تمدن در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۷۲۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ آوریل ۲۰۲۱
خط ۸۳: خط ۸۳:
[[جاذبه]] [[قرآن]] به اندازه‌ای بود که از همان روزهای نخست همه را به خود [[مشتاق]] کرد. افزون بر این، [[ترغیب]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[فراگیری]] و [[تعلیم]] قرآن <ref>صحیح البخاری، ج ۴، ص ۱۹۱۹.</ref> این [[اشتیاق]] را دوچندان کرد. [[مردم]] برای شنیدن [[آیات]] [[وحی]] خود را به [[پیامبر]]{{صل}}<ref>نک: سنن ابی داود، ج ۳، ص ۷۶؛ سیره ابن اسحاق، ج ۴، ص ۱۸۶ و ۲۱۴.</ref> یا [[صحابه]] ایشان می‌‌رساندند و در صورتی که به آنها دسترسی نداشتند از رهگذران و کاروانیان می‌‌شنیدند.<ref>تاریخ قرآن، رامیار، ص ۲۳۹.</ref> تازه [[مسلمان‌ها]] برای [[فراگیری احکام]] [[شرعی]] و [[خواندن نماز]] می‌‌بایست قرآن بیاموزند. به مرور [[زمان]] که شمار نومسلمانان افزایش یافت افراد ویژه ای [[مأمور]] تعلیم قرآن شده <ref>نک: صحیح البخاری، ج ۳، ص ۱۳۷۲ و ۱۳۸۵؛ ج ۴، ص ۹۱۲.</ref> و در مواردی به [[دستور پیامبر]] به مناطق دیگر [[سفر]] می‌‌کردند.<ref>تاریخ قرآن، رامیار، ص ۲۴۲ ـ ۲۴۳.</ref> [[قاریان قرآن]] در [[مسجد]] می‌‌نشستند و آیات را برای یکدیگر خوانده، به تصحیح قرائت یکدیگر می‌‌پرداختند.<ref>نک: فتوح مصر، ص ۲۷۲.</ref> در مواردی هم آموزش بخش‌هایی از قرآن [[مهریه]] [[همسران]] قرار می‌‌گرفت.<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص ۸۱۱؛ سنن ابی داود، ج ۲، ص ۲۳۶؛ تاریخ قرآن، رامیار، ص ۲۳۸.</ref> در دوره‌های بعدی نیز قرآن غالباً محور آموزش [[مسلمانان]] بوده است؛ برای نمونه در [[دولت]] [[عثمانی]] شمار [[مکتب]] [[خانه‌ها]] که بیشتر در کنار مسجد قرار داشتند متعدد بود و [[شاگردان]] در آن قرائت درست قرآن را به عنوان نخستین درس فرا می‌‌گرفتند؛<ref>فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، ج ۳، ص ۲۶۷؛ نیز نک: مقدمه ابن خلدون، ص ۵۳۷.</ref> همچنین در برخی کشورها مدارس [[حفظ قرآن]]، اصول [[حفظ]] و [[تفسیر]] را به قرآن آموزان می‌‌آموختند.<ref>Encyclopedia of the Qurبn, Social Sciences and the Qurبn. </ref>
[[جاذبه]] [[قرآن]] به اندازه‌ای بود که از همان روزهای نخست همه را به خود [[مشتاق]] کرد. افزون بر این، [[ترغیب]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[فراگیری]] و [[تعلیم]] قرآن <ref>صحیح البخاری، ج ۴، ص ۱۹۱۹.</ref> این [[اشتیاق]] را دوچندان کرد. [[مردم]] برای شنیدن [[آیات]] [[وحی]] خود را به [[پیامبر]]{{صل}}<ref>نک: سنن ابی داود، ج ۳، ص ۷۶؛ سیره ابن اسحاق، ج ۴، ص ۱۸۶ و ۲۱۴.