پرش به محتوا

بنی‌قریظه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
پس از رفتن [[احزاب]]، روشن بود که [[خیانت]] بنی قریظه و [[بیعت شکنی]] آنان قابل [[عفو]] و [[چشم پوشی]] نیست و خیانت آنان به مراتب از خیانت [[بنی قینقاع]] و [[بنی نضیر]] خطرناک‌تر و بزرگ‌تر بود. پس از [[جنگ خندق]]، مسلمانان به دیار بنی قریظه رهسپار شدند و آنان را محاصره کردند. پس از گذشت مدتی از محاصره، [[یهودیان]] پیشنهاد [[مذاکره]] دادند و از رسول خدا{{صل}} خواستند با آنان [[رفتاری]] همچون بنی نضیر داشته باشد. رسول خدا{{صل}} نپذیرفت و فرمود باید به [[فرمان]] آن [[حضرت]] [[تسلیم]] شوند. [[اوسیان]] نیز از رسول خدا{{صل}} خواستند همانگونه که [[بنی قینقاع]] را به [[خزرجیان]] بخشیده، [[بنی قریظه]] را نیز به ایشان ببخشد. [[رسول خدا]]{{صل}} سرانجام حُکم درباره ایشان را به [[سعد بن معاذ]]، بزرگ [[قبیله اوس]] واگذاشت. سعد حُکم کرد که مردان ایشان کشته، اموالشان تقسیم و [[فرزندان]] و زنانشان [[اسیر]] شوند.
پس از رفتن [[احزاب]]، روشن بود که [[خیانت]] بنی قریظه و [[بیعت شکنی]] آنان قابل [[عفو]] و [[چشم پوشی]] نیست و خیانت آنان به مراتب از خیانت [[بنی قینقاع]] و [[بنی نضیر]] خطرناک‌تر و بزرگ‌تر بود. پس از [[جنگ خندق]]، مسلمانان به دیار بنی قریظه رهسپار شدند و آنان را محاصره کردند. پس از گذشت مدتی از محاصره، [[یهودیان]] پیشنهاد [[مذاکره]] دادند و از رسول خدا{{صل}} خواستند با آنان [[رفتاری]] همچون بنی نضیر داشته باشد. رسول خدا{{صل}} نپذیرفت و فرمود باید به [[فرمان]] آن [[حضرت]] [[تسلیم]] شوند. [[اوسیان]] نیز از رسول خدا{{صل}} خواستند همانگونه که [[بنی قینقاع]] را به [[خزرجیان]] بخشیده، [[بنی قریظه]] را نیز به ایشان ببخشد. [[رسول خدا]]{{صل}} سرانجام حُکم درباره ایشان را به [[سعد بن معاذ]]، بزرگ [[قبیله اوس]] واگذاشت. سعد حُکم کرد که مردان ایشان کشته، اموالشان تقسیم و [[فرزندان]] و زنانشان [[اسیر]] شوند.


درباره تعداد کشته‌های بنی قریظه [[اختلاف]] است. تعداد آنها را از چهارصد تا نهصد نفر گفته‌اند که به نظر می‌رسد در این زمینه [[مبالغه]] شده است<ref>ر.ک: منتظر القائم، ص۲۰۰.</ref>. اعدام دسته جمعی [[یهودیان]] بنی قریظه را سیره‌نویسان، تاریخ‌نگاران و [[مفسران]] متقدم نوشته‌اند، ولی برخی نویسندگان معاصر در صحت آن تردید کرده‌اند <ref>شهیدی، ص۹۴؛ ولید عرفات، سایت کتابخانه تاریخ اسلام و ایران.</ref> این عده با توجه به [[عطوفت]] و [[بخشش]] رسول خدا{{صل}} که روش آن [[حضرت]] بود، در چنین آماری تردید کرده‌اند؛ به ویژه که در این حادثه، [[رهبران]] و بزرگان بنی قریظه [[پیمان شکنی]] کردند و دیگران را به این [[اقدام]] واداشتند. ضمن آنکه [[رفتار با اسیران]] بر اساس [[آیات قرآن]]، گرفتن فدیه یا [[آزاد]] کردن ایشان است. وجود حادثه‌ای شبیه حادثه [[کشتار]] بنی قریظه در [[تاریخ]] [[یهود]]، [[تردید]] در وقوع حادثه بدان گونه که سیره‌نویسان کهن ثبت کرده‌اند را افزایش می‌دهد و احتمال آمیخته شدن تاریخ قدیم یهود با تاریخ جدید آن را تقویت می‌کند؛ زیرا در تاریخ قدیم یهود، از حادثه قلعه مساده (= ماساده) یاد شده که اشترکاتی در اجزا و جزئیات داستان، مانند تعداد کشته شدگان و پیشنهاد یهودیان مبنی بر کشتن [[زنان]] و فرزندان خویش، با داستان بنی قریظه دارد. در ساختن و پرورش این داستان بدین گونه، رقابت‌های قبیله‌ای میان [[اوس و خزرج]] نیز بی‌تأثیر نبوده است. ضمن آنکه [[شجاع]] نشان دادن یهودیان در این ماجرا و عدم [[تزلزل]] در [[دین]] خود حتی در صورت [[مشاهده]] [[مرگ]]، می‌تواند از بر ساخته‌های اخباریان [[یهودی]] تازه [[مسلمان]] باشد که در این زمینه مشغول فعالیت و [[نگارش]] بودند.
درباره تعداد کشته‌های بنی قریظه [[اختلاف]] است. تعداد آنها را از چهارصد تا نهصد نفر گفته‌اند که به نظر می‌رسد در این زمینه [[مبالغه]] شده است<ref>ر.ک: منتظر القائم، ص۲۰۰.</ref>. اعدام دسته جمعی [[یهودیان]] بنی قریظه را سیره‌نویسان، تاریخ‌نگاران و [[مفسران]] متقدم نوشته‌اند، ولی برخی نویسندگان معاصر در صحت آن تردید کرده‌اند <ref>شهیدی، ص۹۴؛ ولید عرفات، سایت کتابخانه تاریخ اسلام و ایران.</ref> این عده با توجه به [[عطوفت]] و [[بخشش]] رسول خدا{{صل}} که روش آن [[حضرت]] بود، در چنین آماری تردید کرده‌اند؛ به ویژه که در این حادثه، [[رهبران]] و بزرگان بنی قریظه [[پیمان شکنی]] کردند و دیگران را به این [[اقدام]] واداشتند.
 
ضمن آنکه [[رفتار با اسیران]] بر اساس [[آیات قرآن]]، گرفتن فدیه یا [[آزاد]] کردن ایشان است. وجود حادثه‌ای شبیه حادثه [[کشتار]] بنی قریظه در [[تاریخ]] [[یهود]]، [[تردید]] در وقوع حادثه بدان‌گونه که سیره‌نویسان کهن ثبت کرده‌اند را افزایش می‌دهد و احتمال آمیخته شدن تاریخ قدیم یهود با تاریخ جدید آن را تقویت می‌کند؛ زیرا در تاریخ قدیم یهود، از حادثه قلعه مساده (= ماساده) یاد شده که اشترکاتی در اجزا و جزئیات داستان، مانند تعداد کشته شدگان و پیشنهاد یهودیان مبنی بر کشتن [[زنان]] و فرزندان خویش، با داستان بنی قریظه دارد. در ساختن و پرورش این داستان بدین‌گونه، رقابت‌های قبیله‌ای میان [[اوس و خزرج]] نیز بی‌تأثیر نبوده است. ضمن آنکه [[شجاع]] نشان دادن یهودیان در این ماجرا و عدم [[تزلزل]] در [[دین]] خود حتی در صورت [[مشاهده]] [[مرگ]]، می‌تواند از بر ساخته‌های اخباریان [[یهودی]] تازه [[مسلمان]] باشد که در این زمینه مشغول فعالیت و [[نگارش]] بودند.


