پرش به محتوا

اختلاف در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶٬۹۹۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ آوریل ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
نگرش‌های گوناگون در [[تفسیر]] هستی، آفریننده آن، [[اسماء]] و صفات او، فرجام کار [[جهان]] و سرانجامِ [[بشر]] از مهم‌ترین عوامل تفرقه و جدایی گروه‌های [[انسانی]] است.
نگرش‌های گوناگون در [[تفسیر]] هستی، آفریننده آن، [[اسماء]] و صفات او، فرجام کار [[جهان]] و سرانجامِ [[بشر]] از مهم‌ترین عوامل تفرقه و جدایی گروه‌های [[انسانی]] است.


گروهی از [[انسان‌ها]] به رغم پذیرش [[ضرورت]] وجود آفریننده [[حکیم]]، [[وحدانیّت]] او را در مرحله اصل [[آفرینش]] یا [[تدبیر]] هستی، [[انکار]] می‌کنند. از این دسته در اصطلاح قرآن با عنوان مشرکان یاد‌شده است. گروهی از مشرکان به دو مبدأ در اصل آفرینش قائل بوده،<ref>تاریخ جامع ادیان، ص۴۴۹‌ـ‌۴۸۴؛ اغاثة اللهفان، ج۲، ص‌۲۹۶‌ـ‌۳۰۰.</ref> و گروهی نیز چون [[بت‌پرستان]]، به نیروهای طبیعی و [[غیبی]] متعدّدی از قبیل [[فرشتگان]]، [[خورشید]]، [[ستارگان]]، ماه و‌... [[گرایش]] یافته‌اند.<ref> المیزان، ج۷، ص۱۷۳، ۱۸۷ و۲۳۶‌ـ‌۲۴۰ و ج۱۰، ص۲۷۸‌ـ‌۲۷۹؛ اغاثة‌اللهفان، ج۲، ص۲۵۲‌ـ‌۳۰۰.</ref> [[قرآن کریم]] [[عقاید]] آنان را با براهینی مانند: «لَوْ کانَ فیهِما آلِهَة اِلاَّ [[اللّه]] لَفَسَدَتا» ([[انبیاء]] / ۲۱، ۲۲) و [[برهان]] [[حضرت ابراهیم]]: (انعام / ۶، ۷۶‌ـ‌۷۸)، تخطئه کرده و [[روز قیامت]] را [[روز]] فیصله و روز [[کیفر]] سخت مشرکان دانسته است: «اِنَّ الَّذینَ ءامَنوا والَّذینَ هادوا والصّـبِـینَ والنَّصـری والمَجوسَ والَّذینَ اَشرَکوا اِنَّ اللّهَ یَفصِلُ بَینَهُم یَومَ القِیـمَةِ اِنَّ اللّهَ عَلی کُلِّ شَیء شَهِید». ([[حج]] / ۲۲، ۱۷) [[اختلاف]] [[دینی]] میان [[ادیان]] نیز یکی دیگر از موارد اختلاف عقیدتی است. همه [[ادیان آسمانی]] بر اصل [[پرستش]] [[خداوند]] در جای‌گاه یگانه آفریننده هستی و مدبّر آن اتّفاق نظر دارند. آن‌چه بیش‌تر میان ایشان جدایی انداخته، نوع [[اعتقاد]] به [[رسالت]] [[پیامبران]] است؛ زیرا براساس [[سنّت الهی]] [[پیروان]] هر [[پیامبر]] آسمانی موظّف بوده‌اند به استناد [[بشارت پیامبر]] خود مبنی بر آمدن [[پیامبر جدید]] و ارائه [[معجزه]] از سوی او، به [[آیین]] وی تن دهند؛ امّا از میان پیروان برخی از پیامبران گروهی که [[منافع]] خود را در خطر می‌دیدند، از روی [[ستم]] و [[طغیان]]، همه [[بشارت‌ها]] را نادیده انگاشته به [[مخالفت با پیامبر]] نوظهور برمی‌خاستند؛ به‌طور مثال، [[یهود]] * با آمدن [[عیسی]]{{ع}} به [[آیین مسیحیت]] تن ندادند؛ چنان‌که بسیاری از [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] با آمدن [[پیامبر اسلام]]{{صل}} از روی [[تعصّب]] * و [[دشمنی]]، هم‌چنان بر [[عقاید]] گذشته خود [[ثابت]] ماندند <ref> مجمع‌البیان، ج۱، ص۳۱۱ وج۲، ص‌۷۷۲؛ المیزان، ج۱، ص۲۲۳ و ج۵، ص‌۲۴۳؛ الملل والنحل، شهرستانی، ج۱، ص‌۲۰۹‌ـ‌۲۱۰.</ref> و بدین ترتیب، [[اختلاف]] [[دینی]] میان [[پیروان ادیان آسمانی]] پدیدار شد.
گروهی از [[انسان‌ها]] به رغم پذیرش [[ضرورت]] وجود آفریننده [[حکیم]]، [[وحدانیّت]] او را در مرحله اصل [[آفرینش]] یا [[تدبیر]] هستی، [[انکار]] می‌کنند. از این دسته در اصطلاح قرآن با عنوان مشرکان یاد ‌شده است. گروهی از مشرکان به دو مبدأ در اصل آفرینش قائل بوده،<ref>تاریخ جامع ادیان، ص۴۴۹‌ـ‌۴۸۴؛ اغاثة اللهفان، ج۲، ص‌۲۹۶‌ـ‌۳۰۰.</ref> و گروهی نیز چون [[بت‌پرستان]]، به نیروهای طبیعی و [[غیبی]] متعدّدی از قبیل [[فرشتگان]]، [[خورشید]]، [[ستارگان]]، ماه و‌... [[گرایش]] یافته‌اند.<ref> المیزان، ج۷، ص۱۷۳، ۱۸۷ و۲۳۶‌ـ‌۲۴۰ و ج۱۰، ص۲۷۸‌ـ‌۲۷۹؛ اغاثة‌اللهفان، ج۲، ص۲۵۲‌ـ‌۳۰۰.</ref>


بخش قابل توجّهی از [[آیات قرآن]] که پیروان ادیان آسمانی به‌ویژه یهود و [[نصارا]] را خطاب کرده و از آنان خواسته تا به [[اسلام]] بگروند: «یـاَیُّهَا الَّذینَ اُوتوا الکِتـبَ ءامِنوا بِما نَزَّلنا مُصَدِّقـًا لِما مَعَکُم» (نساء۴، ۴۷)، و از عقاید [[باطل]] خود همچون [[تثلیث]] ([[نساء]] / ۴، ۱۷۱) و فرزند و [[محبوب]] [[خدا]] بودن: «وقالَتِ الیَهودُ والنَّصـری نَحنُ اَبنـؤُا اللّهِ واَحِبّـؤُهُ‌.».. ([[مائده]] / ۵، ۱۸) [[دست]] برداشته یا دست کم بر محور اصول مشترک با [[مسلمانان]] هم‌صدا شوند ([[آل عمران]] / ۳، ۶۴)، به این نوع [[اختلاف]] ناظر است. برای [[پرهیز]] مسلمانان از چنین اختلافی، از آنان خواسته شده که به رسالت تمام پیامبران و آسمانی بودن کتاب‌هایشان [[ایمان]] آورده، میانشان جدایی نیندازند. (بقره / ۲، ۲۸۵) گاهی به رغم برخورداری پیروان یک [[دین]] * از عقاید مشترک، در اثر گذشت [[زمان]] و [[ظهور]] [[شبهات]] نوپدید، برخورد با فرهنگ‌های متفاوت و‌... شکاف‌های مذهبی میان پیروان یک دین رخ‌نُموده که باعث ظهور فرقه‌های گوناگون درون دینی می‌شود؛ چنان‌که به‌سبب نوع [[تفسیر]] از تثلیث و چگونگی [[حلول]] [[الهی]] در [[عیسی]]{{ع}} فرقه‌های گوناگونی هم‌چون: ملکانیّه، نسطوریّه، [[یعقوبیّه]] و‌... میان [[مسیحیان]] ایجاد شده است.<ref>الملل والنحل، شهرستانی، ج‌۱، ص‌۲۲۰‌ـ‌۲۲۸.</ref> بر این اساس، [[قرآن]] از [[مسلمانان]] خواسته است به سان [[یهود]] و [[نصارا]] دچار [[تفرقه]] [[دینی]] نشوند: «و‌لاتَکونوا کالَّذینَ تَفَرَّقوا واختَلَفوا مِن بَعدِ ما‌جاءَهُمُ البَیِّنـتُ‌.»... (آل‌عمران / ۳، ۱۰۵) عموم [[مفسّران]]، تفرقه یهود و نصارا * و دسته‌دسته شدنشان را انشعاب مذهبی و پیدایش فرقه‌های گوناگون دانسته‌اند.<ref>التبیان، ج‌۲، ص‌۹۳؛ الدر‌المنثور، ج‌۲، ص‌۲۸۹‌ـ‌۲۹۰.</ref> قرآن، در کنار [[دعوت]] اکید مسلمانان به [[اتّحاد]] * و [[همبستگی]] و چنگ زدن به [[ریسمان الهی]]: «واعتَصِموا بِحَبلِ اللّهِ جَمیعـًا و لاتَفَرَّقوا» (آل‌عمران / ۳، ۱۰۳)، از آنان خواسته شده تا به‌سان [[پیروان ادیان]] پیشین که به پراکندگی فرقه‌ای دچار شده‌اند، پراکنده‌نشوند ([[آل عمران]] / ۳، ۱۰۵).