</ref> یا [[صحابه]] ایشان می‌‌رساندند و در صورتی که به آنها دسترسی نداشتند از رهگذران و کاروانیان می‌‌شنیدند.<ref>تاریخ قرآن، رامیار، ص ۲۳۹.</ref> تازه [[مسلمان‌ها]] برای [[فراگیری احکام]] [[شرعی]] و [[خواندن نماز]] می‌‌بایست قرآن بیاموزند. به مرور [[زمان]] که شمار نومسلمانان افزایش یافت افراد ویژه ای [[مأمور]] تعلیم قرآن شده <ref>نک: صحیح البخاری، ج ۳، ص ۱۳۷۲ و ۱۳۸۵؛ ج ۴، ص ۹۱۲.</ref> و در مواردی به [[دستور پیامبر]] به مناطق دیگر [[سفر]] می‌‌کردند.<ref>تاریخ قرآن، رامیار، ص ۲۴۲ ـ ۲۴۳.</ref> [[قاریان قرآن]] در [[مسجد]] می‌‌نشستند و آیات را برای یکدیگر خوانده، به تصحیح قرائت یکدیگر می‌‌پرداختند.<ref>نک: فتوح مصر، ص ۲۷۲.</ref> در مواردی هم آموزش بخش‌هایی از قرآن [[مهریه]] [[همسران]] قرار می‌‌گرفت.<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص ۸۱۱؛ سنن ابی داود، ج ۲، ص ۲۳۶؛ تاریخ قرآن، رامیار، ص ۲۳۸.</ref> در دوره‌های بعدی نیز قرآن غالباً محور آموزش [[مسلمانان]] بوده است؛ برای نمونه در [[دولت]] [[عثمانی]] شمار [[مکتب]] [[خانه‌ها]] که بیشتر در کنار مسجد قرار داشتند متعدد بود و [[شاگردان]] در آن قرائت درست قرآن را به عنوان نخستین درس فرا می‌‌گرفتند؛<ref>فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، ج ۳، ص ۲۶۷؛ نیز نک: مقدمه ابن خلدون، ص ۵۳۷.</ref> همچنین در برخی کشورها مدارس [[حفظ قرآن]]، اصول [[حفظ]] و [[تفسیر]] را به قرآن آموزان می‌‌آموختند.<ref>Encyclopedia of the Qurبn, Social Sciences and the Qurبn. </ref>


آیات فراوانی با کلیدواژه‌هایی مانند «[[اولوا الالباب]]» ([[آل عمران]] / ۳، ۱۹۰)، «[[علم]]» (زمر / ۳۹، ۹)، [[عقل]] (بقره / ۲، ۱۶۴) و «[[برهان]]» (نمل / ۲۷، ۶۴) [[انسان]] را به [[تفکر]] و [[علم]] اندوزی [[تشویق]] کرده‌اند. برخی از [[آیات]] به [[مشاهده]] [[آسمان]] و [[زمین]] و پدیده‌های آن [[دعوت]] می‌‌کنند (ق / ۵۰، ۶) و بعضی دیگر از او می‌‌خواهند به گردش در زمین و بررسی آثار [[تاریخی]] بپردازد ([[روم]] / ۳۰، ۴۲)، از این رو کسب [[دانش]] به ویژه [[نجوم]]، ریاضیات و [[تاریخ]] میان [[مسلمانان]] اهمیت ویژه ای یافت. [[نهضت]] ترجمه نیز که از [[میانه]] [[قرن دوم]] شروع شد و به مدت دو سده ادامه داشت پیامد [[ترغیب]] [[قرآن]] به کسب دانش بود.<ref>فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، ج ۱، ص ۸۵ ـ ۸۶.</ref> افزون بر این، به مرور [[زمان]] دانش‌های لغت، نحو، معانی و بیان، [[کلام]] متأثر از قرآن و [[تفسیر]] و قرائت و [[تجوید]] و دیگر [[علوم قرآنی]] در [[ارتباط]] با آن پدید آمدند. با آمیختن [[عرب]] و [[عجم]] و از بین رفتن [[خلوص]] [[زبان عربی]]، بسیاری از واژه‌ها دستخوش دگرگونی معنایی شدند، به گونه ای که [[فهم قرآن]] نیز دچار مشکل شد. در نخستین گام [[خلیل بن احمد فراهیدی]] (م. ۱۷۵ ق.) برای [[حفظ]] واژه‌های [[عربی]]، کتاب العین را نوشت.<ref>مقدمه ابن خلدون، ص ۵۴۸.</ref> اِعراب نیز همداستان با لغت مورد توجه [[دانشمندان]] [[مسلمان]] قرار گرفت و [[ابوالاسود دوئلی]] (م. ۶۹ ق.) نخستین [[قواعد]] آن را پایه ریزی کرد. سپس سیبویه (م. ۱۸۰ ق.) نخستین کتاب مبسوط نحوی را با عنوان الکتاب تألیف کرد.<ref> مقدمه ابن خلدون،  ص ۵۴۶.</ref> مسلمانان با [[هدف]] [[فهم]] [[اعجاز ادبی قرآن]] قواعد علم معانی و بیان را نیز تدوین کردند.<ref> مقدمه ابن خلدون،  ص ۵۳۲.</ref> تفاوت برداشت‌ها از آیات [[اعتقادی]] <ref> تاریخ علم کلام، ص ۸.</ref> و [[اختلاف]] بر سر قدیم یا حادث بودن قرآن <ref>نک: کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۳۰۶ ـ ۱۳۰۸.</ref> سبب پیدایش تدریجی دانش کلام گردید. با [[گسترش اسلام]] در میان ملت‌های [[غیر عرب]]، آنان برای فهم قرآن نیاز به ترجمه داشتند. گرچه جریان ترجمه مخالفانی نیز داشت؛<ref>بحث فی ترجمة القرآن الکریم، ص ۱۳ ـ ۲۳؛ اهتمام ایرانیان به قرآن، ص ۴۰ ـ ۴۱.</ref> ولی نیاز یاد شده سبب گردید تا از همان ابتدا کسانی به [[ترجمه قرآن]] بپردازند. گفته‌اند که [[سلمان فارسی]] نخستین مترجم [[قرآن]] بود که «[[بسمله]]» را به [[زبان فارسی]] برگرداند.<ref>مناهل العرفان، ج ۲، ص ۱۱۴ ـ ۱۱۵؛ تاریخ قرآن، رامیار، ص ۶۵۳؛ تاریخ ترجمه قرآن در جهان، ص ۸۹.</ref> امروزه قرآن به زبان‌های گوناگون [[دنیا]] ترجمه شده است،<ref>نک: تاریخ ترجمه قرآن در جهان. </ref> گرچه در مواردی خالی از غرضورزی مترجمان و قصد [[تبلیغ]] بر ضدّ [[اسلام]] نبوده است.<ref>نک: تاریخ قرآن، رامیار، ص ۶۵۳ ـ ۶۵۷.</ref> در دوره نخست [[مردم]] به سبب [[آگاهی]] از [[شأن نزول آیات]] و [[عرب]] زبان بودن، در [[فهم قرآن]] کمتر با مشکل برمی خوردند؛ ولی با فاصله گرفتن از [[زمان پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اسلام آوردن]] غیر [[عرب‌ها]]، [[مسلمانان]] بیش از پیش به [[تفسیر آیات]] نیاز پیدا کردند. تأسیس [[دانش]] [[تفسیر]] <ref>تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ص ۷۷.</ref> و دیگر [[علوم]] مرتبط با قرآن، پیامد [[تغییر]] یاد شده در [[زندگی]] مسلمانان به شمار می‌‌رود؛ برای نمونه دانش قرائت از شکل‌گیری [[قرائت‌ها]] از [[زمان]] [[نزول]] تا مرحله [[قرائات]] شاذ و نادر، اقسام قرائت‌ها از جهت مطابقت با [[قواعد]] [[عربی]] و رسم و [[سند]] آن، ریشه [[اختلاف‌ها]] و مانند آنها بحث می‌‌کند.<ref>دانش نامه قرآن، ص ۱۴۷۲.</ref> در بخش‌هایی از [[جهان اسلام]] نیز مکتب‌هایی خاص در این رابطه پدید آمدند و برای مثال تا پایان [[قرن چهارم]] قمری مردم [[اندلس]] به [[پیروی]] از [[مصر]] و افریقیه به [[قرائت]]«[[نافع]]» به [[روایت]] «ورش» قرآن می‌‌خواندند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۰، «اندلس ـ تاریخ».</ref> [[علم]] [[تجوید]] نیز دو مرحله دارد: در بخش نظری از قواعد درست خواندن حروف و کلمات قرآن و دیگر مباحث آواشناسی گفت و گو می‌‌شود. در مرحله عملی هم قواعد را براساس استماع و اداء به افراد می‌‌آموزند.<ref>ر، ک: دانشنامه جهان اسلام، ج ۶، ص ۶۰۱ ـ ۶۰۲.</ref> با گذشت [[زمان]] و رونق [[دانش]] [[تفسیر]]، [[مفسران]] با رویکردهای گوناگون به [[تفسیر قرآن]] پرداختند. [[تفاسیر]] ادبی، [[کلامی]]، [[عرفانی]]، [[فقهی]] و... نمونه‌هایی از این دست به شمار می‌‌روند.
آیات فراوانی با کلید واژه‌هایی مانند: {{متن قرآن|ٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ}}<ref> سوره آل عمران، آیه ۱۹۰.</ref>، "[[علم]]" {{متن قرآن|أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}}<ref>«آیا (آن کافر ناسپاس بهتر است یا) کسی که هر دم از شب در سجده و ایستاده با فروتنی به نیایش می‌پردازد از جهان واپسین می‌هراسد و به بخشایش پروردگارش امید می‌برد؟ بگو: آیا آنان که می‌دانند با آنها که نمی‌دانند برابرند؟ تنها خردمندان پند می‌پذیرند» سوره زمر، آیه ۹.</ref>، "[[عقل]]" {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و در پیاپی آمدن شب و روز و در آن کشتی که برای سود رساندن به مردم در دریا روان است و در آبی که خداوند از آسمان فرو می‌بارد و زمین را پس از مردن، بدان زنده می‌دارد و بر آن هرگونه جنبنده‌ای را می‌پراکند و در گرداندن بادها و ابر فرمانبردار میان آسمان و زمین، برای گروهی که خرد می‌ورزند نشانه‌هاست» سوره بقره، آیه ۱۶۴.</ref> و "[[برهان]]" {{متن قرآن|أَمَّنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَمَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«یا آن کسی که آفرینش را می‌آغازد سپس آن را باز می‌گرداند و کسی که از آسمان و زمین به شما روزی می‌رساند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ بگو: اگر راست می‌گویید برهانتان را بیاورید» سوره نمل، آیه ۶۴.</ref> [[انسان]] را به [[تفکر]] و [[علم]] اندوزی [[تشویق]] کرده‌اند.


در سده اخیر بسیاری از مفسران با پرداختن به جنبه‌های [[اجتماعی]] [[قرآن]] کوشیده‌اند تا مفاهیم آن را بیش از پیش وارد [[زندگی]] [[مسلمانان]] کرده و از آن برای حل [[مشکلات]] و عقب ماندگی‌های سده‌های اخیر [[جهان اسلام]] استفاده کنند. [[سید قطب]] (م. ۱۳۸۶ ق.)، [[آیت الله]] طالقانی (م. ۱۳۹۹ق.)، [[علامه]] [[فضل]] [[الله]] و بسیاری دیگر از مفسران از این جمله‌اند.<ref>[[مهدی ملک محمدی|ملک ‌محمدی، مهدی]]، [[تمدن (مقاله)|مقاله «تمدن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
برخی از [[آیات]] به [[مشاهده]] [[آسمان]] و [[زمین]] و پدیده‌های آن [[دعوت]] می‌‌کنند {{متن قرآن|أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ}}<ref>«آیا در آسمان بر فراز سرشان ننگریسته‌اند که چگونه آن را ساختیم و آراستیم و هیچ رخنه‌ای ندارد؟» سوره ق، آیه ۶.</ref> و بعضی دیگر از او می‌‌خواهند به گردش در زمین و بررسی آثار [[تاریخی]] بپردازد {{متن قرآن|قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: در زمین گردش کنید، آنگاه بنگرید سرانجام پیشینیان چگونه بوده است؛ بیشتر آنان مشرک بودند» سوره روم، آیه ۴۲.</ref>، از این رو کسب [[دانش]] به ویژه [[نجوم]]، ریاضیات و [[تاریخ]] میان [[مسلمانان]] اهمیت ویژه ای یافت. [[نهضت]] ترجمه نیز که از [[میانه]] [[قرن دوم]] شروع شد و به مدت دو سده ادامه داشت پیامد [[ترغیب]] [[قرآن]] به کسب دانش بود.<ref>فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، ج ۱، ص ۸۵ ـ ۸۶.</ref> افزون بر این، به مرور [[زمان]] دانش‌های لغت، نحو، معانی و بیان، [[کلام]] متأثر از قرآن و [[تفسیر]] و قرائت و [[تجوید]] و دیگر [[علوم قرآنی]] در [[ارتباط]] با آن پدید آمدند. با آمیختن [[عرب]] و [[عجم]] و از بین رفتن [[خلوص]] [[زبان عربی]]، بسیاری از واژه‌ها دستخوش دگرگونی معنایی شدند، به گونه ای که [[فهم قرآن]] نیز دچار مشکل شد. در نخستین گام [[خلیل بن احمد فراهیدی]] برای [[حفظ]] واژه‌های [[عربی]]، کتاب العین را نوشت.<ref>مقدمه ابن خلدون، ص ۵۴۸.</ref> اِعراب نیز همداستان با لغت مورد توجه [[دانشمندان]] [[مسلمان]] قرار گرفت و [[ابوالاسود دوئلی]] (م. ۶۹ ق.) نخستین [[قواعد]] آن را پایه ریزی کرد. سپس [[سیبویه]] نخستین کتاب مبسوط نحوی را با عنوان الکتاب تألیف کرد.<ref> مقدمه ابن خلدون،  ص ۵۴۶.</ref> مسلمانان با [[هدف]] [[فهم]] [[اعجاز ادبی قرآن]] قواعد علم معانی و بیان را نیز تدوین کردند.<ref> مقدمه ابن خلدون،  ص ۵۳۲.</ref> تفاوت برداشت‌ها از آیات [[اعتقادی]] <ref> تاریخ علم کلام، ص ۸.</ref> و [[اختلاف]] بر سر قدیم یا حادث بودن قرآن <ref>نک: کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۳۰۶ ـ ۱۳۰۸.</ref> سبب پیدایش تدریجی دانش کلام گردید. با [[گسترش اسلام]] در میان ملت‌های [[غیر عرب]]، آنان برای فهم قرآن نیاز به ترجمه داشتند. گرچه جریان ترجمه مخالفانی نیز داشت؛<ref>بحث فی ترجمة القرآن الکریم، ص ۱۳ ـ ۲۳؛ اهتمام ایرانیان به قرآن، ص ۴۰ ـ ۴۱.</ref> ولی نیاز یاد شده سبب گردید تا از همان ابتدا کسانی به [[ترجمه قرآن]] بپردازند. گفته‌اند که [[سلمان فارسی]] نخستین مترجم [[قرآن]] بود که "[[بسمله]]" را به [[زبان فارسی]] برگرداند.<ref>مناهل العرفان، ج ۲، ص ۱۱۴ ـ ۱۱۵؛ تاریخ قرآن، رامیار، ص ۶۵۳؛ تاریخ ترجمه قرآن در جهان، ص ۸۹.</ref> امروزه قرآن به زبان‌های گوناگون [[دنیا]] ترجمه شده است،<ref>نک: تاریخ ترجمه قرآن در جهان. </ref> گرچه در مواردی خالی از غرضورزی مترجمان و قصد [[تبلیغ]] بر ضدّ [[اسلام]] نبوده است.<ref>نک: تاریخ قرآن، رامیار، ص ۶۵۳ ـ ۶۵۷.</ref> در دوره نخست [[مردم]] به سبب [[آگاهی]] از [[شأن نزول آیات]] و [[عرب]] زبان بودن، در [[فهم قرآن]] کمتر با مشکل برمی خوردند؛ ولی با فاصله گرفتن از [[زمان پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اسلام آوردن]] غیر [[عرب‌ها]]، [[مسلمانان]] بیش از پیش به [[تفسیر آیات]] نیاز پیدا کردند. تأسیس [[دانش]] [[تفسیر]] <ref>تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ص ۷۷.</ref> و دیگر [[علوم]] مرتبط با قرآن، پیامد [[تغییر]] یاد شده در [[زندگی]] مسلمانان به شمار می‌‌رود؛ برای نمونه دانش قرائت از شکل‌گیری [[قرائت‌ها]] از [[زمان]] [[نزول]] تا مرحله [[قرائات]] شاذ و نادر، اقسام قرائت‌ها از جهت مطابقت با [[قواعد]] [[عربی]] و رسم و [[سند]] آن، ریشه [[اختلاف‌ها]] و مانند آنها بحث می‌‌کند.<ref>دانش نامه قرآن، ص ۱۴۷۲.</ref> در بخش‌هایی از [[جهان اسلام]] نیز مکتب‌هایی خاص در این رابطه پدید آمدند و برای مثال تا پایان [[قرن چهارم]] قمری مردم [[اندلس]] به [[پیروی]] از [[مصر]] و افریقیه به [[قرائت]] "[[نافع]]" به [[روایت]] "ورش" قرآن می‌‌خواندند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۰، «اندلس ـ تاریخ».</ref> [[علم]] [[تجوید]] نیز دو مرحله دارد: در بخش نظری از قواعد درست خواندن حروف و کلمات قرآن و دیگر مباحث آواشناسی گفت و گو می‌‌شود. در مرحله عملی هم قواعد را براساس استماع و اداء به افراد می‌‌آموزند.<ref>ر، ک: دانشنامه جهان اسلام، ج ۶، ص ۶۰۱ ـ ۶۰۲.</ref> با گذشت [[زمان]] و رونق [[دانش]] [[تفسیر]]، [[مفسران]] با رویکردهای گوناگون به [[تفسیر قرآن]] پرداختند. [[تفاسیر]] ادبی، [[کلامی]]، [[عرفانی]]، [[فقهی]] و... نمونه‌هایی از این دست به شمار می‌‌روند.
 
در سده اخیر بسیاری از مفسران با پرداختن به جنبه‌های [[اجتماعی]] [[قرآن]] کوشیده‌اند تا مفاهیم آن را بیش از پیش وارد [[زندگی]] [[مسلمانان]] کرده و از آن برای حل [[مشکلات]] و عقب ماندگی‌های سده‌های اخیر [[جهان اسلام]] استفاده کنند. [[سید قطب]]، [[آیت الله]] طالقانی، [[علامه]] [[فضل الله]] و بسیاری دیگر از مفسران از این جمله‌اند.<ref>[[مهدی ملک محمدی|ملک ‌محمدی، مهدی]]، [[تمدن (مقاله)|مقاله «تمدن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>


===[[شعر]] و [[ادبیات]]===
===[[شعر]] و [[ادبیات]]===
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش