تصدی منصب در دولت جائر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خروج' به 'خروج'
جز (جایگزینی متن - 'خروج' به 'خروج')
خط ۲۰: خط ۲۰:
پرسش‌های یاد شده از جمله مسائلی است که در [[روایات]] از [[پیشوایان معصوم]] [[نقل]] شده است. در [[درجه]] اول تصدی منصب را [[ممنوع]] و [[حرام]] شمرده، شیعیان را از آن بر [[حذر]] داشته‌اند. تصدی مناصب حکومتی در شرایط عادی و کسب درآمد از این طریق و در تنگنای [[تأیید]] حکومت‌های [[غاصب]] و [[ستمگر]] قرار گرفتن و مجبور شدن به ارتکاب [[اعمال]] [[نادرست]]، ممنوع بود، مگر آنکه “ضرورتی اقتضا کند” یا “با تصدی منصبی بتواند از حقوق شیعیان که همواره در [[استضعاف]] به سر می‌بردند، [[دفاع]] نماید”، یا “از [[ستم]] بیشتر به [[مردم]] جلوگیری نماید” یا “قدرت بر [[امر به معروف و نهی از منکر]] پیدا کند”<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۱۹۳، ح۷: {{متن حدیث|‏ مَنْ‏ تَوَلَّى‏ أَمْراً مِنْ‏ أُمُورِ النَّاسِ فَعَدَلَ وَ فَتَحَ بَابَهُ وَ رَفَعَ سِتْرَهُ وَ نَظَرَ فِي أُمُورِ النَّاسِ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُؤْمِنَ رَوْعَتَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ}}؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۱۹۴، ح۹: {{متن حدیث|يَا زِيَادُ فَإِنْ وُلِّيتَ شَيْئاً مِنْ أَعْمَالِهِمْ فَأَحْسِنْ‏ إِلَى‏ إِخْوَانِكَ‏ فَوَاحِدَةٌ بِوَاحِدَةٍ وَ اللَّهُ مِنْ وَرَاءِ ذَلِكَ }}؛ ر.ک: شیخ انصاری، مکاسب محرمه، ج۲، ص۷۷.</ref>.
پرسش‌های یاد شده از جمله مسائلی است که در [[روایات]] از [[پیشوایان معصوم]] [[نقل]] شده است. در [[درجه]] اول تصدی منصب را [[ممنوع]] و [[حرام]] شمرده، شیعیان را از آن بر [[حذر]] داشته‌اند. تصدی مناصب حکومتی در شرایط عادی و کسب درآمد از این طریق و در تنگنای [[تأیید]] حکومت‌های [[غاصب]] و [[ستمگر]] قرار گرفتن و مجبور شدن به ارتکاب [[اعمال]] [[نادرست]]، ممنوع بود، مگر آنکه “ضرورتی اقتضا کند” یا “با تصدی منصبی بتواند از حقوق شیعیان که همواره در [[استضعاف]] به سر می‌بردند، [[دفاع]] نماید”، یا “از [[ستم]] بیشتر به [[مردم]] جلوگیری نماید” یا “قدرت بر [[امر به معروف و نهی از منکر]] پیدا کند”<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۱۹۳، ح۷: {{متن حدیث|‏ مَنْ‏ تَوَلَّى‏ أَمْراً مِنْ‏ أُمُورِ النَّاسِ فَعَدَلَ وَ فَتَحَ بَابَهُ وَ رَفَعَ سِتْرَهُ وَ نَظَرَ فِي أُمُورِ النَّاسِ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُؤْمِنَ رَوْعَتَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ}}؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۱۹۴، ح۹: {{متن حدیث|يَا زِيَادُ فَإِنْ وُلِّيتَ شَيْئاً مِنْ أَعْمَالِهِمْ فَأَحْسِنْ‏ إِلَى‏ إِخْوَانِكَ‏ فَوَاحِدَةٌ بِوَاحِدَةٍ وَ اللَّهُ مِنْ وَرَاءِ ذَلِكَ }}؛ ر.ک: شیخ انصاری، مکاسب محرمه، ج۲، ص۷۷.</ref>.


