پرش به محتوا

ظلم‌ستیزی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
*[[فقه شیعه]] به [[ادله]] مختلف بحث [[تقابل]] دو جریان  [[منطق]] [[سلطه]] (ظلم) و [[منطق]] تحت [[سلطه]] - که سابقه دیرینه‌ای به درازای [[تاریخ]] [[انبیا]] دارد - بررسی کرده است، بنابر [[فقه شیعه]]، به چند [[دلیل]] باید با [[منطق]] [[سلطه]] [[مبارزه]] کرد؛ نخست بحث [[نفی سبیل]] است که در [[قرآن کریم]]، درباره آن [[آیه]] وجود دارد و بر اساس آن [[خداوند]] هیچ [[برتری]] برای [[نظام]] [[کفر]] و [[سلطه]] قرار نداده و [[مسلمانان]] باید [[مبارزه]] کنند و [[تسلیم]] نشوند؛ زیرا در [[روایت]] است که [[اسلام]]، متعالی است و نظامی بالاتر از آن نباید وجود داشته باشد. بنابراین، قاعده مفصلی در [[فقه شیعه]] برای این مهم وجود دارد؛ به عنوان مثال در حوزه رفتارهای فردی گفته می‌شود که در [[بلاد اسلامی]] ساختمان غیرمسلمانان نباید بلندتر از ساختمان [[مسلمانان]] باشد، یا [[زن]] [[مسلمان]] مجاز به [[ازدواج]] با مرد [[کافر]] نیست. در عرصه‌های [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] مهم‌ترین مصداق، آن است که آنها نباید [[تصمیم]] گیرنده و [[حاکم]] [[کشورهای اسلامی]] باشند یا قراردادی میان بلاد [[کفر]] و بلاد [[اسلام]] بسته شود که موجب [[سلطه]] غیرمسلمانان شود یا اگر بلاد [[کفر]] به [[کشورهای اسلامی]] حمله کردند باید [[مقاومت]] شود و این [[منطق]] [[مسلم]] [[فقه شیعه]] است و همه [[فقها]] پای آن ایستاده‌اند. از طرف دیگر چون [[عدالت]] [[منطق]] [[فقه شیعه]] است و هر چه با آن منافات داشته باشد، قابل [[پذیرش]] نیست؛ بنابراین، [[دین اسلام]] به ویژه [[فقه شیعه]] قواعدی دارد که بر [[ظلم ستیزی]] تاکید می‌کند و در این دایره حتی به غیرمسلمانان هم نظر دارد، یعنی نه [[انسان]] باید [[ظلم]] کند نه مورد [[ظلم]] قرار بگیرد.
*[[فقه شیعه]] به [[ادله]] مختلف بحث [[تقابل]] دو جریان  [[منطق]] [[سلطه]] (ظلم) و [[منطق]] تحت [[سلطه]] - که سابقه دیرینه‌ای به درازای [[تاریخ]] [[انبیا]] دارد - بررسی کرده است، بنابر [[فقه شیعه]]، به چند [[دلیل]] باید با [[منطق]] [[سلطه]] [[مبارزه]] کرد؛ نخست بحث [[نفی سبیل]] است که در [[قرآن کریم]]، درباره آن [[آیه]] وجود دارد و بر اساس آن [[خداوند]] هیچ [[برتری]] برای [[نظام]] [[کفر]] و [[سلطه]] قرار نداده و [[مسلمانان]] باید [[مبارزه]] کنند و [[تسلیم]] نشوند؛ زیرا در [[روایت]] است که [[اسلام]]، متعالی است و نظامی بالاتر از آن نباید وجود داشته باشد. بنابراین، قاعده مفصلی در [[فقه شیعه]] برای این مهم وجود دارد؛ به عنوان مثال در حوزه رفتارهای فردی گفته می‌شود که در [[بلاد اسلامی]] ساختمان غیرمسلمانان نباید بلندتر از ساختمان [[مسلمانان]] باشد، یا [[زن]] [[مسلمان]] مجاز به [[ازدواج]] با مرد [[کافر]] نیست. در عرصه‌های [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] مهم‌ترین مصداق، آن است که آنها نباید [[تصمیم]] گیرنده و [[حاکم]] [[کشورهای اسلامی]] باشند یا قراردادی میان بلاد [[کفر]] و بلاد [[اسلام]] بسته شود که موجب [[سلطه]] غیرمسلمانان شود یا اگر بلاد [[کفر]] به [[کشورهای اسلامی]] حمله کردند باید [[مقاومت]] شود و این [[منطق]] [[مسلم]] [[فقه شیعه]] است و همه [[فقها]] پای آن ایستاده‌اند. از طرف دیگر چون [[عدالت]] [[منطق]] [[فقه شیعه]] است و هر چه با آن منافات داشته باشد، قابل [[پذیرش]] نیست؛ بنابراین، [[دین اسلام]] به ویژه [[فقه شیعه]] قواعدی دارد که بر [[ظلم ستیزی]] تاکید می‌کند و در این دایره حتی به غیرمسلمانان هم نظر دارد، یعنی نه [[انسان]] باید [[ظلم]] کند نه مورد [[ظلم]] قرار بگیرد.