پس از [[جنگ خندق]]، دوران تثبیت [[قدرت]] [[رسول خدا]]{{صل}} فرا رسید. در فاصله [[جنگ احزاب]] تا [[صلح حدیبیه]]، دو موضوع در [[دستور]] کار رسول خدا{{صل}} قرار داشت؛ یکی زمینه‌سازی برای [[پذیرش اسلام]] و دیگری ایجاد [[امنیت]] و جلوگیری از تعرضات، [[غارت]] و چپاول [[اعراب]] بیابان‌گرد. عقب نشینی [[قریش]] و متوقف شدن فعالیت‌های نظامی ایشان بر ضد [[اسلام]]، زمینه مساعدی را برای [[پیامبر]] به وجود آورد تا آن [[حضرت]] به تقویت [[دولت]] اسلام بپردازد و [[نفوذ]] خود را بر قبایلی که به عنوان خطری برای دولت و قدرت آن حضرت به شمار می‌آمدند، گسترش دهد. به همین مناسبت، رسول خدا{{صل}} حملات خویش را بر آن [[قبایل]] متمرکز ساخت.
پس از [[جنگ خندق]]، دوران تثبیت [[قدرت]] [[رسول خدا]]{{صل}} فرا رسید. در فاصله [[جنگ احزاب]] تا [[صلح حدیبیه]]، دو موضوع در [[دستور]] کار رسول خدا{{صل}} قرار داشت؛ یکی زمینه‌سازی برای [[پذیرش اسلام]] و دیگری ایجاد [[امنیت]] و جلوگیری از تعرضات، [[غارت]] و چپاول [[اعراب]] بیابان‌گرد. عقب نشینی [[قریش]] و متوقف شدن فعالیت‌های نظامی ایشان بر ضد [[اسلام]]، زمینه مساعدی را برای [[پیامبر]] به وجود آورد تا آن [[حضرت]] به تقویت [[دولت]] اسلام بپردازد و [[نفوذ]] خود را بر قبایلی که به عنوان خطری برای دولت و قدرت آن حضرت به شمار می‌آمدند، گسترش دهد. به همین مناسبت، رسول خدا{{صل}} حملات خویش را بر آن [[قبایل]] متمرکز ساخت.
خط ۱۶: خط ۱۸:
اتخاذ این روند از سوی آن حضرت بدان سبب بود که رخدادهای جنگ احزاب و حوادث حاشیه‌ای آن، آشکار ساخت که [[مدینه]] در معرض خطر قبایل ساکن در مناطق شرقی و شمالی و حائل میان [[مکه]] و مدینه است. مشهورترین این قبایل عبارت بودند از: قبایل [[غطفان]]، [[بنی کلاب]] و [[بنی سلیم]] که همگی در [[سرزمین]] کم آب و فاقد چراگاه [[زندگی]] می‌کردند.
اتخاذ این روند از سوی آن حضرت بدان سبب بود که رخدادهای جنگ احزاب و حوادث حاشیه‌ای آن، آشکار ساخت که [[مدینه]] در معرض خطر قبایل ساکن در مناطق شرقی و شمالی و حائل میان [[مکه]] و مدینه است. مشهورترین این قبایل عبارت بودند از: قبایل [[غطفان]]، [[بنی کلاب]] و [[بنی سلیم]] که همگی در [[سرزمین]] کم آب و فاقد چراگاه [[زندگی]] می‌کردند.


در [[سال ششم هجری]]، رسول خدا{{صل}} ناگزیر شد برای پاسخ به توطئه‌ها و تحرکاتی که بر ضد وی انجام شده بود، نزدیک به بیست [[حمله]] انجام دهد که خود [[فرماندهی]] دو حمله را به [[عهد]] داشت. نخستین حمله بر ضد [[بنی لحیان]] بود که در نزدیکی عسفان در فاصله کمی از مکه زندگی می‌کردند. [[هدف]] رسول خدا{{صل}} از این حمله، گرفتن [[انتقام]] از کشته‌های بئر معونه بود. هنگامی که آنان از نزدیک شدن پیامبر [[آگاه]] شدند، به کوه‌های مجاور فرار کردند و در آن [[پناه]] گرفتند. در این حمله، هیچ درگیری رخ نداد و رسول خدا{{صل}}، [[فرصت]] را [[غنیمت]] شمرد و گروهی از [[سپاهیان]] خویش را به سوی کُراع الغَمیم در ۶۴ کیلومتری مکه فرستاد و با این حرکت، قدرت خویش را بر آنان نمایان ساخت. رسول خدا{{صل}} در آن سال، شش حمله به مناطق واقع در چشمی، [[وادی القری]]، [[دومة الجندل]] و [[فدک]] انجام داد که [[هدف]] از آنها، یا گوشمالی دادن تجاوزگران به کاروان‌های تجارتی [[مسلمانان]] در این مسیر با ایجاد [[امنیت]] [[راه]] تجاری برای مسلمانان بود.
در [[سال ششم هجری]]، رسول خدا{{صل}} ناگزیر شد برای پاسخ به توطئه‌ها و تحرکاتی که بر ضد وی انجام شده بود، نزدیک به بیست [[حمله]] انجام دهد که خود [[فرماندهی]] دو حمله را به [[عهد]] داشت. نخستین حمله بر ضد [[بنی لحیان]] بود که در نزدیکی عسفان در فاصله کمی از مکه زندگی می‌کردند. [[هدف]] رسول خدا{{صل}} از این حمله، گرفتن [[انتقام]] از کشته‌های بئر معونه بود. هنگامی که آنان از نزدیک شدن پیامبر [[آگاه]] شدند، به کوه‌های مجاور فرار کردند و در آن [[پناه]] گرفتند. در این حمله، هیچ درگیری رخ نداد و رسول خدا{{صل}}، [[فرصت]] را [[غنیمت]] شمرد و گروهی از [[سپاهیان]] خویش را به سوی کُراع الغَمیم در ۶۴ کیلومتری مکه فرستاد و با این حرکت، قدرت خویش را بر آنان نمایان ساخت. رسول خدا{{صل}} در آن سال، شش حمله به مناطق واقع در چشمی، [[وادی القری]]، [[دومة الجندل]] و [[فدک]] انجام داد که [[هدف]] از آنها، یا گوشمالی دادن تجاوزگران به کاروان‌های تجارتی [[مسلمانان]] در این مسیر یا ایجاد [[امنیت]] [[راه]] تجاری برای مسلمانان بود.


در سال ششم همچنین چون شتران شیرده [[پیامبر]] از سوی [[عیینة بن حصن]] به [[غارت]] رفت، [[رسول خدا]]{{صل}} در [[غزوه ذی قرد]] به برخورد با این حرکات پرداخت. چنان که چون خبر یافت که [[بنی مصطلق]]، شاخه‌ای از [[خزاعه]] درصدد [[حمله]] به [[مدینه]] است، پیش دستی نمود و با سپاهی به منطقه مریسیع رفت و بر آنان [[پیروز]] شد. در راه بازگشت، میان [[مهاجران]] و [[انصار]] در برداشتن آب از [[چاه]]، [[نزاع]] درگرفت. [[عبدالله بن ابی]] نیز که حضور داشت با [[تعریض]] به مهاجران گفت: سگت را چاق کن تا تو را بخورد و قسم یاد کرد که اگر به مدینه بازگردند، افراد [[عزیز]]، افراد [[ذلیل]] را خارج خواهند نمود. رسول خدا{{صل}} برای آنکه [[آتش]] این [[فتنه]] را خاموش و از دامن زدن به آن جلوگیری کند، [[دستور]] حرکت ناگهانی و بی موقع [[سپاه]] را صادر کرد و سپاه بی‌وقفه حرکت کرد و چون آن [[حضرت]] اجازه فرود آمدن داد، مسلمانان بی درنگ به [[خواب]] رفتند<ref>واقدی، ج۲، ص۴۱۹.</ref>.
در سال ششم همچنین چون شتران شیرده [[پیامبر]] از سوی [[عیینة بن حصن]] به [[غارت]] رفت، [[رسول خدا]]{{صل}} در [[غزوه ذی قرد]] به برخورد با این حرکات پرداخت. چنان که چون خبر یافت که [[بنی مصطلق]]، شاخه‌ای از [[خزاعه]] درصدد [[حمله]] به [[مدینه]] است، پیش دستی نمود و با سپاهی به منطقه مُرَیسِیع رفت و بر آنان [[پیروز]] شد. در راه بازگشت، میان [[مهاجران]] و [[انصار]] در برداشتن آب از [[چاه]]، [[نزاع]] درگرفت. [[عبدالله بن ابی]] نیز که حضور داشت با [[تعریض]] به مهاجران گفت: سگت را چاق کن تا تو را بخورد و قسم یاد کرد که اگر به مدینه بازگردند، افراد [[عزیز]]، افراد [[ذلیل]] را خارج خواهند نمود. رسول خدا{{صل}} برای آنکه [[آتش]] این [[فتنه]] را خاموش و از دامن زدن به آن جلوگیری کند، [[دستور]] حرکت ناگهانی و بی موقع [[سپاه]] را صادر کرد و سپاه بی‌وقفه حرکت کرد و چون آن [[حضرت]] اجازه فرود آمدن داد، مسلمانان بی درنگ به [[خواب]] رفتند<ref>واقدی، ج۲، ص۴۱۹.</ref>.


در بازگشت از همین [[غزوه]]، داستان إفک پیش آمد و [[تهمت]] ناروایی به [[عایشه]] [[همسر رسول خدا]]{{صل}} زده شد. ماجرای [[افک]] و اینکه این حادثه درباره عایشه است، در بیشتر منابع [[سنی]] و تعدادی از [[منابع شیعه]] آمده است. با این [[وصف]] برخی از [[علما]] و [[مفسران شیعه]]، از جمله [[علی بن ابراهیم قمی]]<ref>علی بن ابراهیم، قمی، ج۲، ص۹۹</ref> و عدهای دیگر<ref>جعفر مرتضی عاملی، حدیث الإفک، ص۲۶۷.</ref>، موضوع را بدین گونه [[انکار]] کرده و می‌گویند ماجرای افک درباره ماریه قبطیه بوده است. طراحان [[حادثه افک]]، بیش از اینکه درصدد لطمه زدن به آبروی عایشه باشند، از طرح این شایعه و دامن زدن به آن، [[تضعیف]] موقعیت رسول خدا{{صل}} را قصد کرده بودند؛ زیرا پذیرش این شایعه در [[اجتماع]] [[مسلمانان]]، موجب [[انزوای سیاسی]] - [[اجتماعی]] [[پیامبر]] و از دست رفتن [[مقبولیت]] و [[پایگاه اجتماعی]] آن [[حضرت]] می‌شد که در این صورت، امکان [[رهبری]] و [[هدایت]] [[جامعه]] از کف [[رسول خدا]]{{صل}} می‌رفت. آنچه در این ماجرا به چشم می‌آید، [[بردباری]] پیامبر و [[درایت]] و [[شکیبایی]] آن حضرت در خاموش کردن [[فتنه]] است.<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۶۲-۶۳.</ref>
در بازگشت از همین [[غزوه]]، داستان اِفک پیش آمد و [[تهمت]] ناروایی به [[عایشه]] [[همسر رسول خدا]]{{صل}} زده شد. ماجرای [[افک]] و اینکه این حادثه درباره عایشه است، در بیشتر منابع [[سنی]] و تعدادی از [[منابع شیعه]] آمده است. با این [[وصف]] برخی از [[علما]] و [[مفسران شیعه]]، از جمله [[علی بن ابراهیم قمی]]<ref>علی بن ابراهیم، قمی، ج۲، ص۹۹</ref> و عده‌ای دیگر<ref>جعفر مرتضی عاملی، حدیث الإفک، ص۲۶۷.</ref>، موضوع را بدین‌گونه [[انکار]] کرده و می‌گویند ماجرای افک درباره ماریه قبطیه بوده است. طراحان [[حادثه افک]]، بیش از اینکه درصدد لطمه زدن به آبروی عایشه باشند، از طرح این شایعه و دامن زدن به آن، [[تضعیف]] موقعیت رسول خدا{{صل}} را قصد کرده بودند؛ زیرا پذیرش این شایعه در [[اجتماع]] [[مسلمانان]]، موجب [[انزوای سیاسی]] - [[اجتماعی]] [[پیامبر]] و از دست رفتن [[مقبولیت]] و [[پایگاه اجتماعی]] آن [[حضرت]] می‌شد که در این صورت، امکان [[رهبری]] و [[هدایت]] [[جامعه]] از کف [[رسول خدا]]{{صل}} می‌رفت. آنچه در این ماجرا به چشم می‌آید، [[بردباری]] پیامبر و [[درایت]] و [[شکیبایی]] آن حضرت در خاموش کردن [[فتنه]] است.<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۶۲-۶۳.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش