله بن زیاد]] بعد از سال شصت یا قبل از آن، زنده بوده است و ابورزینی که نامش [[مسعود بن مالک]] بوده، تا حدود[[سال]] نود [[هجری]] زنده بوده است؛ و [[الله]] تعالی أعلم<ref>تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۶-۱۰۸.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[مسعود بن ابی وائل (مقاله)|مقاله «مسعود بن ابی وائل»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۲۰-۵۲۲.</ref>
 
==[[مسعود بن مالک]] و [[امام]] [[زین العابدین]]{{ع}}==
*آن‌گونه که [[ابن کثیر]] [[نقل]] کرده است، مسعود باید دوران [[امام سجاد]]{{ع}} را نیز [[درک]] کرده باشد. او نوشته است: [[ابومعاویه ضریر]] از [[اعمش]]، از [[مسعود بن مالک]] به ما خبر داد که گفته است: "روزی [[علی بن الحسین]]{{ع}} از من پرسید: [[سعید بن جبیر]] در چه حالی است؟. گفتم: خوب است. فرمود: "سعید، مردی بود که گاه پیش ما می‌آمد و درباره [[احکام]] [[میراث]] و مسائل دیگری که [[خداوند]] با آنها به ما سود می‌رساند، [[گفتگو]] می‌کردیم" و در حالی که با دست خود به جانب [[عراق]] اشاره می‌کرد، فرمود: "چیزهایی که آنان به ما نسبت می‌دهند، نزد ما نیست"<ref>البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج۹، ص۱۰۶ و الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۶۶ و تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۴۱، ص۷۰ -۳۶۹.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[مسعود بن ابی وائل (مقاله)|مقاله «مسعود بن ابی وائل»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۲۲-۵۲۳.</ref>
 
==[[مسعود بن مالک]] و [[جنگ قادسیه]]==
*گویا مسعود در [[جنگ قادسیه]] حضور داشته است؛ [[طبری]] و [[ابن اثیر]] در این باره نوشته‌اند: در آن [[جنگ]]، [[مسعود بن مالک]] [[اسدی]]، [[عاصم بن عمرو]]، [[ابن ذی البردین]]، [[ابن ذی السهمین]]، [[قیس بن هبیره]] [[اسدی]] و جمعی مانند آنها به اطراف خود توجه نکرده؛ جز [[پیشرفت]] و رخنه در صف [[دشمن]] هدفی نداشتند. [[ایرانیان]] نیز صف پیش‌روان خود را مقدم داشته، [[تصمیم]] گرفتند همه باهم [[هجوم]] کنند. [[مردم]] هم بدون اجازه و [[فرمان]] سعد به مقابله با مهاجمان پرداخته، به آنها حمله کردند. در آن [[نبرد]]، [[خالد بن یعمر تمیمی عمری]] از پا افتاد، و نخستین کسی که به حمله پرداخت، [[قعقاع]] بود<ref>تاریخ الطبری، طبری، ج۳، ص۵۵۹ و الکامل، ابن اثیر، ج۲، ص۴۸۰.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[مسعود بن ابی وائل (مقاله)|مقاله «مسعود بن ابی وائل»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۲۳.</ref>
 
==[[مسعود بن مالک]] و [[نقل روایت]]==
*طبق [[نقل]] علمای [[اهل سنت]]، [[مسعود بن مالک]] از [[زر بن حبیش]] [[اسدی]]، [[عبدالله بن عباس]]، [[عبدالله بن مسعود]]، [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}، [[عمرو بن ام مکتوم اعمی]]، [[فضیل بن غزوان]]، [[مصدع ابی یحیی]]، [[معاذ بن جبل]]، [[ابوموسی اشعری]] و [[ابوهریرة]] [[روایت]] [[نقل]] کرده است و [[اسماعیل بن ابی خالد]]، [[اسماعیل بن سمیع]]، [[زبیر بن عدی]]، [[سلیمان اعمش]]، [[عاصم بن ابی نجود]]، [[عبید بن مهران المکتب]]، [[عطاء بن سائب]]، [[علقمة بن مرثد]]، [[غالب ابوهذیل]]، [[مغیرة بن مقسم الضبی]]، [[منصور بن معتمر]]، [[موسی بن أبی عائشه]] و [[ابوصفیه شیخ عبدالعزیز بن صهیب]] از او [[روایت]] [[نقل]] کرده‌اند<ref>تهذیب الکمال، ج۲۷، ص۴۷۷؛ تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۶؛ تاریخ الاسلام، ج۶، ص۵۱۷؛ الإصابه، ج۷، ص۱۲۶ و الکاشف فی معرفة من له روایة فی کتب الستة، ج۲، ص۲۵۷. </ref>.
*گویا مسعود، پسری به نام [[عبدالله بن ابی رزین اسدی]] داشته که از وی هم [[روایت]] [[نقل]] کرده است<ref>تهذیب الکمال، ج۲۷، ص۴۷۷؛ تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۶و الإصابه، ابن حجر، ج۷، ص۱۲۶.</ref>. بیشتر ایشان [[مسعود بن مالک]] را [[موثق]] دانسته‌اند<ref>الجرح والتعدیل، ابن أبی حاتم رازی، ج۸، ص۲۸۲ - ۲۸۳؛ تقریب التهذیب، ج۲، ص۱۷۶؛ الإصابه، ج۷، ص۱۲۶؛ تهذیب الکمال، ج۲۷، ص۴۷۷ - ۴۸۰ و تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۶ - ۱۰۸.</ref> و می‌نویسند که وی همراه [[امام علی]]{{ع}} در [[جنگ صفین]] حضور داشته است<ref>الجرح و التعدیل، ج۸، ص۲۸۲ - ۲۸۳؛ تهذیب الکمال، ج۲۷، ص۴۷۷ - ۴۸۰؛ الإصابه، ج۷، ص۱۲۶ و تهذیب التهذیب ج۱۰، ص۱۰۶ -۱۰۸.</ref>. [[مزی]] می‌نویسد: مسعود، از [[ابی وائل]]، بزرگ‌تر و دانشمند فهیمی بوده است<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۴۷۷ - ۴۸۰.</ref>. [[ابن حجر]] نیز پس از [[نقل]] این مطلب، به [[نقل]] از دیگران می‌نویسد: قول [[مزی]] را خواندم که گفته بود: {{عربی|قال يحيى كان عالماً فهما}}؛ این عبارت، غلط نوشته شده است و قول درست آن مطلبی است که [[بخاری]] در تاریخش چنین [[نقل]] کرده است: {{عربی|و كان عالما بهما}}<ref>تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۶ - ۱۰۸ و الإصابه، ج۷، ص۱۲۶. بخاری در جای دیگری می‌نویسد: {{عربی|و كان أبورزين أكبر من أبي وائل وكان عالما بها}}. (التاریخ الصغیر، ج۱، ص۲۶۵).</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[مسعود بن ابی وائل (مقاله)|مقاله «مسعود بن ابی وائل»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۲۳-۵۲۴.</ref>
 
==[[نقل]] چند [[روایت]]==
*[[ابی‌رزین اسدی]] از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[نقل]] کرده است که آن [[حضرت]] فرمود: "چون [[نوح]]{{ع}} از ساختن کشتی فارغ شد و [[وعده]] او با پروردگارش در [[هلاکت]] [[قوم]] [[ناسپاس]] او جوشیدن آب از تنور بود؛ وقتی تنور جوشید، همسرش به او گفت که تنور جوشید و [[نوح]]{{ع}} برخاست و سر تنور رفت و بر آن مهر نهاد و آب نیز از جوشش ایستاد و او هر که را خواست، در کشتی، سوار و هر که را خواست، از کشتی خارج کرد و سپس آمد و مهر خود را از سر تنور برداشت؛ [[خدا]] عزوجل می‌فرماید: {{متن قرآن|فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ * وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ * وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ}}<ref>«آنگاه درهای آسمان را با آبی ریزان گشودیم * و از زمین چشمه‌هایی فرا جوشاندیم و آب برای کاری که پیش‌بینی شده بود فراهم آمد * و او را بر (کشتی) پر تخته و میخ، سوار کردیم» سوره قمر، آیه ۱۱-۱۳.</ref>
*سپس فرمود: "آن کشتی را در میان همین [[مسجد]] شما نجاری کرد و ساخت و هفتصد ذراع از اندازه آن [[مسجد]] کاسته شده است"<ref>کافی، کلینی، ج۸، ص۲۸۲.</ref>.
*[[ابورزین]] گوید: [[حضرت]] [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: "هر کس ما را برای [[خدا]] [[دوست]] بدارد [[دوستی‌ها]] به او سود می‌رساند و اگر چه در کوه‌های [[دیلم]] باشد، و اگر [[دوستی]] او با ما برای غیر [[خدا]] باشد، باز، [[خداوند]] هر چه بخواهد می‌کند؛ [[محبت]] ما [[خانواده]] [[گناهان]] را ساقط می‌کند، همان‌گونه که باد برگ‌ها را از درخت می‌ریزد"<ref>بشارة المصطفی، محمد بن ابی قاسم طبری، ص۱۹ و بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۶۵، ص۱۱۶، به نقل از بشاره المصطفی.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[مسعود بن ابی وائل (مقاله)|مقاله «مسعود بن ابی وائل»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۲۴-۵۲۵.</ref>
 
==سرانجام==
*[[ابن حجر]] می‌نویسد: [[مسعود بن مالک]] در سال ۸۵ [[هجری]] از [[دنیا]] رفت و او غیر از ابورزینی است که نامش عبیدست و به دست [[عبیدالله بن زیاد]] در [[بصره]] کشته شد؛ و هر کس این دو نفر را یک نفر بداند، به [[وهم]] افتاده است<ref>تقریب التهذیب، ج۲، ص۱۷۶.</ref>. او در جای دیگری می‌نویسد: ابن قانع [[تاریخ]] [[وفات]] وی را سال ۸۵ [[هجری]] و [[خلیفه]]، [[سال]] وفاتش را بعد از واقعه [[جماجم]] دانسته است<ref>تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۱۰۶ - ۱۰۸.</ref>. و در جای دیگری می‌نویسد: گفته شده است، [[مسعود بن مالک]] به دست [[عبیدالله بن زیاد]] بعد از سال شصت [[هجری]] کشته شد و به [[نقلی]]، وی تا [[جنگ جماجم]] و بعد از سال هشتاد [[هجری]] [[زندگی]] بود و این قانع سال وفاتش را ۹۵ [[هجری]] دانسته است<ref>الإصابه، ج۷، ص۱۲۶.</ref>. اما مزی می‌نویسد: [[مسعود بن مالک]] [[اسدی]] [[کوفی]]، [[فقیه]] مسنی بود و [[ابوبکر]] بن ابی [[داود]] می‌گوید: گردنش را بر مناره [[مسجد]] جامع [[بصره]] زدند و سرش را از بدنش جدا کردند<ref>تاریخ الإسلام، ج۶، ص۵۱۷.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[مسعود بن ابی وائل (مقاله)|مقاله «مسعود بن ابی وائل»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۲۵-۵۲۶.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==


۱٬۹۱۵

ویرایش