صعصعه بن ناجیه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←اسلام آوردن صعصعه
(←پانویس) |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
هنگام [[ظهور اسلام]] ۱۰۴ دختر بچه در نزد او بودند<ref>الأعلام، زرکلی، ج۳، ص۲۰۵.</ref>. نوهاش [[فرزدق]]، شاعر معروف [[صدر اسلام]]، در اینباره اینگونه سروده است: وجد من، همان کسی است که مانع زنده به [[گور]] شدن دختران شد و [[زندگی]] دوباره به آنان بخشید<ref>{{عربی|و جدی الذی منع الوائدات و احی الوئید فلم تواد}}؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۲، ص۷۱۸.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[صعصعه بن ناجیه (مقاله)|مقاله «صعصعه بن ناجیه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۴۷۰.</ref> | هنگام [[ظهور اسلام]] ۱۰۴ دختر بچه در نزد او بودند<ref>الأعلام، زرکلی، ج۳، ص۲۰۵.</ref>. نوهاش [[فرزدق]]، شاعر معروف [[صدر اسلام]]، در اینباره اینگونه سروده است: وجد من، همان کسی است که مانع زنده به [[گور]] شدن دختران شد و [[زندگی]] دوباره به آنان بخشید<ref>{{عربی|و جدی الذی منع الوائدات و احی الوئید فلم تواد}}؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۲، ص۷۱۸.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[صعصعه بن ناجیه (مقاله)|مقاله «صعصعه بن ناجیه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۴۷۰.</ref> | ||
==[[اسلام آوردن]] [[صعصعه]]== | ==[[اسلام آوردن]] [[صعصعه بن ناجیه]]== | ||
صعصعه میگوید: "آن روزی که [[تصمیم]] داشتم اسلام را به عنوان [[دین]] خودم بپذیرم، به نزد [[رسول خدا]]{{صل}} رفتم. آن [[حضرت]] درباره اسلام مطالبی به من فرمود و مرا با اسلام آشنا کرد، من، [[مسلمان]] شدم و آیاتی از [[قرآن]] را هم آموختم. در همان مجلس به [[پیامبر]]{{صل}} گفتم: یا [[رسول الله]]! من کارهای [[نیکی]] در زمان جاهلیت کردهام، آیا برای آن [[کارها]] نیز ثوابی برای من نوشته شده است و در عوض آن کارها پاداشی در [[زمان]] اسلام آوردن دارم؟ پیامبر{{صل}} فرمود: " آری! این دین، باب نیکی است. وقتی مسلمان شدی، [[اجر]] آن کارها را هم داری"<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۲، ص۴۰۵.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[صعصعه بن ناجیه (مقاله)|مقاله «صعصعه بن ناجیه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۴۷۰-۴۷۱.</ref> | صعصعه میگوید: "آن روزی که [[تصمیم]] داشتم اسلام را به عنوان [[دین]] خودم بپذیرم، به نزد [[رسول خدا]]{{صل}} رفتم. آن [[حضرت]] درباره اسلام مطالبی به من فرمود و مرا با اسلام آشنا کرد، من، [[مسلمان]] شدم و آیاتی از [[قرآن]] را هم آموختم. در همان مجلس به [[پیامبر]]{{صل}} گفتم: یا [[رسول الله]]! من کارهای [[نیکی]] در زمان جاهلیت کردهام، آیا برای آن [[کارها]] نیز ثوابی برای من نوشته شده است و در عوض آن کارها پاداشی در [[زمان]] اسلام آوردن دارم؟ پیامبر{{صل}} فرمود: " آری! این دین، باب نیکی است. وقتی مسلمان شدی، [[اجر]] آن کارها را هم داری"<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۲، ص۴۰۵.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[صعصعه بن ناجیه (مقاله)|مقاله «صعصعه بن ناجیه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۴۷۰-۴۷۱.</ref> | ||