[[قرآن کریم]] [[عقاید]] آنان را با براهینی مانند: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند» سوره انبیاء، آیه ۲۲.</ref> و [[برهان]] [[حضرت ابراهیم]]: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ }}<ref>«و چون شب بر او چادر افکند ستاره‌ای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمی‌دارم آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بی‌گمان از گروه گمراهان خواهم بود. هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگ‌تر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بیزارم» سوره انعام، آیه ۷۶-۷۸.</ref>، تخطئه کرده و [[روز قیامت]] را [[روز]] فیصله و روز [[کیفر]] سخت مشرکان دانسته است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«خداوند میان کسانی که ایمان دارند و کسانی که یهودی‌اند و صابئان و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک می‌ورزند در روز رستخیز داوری می‌کند،  بی‌گمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره حج، آیه ۱۷.</ref> [[اختلاف]] [[دینی]] میان [[ادیان]] نیز یکی دیگر از موارد اختلاف عقیدتی است. همه [[ادیان آسمانی]] بر اصل [[پرستش]] [[خداوند]] در جای‌گاه یگانه آفریننده هستی و مدبّر آن اتّفاق نظر دارند. آن‌چه بیش‌تر میان ایشان جدایی انداخته، نوع [[اعتقاد]] به [[رسالت]] [[پیامبران]] است؛ زیرا براساس [[سنّت الهی]] [[پیروان]] هر [[پیامبر]] آسمانی موظّف بوده‌اند به استناد [[بشارت پیامبر]] خود مبنی بر آمدن [[پیامبر جدید]] و ارائه [[معجزه]] از سوی او، به [[آیین]] وی تن دهند؛ امّا از میان پیروان برخی از پیامبران گروهی که [[منافع]] خود را در خطر می‌دیدند، از روی [[ستم]] و [[طغیان]]، همه [[بشارت‌ها]] را نادیده انگاشته به [[مخالفت با پیامبر]] نوظهور برمی‌خاستند؛ به‌طور مثال، [[یهود]] با آمدن [[عیسی]]{{ع}} به [[آیین مسیحیت]] تن ندادند؛ چنان‌که بسیاری از [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] با آمدن [[پیامبر اسلام]]{{صل}} از روی [[تعصّب]] * و [[دشمنی]]، هم‌چنان بر [[عقاید]] گذشته خود [[ثابت]] ماندند <ref> مجمع‌البیان، ج۱، ص۳۱۱ وج۲، ص‌۷۷۲؛ المیزان، ج۱، ص۲۲۳ و ج۵، ص‌۲۴۳؛ الملل والنحل، شهرستانی، ج۱، ص‌۲۰۹‌ـ‌۲۱۰.</ref> و بدین ترتیب، [[اختلاف]] [[دینی]] میان [[پیروان ادیان آسمانی]] پدیدار شد.