حتی گاهی به تناسب شرایط [[زمان]]، برخی از [[یاران]] [[ائمه معصوم]]{{عم}} با [[اذن]] آنان به [[مناصب]] بالای [[حکومتی]] رسیده و از رهگذر [[قدرت]] و نفوذی که پیدا می‌کردند، از [[حقوق]] [[شیعیان]] حراست کرده و از وارد آمدن فشار بیشتر به آنان جلوگیری می‌کردند. در مواردی هم که قصد [[خروج]] از مناصب حکومتی را داشتند، با ممانعت [[امام]] روبه‌رو شده و با همه [[دشواری‌ها]] [[انجام وظیفه]] می‌کردند.
حتی گاهی به تناسب شرایط [[زمان]]، برخی از [[یاران]] [[ائمه معصوم]]{{عم}} با [[اذن]] آنان به [[مناصب]] بالای [[حکومتی]] رسیده و از رهگذر [[قدرت]] و نفوذی که پیدا می‌کردند، از [[حقوق]] [[شیعیان]] حراست کرده و از وارد آمدن فشار بیشتر به آنان جلوگیری می‌کردند. در مواردی هم که قصد خروج از مناصب حکومتی را داشتند، با ممانعت [[امام]] روبه‌رو شده و با همه [[دشواری‌ها]] [[انجام وظیفه]] می‌کردند.
نمونه‌های متعدد [[تاریخی]] هم وجود دارد که برخی از [[پیامبران]] یا [[اولیای الهی]] در حکومت‌های [[غاصب]] و [[ستمگر]] عهد‌ه‌دار مناصبی بوده و بدین وسیله بی‌آنکه آنان را در ستمشان [[یاری]] کنند، به مردم [[خدمت]] کرده، از [[تعدی]] به حقوق آنان جلوگیری می‌کردند، مانند [[یوسف صدیق]] خزانه‌دار [[مصر]]، [[ولایت عهدی]] [[امام هشتم]]{{ع}} با [[اجبار]] [[مأمون عباسی]]، [[عبدالله نجاشی]] [[والی]] [[اهواز]]، [[علی بن یقطین]] از [[یاران با وفای امام]] کاظم{{ع}}، [[وزیر]] [[هارون عباسی]]، [[مفضل بن مزید]] در [[دیوان]] [[عباسیان]]، [[زیاد بن ابی سلمه]] در دربار هارون‌الرشید، [[حسن بن حسین انباری]] و [[حسین بن عبدالله نیشابوری]] والی سیستان در [[عهد]] عباسیان<ref>ر.ک: کلینی، کافی، ج۵، ص۱۱۱، ح۴ و ۵؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۱۹۴، ۱۹۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۷۶.</ref>، [[سید مرتضی علم‌الهدی]] دارای [[منصب]] [[نقابت]] و [[امارت]] [[حج]] در [[دولت]] آل‌بویه، [[خواجه نصیرالدین طوسی]]، وزیر اعظم هولاکوخان مغول، [[علامه حلی]] ملازم [[سلطان]] [[محمد خدابنده]]، پس از [[شیعه]] شدن وی و...<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۸۹.</ref>
نمونه‌های متعدد [[تاریخی]] هم وجود دارد که برخی از [[پیامبران]] یا [[اولیای الهی]] در حکومت‌های [[غاصب]] و [[ستمگر]] عهد‌ه‌دار مناصبی بوده و بدین وسیله بی‌آنکه آنان را در ستمشان [[یاری]] کنند، به مردم [[خدمت]] کرده، از [[تعدی]] به حقوق آنان جلوگیری می‌کردند، مانند [[یوسف صدیق]] خزانه‌دار [[مصر]]، [[ولایت عهدی]] [[امام هشتم]]{{ع}} با [[اجبار]] [[مأمون عباسی]]، [[عبدالله نجاشی]] [[والی]] [[اهواز]]، [[علی بن یقطین]] از [[یاران با وفای امام]] کاظم{{ع}}، [[وزیر]] [[هارون عباسی]]، [[مفضل بن مزید]] در [[دیوان]] [[عباسیان]]، [[زیاد بن ابی سلمه]] در دربار هارون‌الرشید، [[حسن بن حسین انباری]] و [[حسین بن عبدالله نیشابوری]] والی سیستان در [[عهد]] عباسیان<ref>ر.ک: کلینی، کافی، ج۵، ص۱۱۱، ح۴ و ۵؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۱۹۴، ۱۹۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۷۶.</ref>، [[سید مرتضی علم‌الهدی]] دارای [[منصب]] [[نقابت]] و [[امارت]] [[حج]] در [[دولت]] آل‌بویه، [[خواجه نصیرالدین طوسی]]، وزیر اعظم هولاکوخان مغول، [[علامه حلی]] ملازم [[سلطان]] [[محمد خدابنده]]، پس از [[شیعه]] شدن وی و...<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۸۹.</ref>


۲۱۷٬۶۸۰

ویرایش