آیه اکمال دین در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخهها
←نامگذاری و تفسیر آیه اکمال در روایات رضوی
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
درباره [[شأن نزول]] [[آیه]] دیدگاههای مختلفی وجود دارد. برخی گفتهاند که آیه در [[روز عرفه]] در [[حجةالوداع]] نازل شده است<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۲۵۸؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۴۳۶؛ الکشاف، ج۱، ص۶۰۵.</ref>. [[ابنتیمیه]] گفته آیه در [[عرفه]] نازل شده و در [[غدیر خم]] آیهای نازل نشده است. وی پس از نقل روایتی از [[ابوهریره]] در [[نزول آیه]] در [[غدیرخم]] افزوده است: گوینده آن به [[خدا]] [[تهمت]] بسته است<ref>منهاج السنة النبویة، ج۷، ص۳۱۵-۳۱۷.</ref>. مستند این سخن روایتی است از [[خلیفه دوم]] در پاسخ مردی [[یهودی]] که میگفت اگر این [[آیت]] بر ما نازل شده بود ما آن روز را [[عید]] میگرفتیم<ref>صحیح البخاری، ج۱، ص۱۶؛ صحیح مسلم، ج۸، ص۲۳۹؛ جامع البیان، ج۶، ص۵۳؛ تفسیر کنز الدقائق، ج۴، ص۳۳.</ref>. از [[عمر]] [[روایت]] دیگری نیز نقل شده که آیه در شب [[عید]] در مزدلفه نازل شده است<ref>صحیح مسلم، ج۴، ص۲۳۹.</ref>. [[ابنکثیر]] گفته است [[آیه اکمال]] در [[روز]] هشتم [[ذی حجه]] نازل شده و از برخی نقل کرده که روشن نیست [[آیه]] در چه روزی نازل شده است<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۱۵.</ref>. برخی از [[راویان]]، به استناد گفته [[خلیفه دوم]]، [[نزول]] آن را [[روز جمعه]] و برخی به استناد نقل دیگری از وی، [[شب جمعه]] ثبت کردهاند<ref>السنن الکبری، نسائی، ج۲، ص۴۲۰.</ref> و برخی گفتهاند آیه روز [[دوشنبه]] فرود آمده است<ref>المعجم الکبیر، ج۱۲، ص۱۸۳.</ref>. بنابراین، آیه درباره کامل شدن [[دین]] با [[حج]] است<ref>الکشاف، ج۱، ص۶۰۵.</ref>. [[مفسران]] [[مکتب اهل بیت]]{{عم}} با استفاده از شواهد ادبی و [[تاریخی]] و [[شأن نزول]] آیه [[اثبات]] کردهاند: مقصود از {{متن قرآن|الْيَوْمِ}} روز [[بعثت]] یا [[فتح مکه]] نیست، زیرا [[عرب]] [[پیش از بعثت]] [[دینی]] نداشت که با آمدن [[پیامبر]]{{صل}} کامل شده باشد و روز بعثت روز آغاز دین بود نه [[اکمال دین]] و [[کفار]] نیز در آن روز از نابودی دین [[ناامید]] نشدند و سالها با [[اسلام]] جنگیدند. در [[روز فتح مکه]] و یا [[نزول آیه]] [[برائت]] نیز [[دین کامل]] نگشت، چون [[احکام]] بسیاری از دین، پس از فتح مکه نازل شد. مراد از {{متن قرآن|الْيَوْمِ}} [[روز عرفه]] نیز نیست، زیرا کفار [[قریش]] پیش از روز عرفه از [[چیرگی]] بر دنیای اسلام ناامید بودند. مراد [[تحریم]] [[خون]] و میته و مردار و [[قربانی]] برای بتان نیز نیست، چون این موارد در [[سوره]] مکی<ref>{{متن قرآن|قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}} «بگو: در آنچه به من وحی شده است چیزی نمییابم که برای خورندهای که آن را میخورد حرام باشد؛ مگر مردار و یا خون ریخته یا گوشت خوک که پلید است و یا (آنچه) از سر نافرمانی جز به نام خداوند ذبح شده باشد اما کسی که (از خوردن آنها) ناگزیر شده است در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بیگمان پروردگارت آمرزنده بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۱۴۵؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}} «جز این نیست که (خداوند) مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را به نام جز خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس هر کس ناگزیر (از خوردن آنها) شود در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نحل، آیه ۱۱۵.</ref> و نیز در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست، که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref> [[ممنوع]] شده بود. مقصود از آن [[آیین]] [[حج]] نیز نیست، زیرا یکی از [[مناسک]] [[حجة الوداع]]، حج [[تمتع]] بود که پس از [[درگذشت پیامبر]]{{صل}} در میان بیشتر [[مسلمانان]] فراموش شد. به علاوه، چطور ممکن است [[تعلیم]] چنین [[دستوری]] را [[اکمال دین]] بنامیم و تعلیم [[نماز]] و [[روزه]] و دیگر [[دستورها]] را [[تکمیل دین]] ندانیم. وانگهی، رابطه تعلیم حج تمتع با [[مأیوس]] شدن [[کفار]] از [[دین]] [[مردم]] چیست؟<ref>المیزان، ج۵، ص۱۷۱.</ref>. [[راویان حدیث]] و [[مفسران]] پیرو [[اهل بیت]]{{عم}} و بخش عمدهای از [[محدثان]] و مفسران و [[مورخان]] دیگر [[مذاهب]] بر آناند که [[آیه اکمال]] پس از [[آیه تبلیغ]] در [[غدیر خم]] نازل شده است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۲۴۶.</ref> و مربوط به کامل شدن [[دین]] با [[نصب]] [[ولایت علی]]{{ع}} است<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۰۰.</ref>. [[دشمنان اسلام]] پس از ناکامی در تمام [[توطئهها]] در [[انتظار]] [[درگذشت پیامبر]]{{صل}} بودند تا [[اسلام]] را نابود سازند و یا آن را از مسیر خود [[منحرف]] کنند. با [[نصب علی]]{{ع}}، ممتازترین [[شاگرد]] [[مکتب]] [[پیامبر]]{{صل}} به [[جانشینی]] آن [[حضرت]]، [[امید]] آنان برای نابودی دین از میان رفت، [[فخر رازی]] آن را [[تأیید]] کرده و [[سیوطی]] در الاتقان<ref>الإتقان، ج۱، ص۳۱.</ref> و [[الدر المنثور (کتاب)|الدر المنثور]] چندین [[روایت]] در این باره آورده است<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۲۵۹.</ref>. [[طبری]] در کتاب الولایة به هفتاد طریق از [[زید بن ارقم]] [[نزول]] آیه اکمال را درباره [[علی]]{{ع}} ثبت کرده است. [[ابوهریره]] [[شأن نزول]] آن را [[واقعه غدیر خم]] میداند<ref>تاریخ بغداد، ج۸ ص۲۹۰.</ref>. سیوطی در الدر المنثور به نقل از [[ابوسعید خدری]] گفته است: پس از نصب علی{{ع}} به [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} در [[غدیر]]، [[جبرئیل]] آیه اکمال را آورد<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۲۵۹.</ref>. [[مورخان]] نیز به استناد [[منابع تاریخی]] از افراد حاضر در غدیر این روایت را تأیید کردهاند<ref>البدایة و النهایة، ج۵، ص۲۱۳؛ ج۷، ص۳۴۹؛ تاریخ الیعقوبی، ج۳، ص۳۵؛ تاریخ بغداد، ج۸، ص۲۹۰.</ref>. [[ائمه اهل بیت]]{{عم}} و [[مفسران]] پیرو آنان بر آناند که [[سوره مائده]] آخرین [[سوره]] و آیه اکمال و [[ولایت]] آخرین [[فریضه]] بوده است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۸۹؛ متشابه القرآن، ج۲، ص۳۰.</ref>. برخی از مفسران میان دو قول مشهور در [[روز]] [[نزول آیه]] جمع کرده و گفتهاند جایز است بگوییم: [[خدای سبحان]]، معظم سوره را که در آن [[آیه]] “اکمال” و امر ولایت است در [[روز عرفه]] نازل کرده و پیامبر{{صل}} نیز آن را بر [[مردم]] [[تلاوت]] کرده است. ولی پیامبر{{صل}} بیان ولایت را به [[روز غدیر خم]] در [[هجدهم ذیحجه]] موکول کرد و برای چه بسا مراد از نزول آیه در [[روز غدیر]] تلاوت همراه [[تبلیغ]] [[فرمان]] [[ولایت]] باشد. در این صورت میان [[روایات]] تنافی وجود ندارد<ref>المیزان، ج۶، ص۱۹۶-۱۹۷.</ref>. مؤید این مطالب نیز سخن زرکشی است که چه بسا آیهای به جهت اهمیت آن دو بار نازل شده است<ref>البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۰-۳۲.</ref>. از [[صدر اسلام]] سه نظریه بنیادین درباره [[کمال دین]] در دست بوده و این دیدگاهها در [[جامعه]] معاصر [[امام رضا]]{{ع}} نیز رواج داشته است و [[مردم]] درباره آن از [[ائمه]]{{عم}} پرسیدهاند<ref>بحار الأنوار، ج۲۵، ص۷۲.</ref>. نخست این نظریه که [[دین]] به وسیله [[قرآن]] کامل شده و ما [[نیازمند]] [[سنت]] و [[امام]] و [[وصایت]] نیستیم. [[خلیفه دوم]] با [[شعار]] {{عربی|حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ!}} آغازگر این نظریه بود<ref>صحیح البخاری، ج۱، ص۱۲۰.</ref>. نظریه دیگر این است که قرآن و سنت برای همه نیازمندیهای جامعه بسنده و کامل نیست و ما نیازمند به [[قیاس]] و یا [[استحسان]] هستیم. برخی نیز استفاده از قیاس و [[اجتهاد]] را بیانگر کمال دین شمردهاند<ref>الکشاف، ج۱، ص۶۰۵.</ref>. نظر سوم از [[مکتب اهل بیت]]{{عم}} است که [[دین کامل]] است و [[پیامبر]]{{صل}} همه آنچه را [[امت]] نیاز دارد بیان کرده است. اصول و کلیات در قرآن و سنت بیان شده، ولی شرح و توضیح آن به ائمه{{عم}} واگذار شده است. هماهنگی [[کتاب و سنت]] نه تنها [[نقص دین]] نیست که عین کمال آن است. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در برابر [[نظریه]] [[نقصان دین]] و [[نیازمندی]] آن به قیاس و [[دلایل]] شبه [[عقلی]] به [[سختی]] موضعگیری کرده و فرموده: [[خداوند]] [[دین ناقص]] را نازل نکرده است<ref>نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۶۱؛ بحار الأنوار، ج۲، ص۲۸۴.</ref>. | درباره [[شأن نزول]] [[آیه]] دیدگاههای مختلفی وجود دارد. برخی گفتهاند که آیه در [[روز عرفه]] در [[حجةالوداع]] نازل شده است<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۲۵۸؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۴۳۶؛ الکشاف، ج۱، ص۶۰۵.</ref>. [[ابنتیمیه]] گفته آیه در [[عرفه]] نازل شده و در [[غدیر خم]] آیهای نازل نشده است. وی پس از نقل روایتی از [[ابوهریره]] در [[نزول آیه]] در [[غدیرخم]] افزوده است: گوینده آن به [[خدا]] [[تهمت]] بسته است<ref>منهاج السنة النبویة، ج۷، ص۳۱۵-۳۱۷.</ref>. مستند این سخن روایتی است از [[خلیفه دوم]] در پاسخ مردی [[یهودی]] که میگفت اگر این [[آیت]] بر ما نازل شده بود ما آن روز را [[عید]] میگرفتیم<ref>صحیح البخاری، ج۱، ص۱۶؛ صحیح مسلم، ج۸، ص۲۳۹؛ جامع البیان، ج۶، ص۵۳؛ تفسیر کنز الدقائق، ج۴، ص۳۳.</ref>. از [[عمر]] [[روایت]] دیگری نیز نقل شده که آیه در شب [[عید]] در مزدلفه نازل شده است<ref>صحیح مسلم، ج۴، ص۲۳۹.</ref>. [[ابنکثیر]] گفته است [[آیه اکمال]] در [[روز]] هشتم [[ذی حجه]] نازل شده و از برخی نقل کرده که روشن نیست [[آیه]] در چه روزی نازل شده است<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۱۵.</ref>. برخی از [[راویان]]، به استناد گفته [[خلیفه دوم]]، [[نزول]] آن را [[روز جمعه]] و برخی به استناد نقل دیگری از وی، [[شب جمعه]] ثبت کردهاند<ref>السنن الکبری، نسائی، ج۲، ص۴۲۰.</ref> و برخی گفتهاند آیه روز [[دوشنبه]] فرود آمده است<ref>المعجم الکبیر، ج۱۲، ص۱۸۳.</ref>. بنابراین، آیه درباره کامل شدن [[دین]] با [[حج]] است<ref>الکشاف، ج۱، ص۶۰۵.</ref>. [[مفسران]] [[مکتب اهل بیت]]{{عم}} با استفاده از شواهد ادبی و [[تاریخی]] و [[شأن نزول]] آیه [[اثبات]] کردهاند: مقصود از {{متن قرآن|الْيَوْمِ}} روز [[بعثت]] یا [[فتح مکه]] نیست، زیرا [[عرب]] [[پیش از بعثت]] [[دینی]] نداشت که با آمدن [[پیامبر]]{{صل}} کامل شده باشد و روز بعثت روز آغاز دین بود نه [[اکمال دین]] و [[کفار]] نیز در آن روز از نابودی دین [[ناامید]] نشدند و سالها با [[اسلام]] جنگیدند. در [[روز فتح مکه]] و یا [[نزول آیه]] [[برائت]] نیز [[دین کامل]] نگشت، چون [[احکام]] بسیاری از دین، پس از فتح مکه نازل شد. مراد از {{متن قرآن|الْيَوْمِ}} [[روز عرفه]] نیز نیست، زیرا کفار [[قریش]] پیش از روز عرفه از [[چیرگی]] بر دنیای اسلام ناامید بودند. مراد [[تحریم]] [[خون]] و میته و مردار و [[قربانی]] برای بتان نیز نیست، چون این موارد در [[سوره]] مکی<ref>{{متن قرآن|قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}} «بگو: در آنچه به من وحی شده است چیزی نمییابم که برای خورندهای که آن را میخورد حرام باشد؛ مگر مردار و یا خون ریخته یا گوشت خوک که پلید است و یا (آنچه) از سر نافرمانی جز به نام خداوند ذبح شده باشد اما کسی که (از خوردن آنها) ناگزیر شده است در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بیگمان پروردگارت آمرزنده بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۱۴۵؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}} «جز این نیست که (خداوند) مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را به نام جز خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس هر کس ناگزیر (از خوردن آنها) شود در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نحل، آیه ۱۱۵.</ref> و نیز در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست، که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref> [[ممنوع]] شده بود. مقصود از آن [[آیین]] [[حج]] نیز نیست، زیرا یکی از [[مناسک]] [[حجة الوداع]]، حج [[تمتع]] بود که پس از [[درگذشت پیامبر]]{{صل}} در میان بیشتر [[مسلمانان]] فراموش شد. به علاوه، چطور ممکن است [[تعلیم]] چنین [[دستوری]] را [[اکمال دین]] بنامیم و تعلیم [[نماز]] و [[روزه]] و دیگر [[دستورها]] را [[تکمیل دین]] ندانیم. وانگهی، رابطه تعلیم حج تمتع با [[مأیوس]] شدن [[کفار]] از [[دین]] [[مردم]] چیست؟<ref>المیزان، ج۵، ص۱۷۱.</ref>. [[راویان حدیث]] و [[مفسران]] پیرو [[اهل بیت]]{{عم}} و بخش عمدهای از [[محدثان]] و مفسران و [[مورخان]] دیگر [[مذاهب]] بر آناند که [[آیه اکمال]] پس از [[آیه تبلیغ]] در [[غدیر خم]] نازل شده است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۲۴۶.</ref> و مربوط به کامل شدن [[دین]] با [[نصب]] [[ولایت علی]]{{ع}} است<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۰۰.</ref>. [[دشمنان اسلام]] پس از ناکامی در تمام [[توطئهها]] در [[انتظار]] [[درگذشت پیامبر]]{{صل}} بودند تا [[اسلام]] را نابود سازند و یا آن را از مسیر خود [[منحرف]] کنند. با [[نصب علی]]{{ع}}، ممتازترین [[شاگرد]] [[مکتب]] [[پیامبر]]{{صل}} به [[جانشینی]] آن [[حضرت]]، [[امید]] آنان برای نابودی دین از میان رفت، [[فخر رازی]] آن را [[تأیید]] کرده و [[سیوطی]] در الاتقان<ref>الإتقان، ج۱، ص۳۱.</ref> و [[الدر المنثور (کتاب)|الدر المنثور]] چندین [[روایت]] در این باره آورده است<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۲۵۹.</ref>. [[طبری]] در کتاب الولایة به هفتاد طریق از [[زید بن ارقم]] [[نزول]] آیه اکمال را درباره [[علی]]{{ع}} ثبت کرده است. [[ابوهریره]] [[شأن نزول]] آن را [[واقعه غدیر خم]] میداند<ref>تاریخ بغداد، ج۸ ص۲۹۰.</ref>. سیوطی در الدر المنثور به نقل از [[ابوسعید خدری]] گفته است: پس از نصب علی{{ع}} به [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} در [[غدیر]]، [[جبرئیل]] آیه اکمال را آورد<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۲۵۹.</ref>. [[مورخان]] نیز به استناد [[منابع تاریخی]] از افراد حاضر در غدیر این روایت را تأیید کردهاند<ref>البدایة و النهایة، ج۵، ص۲۱۳؛ ج۷، ص۳۴۹؛ تاریخ الیعقوبی، ج۳، ص۳۵؛ تاریخ بغداد، ج۸، ص۲۹۰.</ref>. [[ائمه اهل بیت]]{{عم}} و [[مفسران]] پیرو آنان بر آناند که [[سوره مائده]] آخرین [[سوره]] و آیه اکمال و [[ولایت]] آخرین [[فریضه]] بوده است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۸۹؛ متشابه القرآن، ج۲، ص۳۰.</ref>. برخی از مفسران میان دو قول مشهور در [[روز]] [[نزول آیه]] جمع کرده و گفتهاند جایز است بگوییم: [[خدای سبحان]]، معظم سوره را که در آن [[آیه]] “اکمال” و امر ولایت است در [[روز عرفه]] نازل کرده و پیامبر{{صل}} نیز آن را بر [[مردم]] [[تلاوت]] کرده است. ولی پیامبر{{صل}} بیان ولایت را به [[روز غدیر خم]] در [[هجدهم ذیحجه]] موکول کرد و برای چه بسا مراد از نزول آیه در [[روز غدیر]] تلاوت همراه [[تبلیغ]] [[فرمان]] [[ولایت]] باشد. در این صورت میان [[روایات]] تنافی وجود ندارد<ref>المیزان، ج۶، ص۱۹۶-۱۹۷.</ref>. مؤید این مطالب نیز سخن زرکشی است که چه بسا آیهای به جهت اهمیت آن دو بار نازل شده است<ref>البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۰-۳۲.</ref>. از [[صدر اسلام]] سه نظریه بنیادین درباره [[کمال دین]] در دست بوده و این دیدگاهها در [[جامعه]] معاصر [[امام رضا]]{{ع}} نیز رواج داشته است و [[مردم]] درباره آن از [[ائمه]]{{عم}} پرسیدهاند<ref>بحار الأنوار، ج۲۵، ص۷۲.</ref>. نخست این نظریه که [[دین]] به وسیله [[قرآن]] کامل شده و ما [[نیازمند]] [[سنت]] و [[امام]] و [[وصایت]] نیستیم. [[خلیفه دوم]] با [[شعار]] {{عربی|حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ!}} آغازگر این نظریه بود<ref>صحیح البخاری، ج۱، ص۱۲۰.</ref>. نظریه دیگر این است که قرآن و سنت برای همه نیازمندیهای جامعه بسنده و کامل نیست و ما نیازمند به [[قیاس]] و یا [[استحسان]] هستیم. برخی نیز استفاده از قیاس و [[اجتهاد]] را بیانگر کمال دین شمردهاند<ref>الکشاف، ج۱، ص۶۰۵.</ref>. نظر سوم از [[مکتب اهل بیت]]{{عم}} است که [[دین کامل]] است و [[پیامبر]]{{صل}} همه آنچه را [[امت]] نیاز دارد بیان کرده است. اصول و کلیات در قرآن و سنت بیان شده، ولی شرح و توضیح آن به ائمه{{عم}} واگذار شده است. هماهنگی [[کتاب و سنت]] نه تنها [[نقص دین]] نیست که عین کمال آن است. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در برابر [[نظریه]] [[نقصان دین]] و [[نیازمندی]] آن به قیاس و [[دلایل]] شبه [[عقلی]] به [[سختی]] موضعگیری کرده و فرموده: [[خداوند]] [[دین ناقص]] را نازل نکرده است<ref>نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۶۱؛ بحار الأنوار، ج۲، ص۲۸۴.</ref>. | ||
امام رضا{{ع}} در شرح [[آیه اکمال]] فرموده است: آیه اکمال بیانگر آن است که بر خلاف کسانی که دین را کامل نمیدانند، [[دین اسلام]] کامل است و همه مسائل مهم دین از [[حلال و حرام]] و مرزهای [[شریعت]] در آن به تمامی بیان شده است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۹.</ref>. نظر امام به روش آن دسته از رقبای [[اهل بیت]]{{عم}} است که بر آناند که [[اسلام]] همه مسائل مورد نیاز [[جامعه]] را بیان نکرده و ما [[نیازمند]] به [[قیاس]] و [[استحسان]] هستیم. [[امام رضا]]{{ع}} تأکید دارد که خطوط اصلی [[شریعت]] بیان شده و نیازی نیست تا از قیاس و استحسان استفاده شود. [[پیامبر خدا]]{{صل}} اصول و بنیانهای اصلی [[دین]] را برای [[مردم]] شرح داد و [[راه]] را برای آنها به روشنی بیان کرد و مردم را به شاهراه [[هدایت]] رهنمون فرمود و همه مطالب مورد نیاز مردم را بیان کرد. [[امام]] افزوده است: کسانی که [[گمان]] کردهاند [[دین ناقص]] است و کامل نشده [[کتاب خدا]] را رد کردهاند و هر کس کتاب خدا را نپذیرد [[کافر]] است. [[ائمه]]{{عم}} به نقل از [[پیامبر]]{{صل}} فرمودهاند: [[آیه]] پس از [[نصب علی]]{{ع}} به [[وصایت]] نازل شد و پیامبر{{صل}} پس از [[نزول آیه]] [[تکبیر]] گفت و فرمود: [[اکمال دین]] و تمامیت [[نعمت]] به [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است<ref>تفسیر کنز الدقائق، ج۴، ص۳۶.</ref>. در نظر امام رضا{{ع}} دین به [[امامت]] کامل شده است و پیامبر{{صل}} در [[سفر]] [[حجة الوداع]] [[علی]]{{ع}}را به عنوان [[علم]] و [[پرچم هدایت]] و امام و [[مرجع]] [[دینی]] و [[سیاسی]] برای مردم [[نصب]] کرد<ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۹.</ref>. در نگاه [[امام هشتم]]، امام [[محرم اسرار]] [[خداوند]] است. او [[قرآن]] را [[تفسیر]] و [[آیات]] آن را [[تأویل]] میکند<ref>بحار الأنوار، ج۱۱، ص۷۲.</ref>. امام هشتم در [[اثبات]] [[کمال دین]] به دو آیه [[استدلال]] کرده است. یکی کریمه {{متن قرآن|مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ}}<ref>«ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشتهایم» سوره انعام، آیه ۳۸.</ref> است. [[تفریط]] به معنای [[نقص]] و کاستن است<ref>المصباح المنیر، ص۴۶۹.</ref>. [[پیام]] آن نیز کامل بودن دین برای همه نیازمندیهای [[بشر]] است. دلیل دیگر [[آیه اکمال]] است. امام تأکید فرموده آیه اکمال در حجة الوداع درباره [[امامت علی]]{{ع}} نازل شده است که بیانگر پیوند ناگسستنی امامت و [[نبوت]] است و [[هدف]] اصلی آن نیز کامل شدن دین به وسیله امام و [[رهبر]] [[حی]] و زنده در هر [[زمان]] است. [[شاهد]] آنکه پیامبر{{صل}} در [[غدیر]] پس از [[نصب علی]]{{ع}} بر [[ولایت]] و [[اطاعت]] از وی تأکید فرمود و به [[مردم]] درباره [[مخالفت]] با وی هشدار داد<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۰۹.</ref>. [[امام]] [[قرآن]] را [[تفسیر]] و [[تأویل]] میکند و آن را از [[تحریفها]] [[نگهبانی]] میکند و در صحنه عمل آیینهای آن را به [[اجرا]] در میآورد. [[امام هشتم]] به نقل از [[پدران]] خود از [[پیامبر]]{{صل}} نقل کرده است که [[اسلام]] بر پنج پایه [[استوار]] است: [[شهادت]] به [[یگانگی خدا]] و [[رسالت پیامبر]]{{صل}} و [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] [[خانه خدا]] برای [[انسان]] [[توانمند]]. اما [[خداوند]] [[دین]] را به ولایت کامل کرد. امام برای [[پیام]] پنجم به کریمه {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}<ref>«امروز دینتان را کامل کردم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> [[استشهاد]] فرمود<ref>الأمالی، طوسی، ص۵۱۸.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} به نقل از پدران خود فرموده است که در [[حدیث قدسی]] [[علی]]{{ع}} به عنوان نعمتی بزرگ یاد شده که خداوند آن را به [[بندگان]] ویژه خود [[هدیه]] کرده است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۴۹.</ref>.<ref>منابع: الإتقان فی علوم القرآن، عبدالرحمن بن ابی بکر معروف به جلال الدین سیوطی (۹۱۱ق)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، انتشارات بیدار، دوم، ۱۳۶۳ش؛ الأمالی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: مؤسسة البعثة، قم، دار الثقافة، اول، ۱۴۱۴ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علانی، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، البدایة و النهایة، اسماعیل بن عمر معروف به ابن کثیر (۷۷۴ق)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، ۱۴۰۸ق، البرهان فی علوم القرآن، محمد بن عبدالله معروف به زرکشی (۷۹۴ق)، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار إحیاء الکتب العربیة، اول، ۱۳۷۶ق؛ تاریخ الیعقوبی، احمد بن اسحاق معروف به یعقوبی (۲۹۲ق)، بیروت، دار صادر، بی تا، تاریخ بغداد أو مدینة السلام، احمد بن علی معروف به خطیب بغدادی (۴۶۳ق)، تحقیق: مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۷ق، التبیان فی تفسیر القرآن، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۴۲ق؛ تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)، اسماعیل بن عمر معروف به ابن کثیر (۷۷۴ق)، تحقیق: یوسف عبدالرحمن مرعشلی، بیروت، دار المعرفة، اول، ۱۴۱۲ق؛ تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، محمد بن محمد رضا قمی مشهدی (قرن ۱۲ق)، تحقیق: حسین درگاهی، تهران، وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، اول، ۱۳۶۸ق، جامع البیان فی تفسیر القرآن، محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، بیروت، دار المعرفة، اول، ۱۴۱۲ق، الجامع لأحکام القرآن، محمد بن احمد معروف به قرطبی (۶۷۱ق)، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۶۴ ش؛ الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، عبدالرحمن بن ابی بکر معروف به جلال الدین سیوطی (۹۱۱ق)، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۰۴ق؛السنن الکبری، احمد بن شعیب معروف به نسائی (۳۰۳ق)، تحقیق: عبدالغفار سلیمان بنداری - سیدحسن کسروی، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۱ق؛ شواهد التنزیل القواعد التفضیل، عبیدالله بن عبدالله معروف به حاکم حسکانی (۴۹۰ق)، تحقیق: محمدباقر محمودی، تهران، وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، اول، ۱۴۱۱ق؛ صحیح البخاری، محمد بن اسماعیل معروف به بخاری (۲۵۶ق)، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۰۱ق؛ صحیح مسلم، مسلم بن حجاج قشیری نیشابوری (۲۶۱ق)، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقی، مصر، عیسی بابی حلبی، بی تا، عیون أخبار الرضا، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سیدمهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۵ ش؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، محمود بن عمر معروف به زمخشری (۵۳۸ق)، قم، نشر ادب حوزه، بی تا، لسان العرب، محمد بن مکرم معروف به ابن منظور (۷۱۱ق)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، ۱۴۰۸ق؛ متشابه القرآن و مختلفة، محمد بن علی مازندرانی معروف به ابن شهر آشوب (۵۸۸ق)، قم، بیدار، اول، ۱۳۲۸ش؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۱۵ق، المستدرک علی الصحیحین، محمد بن عبدالله معروف به حاکم نیشابوری (۴۰۵ق)، تحقیق: یوسف عبدالرحمن مرعشلی، بیروت، دار المعرفة، بی تا؛ المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، احمد بن محمد مقری فیومی (۷۷۰ق)، قم، دار الهجرة، اول، ۱۴۰۵ق؛ المعجم الکبیر، سلیمان بن احمد معروف به طبرانی (۳۶۰ق)، تحقیق: حمدی عبدالمجید سلفی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، دوم، بی تا، مفردات ألفاظ القرآن، حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی (۵۰۲ق)، تحقیق: صفوان عدنان داوودی، دمشق - بیروت، دار القلم - الدار الشامیة، اول، ۱۴۱۲ق؛ منهاج السنة النبویة، احمد بن عبد الحلیم معروف به ابن تیمیه (۷۲۸ق)، تحقیق: محمد رشاد سالم، مؤسسة قرطبة، اول، ۱۴۰۶ق، المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین بن محمد طباطبایی (۱۴۰۲ق)، تهران، المطبعة الحیدریة، اول، ۱۳۷۷ق؛ نهج البلاغة، محمد بن حسین موسوی معروف به سیدرضی (۴۰۶ق)، تحقیق و تصحیح: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، اول، ۱۴۱۴ق.</ref>.<ref>[[سید عباس صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید عباس]]، [[آیه اکمال - صادقی فدکی (مقاله)| مقاله «آیه اکمال»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۱، ص ۲۲۷-۲۳۲.</ref> | امام رضا{{ع}} در شرح [[آیه اکمال]] فرموده است: آیه اکمال بیانگر آن است که بر خلاف کسانی که دین را کامل نمیدانند، [[دین اسلام]] کامل است و همه مسائل مهم دین از [[حلال و حرام]] و مرزهای [[شریعت]] در آن به تمامی بیان شده است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۹.</ref>. نظر امام به روش آن دسته از رقبای [[اهل بیت]]{{عم}} است که بر آناند که [[اسلام]] همه مسائل مورد نیاز [[جامعه]] را بیان نکرده و ما [[نیازمند]] به [[قیاس]] و [[استحسان]] هستیم. [[امام رضا]]{{ع}} تأکید دارد که خطوط اصلی [[شریعت]] بیان شده و نیازی نیست تا از قیاس و استحسان استفاده شود. [[پیامبر خدا]]{{صل}} اصول و بنیانهای اصلی [[دین]] را برای [[مردم]] شرح داد و [[راه]] را برای آنها به روشنی بیان کرد و مردم را به شاهراه [[هدایت]] رهنمون فرمود و همه مطالب مورد نیاز مردم را بیان کرد. [[امام]] افزوده است: کسانی که [[گمان]] کردهاند [[دین ناقص]] است و کامل نشده [[کتاب خدا]] را رد کردهاند و هر کس کتاب خدا را نپذیرد [[کافر]] است. [[ائمه]]{{عم}} به نقل از [[پیامبر]]{{صل}} فرمودهاند: [[آیه]] پس از [[نصب علی]]{{ع}} به [[وصایت]] نازل شد و پیامبر{{صل}} پس از [[نزول آیه]] [[تکبیر]] گفت و فرمود: [[اکمال دین]] و تمامیت [[نعمت]] به [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است<ref>تفسیر کنز الدقائق، ج۴، ص۳۶.</ref>. در نظر امام رضا{{ع}} دین به [[امامت]] کامل شده است و پیامبر{{صل}} در [[سفر]] [[حجة الوداع]] [[علی]]{{ع}}را به عنوان [[علم]] و [[پرچم هدایت]] و امام و [[مرجع]] [[دینی]] و [[سیاسی]] برای مردم [[نصب]] کرد<ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۹.</ref>. در نگاه [[امام هشتم]]، امام [[محرم اسرار]] [[خداوند]] است. او [[قرآن]] را [[تفسیر]] و [[آیات]] آن را [[تأویل]] میکند<ref>بحار الأنوار، ج۱۱، ص۷۲.</ref>. امام هشتم در [[اثبات]] [[کمال دین]] به دو آیه [[استدلال]] کرده است. یکی کریمه {{متن قرآن|مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ}}<ref>«ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشتهایم» سوره انعام، آیه ۳۸.</ref> است. [[تفریط]] به معنای [[نقص]] و کاستن است<ref>المصباح المنیر، ص۴۶۹.</ref>. [[پیام]] آن نیز کامل بودن دین برای همه نیازمندیهای [[بشر]] است. دلیل دیگر [[آیه اکمال]] است. امام تأکید فرموده آیه اکمال در حجة الوداع درباره [[امامت علی]]{{ع}} نازل شده است که بیانگر پیوند ناگسستنی امامت و [[نبوت]] است و [[هدف]] اصلی آن نیز کامل شدن دین به وسیله امام و [[رهبر]] [[حی]] و زنده در هر [[زمان]] است. [[شاهد]] آنکه پیامبر{{صل}} در [[غدیر]] پس از [[نصب علی]]{{ع}} بر [[ولایت]] و [[اطاعت]] از وی تأکید فرمود و به [[مردم]] درباره [[مخالفت]] با وی هشدار داد<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۰۹.</ref>. [[امام]] [[قرآن]] را [[تفسیر]] و [[تأویل]] میکند و آن را از [[تحریفها]] [[نگهبانی]] میکند و در صحنه عمل آیینهای آن را به [[اجرا]] در میآورد. [[امام هشتم]] به نقل از [[پدران]] خود از [[پیامبر]]{{صل}} نقل کرده است که [[اسلام]] بر پنج پایه [[استوار]] است: [[شهادت]] به [[یگانگی خدا]] و [[رسالت پیامبر]]{{صل}} و [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] [[خانه خدا]] برای [[انسان]] [[توانمند]]. اما [[خداوند]] [[دین]] را به ولایت کامل کرد. امام برای [[پیام]] پنجم به کریمه {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}<ref>«امروز دینتان را کامل کردم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> [[استشهاد]] فرمود<ref>الأمالی، طوسی، ص۵۱۸.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} به نقل از پدران خود فرموده است که در [[حدیث قدسی]] [[علی]]{{ع}} به عنوان نعمتی بزرگ یاد شده که خداوند آن را به [[بندگان]] ویژه خود [[هدیه]] کرده است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۴۹.</ref>.<ref>منابع: الإتقان فی علوم القرآن، عبدالرحمن بن ابی بکر معروف به جلال الدین سیوطی (۹۱۱ق)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، انتشارات بیدار، دوم، ۱۳۶۳ش؛ الأمالی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: مؤسسة البعثة، قم، دار الثقافة، اول، ۱۴۱۴ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علانی، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، البدایة و النهایة، اسماعیل بن عمر معروف به ابن کثیر (۷۷۴ق)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، ۱۴۰۸ق، البرهان فی علوم القرآن، محمد بن عبدالله معروف به زرکشی (۷۹۴ق)، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار إحیاء الکتب العربیة، اول، ۱۳۷۶ق؛ تاریخ الیعقوبی، احمد بن اسحاق معروف به یعقوبی (۲۹۲ق)، بیروت، دار صادر، بی تا، تاریخ بغداد أو مدینة السلام، احمد بن علی معروف به خطیب بغدادی (۴۶۳ق)، تحقیق: مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۷ق، التبیان فی تفسیر القرآن، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۴۲ق؛ تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)، اسماعیل بن عمر معروف به ابن کثیر (۷۷۴ق)، تحقیق: یوسف عبدالرحمن مرعشلی، بیروت، دار المعرفة، اول، ۱۴۱۲ق؛ تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، محمد بن محمد رضا قمی مشهدی (قرن ۱۲ق)، تحقیق: حسین درگاهی، تهران، وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، اول، ۱۳۶۸ق، جامع البیان فی تفسیر القرآن، محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، بیروت، دار المعرفة، اول، ۱۴۱۲ق، الجامع لأحکام القرآن، محمد بن احمد معروف به قرطبی (۶۷۱ق)، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۶۴ ش؛ الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، عبدالرحمن بن ابی بکر معروف به جلال الدین سیوطی (۹۱۱ق)، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۰۴ق؛السنن الکبری، احمد بن شعیب معروف به نسائی (۳۰۳ق)، تحقیق: عبدالغفار سلیمان بنداری - سیدحسن کسروی، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۱ق؛ شواهد التنزیل القواعد التفضیل، عبیدالله بن عبدالله معروف به حاکم حسکانی (۴۹۰ق)، تحقیق: محمدباقر محمودی، تهران، وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، اول، ۱۴۱۱ق؛ صحیح البخاری، محمد بن اسماعیل معروف به بخاری (۲۵۶ق)، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۰۱ق؛ صحیح مسلم، مسلم بن حجاج قشیری نیشابوری (۲۶۱ق)، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقی، مصر، عیسی بابی حلبی، بی تا، عیون أخبار الرضا، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سیدمهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۵ ش؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، محمود بن عمر معروف به زمخشری (۵۳۸ق)، قم، نشر ادب حوزه، بی تا، لسان العرب، محمد بن مکرم معروف به ابن منظور (۷۱۱ق)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، ۱۴۰۸ق؛ متشابه القرآن و مختلفة، محمد بن علی مازندرانی معروف به ابن شهر آشوب (۵۸۸ق)، قم، بیدار، اول، ۱۳۲۸ش؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۱۵ق، المستدرک علی الصحیحین، محمد بن عبدالله معروف به حاکم نیشابوری (۴۰۵ق)، تحقیق: یوسف عبدالرحمن مرعشلی، بیروت، دار المعرفة، بی تا؛ المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، احمد بن محمد مقری فیومی (۷۷۰ق)، قم، دار الهجرة، اول، ۱۴۰۵ق؛ المعجم الکبیر، سلیمان بن احمد معروف به طبرانی (۳۶۰ق)، تحقیق: حمدی عبدالمجید سلفی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، دوم، بی تا، مفردات ألفاظ القرآن، حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی (۵۰۲ق)، تحقیق: صفوان عدنان داوودی، دمشق - بیروت، دار القلم - الدار الشامیة، اول، ۱۴۱۲ق؛ منهاج السنة النبویة، احمد بن عبد الحلیم معروف به ابن تیمیه (۷۲۸ق)، تحقیق: محمد رشاد سالم، مؤسسة قرطبة، اول، ۱۴۰۶ق، المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین بن محمد طباطبایی (۱۴۰۲ق)، تهران، المطبعة الحیدریة، اول، ۱۳۷۷ق؛ نهج البلاغة، محمد بن حسین موسوی معروف به سیدرضی (۴۰۶ق)، تحقیق و تصحیح: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، اول، ۱۴۱۴ق.</ref>.<ref>[[سید عباس صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید عباس]]، [[آیه اکمال - صادقی فدکی (مقاله)| مقاله «آیه اکمال»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۱، ص ۲۲۷-۲۳۲.</ref> | ||