این امر نشان می‌دهد که [[قرآن کریم]]، [[ظهور]] چنین پراکندگی را [[پیش‌بینی]] کرده و به‌سبب خطرآفرینی، به شدّت درباره آن هشدار داده است. [[علامه طباطبایی]] (رحمه [[الله]]) [[معتقد]] است: تأکید قرآن بر اتّحاد و [[پرهیز]] از [[اختلاف]] به‌سبب پیش‌بینی وقوع اختلاف در [[امّت]] * [[اسلامی]] است؛ چنان‌که شیوه قرآن در مواردی از این دست، همین است.<ref>المیزان، ج‌۳، ص‌۳۷۴.</ref> بیش‌تر مفسّران، ذیل این دسته از [[آیات]] [[روایت]] مشهوری از [[پیامبراکرم]]{{صل}} را آورده‌اند <ref>کشف‌الاسرار، ج‌۲، ص‌۵۵۶؛ التفسیرالکبیر، ج‌۸‌، ص‌۱۷۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۴، ص‌۱۰۳.</ref> که در آن آمده است: یهود به ۷۱ [[فرقه]]، و نصارا به ۷۲ فرقه پراکنده شدند، و امّت من به ۷۳ فرقه پراکنده خواهند شد و همه آنان از بین می‌روند، به استثنای یک فرقه که [[رهایی]] خواهند یافت.<ref>المستدرک، ج۱، ص۴۷؛ الامالی، ص‌۵۲۳‌ـ‌۵۲۴؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۴.</ref> درباره مضمون این روایت و اینکه یگانه فرقه [[نجات یافته]] کدام است، [[محدّثان]] و [[متکلّمان]] [[اختلاف]] دارند.<ref>الملل والنحل، سبحانی، ج‌۱، ص‌۲۷‌ـ‌۳۰.</ref> [[عالمان شیعه]] معتقدند: پیامبراکرم{{صل}} پس از بیان این جمله، بر شانه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[دست]] گذاشت و او و پیروانش را مصداق فرقه نجات یافته دانست.<ref>کتاب سلیم‌بن قیس، ص‌۴۳۳‌ـ‌۴۳۴.</ref> پیدا است که [[عصمت اهل‌بیت]] با استناد به [[آیه تطهیر]] ([[احزاب]] / ۳۳، ۳۳) و نیز یاد‌کرد آنان با عنوان [[ثقل اصغر]] در کنار [[قرآن]] که مانع [[گمراهی]] امّتند، در [[حدیث ثقلین]] که از‌جمله [[احادیث متواتر]] نزد [[فریقین]] است،<ref> کنزالعمال، ج‌۱، ص‌۱۷۲‌ـ‌۱۷۳؛ مسند احمد، ج‌۶‌، ص‌۲۳۲‌ـ‌۲۴۴؛ المستدرک، ج‌۳، ص‌۱۶۱؛ کتاب سلیم‌بن قیس، ص‌۲۰۱.</ref> دیدگاه [[عالمان شیعه]] را تقویت می‌کند. گروهی از محقّقان چون [[ابن‌حزم]] و [[شهرستانی]] کوشیده‌اند با برشمردن فرقه‌های [[مسلمانان]]، شمار آنان را به ۷۳ [[فرقه]] رسانده،<ref>الملل و النحل، شهرستانی، ج‌۱، ص‌۱۳.</ref> [[عقاید]] اختصاصی هر یک از آنان را مشخّص سازند. صرف نظر از این دیدگاه‌ها، وجود [[اختلاف]] میان مسلمانان و پیدایش [[فرقه‌های کلامی]] چون اهلِ [[حدیث]]، [[مرجئه]]، [[خوارج]]، [[اشاعره]]، [[معتزله]]، مجسّمه و‌... و نیز پیدایش فرقه‌های [[فقهی]] مانند [[شافعی]]، [[حنبلی]]، [[مالکی]] و‌... از واقعیّت‌های انکارناپذیر [[تاریخ]] مسلمانان است که همچنان به‌صورت چالشی جان‌کاه، مانع [[یگانگی]] همه جانبه آنان شده و نتایج تلخی چون [[سیطره]] [[بیگانگان]] بر آنان را به همراه داشته است.<ref>المنار، ج‌۳، ص‌۱۰‌ـ‌۱۱.</ref> گذشته از انواع [[اختلافات]] [[دینی]] که از نگاه قرآن، امری [[نکوهیده]] تلقّی شده است، قرآن تفاوت [[شریعت‌ها]] و [[قوانین]] هر یک از [[ادیان]] را به [[خداوند]] نسبت داده است. ([[مائده]] / ۵، ۴۸)<ref>جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۳۶۸؛ تفسیر قرطبی، ج‌۶‌، ص‌۱۳۷.</ref>؛ البتّه از نگاه قرآن فقط یک [[دین]] وجود دارد: «اِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الاِسلـمُ» (آل‌عمران / ۳، ۱۹ نیز [[شوری]] / ۴۲، ۱۳) و یگانه دین پذیرفته شده نزد خداوند همان است: «و‌مَن یَبتَغِ غَیرَ الاِسلـمِ دینـًا فَلَن یُقبَلَ مِنهُ» (آل‌عمران / ۳، ۸۵)؛ امّا به‌سبب مقتضیات هر عصر، و تعالی تدریجی [[اندیشه‌ها]] همگام با گذر [[زمان]]، متناسب با هر عصر و سطح نیازهای [[مردم]] همان دوران، شرایعی [[پیش‌بینی]] شده: «لِکُلّ جَعَلنا مِنکُم شِرعَةً و مِنهاجـًا» (مائده / ۵، ۴۸)، و با آمدن دورانی جدید [[شریعت]] پیشین [[نسخ]] می‌شده است؛<ref>المیزان، ج۳، ص۱۲۰ـ۱۲۱ و ج۵، ص۳۵۱ـ۳۵۳؛ المنار، ج‌۲، ص‌۲۸۳‌ـ‌۲۸۴.</ref> با آمدن [[اسلام]] و گام نهادن [[بشر]] در واپسین پلّکان [[رشد]] و تعالی، [[آخرین شریعت آسمانی]] و [[کامل‌ترین]] آنها بر [[مردم]] عرضه شد ([[مائده]] / ۵، ۳)، و با [[رسالت]] پیامبر‌اسلام، [[نبوّت]] نیز خاتمه یافت.([[احزاب]] / ۳۳، ۴۰)<ref>المیزان، ج‌۵، ص‌۱۷۱‌ـ‌۱۸۲؛ نمونه، ج‌۱۷، ص‌۳۳۷‌ـ‌۳۵۰.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
بخش قابل توجّهی از [[آیات قرآن]] که پیروان ادیان آسمانی به‌ویژه یهود و [[نصارا]] را خطاب کرده و از آنان خواسته تا به [[اسلام]] بگروند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا}}<ref>«ای اهل کتاب! به آنچه فرستاده‌ایم که کتاب آسمانی نزد شما را راست می‌شمارد ایمان بیاورید، پیش از آنکه چهره‌هایی را ناپدید سازیم و آنان را واپس گردانیم یا آنان را لعنت کنیم چنان که «اصحاب سبت» را لعنت کردیم و فرمان خداوند، انجام یافتنی است» سوره نساء، آیه ۴۷.</ref>، و از عقاید [[باطل]] خود همچون [[تثلیث]] {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سه‌گانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بی‌گمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمان‌ها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref> و فرزند و [[محبوب]] [[خدا]] بودن: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم؛ بگو: پس چرا شما را برای گناهانتان عذاب می‌کند؟ خیر، شما نیز بشری هستید از همان کسان که آفریده است، هر که را بخواهد می‌بخشاید و هر که را بخواهد عذاب می‌کند و فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه در میان آنهاست  از آن خداوند است و بازگشت (همگان) به سوی اوست» سوره مائده، آیه ۱۸.</ref> [[دست]] برداشته یا دست کم بر محور اصول مشترک با [[مسلمانان]] هم‌صدا شوند {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>، به این نوع [[اختلاف]] ناظر است. برای [[پرهیز]] مسلمانان از چنین اختلافی، از آنان خواسته شده که به رسالت تمام پیامبران و آسمانی بودن کتاب‌هایشان [[ایمان]] آورده، میانشان جدایی نیندازند. {{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ}}<ref>«این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم و می‌گویند:  شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش» سوره بقره، آیه ۲۸۵.</ref> گاهی به رغم برخورداری پیروان یک [[دین]] از عقاید مشترک، در اثر گذشت [[زمان]] و [[ظهور]] [[شبهات]] نوپدید، برخورد با فرهنگ‌های متفاوت و‌... شکاف‌های مذهبی میان پیروان یک دین رخ‌نُموده که باعث ظهور فرقه‌های گوناگون درون دینی می‌شود؛ چنان‌که به‌سبب نوع [[تفسیر]] از تثلیث و چگونگی [[حلول]] [[الهی]] در [[عیسی]]{{ع}} فرقه‌های گوناگونی هم‌چون: ملکانیّه، نسطوریّه، [[یعقوبیّه]] و‌... میان [[مسیحیان]] ایجاد شده است.<ref>الملل والنحل، شهرستانی، ج‌۱، ص‌۲۲۰‌ـ‌۲۲۸.</ref> بر این اساس، [[قرآن]] از [[مسلمانان]] خواسته است به سان [[یهود]] و [[نصارا]] دچار [[تفرقه]] [[دینی]] نشوند: {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref> عموم [[مفسّران]]، تفرقه یهود و نصارا * و دسته‌دسته شدنشان را انشعاب مذهبی و پیدایش فرقه‌های گوناگون دانسته‌اند.<ref>التبیان، ج‌۲، ص‌۹۳؛ الدر‌المنثور، ج‌۲، ص‌۲۸۹‌ـ‌۲۹۰.</ref> قرآن، در کنار [[دعوت]] اکید مسلمانان به [[اتّحاد]] و [[همبستگی]] و چنگ زدن به [[ریسمان الهی]]: {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید  و نعمت‌های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دل‌های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین‌گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌گوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>، از آنان خواسته شده تا به‌سان [[پیروان ادیان]] پیشین که به پراکندگی فرقه‌ای دچار شده‌اند، پراکنده ‌نشوند {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref>. این امر نشان می‌دهد که [[قرآن کریم]]، [[ظهور]] چنین پراکندگی را [[پیش‌بینی]] کرده و به‌سبب خطرآفرینی، به شدّت درباره آن هشدار داده است.
 
[[علامه طباطبایی]] [[معتقد]] است: تأکید قرآن بر اتّحاد و [[پرهیز]] از [[اختلاف]] به‌سبب پیش‌بینی وقوع اختلاف در [[امّت]] [[اسلامی]] است؛ چنان‌که شیوه قرآن در مواردی از این دست، همین است.<ref>المیزان، ج‌۳، ص‌۳۷۴.</ref> بیش‌تر مفسّران، ذیل این دسته از [[آیات]] [[روایت]] مشهوری از [[پیامبراکرم]]{{صل}} را آورده‌اند <ref>کشف‌الاسرار، ج‌۲، ص‌۵۵۶؛ التفسیرالکبیر، ج‌۸‌، ص‌۱۷۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۴، ص‌۱۰۳.</ref> که در آن آمده است: یهود به ۷۱ [[فرقه]]، و نصارا به ۷۲ فرقه پراکنده شدند، و امّت من به ۷۳ فرقه پراکنده خواهند شد و همه آنان از بین می‌روند، به استثنای یک فرقه که [[رهایی]] خواهند یافت.<ref>المستدرک، ج۱، ص۴۷؛ الامالی، ص‌۵۲۳‌ـ‌۵۲۴؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۴.</ref> درباره مضمون این روایت و اینکه یگانه فرقه [[نجات یافته]] کدام است، [[محدّثان]] و [[متکلّمان]] [[اختلاف]] دارند.<ref>الملل والنحل، سبحانی، ج‌۱، ص‌۲۷‌ـ‌۳۰.</ref> [[عالمان شیعه]] معتقدند: پیامبراکرم{{صل}} پس از بیان این جمله، بر شانه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[دست]] گذاشت و او و پیروانش را مصداق فرقه نجات یافته دانست.<ref>کتاب سلیم‌بن قیس، ص‌۴۳۳‌ـ‌۴۳۴.</ref> پیدا است که [[عصمت اهل‌بیت]] با استناد به [[آیه تطهیر]] {{متن قرآن|ُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت  هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> و نیز یاد ‌کرد آنان با عنوان [[ثقل اصغر]] در کنار [[قرآن]] که مانع [[گمراهی]] امّتند، در [[حدیث ثقلین]] که از‌جمله [[احادیث متواتر]] نزد [[فریقین]] است،<ref> کنزالعمال، ج‌۱، ص‌۱۷۲‌ـ‌۱۷۳؛ مسند احمد، ج‌۶‌، ص‌۲۳۲‌ـ‌۲۴۴؛ المستدرک، ج‌۳، ص‌۱۶۱؛ کتاب سلیم‌بن قیس، ص‌۲۰۱.</ref> دیدگاه [[عالمان شیعه]] را تقویت می‌کند. گروهی از محقّقان چون [[ابن‌حزم]] و [[شهرستانی]] کوشیده‌اند با برشمردن فرقه‌های [[مسلمانان]]، شمار آنان را به ۷۳ [[فرقه]] رسانده،<ref>الملل و النحل، شهرستانی، ج‌۱، ص‌۱۳.</ref> [[عقاید]] اختصاصی هر یک از آنان را مشخّص سازند. صرف نظر از این دیدگاه‌ها، وجود [[اختلاف]] میان مسلمانان و پیدایش [[فرقه‌های کلامی]] چون اهلِ [[حدیث]]، [[مرجئه]]، [[خوارج]]، [[اشاعره]]، [[معتزله]]، مجسّمه و‌... و نیز پیدایش فرقه‌های [[فقهی]] مانند [[شافعی]]، [[حنبلی]]، [[مالکی]] و‌... از واقعیّت‌های انکارناپذیر [[تاریخ]] مسلمانان است که همچنان به‌صورت چالشی جان‌کاه، مانع [[یگانگی]] همه جانبه آنان شده و نتایج تلخی چون [[سیطره]] [[بیگانگان]] بر آنان را به همراه داشته است.<ref>المنار، ج‌۳، ص‌۱۰‌ـ‌۱۱.</ref>
 
گذشته از انواع [[اختلافات]] [[دینی]] که از نگاه قرآن، امری [[نکوهیده]] تلقّی شده است، قرآن تفاوت [[شریعت‌ها]] و [[قوانین]] هر یک از [[ادیان]] را به [[خداوند]] نسبت داده است {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref>«و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>.<ref>جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۳۶۸؛ تفسیر قرطبی، ج‌۶‌، ص‌۱۳۷.</ref>؛ البتّه از نگاه قرآن فقط یک [[دین]] وجود دارد: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref>«بی‌گمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند ، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref> نیز {{متن قرآن|شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ}}<ref>«از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.</ref> و یگانه دین پذیرفته شده نزد خداوند همان است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«و هر کس جز اسلام  دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.</ref>؛ امّا به‌سبب مقتضیات هر عصر، و تعالی تدریجی [[اندیشه‌ها]] همگام با گذر [[زمان]]، متناسب با هر عصر و سطح نیازهای [[مردم]] همان دوران، شرایعی [[پیش‌بینی]] شده: {{متن قرآن|لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا}}، و با آمدن دورانی جدید [[شریعت]] پیشین [[نسخ]] می‌شده است؛<ref>المیزان، ج۳، ص۱۲۰ـ۱۲۱ و ج۵، ص۳۵۱ـ۳۵۳؛ المنار، ج‌۲، ص‌۲۸۳‌ـ‌۲۸۴.</ref> با آمدن [[اسلام]] و گام نهادن [[بشر]] در واپسین پلّکان [[رشد]] و تعالی، [[آخرین شریعت آسمانی]] و [[کامل‌ترین]] آنها بر [[مردم]] عرضه شد {{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای بت‌ها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بخت‌آزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است؛ امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳.</ref>، و با [[رسالت]] پیامبر ‌اسلام، [[نبوّت]] نیز خاتمه یافت {{متن قرآن|مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین  پیامبران است و خداوند به هر چیزی داناست» سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref>.<ref>المیزان، ج‌۵، ص‌۱۷۱‌ـ‌۱۸۲؛ نمونه، ج‌۱۷، ص‌۳۳۷‌ـ‌۳۵۰.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اختلاف - نصیری (مقاله)|مقاله «اختلاف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


==[[اختلاف]] [[اجتماعی]]==
==[[اختلاف]] [[اجتماعی]]==
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش