پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←پیکار خیبر
خط ۳۴۳: | خط ۳۴۳: | ||
==[[پیکار خیبر]]== | ==[[پیکار خیبر]]== | ||
در [[سال هفتم هجری]]، رسول خدا{{صل}}، برای خاموش کردن کانون [[توطئه]] [[یهودیان]]، به سوی [[خیبر]] رفت. [[خیبر]] در ۱۶۵ کیلومتری شمال [[مدینه]]<ref>شراب، ص۱۱۰.</ref> و [[قطب]] اصلی [[کشاورزی]] [[حجاز]] در [[صدر اسلام]] بود و خرمای فراوانی داشت و نیروهای نظامی بسیاری در آن حضور داشتند<ref>واقدی، ج۲، ص۶۳۴.</ref>. [[هدف]] [[مسلمانان]] از [[لشکرکشی]] به خیبر، از میان برداشتن کانون خطری بود که همواره [[دولت اسلامی]] در مدینه را مورد [[تهدید]] قرار | در [[سال هفتم هجری]]، رسول خدا{{صل}}، برای خاموش کردن کانون [[توطئه]] [[یهودیان]]، به سوی [[خیبر]] رفت. [[خیبر]] در ۱۶۵ کیلومتری شمال [[مدینه]]<ref>شراب، ص۱۱۰.</ref> و [[قطب]] اصلی [[کشاورزی]] [[حجاز]] در [[صدر اسلام]] بود و خرمای فراوانی داشت و نیروهای نظامی بسیاری در آن حضور داشتند<ref>واقدی، ج۲، ص۶۳۴.</ref>. | ||
مسلمانان در [[جنگ خیبر]]، با [[نبرد]] و درگیری به گشودن برخی | |||
رسول خدا{{صل}} پس از [[فتح خیبر]]، سراغ [[یهودیان]] [[وادی القری]] رفت و با آنان نیز [[رفتاری]] همانند یهودیان[[خیبر]] داشت. یهودیان [[فدک]] نیز که در نزدیکی [[خیبر]] سکونت داشتند، چون از [[چیرگی]] [[مسلمانان]] بر خیبریان [[آگاه]] شدند، از رسول خدا{{صل}} تقاضای [[صلح]] کردند که آن [[حضرت]] با صلح موافقت فرمود. [[سرزمین]] فدک چون بدون [[لشکرکشی]] و جنگ [[فتح]] شده بود<ref>{{عربی|لم یوجف علیه بخیل و لا رکاب}}؛ یعنی اسب و شتری بر آن تاخته نشده بود.</ref>، در [[اختیار]] رسول خدا{{صل}} قرار گرفت و از [[اموال]] خالصه آن حضرت به شمار آمد. براساس [[منابع تفسیری]] و [[حدیثی]] [[شیعه]] و برخی [[منابع اهل سنت]]، رسول خدا{{صل}} بر اساس [[آیه]]: {{متن قرآن|وَآتِ ذَا | [[هدف]] [[مسلمانان]] از [[لشکرکشی]] به خیبر، از میان برداشتن کانون خطری بود که همواره [[دولت اسلامی]] در مدینه را مورد [[تهدید]] قرار میداد؛ زیرا خیبر، [[پناهگاه]] [[مخالفان]] [[دولت]] مدینه همچون [[بنی نضیر]] و پشتوانه [[قریش]] و محرک [[قبیله غطفان]] و بنی [[فزاره]] به شمار میآمد و دستیابی به آن، موجب از میان رفتن تحرکات و فعالیتهای [[مخالفان پیامبر]] بود و موانعی که برای [[گسترش اسلام]] در شمال شبه جزیره وجود داشت، از میان میرفت. گسترش اسلام به سوی شمال، [[امنیت]] دولت اسلامی را از تهدیدهای [[غطفان]] و [[رئیس]] [[آشوب]] [[طلب]] آن، [[عیینة بن حصن]] آسوده میساخت. همچنین موجب دست یافتن مسلمانان بر راههای [[تجارت]] به [[سرزمین]] [[شام]] میشد. رسول خدا{{صل}} پیش از رفتن به سوی خیبریان، چندین [[نامه]] به ایشان نوشت و آنان را [[بیم]] و [[اندرز]] داد، ولی خییریان نامه رسول خدا{{صل}} را بیپاسخ گذاشتند. آن [[حضرت]] پس از [[اتمام حجت]] و دریافت نکردن پاسخ نامه به سوی ایشان [[لشکر]] کشید<ref>یوسفی غروی، ج۳، ص۱۰.</ref>. | ||
همچنین [[رسول الله]]{{صل}} در سال هفتم به [[زیارت]] [[خانه خدا]] رفت و [[عمره]] [[سال]] گذشته خود را که [[قریش]] مانع آن شده بود، [[قضا]] کرد.<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص: | |||
مسلمانان در [[جنگ خیبر]]، با [[نبرد]] و درگیری به گشودن برخی قلعههای محکم موفق شدند. یهودیان حاضر در باقی قلعهها، چون وضع را چنین دیدند، تقاضای [[صلح]] کردند که رسول خدا{{صل}} تقاضای آنان را پذیرفت و بنا شد یهودیان در سرزمینهای خود بمانند و هر گاه [[پیامبر]] [[اراده]] کرد، کوچ کنند و از آنجا بروند، یهودیان موظف شدند نیمی از محصولات سالانه کشتزارهای خویش را - که اکنون بر اساس [[دستور]] [[قرآن]] در [[مالکیت]] مسلمانان حاضر در [[پیکار]] درآمده بود. در [[اختیار]] مسلمانان قرار دهند<ref>ابن هشام، ج۳، ص۳۵۲-۳۴۳.</ref>. گفتنی است، نقش [[حضرت علی]]{{ع}} در [[پیروزی]] این [[جنگ]] و جمله معروف [[رسول خدا]]{{صل}} درباره ایشان که پس از ناکامی [[ابوبکر]] و [[عمر]]، فرمود: "فردا [[پرچم]] را به دست کسی میدهم که [[خدا]] و رسولش او را [[دوست]] دارند و او نیز خدا و رسولش را دوست میدارد" در منابع زیادی آمده است<ref>ر.ک: ابن هشام، ج۳، ص۳۴۹؛ واقدی، ج۲، ص۶۵۳؛ مقریزی، ج۱۱، ص۲۸۹؛ ابن سید الناس. ج۲، ص۱۷۷.</ref>. | |||
رسول خدا{{صل}} پس از [[فتح خیبر]]، سراغ [[یهودیان]] [[وادی القری]] رفت و با آنان نیز [[رفتاری]] همانند یهودیان [[خیبر]] داشت. یهودیان [[فدک]] نیز که در نزدیکی [[خیبر]] سکونت داشتند، چون از [[چیرگی]] [[مسلمانان]] بر خیبریان [[آگاه]] شدند، از رسول خدا{{صل}} تقاضای [[صلح]] کردند که آن [[حضرت]] با صلح موافقت فرمود. [[سرزمین]] فدک چون بدون [[لشکرکشی]] و جنگ [[فتح]] شده بود<ref>{{عربی|لم یوجف علیه بخیل و لا رکاب}}؛ یعنی اسب و شتری بر آن تاخته نشده بود.</ref>، در [[اختیار]] رسول خدا{{صل}} قرار گرفت و از [[اموال]] خالصه آن حضرت به شمار آمد. براساس [[منابع تفسیری]] و [[حدیثی]] [[شیعه]] و برخی [[منابع اهل سنت]]، رسول خدا{{صل}} بر اساس [[آیه]]: {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا}}<ref>«و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچگونه فراخرفتاری مورز» سوره اسراء، آیه ۲۶.</ref>. فدک را به [[فاطمه]]{{س}} داد<ref>کلینی، ج۱، ص۵۴۳؛ قمی، ج۲، ص۱۸؛ حسکانی، ج۱، ص۴۳۸؛ سیوطی، ج۴، ص۱۷۷.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} بعدها در نامهای که به [[عثمان بن حنیف]] نوشت تأکید کرد که فدک در اختیار ایشان بوده است<ref>سید رضی، ص۴۱۷.</ref>. | |||
بر اساس برخی [[روایات]]، کار فتح و [[مصالحه]] فدک به دست [[امام علی]]{{ع}} انجام شد<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۲۰۹؛ مجلسی، ج۲۱، ص۲۲؛ قاضی نعمان، ج۱، ص۳۲۱.</ref> در همین سال [[جعفر بن ابی طالب]] و همراهانش که به [[حبشه]] [[مهاجرت]] کرده بودند، با تقاضای رسول خدا{{صل}} به [[مدینه]] بازگشتند. [[جعفر]] و یارانش زمانی به مدینه رسیدند که [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] در منطقه [[خیبر]] در حال [[پیکار]] با [[یهود]] بودند. این گروه بیدرنگ راهی خیبر شدند و چون [[رسول خدا]]{{صل}} ایشان را دید، بسیار شادمان شد و ایشان را در [[غنایم]] خیبر سهیم کرد<ref>بخاری، الصحیح، ج۴، ص۵۵؛ مسلم، ج۷، ص۱۲۷.</ref>. | |||
همچنین [[رسول الله]]{{صل}} در سال هفتم به [[زیارت]] [[خانه خدا]] رفت و [[عمره]] [[سال]] گذشته خود را که [[قریش]] مانع آن شده بود، [[قضا]] کرد.<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۶۴-۶۵.</ref> | |||
==[[جنگ موته]]== | ==[[جنگ موته]]== |