*در [[منطق]] [[فقه شیعه]] همان طور که انجام [[ظلم و ستم]]، [[حرام]] بوده و مورد [[نکوهش]] قرار می‌گیرد، [[پذیرش ظلم]] نیز به همان نسبت امری نکوهیده بوده و [[حرام]] محسوب می‌شود. این امر برآمده از [[وحی الهی]] و [[آیات شریفه قرآن]] است که می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«نه ستم می‌ورزید و نه بر شما ستم می‌رود» سوره بقره، آیه 279.</ref>. [[نظام سیاسی]] [[شیعه]] به گونه‌ای است که علاوه بر [[ظلم]] نکردن و [[مظلوم]] واقع نشدن، [[ستیز]] با [[ظالم]] را نیز در برنامه‌های خود جهت تأمین [[عدالت]] قرار داده، بلکه علاوه بر این که [[ظلم]] به خود را بر نمی‌تابد، [[ظلم]] بر [[برادران]] [[مسلمان]] را نیز به مانند [[ظلم]] بر خود دانسته و [[ستیز با ظالمان]] به دیگران را نیز خواستار شده است.  [[مبارزه با ظلم]] و [[ستم]] که از محوری‌ترین اصول در حوزه [[فقه سیاسی]] محسوب می‌شود، به [[دین اسلام]] و [[فقه شیعه]] اختصاص نداشته بلکه [[هدف از بعثت انبیا]] بوده و از این رو جدا از [[سیره انبیا]] و [[اولیای الهی]]، [[منطق]] تمامی کسانی که سر در گرو [[وحی الهی]] نهاده و [[توحید]] و [[سعادت]] را سرلوحه کار خود قرار داده‌اند، بوده و از این روی بنا بر [[شهادت]] [[تاریخ]]... بسیاری از [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] در سایه این کار به [[شهادت]] رسیده یا درد و رنج‌های بسیار را [[تحمل]] کرده‌اند. جدا از [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] که سردمدار [[مبارزه با ظلم]] و ستم‌های فردی و [[اجتماعی]] و در حد کلان، [[حاکمان ظالم]] بودند، این [[وظیفه]] از سوی آنان به [[مردم]] نیز [[القا]] شده بلکه [[پیامبران]]، جز با کمک و [[همراهی]] [[مردم]] [[قادر]] به [[مبارزه با ظلم]] نخواهند بود.<ref> [[سید سجاد ایزدهی]]، [http://ijtihadnet.ir/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D9%82%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%B8/].</ref>.
*در [[منطق]] [[فقه شیعه]] همان طور که انجام [[ظلم و ستم]]، [[حرام]] بوده و مورد [[نکوهش]] قرار می‌گیرد، [[پذیرش ظلم]] نیز به همان نسبت امری نکوهیده بوده و [[حرام]] محسوب می‌شود. این امر برآمده از [[وحی الهی]] و [[آیات شریفه قرآن]] است که می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«نه ستم می‌ورزید و نه بر شما ستم می‌رود» سوره بقره، آیه 279.</ref>. [[نظام سیاسی]] [[شیعه]] به گونه‌ای است که علاوه بر [[ظلم]] نکردن و [[مظلوم]] واقع نشدن، [[ستیز]] با [[ظالم]] را نیز در برنامه‌های خود جهت تأمین [[عدالت]] قرار داده، بلکه علاوه بر این که [[ظلم]] به خود را بر نمی‌تابد، [[ظلم]] بر [[برادران]] [[مسلمان]] را نیز به مانند [[ظلم]] بر خود دانسته و [[ستیز با ظالمان]] به دیگران را نیز خواستار شده است.  [[مبارزه با ظلم]] و [[ستم]] که از محوری‌ترین اصول در حوزه [[فقه سیاسی]] محسوب می‌شود، به [[دین اسلام]] و [[فقه شیعه]] اختصاص نداشته بلکه [[هدف از بعثت انبیا]] بوده و از این رو جدا از [[سیره انبیا]] و [[اولیای الهی]]، [[منطق]] تمامی کسانی که سر در گرو [[وحی الهی]] نهاده و [[توحید]] و [[سعادت]] را سرلوحه کار خود قرار داده‌اند، بوده و از این روی بنا بر [[شهادت]] [[تاریخ]]... بسیاری از [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] در سایه این کار به [[شهادت]] رسیده یا درد و رنج‌های بسیار را [[تحمل]] کرده‌اند. جدا از [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] که سردمدار [[مبارزه با ظلم]] و ستم‌های فردی و [[اجتماعی]] و در حد کلان، [[حاکمان ظالم]] بودند، این [[وظیفه]] از سوی آنان به [[مردم]] نیز [[القا]] شده بلکه [[پیامبران]]، جز با کمک و [[همراهی]] [[مردم]] [[قادر]] به [[مبارزه با ظلم]] نخواهند بود.<ref> [[سید سجاد ایزدهی]]، [http://ijtihadnet.ir/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D9%82%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%B8/].</ref>.
==مقدمه==
[[نظام سیاسی شیعه]]، به گونه‌ای است که علاوه بر ظلم نکردن و مظلوم واقع نشدن، [[ستیز]] با ظالم را نیز در برنامه‌های خود جهت [[تأمین عدالت]] قرار داده، بلکه علاوه بر این که [[ظلم به خود]] را بر نمی‌تابد، ظلم بر [[برادران]] [[مسلمان]] را نیز به مانند ظلم بر خود دانسته و ستیز با [[ظالمان]] به دیگران را نیز خواستار شده است. [[امام خمینی]] از یک سو، خود را [[مخالف]] با کشورهایی که ظلم را پیشه خود کرده‌اند دانسته: ما با هر کشوری که بخواهد ظلم کند مخالفیم. حال این [[کشور]] چه در [[غرب]] و چه در [[شرق]]<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۲۹۵.</ref>.
و در سوی دیگر [[دولت اسلامی]] را [[دشمن]] دولت‌های ظالم (اعم از این که به دولت اسلامی ظلم کرده و یا این که سایر [[مسلمانان]] را مورد [[ظلم و ستم]] قرار داده باشند)، معرفی کرده است: ما با کشورها مخالفتی نداریم. ما با دولت‌هایی که ظالم هستند، چه به ما ظلم کرده باشند و چه به برادران مسلمان ما ظلم کرده باشند و بکنند، با آنها دشمن هستیم<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۴۶.</ref>.
[[مبارزه با ظلم]] و [[ستم]] که از محوری‌ترین اصول در حوزه [[فقه سیاسی]] محسوب می‌شود، به [[دین اسلام]] و [[فقه شیعه]] اختصاص نداشته، بلکه [[هدف از بعثت انبیا]] بوده و از این روی [[سیره انبیا]] و [[اولیای الهی]] بوده و [[منطق]] تمامی کسانی که سر در گرو [[وحی الهی]] نهاده و [[توحید]] و [[سعادت]] را سرلوحه کار خود قرار داده بودند، بوده و از این روی بنا به [[شهادت]] [[تاریخ]] و [[تأیید]] [[امام خمینی]]، بسیاری از [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] در سایه این کار به شهادت رسیده و یا درد و رنجهای بسیار را [[تحمل]] کرده‌اند: [[پیغمبر]] هم [[شهید]] داد، [[انبیا]] هم همین طور. [[سیره انبیا]] بر این معنا بوده است، [[سیره]] بزرگان بر این معنا بوده است که معارضه می‌کردند با [[طاغوت]] ولو این که [[زمین]] بخورند، ولو این که کشته بشوند ولو کشته بدهند. [[ارزش]] دارد که [[انسان]] در مقابل [[ظلم]] بایستد، در مقابل [[ظالم]] بایستد و مشتش را گره کند و توی دهنش بزند، و نگذارد که این [[قدر]] ظلم زیاد بشود<ref>صحیفه امام، ج۱۸، ص۲۶۹.</ref>.
جدا از پیامبران و اولیای الهی که سردمدار [[مبارزه با ظلم]] و ستم‌های فردی و [[اجتماعی]] و در حدّ کلان، [[حاکمان ظالم]] بودند، این [[وظیفه]] از سوی آنان به [[مردم]] نیز [[القا]] شده بلکه پیامبران، جز با کمک و [[همراهی]] مردم [[قادر]] به مبارزه با ظلم نخواهند بود. از این روی امام خمینی مبارزه با ظلم و [[فساد]] را علاوه بر فرهیختگان [[جامعه]]، وظیفه مردم نیز دانسته و این امر را به عنوان تکلیفی بر آنان فرض دانسته است: مسأله اساسی، [[عصیان]] و [[قیام]] همه مردم بر ضد ستمگرانی است که بدان‌ها [[ستم]] می‌کنند<ref>صحیفه امام، ج۳، ص۳۷۲.</ref>.<ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۱۳۲.</ref>


==[[دفاع از مظلوم در فقه اسلامی]]==
==[[دفاع از مظلوم در فقه اسلامی]]==
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش