پرش به محتوا

جادوگری در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۸: خط ۱۸:
#{{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ * وَمَا آتَيْنَاهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ}}<ref>«و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند می‌گویند: این جز مردی نیست که می‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان می‌پرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست * و به آنان کتاب‌هایی نداده بودیم که بیاموزند و پیش از تو برای آنان هیچ بیم‌دهنده‌ای نفرستاده بودیم» سوره سبأ، آیه ۴۳-۴۴.</ref>
#{{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ * وَمَا آتَيْنَاهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ}}<ref>«و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند می‌گویند: این جز مردی نیست که می‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان می‌پرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست * و به آنان کتاب‌هایی نداده بودیم که بیاموزند و پیش از تو برای آنان هیچ بیم‌دهنده‌ای نفرستاده بودیم» سوره سبأ، آیه ۴۳-۴۴.</ref>


'''نکته''': آنچه [[قرآن]] از [[ولید بن عقبه]] در باره [[قرآن]] ذکر می‌کند که پس از [[پرسش]] [[قریش]] در جواب آنان گفت: {{متن قرآن|فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ}}<ref>«و گفت: این جز جادویی که آموخته می‌شود نیست» سوره مدثر، آیه ۲۴.</ref>. بیانگر واقعیت این کتاب بود. ([[طبری]]، الجامع لتأویل آی القرآن، ج ۱۰، ذیل تفسر مدثر.) از سوی دیگر در [[قرآن]] آیاتی وجود دارد که به خوبی عکس العمل [[مخالفان]] را در برابر استماع [[آیات]] نشان می‌دهد. اینکه [[قرآن]] را [[سحر]] دانسته‌اند که [[مردم]] را مسحور خود کرده، یا مطالب آن را دیگران به او [[تعلیم]] می‌کنند: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ}}<ref>«و کافران گفتند: این (قرآن) جز دروغی نیست که (پیامبر) خود بر ساخته است و گروهی دیگر او را در آن یاری رسانده‌اند پس به راستی ستم و دروغی (بزرگ) را (پیش) آوردند» سوره فرقان، آیه ۴.</ref>. یا اسطوره‌های پیشنیان است: {{متن قرآن|وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا}}<ref>«و گفتند: افسانه‌های پیشینیان است که رونویس کرده است آنگاه پگاه و دیرگاه عصر  بر او خوانده می‌شود» سوره فرقان، آیه ۵.</ref> و ([[اساطیر الاولین]]) معرفی کرده‌اند، یا گفته‌اند: آنچه [[پیامبر]] آورده آن چنان مهم نیست و ما هم اگر بخواهیم توانیم بگوییم: {{متن قرآن|لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا}}<ref>«و چون آیات ما بر آنان خوانده می‌شد می‌گفتند: شنیدیم و اگر می‌خواستیم مانند آن می‌گفتیم؛ این (آیات) جز افسانه‌های پیشینیان نیست» سوره انفال، آیه ۳۱.</ref> بااینکه نمی‌توانسته‌اند بیاورند، می‌دانسته‌اند که [[قرآن]] از سنخ دیگری است، یا تعبیر شده است که با اینکه [[یقین]] داشتند، اما عناد به خرج داده و منکر شدند: {{متن قرآن|وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا}}<ref>«و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود» سوره نمل، آیه ۱۴.</ref> و یا در هنگام مراسم [[حج]] به استقبال قافله‌ها رفتند و آنها را از شنیدن [[قرآن]] بر حذر داشتند؛ که از مجموع این [[نشانه‌ها]] و گفته‌ها به دست آید که واکنش [[مخالفان]] و [[سحر]] دانستن آن در برابر یک نوشته معمولی نبوده است و این کتاب امتیازی دارد که باید بیشتر درباره ابعاد آن بررسی کنند. روشن است که این دسته از [[آیات]]، در جهت انعکاس دیدگاه [[مخالفان]] و پاسخ به مقابله‌هایی بوده که با [[قرآن]] و [[انکار]] [[وحیانی]] بودن آن انجام یافته است و البته تمایز و تسخیرکنندگی آن به خوبی از این [[آیات]] آشکار می‌شود و روشن می‌گردد که این کتاب از [[قدرت]] تأثیر و جاذبه‌ای برخوردار بوده که [[منکران]] [[وحی]] از آن تعبیر به [[سحر]] می‌کنند و در [[هراس]] و ناراحت هستند و چون می‌دانند کار فوق‌العاده‌ای است، می‌گویند که نمی‌تواند یکنفره آن را انجام دهد و باید دیگران به او کمک کنند تا بتواند آن را عرضه کند. در این بخش [[قرآن]] با خونسردی، پاسخ می‌دهد که چنین نیست و نه [[سحر]] است، نه اسطوره و نسبت [[دروغ]] به [[خدا]].
'''نکته''': آنچه [[قرآن]] از [[ولید بن عقبه]] در باره [[قرآن]] ذکر می‌کند که پس از [[پرسش]] [[قریش]] در جواب آنان گفت: {{متن قرآن|فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ}}<ref>«و گفت: این جز جادویی که آموخته می‌شود نیست» سوره مدثر، آیه ۲۴.</ref>. بیانگر واقعیت این کتاب بود. <ref>[[طبری]]، الجامع لتأویل آی القرآن، ج ۱۰، ذیل تفسر مدثر.</ref> از سوی دیگر در [[قرآن]] آیاتی وجود دارد که به خوبی عکس العمل [[مخالفان]] را در برابر استماع [[آیات]] نشان می‌دهد. اینکه [[قرآن]] را [[سحر]] دانسته‌اند که [[مردم]] را مسحور خود کرده، یا مطالب آن را دیگران به او [[تعلیم]] می‌کنند: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ}}<ref>«و کافران گفتند: این (قرآن) جز دروغی نیست که (پیامبر) خود بر ساخته است و گروهی دیگر او را در آن یاری رسانده‌اند پس به راستی ستم و دروغی (بزرگ) را (پیش) آوردند» سوره فرقان، آیه ۴.</ref>. یا اسطوره‌های پیشنیان است: {{متن قرآن|وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا}}<ref>«و گفتند: افسانه‌های پیشینیان است که رونویس کرده است آنگاه پگاه و دیرگاه عصر  بر او خوانده می‌شود» سوره فرقان، آیه ۵.</ref> و ([[اساطیر الاولین]]) معرفی کرده‌اند، یا گفته‌اند: آنچه [[پیامبر]] آورده آن چنان مهم نیست و ما هم اگر بخواهیم توانیم بگوییم: {{متن قرآن|لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا}}<ref>«و چون آیات ما بر آنان خوانده می‌شد می‌گفتند: شنیدیم و اگر می‌خواستیم مانند آن می‌گفتیم؛ این (آیات) جز افسانه‌های پیشینیان نیست» سوره انفال، آیه ۳۱.</ref> بااینکه نمی‌توانسته‌اند بیاورند، می‌دانسته‌اند که [[قرآن]] از سنخ دیگری است، یا تعبیر شده است که با اینکه [[یقین]] داشتند، اما عناد به خرج داده و منکر شدند: {{متن قرآن|وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا}}<ref>«و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود» سوره نمل، آیه ۱۴.</ref> و یا در هنگام مراسم [[حج]] به استقبال قافله‌ها رفتند و آنها را از شنیدن [[قرآن]] بر حذر داشتند؛ که از مجموع این [[نشانه‌ها]] و گفته‌ها به دست آید که واکنش [[مخالفان]] و [[سحر]] دانستن آن در برابر یک نوشته معمولی نبوده است و این کتاب امتیازی دارد که باید بیشتر درباره ابعاد آن بررسی کنند. روشن است که این دسته از [[آیات]]، در جهت انعکاس دیدگاه [[مخالفان]] و پاسخ به مقابله‌هایی بوده که با [[قرآن]] و [[انکار]] [[وحیانی]] بودن آن انجام یافته است و البته تمایز و تسخیرکنندگی آن به خوبی از این [[آیات]] آشکار می‌شود و روشن می‌گردد که این کتاب از [[قدرت]] تأثیر و جاذبه‌ای برخوردار بوده که [[منکران]] [[وحی]] از آن تعبیر به [[سحر]] می‌کنند و در [[هراس]] و ناراحت هستند و چون می‌دانند کار فوق‌العاده‌ای است، می‌گویند که نمی‌تواند یکنفره آن را انجام دهد و باید دیگران به او کمک کنند تا بتواند آن را عرضه کند. در این بخش [[قرآن]] با خونسردی، پاسخ می‌دهد که چنین نیست و نه [[سحر]] است، نه اسطوره و نسبت [[دروغ]] به [[خدا]].


==تفاوت [[اعجاز]] با [[سحر]]==
==تفاوت [[اعجاز]] با [[سحر]]==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش