پرش به محتوا

ختم نبوت: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۹۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ آوریل ۲۰۲۱
خط ۸۹: خط ۸۹:
برخی از عالمان معاصر، تکامل عقل بشر که مستلزم بی نیازی از نبوت است را یکی از علل ختم نبوت دانسته است. بدین معنا که خداوند طی هزاران سال با آمدن ادیان و کتب آسمانی مقدمات بلوغ فکری بشر را فراهم کرده است، تا زمان بعثت نبی مکرم اسلام(ص)، جامعه قابلیت کافی برای پذیرش و فهم برنامه‌ای کامل را داشته باشد. اگر از ابتدا این برنامه جامع فرستاده می‌شد، به راحتی مورد بی توجهی و تحریف قرار می‌گرفت. پس با وجود این تکامل که مقارن با ظهور اسلام است دیگر نیازی به ارسال پیامبر نیست<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، اسلام و نیازهای زمان، ص367</ref>.
برخی از عالمان معاصر، تکامل عقل بشر که مستلزم بی نیازی از نبوت است را یکی از علل ختم نبوت دانسته است. بدین معنا که خداوند طی هزاران سال با آمدن ادیان و کتب آسمانی مقدمات بلوغ فکری بشر را فراهم کرده است، تا زمان بعثت نبی مکرم اسلام(ص)، جامعه قابلیت کافی برای پذیرش و فهم برنامه‌ای کامل را داشته باشد. اگر از ابتدا این برنامه جامع فرستاده می‌شد، به راحتی مورد بی توجهی و تحریف قرار می‌گرفت. پس با وجود این تکامل که مقارن با ظهور اسلام است دیگر نیازی به ارسال پیامبر نیست<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، اسلام و نیازهای زمان، ص367</ref>.


==دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در مورد خاتمیت==
==دیدگاه‌های اندیشمندان مسلمان درباره ختم نبوت==
{| class="wikitable"
{| class="wikitable"
|-
|-
خط ۹۶: خط ۹۶:
! مفسرین
! مفسرین
|-
|-
|  [[علامه طباطبائی]] ||  "[[خاتم النبیین]]" را به معنای خاتم [[رسولان]] نیز می‌داند، زیرا [[نبوت]]، شرط مقدم بر [[رسالت]] است و با ختم [[نبوت]]، [[رسالت]] نیز ختم می‌شود.  
|  [[علامه طباطبائی]] ||  "خاتم النبیین" را به معنای خاتم "رسولان" نیز می‌داند، زیرا [[نبوت]]، شرط مقدم بر [[رسالت]] است و با ختم نبوت، رسالت نیز ختم می‌شود.  
|-
|-
| [[محمد جواد مغنیه]] || [[قرآن کریم]]، از هیچ‌چیزی که لازمه [[هدایت مردم]] به‌سوی مصالحشان باشد [[غفلت]] نورزیده {{متن قرآن|مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ}}<ref> ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم؛ سوره انعام، آیه:۳۸.</ref> و [[پیامبر اکرم]] همه [[صفات کمال]] و نهایت آن را دارد پس او آخرین [[پیامبر]] و [[اسلام]] [[آخرین دین الهی]] می‌باشد زیرا هر خبری بوده، توسط [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] [[ابلاغ]] شده است. [[آیات]] ۲۸ [[سوره]] سبأ؛ ۱ [[سوره]] فرقان و ۱۰۷ [[سوره]] [[انبیا]]، [[شاهد]] این [[کلام]] است. یکی از علامات مهم [[جاودانگی اسلام]] و [[قرآن]]، [[تحدی]] عام [[قرآن]] است که همه [[جن]] و انس را به [[مبارزه]] طلبیده در همه زمان‌ها.  
| [[محمد جواد مغنیه]] || با استناد به آیه {{متن قرآن|مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ}}<ref> ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم؛ سوره انعام، آیه:۳۸.</ref>، معتقد است که [[قرآن کریم]]، از هیچ‌چیزی که لازمه [[هدایت مردم]] به‌سوی مصالحشان باشد [[غفلت]] نورزیده و [[پیامبر اکرم]] همه [[صفات کمال]] و نهایت آن را دارد؛ پس او آخرین [[پیامبر]] و [[اسلام]] [[آخرین دین الهی]] می‌باشد، زیرا هر خبری بوده، توسط [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] [[ابلاغ]] شده است. مغنیه به عنوان شاهد این مدعا، به آیات ۲۸ سوره سبأ، ۱ سوره فرقان و ۱۰۷ سوره انبیا، اشاره می‌کند. او یکی از نشانه‌های مهم [[جاودانگی اسلام]] و [[قرآن]] را، [[تحدی]] عام [[قرآن]] میداند که موجودات اعم از [[جن]] و انس را در همه زمان‌ها به مبارزه طلبیده است.
|-
|-
| اکثر مفسرین اهل سنت || بیشتر [[مفسران]] [[اهل سنت]] در توضیح معنای ختم [[نبوت]]، این [[روایت نبوی]] را ذکر کرده‌اند: مَثَل من نسبت به [[نبوت]]، مَثَل آخرین خشت یک ساختمان است که پابرجای خود نهادن آن، کار عادت آن ساختمان به پایان و کمال می‌رسد.  
| اکثر مفسرین اهل سنت || بیشتر مفسران [[اهل سنت]] در توضیح معنای ختم نبوت به این روایت نبوی که نبوت پیامبر را تشبیه به آخرین خشت یک ساختمان کرده است که با جایگذاری آنکار آن ساختمان به پایان و کمال می‌رسد، استناد کرده‌اند.  
|-
|-
! متکلمین
! متکلمین
|-
|-
| [[شیخ مفید]] || با توجه به [[آیات]] و [[روایات]] [[خاتمیت]] می‌گوید: [[عمومیت]] [[نبوت]] [[پیامبر اکرم]] مستلزم [[خاتمیت]] ایشان است. [[متکلمان]] معتقدند [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] با [[بهترین]] کتاب و تمام‌ترین [[شریعت]] و [[ملت]] و [[کامل‌ترین]] [[دین]] آمد که همه نیازهای آفریدگان را در هر زمان و هر مکان و شرایط تا [[قیامت]] تأمین می‌کند.
| [[شیخ مفید]] || با توجه به آیات و روایات می‌گوید: عمومیت [[نبوت]] [[پیامبر اکرم]] مستلزم خاتمیت ایشان است{{یادداشت|[[متکلمان]] معتقدند [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] با [[بهترین]] کتاب و تمام‌ترین [[شریعت]] و [[ملت]] و [[کامل‌ترین]] [[دین]] آمد که همه نیازهای آفریدگان را در هر زمان و هر مکان و شرایط تا [[قیامت]] تأمین می‌کند.}}.  
|-
|-
! فیلسوفان و عارفان
! فیلسوفان و عارفان
|-
|-
| [[ملاصدرا|صدرالمتألهین]] || [[خاتمیت]] به معنای [[انقطاع]] [[وحی]] خاص با وساطت [[فرشته]] بر [[قلب]] و گوش [[رسول]] است. [[صاحب]] کتاب گوهر مراد می‌نویسد: مراد از [[خاتمیت]] همان صادر اول است و موجود اول که از [[واجب]] تعالی صادر می‌شود، اشرف موجودات ممکن است. چون اگر اشرف از او امکان داشت، باید اول او صادر می‌شد.
| [[ملاصدرا|صدرالمتألهین]] || خاتمیت را به معنای انقطاع [[وحی]] خاص با وساطت [[فرشته]] بر [[قلب]] و گوش [[رسول]] می‌داند<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۸۳ - ۲۹۲.</ref>.
|-
|-
| [[ملا عبدالرزاق کاشانی]] || {{عربی|"الخاتم هو الذی قطع المقامات بأسرها و بلغ نهایة الکمال و خاتم النبوة هو الذی ختم الله به النبوة و لا یکون إلا واحدا و هو نبینا"}}<ref>محمد داوود قیصری؛ شرح فصوص ، ص۱۵۱.</ref>؛ {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا }}<ref> بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیم‌دهنده باشد؛ سوره فرقان، آیه:۱.</ref> و چون انزال فرقان [[عقل]] فرقانی مخصوص به [[بنده]] خاص خداست و کسی جز ایشان، این استعداد را ندارد پس [[عقل]] فرقانی ایشان، همان [[عقل]] محیط است که جامع همه [[کمالات]] [[عقول]] است.
| کمال‌الدین کاشانی ||ایشان میگوید: مراد از خاتمیت را همان صادر اول است و موجود اول که از [[واجب]] تعالی صادر می‌شود، اشرف موجودات ممکن است. چون اگر اشرف از او امکان داشت، باید اول او صادر می‌شد<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۸۳ - ۲۹۲.</ref>.
|-
|-
| [[امام خمینی]] ||چون [[نبوت]] ختمیه و [[قرآن]] [[شریف]] آن [[سرور]] از... [[مقام]] جامع احدی و [[حضرت]] اسم [[الله]] الاعظم است، از این جهت... اکمل و اشرف از آنها تصور نشود<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]ص ۲۸۳ - ۲۹۲.</ref>
| [[ملا عبدالرزاق کاشانی]] || خاتم کسی است که تمامی مقامات را تا کامل ترین مراتب طی نموده و به نهایت درجۂ کمال نایل شده است. این نهایت از کمال، تعددبردار نبوده و خاتم الانبیاء، رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و خاتم الاولیاء، مهدی موعود می باشند که امور دنیا و آخرت به ایشان اصلاح شده و نظام عالم بر پاست. ایشان خاتم اولیاء را کسی جز حضرت حجت نمی داند<ref>کاشانی، ملاعبدالرزاق، المصطلاحات الصوفیة.</ref>.
{{یادداشت|{{عربی|"الخاتم هو الذی قطع المقامات بأسرها و بلغ نهایة الکمال و خاتم النبوة هو الذی ختم الله به النبوة و لا یکون إلا واحدا و هو نبینا"}}}}
|-
| [[امام خمینی]] || ‏‏انبیاى سلف هم کشف داشتند و هم بسط، اما نه به طور اطلاق بلکه فى الجمله، اگر چه در این معنى مختلف بودند چنانچه اولواالعزمها، کشف و بسط حقایق را بیشتر داشتند و وجود نازنین احمدى (ص) که کشف تام و بسط تمام و تام داشت، خاتم شد و خاتم پیامبران گردید، یعنى به آن نحوى که ممکن است حقیقت کشف شود، براى حضرت محمّد (ص) کشف بود و به آنقدرى که ممکن است حقایق بسط شود براى حضرت بسط نمود. لذا دیگر ممکن نیست کشف و بسط اتم از این باشد تا نبوت دیگرى حاصل آید<ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_45664/آیین_انقلاب_اسلامى_ج_۱_/%E2%80%8F%E2%80%8Fختم_نبوت آیین انقلاب اسلامی: گزیده ای از اندیشه و آرای امام خمینیج۱،ص۸۰.</ref>.‏
|}
|}


۴۶۶

ویرایش