پرش به محتوا

پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۸۰: خط ۲۸۰:


==[[جنگ بنی نضیر]]==
==[[جنگ بنی نضیر]]==
پس از جنگ احد، [[منافقان]] و [[یهودیان]] نیز بر پیامبر و مسلمانان جرأت یافتند و قریش نیز ایشان را به [[ترور رسول خدا]]{{صل}} تحریک کرد<ref>شامی، ج۴، ص۳۳۱.</ref>. آن [[حضرت]] پس از واقعه بئر معونه، برای دریافت کمک در پرداخت خونبهای دو مرد عامری که به [[اشتباه]] به وسیله [[عمرو بن امیه]] ضمری کشته شده بودند، به [[قلعه]] [[بنی نضیر]] رفت. یهودیان تصمیم که رسول خدا{{صل}} [[آگاه]] و به سرعت از قلعه خارج شد. در پی این حادثه، رسول خدا{{صل}} به ایشان [[فرمان]] داد از مدینه خارج شوند، ولی [[عبدالله بن أبی]] آنان را به ماندن و [[مقاومت]] [[تشویق]] کرد. [[رسول خدا]]{{صل}} آنان را محاصره نمود و چون محاصره طول کشید و [[یهودیان]] [[تسلیم]] نمیشدند، [[پیامبر]] برای جلوگیری از [[خونریزی]]، [[دستور]] داد نخلهای آنان را [[قطع]] کنند. در این شرایط، یهودیان به [[امید]] بازگشت دوباره به [[مدینه]] [[تسلیم]] شدند و رسول خدا{{صل}} آنان را از مدینه [[اخراج]] کرد. اخراج [[بنی نضیر]]، حتی برای برخی از [[مسلمانان]] هم [[پیمان]] آنان نیز خوشایند نبود، تا آنجا که افرادی چون [[حسان بن ثابت]] از رفتن آنان [[تأسف]] خوردند<ref>واقدی، ج۱، ص۳۷۵.</ref>. آیاتی از [[سوره حشر]] درباره [[جنگ بنی نضیر]] نازل شد. ترجمه [[آیه]] دوم این [[سوره]] چنین است: «اوست آن خدایی که نخستین بار کسانی از [[اهل کتاب]] را که [[کافر]] بودند. از خانههایشان بیرون راند و شما نمیپنداشتید که بیرون روند، آنها نیز میپنداشتند حصارهاشان را توان آن هست که در برابر [[خدا]] نگهدارشان باشد. خدا از سویی که گمانش را نمیکردند بر آنها تاخت آورد و در دلشان [[وحشت]] افکند، چنان که خانههای خود را به دست خود و به دست [[مؤمنان]] خراب میکردند. پس ای [[اهل]] [[بصیرت]] [[عبرت]] بگیرید».<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۰-۳۱.</ref>
پس از جنگ احد، [[منافقان]] و [[یهودیان]] نیز بر پیامبر و مسلمانان جرأت یافتند و قریش نیز ایشان را به [[ترور رسول خدا]]{{صل}} تحریک کرد<ref>شامی، ج۴، ص۳۳۱.</ref>. آن [[حضرت]] پس از واقعه بئر معونه، برای دریافت کمک در پرداخت خون‌بهای دو مرد عامری که به [[اشتباه]] به وسیله [[عمرو بن امیه ضمری]] کشته شده بودند، به [[قلعه]] [[بنی نضیر]] رفت. یهودیان تصمیم گرفتند با انداختن سنگی از بالای بام، آن حضرت را ترور کنند که رسول خدا{{صل}} [[آگاه]] و به سرعت از قلعه خارج شد. در پی این حادثه، رسول خدا{{صل}} به ایشان [[فرمان]] داد از مدینه خارج شوند، ولی [[عبدالله بن ابی]] آنان را به ماندن و [[مقاومت]] [[تشویق]] کرد. [[رسول خدا]]{{صل}} آنان را محاصره نمود و چون محاصره طول کشید و [[یهودیان]] [[تسلیم]] نمی‌شدند، [[پیامبر]] برای جلوگیری از [[خونریزی]]، [[دستور]] داد نخل‌های آنان را [[قطع]] کنند. در این شرایط، یهودیان به [[امید]] بازگشت دوباره به [[مدینه]] [[تسلیم]] شدند و رسول خدا{{صل}} آنان را از مدینه [[اخراج]] کرد. اخراج [[بنی نضیر]]، حتی برای برخی از [[مسلمانان]] هم‌پیمان آنان نیز خوشایند نبود، تا آنجا که افرادی چون [[حسان بن ثابت]] از رفتن آنان [[تأسف]] خوردند<ref>واقدی، ج۱، ص۳۷۵.</ref>.
 
آیاتی از [[سوره حشر]] درباره [[جنگ بنی نضیر]] نازل شد. ترجمه [[آیه]] دوم این [[سوره]] چنین است: "اوست آن خدایی که نخستین بار کسانی از [[اهل کتاب]] را که [[کافر]] بودند. از خانه‌هایشان بیرون راند و شما نمی‌پنداشتید که بیرون روند، آنها نیز می‌پنداشتند حصارهاشان را توان آن هست که در برابر [[خدا]] نگهدارشان باشد. خدا از سویی که گمانش را نمی‌کردند بر آنها تاخت آورد و در دلشان [[وحشت]] افکند، چنان که خانه‌های خود را به دست خود و به دست [[مؤمنان]] خراب می‌کردند. پس ای [[اهل]] [[بصیرت]] [[عبرت]] بگیرید».<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۶۱.</ref>


==[[از جنگ بنی نضیر تا نبرد خندق]]==
==[[از جنگ بنی نضیر تا نبرد خندق]]==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش